eitaa logo
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
14.7هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
868 ویدیو
54 فایل
کارشناس ارشد علوم سیاسی مهندس کامپیوتر/نرم افزار ارتباط مستقیم: @politicaladmin تبلیغ در کانال: @jamalpor_khz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ‏این شب‌ها به این فکر می‌کنم که ‎ در حق ‎ چگونه اجرا می‌شود؟ بلایی که سر شیعه‌خانه علی‌بن ابی طالب آورده و بخاطر بی‌تدبیری‌اش امروز کمبود تخت بیمارستان و سرم و دارو بیداد می‌کند و شیعه را ذلیل کرده، چگونه قابل جبران است؟ در این دنیا یا در آن دنیا؟ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید! ▪️به حسین علیه السلام، نه اجازه ورود به کوفه را دادند نه اجازه بازگشت به مدینه. او را مخیر کردند بین سله و ذله. آن شخص که جلوی ورود حضرت را به دارالمذبذبین گرفت، جناب حُر بود. اگرچه شاه کهشکان ها در لحظات اول برخورد با سپاه یزیدی حر، مشک را بدست گرفته و به سربازانش آبی گوارا نوشانید اما حُر در برابر نهیب امام که فرمود: «حُر مادرت به عزایت بنشیند»، سر به زیر انداخت و زیر لب می گفت: چه کنم که مادر تو فاطمه است... . ▪️فرمانده سپاه یزیدی ها مأمور بود و معذور! به حضرت نه اجازه رفت داد نه برگشت! او را روانه راه سومی کرد... آنجا کجاست؟ کاروان کوچک حسین به دنبال سرنوشتی محتوم و معلوم روانه صحرایی سوزان می شد... آه... شیهه اسبان بلند می شود، کودکان نالان و گریان، زنان نگران و حیران و از همه نگران تر، زینب... خدای صبر. آه... اینجا کجاست؟ ▪️زینب سر از کجاوه بیرون می آورد، تا چشم کار می کند صحرای عریان و خشک و بی علف، بوته های خار مغیلان قلبش را آزار می دهد و به چشمانش فرو می رود. آه ... ای عشق با من چه می کنی؟ ▪️زینب یادش می آید هر وقت همچنین حس و حالی داشته، پشت بندش اتفاقی هولناک روزگارش را سیاه کرده. یادش می آید دختربچه ای بود که نگران و حیران از تأخیر مادر، پشت درب ایستاده بود. خدایا مادرم کجا رفته؟ درب باز می شود مادر و حسن وارد می شوند اما مادر یک طرف افتاده و برادر طرف دیگر! از مجتبی ماجرای کوچه و سیلی را می شنود و ... . ▪️بخودش می آید، می بیند شتران و اسبان جلوتر نمی روند، نفس ها در سینه حبس شده، نبض زمین و آدمیان تند تند می زند... آه اینجا کجاست؟ همه سکوت کرده اند. صدای فرات همچون اژدهایی آرام پرده شب را می درّد و در صحرا می پیچد... هیچکس سخن نمی کند. همه غرق در بهت و حیران ... آه اینجا کجاست؟ ▪️ناگه صدای حسین با بغضی عجیب سکوت را می شکند: «اَلَّلهُمَّ اِنّی اَعوُذُ بِک مِنَ الْکرْبِ وَ الْبَلاءِ!». یاران بار بگشایید که اینجا محل مصیبت و بلاست. اینجا قتلگاه ماست. اینجا محل به خون تپیدن ماست. ▪️این کاروان گرچه کوچک است اما بزرگمردانی دارد همچون عباس بن علی؛ با وقار و هیبت حیدری نزدیک کجاوه خواهر می شود. زانو بر زمین می زند و می گوید بفرما خانم جان! زینب پا بر زانوی عباس می گذارد و دست بر روی دوش پدرِ مشک ها! یادش می آید که پدرش علی، او را به عباس سپرده بود، کفیل زینب... . ▪️«عقل معاش»، بهت زده و حیران به کاروان نگاه می کند و می پرسد این زنان و بچه ها کجا و صحرای مصیبت و بلا کجا؟ جای گل و غنچه و شاخه های جوان که بیابان های سوزان و عریان و بی پناه نیست. آنان باید در گلخانه و باغ از گزند بادهای سوزان در امان باشند. در این بیابان بلا که مردان جنگی هم از پا می افتند، زنان و کودکان چه می کنند؟ اگر به قصد جنگ آمده اند که باید مردان جنگی و تجهیزات نبرد بیاورند نه عزیزان و زنان و کودکان؟ ▪️حضرت به آن نامردان نانجیب گفته بود حالا که به کوفه راهم نمی دهید بگذارید به مدینه بازگردیم اما آنان گفتند که یا سله(تیزی شمشیر و جنگ) را بپذیر یا هم دست و کتف بسته برای بیعت در حضور یزید آماده شو! چون شیری غرید که هیهات من ذلّه! اگر دین محمد جز با کشته شدن من باقی نمی‌ماند، پس ای شمشیرها، مرا در بر بگیرید. ▪️اینجا «کربلا» است و خدا می داند که کعبه دلهاست. خداوندگار این کعبه هم حسین است. امام عشق و مهربانی. کشتیبان کشتی متلاطم دلهای عاشق. او به میهمانی دل های بی وفا رفته بود و آه ... کاش می بودیم آقاجان... یا لَیتنی کُنتُ مَعک... ای امام بی سر، حسین. ▪️و وای بر «عقل»ی که «عشق» را نفهمیده و می پرسد سلاح و شمشیر و مردان جنگی ات کو؟ شمشیر امام ما دست های بریده ی عباس علیه السلام است. او با خود عباس آورده! تیر و کمان او چشم و ابروی دریده ی قاسم و زرهش پهلوی شکافته ی اکبر و قوت او در هنگام نبرد، از دعای نیمه شب زینب علیها السلام است! ❤️ امام مجهز به سلاحی است که هیچ مرد جنگی آن را نخواهد داشت و همین سلاح است که کربلا را از هر جنگ دیگری متمایز کرده؛ آری، «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید... فریاد یا محمدا... حسین رسید به کربلا... صل الله علیک یا اباعبدالله ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 با حکم رئیس جمهور سید مسعود میرکاظمی به سمت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور منصوب شد. ✳️ پ.ن: به نظرم یکی از انتخاب‌های خوب آقای رئیسی، انتخاب است‌. آدم سالم و پاکدست، منظم، با برنامه و متخصص و توانمند. ان‌شاءالله که موفق و موید باشند. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 معرفی برای وزارت اقتصاد هم یکی دیگر از بهترین انتخاب‌هاست. امیدوارم واقعیت داشته باشه 👌 جوان پاکدست، انقلابی، متفکر و متخصص. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 معرفی بعنوان وزیر راه و شهرسازی هم خیلی خوب بود رستم قاسمی میتونه وضعیت راه و جاده‌ها و مسکن کشور را متحول کنه. 👌 ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 دکتر جوان خوش فکر و انقلابی هم بعنوان وزیر کار معرفی شده. چندسالی معاون اشتغالزایی کمیته امداد کشور هم بوده. به نظرم می‌تواند در وزارت کار موفق شود. ان‌شاءالله ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ! 🔹انتخاب جزو انتخاب‌های بد رئیسی است. وزارت اطلاعات خیلی مهمه. از همه وزارتخانه‌ها شاید مهم‌تر باشه! 🔸خطیب هم گزینه ناکارآمد و ضعیفی است و در مبارزه با فساد پرونده خوبی نداره. هم بعداً برای استعلامات جریان انقلابی مشکلاتی ایجاد خواهد شد. فضای ایشون روی جریان انقلابی، امنیتی است! امیدوارم مجلس به وی رای ندهد! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 ‏ 🔹طبق اطلاعات برخی رسانه های رسمی، ‎ در سال ۱۳۸۸ در دادگاه عمومی تهران با صدور حکمی به ‎ در ثبت اختراع اتاق امن زلزله محکوم شده! امیدوارم این مسئله شفاف سازی شود! 🔹طبق اطلاعات موثق ‎ همچنین از عوامل انتقال آب برای مصارف فولاد و صنعت به کویر است! وی در زمان مسئولیتش در صنایع بدون توجه به عواقب زیست محیطی، صنایع فولاد را در کویر بسیار توسعه و افزایش داده است و تونل کوهرنگ ۳ با نظارت و مدیریت وی راه‌اندازی شده! 🔸محرابیان همچنین از نیروهای است! 🔻از همه دوستان میخواهم ‎ را در فضای مجازی ترند کنند. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 ‏بازسازی کنفرانس ۱۹۴۳ تهران، توسط ‎ لوان ژاگریان و ‎ سیمون شرکلیف درابتدای دولت ‎ باید با قاطعانه پاسخ داده شود. کوتاه آمدن به نام مصلحت عواقب بدتری خواهد داشت! گذشت آن روزهایی که سران آمریکا وانگلیس وشوروی بدون هماهنگی حکومت ایران در تهران اجلاس میگرفتند! 🔹اگر در همین ابتدای دولت پاسخ قاطع نگیرند فردا جری‌تر می‌شوند! 🔸این شیطنت را سفیر روس انجام داده و منتشر کرده. صدبار گفتیم نباید بخاطر شراکت و همراهی با روسیه در برخی مسائل، دیگر مرزبندی نداشته باشیم! روسیه غلط می‌کنه سفیرش را مواخذه نمی‌کنه! نکرد ما باید مواخذه کنیم. اخراج این دو کمترین کار است. امیدوارم دولت ایران پاسخ قاطعانه‌ای بدهد. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 شدم از جفا و کینه، مثلِ بانوی مدینه ▪️زنان و دختران خودش را از چشم نامحرم پوشانده بود اما زنان و دخترکانِ محمدِ مصطفی (صلوات الله علیه و آله) آن اشرف الانبیاء را برهنه در برابر چشمان هرزه خلق خدا قرار داد. یزید بن معاویه را می گویم. این را زینب سلام الله علیها به او گفته بود که آیا رواست؟ ▪️بعد از شهادت حسین و فرزندان و اصحاب باوفایش، زن و بچه ها را بر شتران برهنه بدون کجاوه قرار دادند و می خواستند که از قتلگاه عبورشان دهند تا با دیدنِ اجساد مطهر شهدا منقلب شوند. در میانه قتلگاه سُکینه و زینب، خود را از روی شتران به روی پیکر پاره پاره اباعبدالله انداختند. رقیه اما آن بالای شتر این صحنه را می دید و می سوخت که کجاست آن پدرِ مهربان و رئوفم. همان پدر بالا بلندِ چهار شانه و خوش سیمای نورانی. آه ... چهره اش کجاست؟ آه ... سری در بدن نیست... . ▪️زنان و بچه ها را با شلاقی که بر بدن حیوان می زنند از ابدان مطهر جدا ساختند... کمی جلوتر رفتند... ناگه فریاد زینب کبری بلند شد که فرمود کاروان را نگه دارید. یکی از نازدانه های حسین در میان کودکان نیست. ماجرا چیست؟ به سر اباعبدالله بر بالای نیزه نگاهی کردند، سر مقدس به عقب قافله، به نقطه خاصی خیره شده بود... ▪️رقیه 3، 4 ساله در میان خیال خود یاد عمو عباس افتاد. آخر او همواره روی دوش عمو بود. کمی روی دوش عمو، کمی روی دوش علی اکبر... حالا دلش تنگ شده؛ نمی خواهد با شمر و سنان و خولی هم سفر شود. خودش را آرام آرام از قافله جدا کرد و عقب ماند. در میان خیال با شلاق یک مردان جنگی چشمانش گریان شد و فریادش بلند... یا الله. ▪️زنان و کودکان آن امام شهید را شهر به شهر، منزل به منزل، کوچه به کوچه چرخاندند و اراذل را مأمور به فحاشی و سنگباران آنها می کردند تا به شام رسیدند. مرکز خلافت خبیث ترین آدمیان از ازل إلی الابد، یزید بن معاویه بن ابوسفیان! همو ابوسفیانی که وقتی خلافت به عثمان بن عفان، خلیفه سوم رسید به اهل و تبار سفارش کرد حالا که حکومت به بنی امیه رسیده آن را همچون گوی بین همدیگر بچرخانید تا حکومت هیچوقت از دستتان خارج نشود! ▪️عثمان در طی 12 سال خلافت خود، فضا را برای رانت و فساد و تبعیض و بی عدالتی باز کرد و معاویه را در شامات به ولایت رساند. حالا یزید آن ولایت را از معاویه به ارث برده و خبیثانه نوه پیامبر را مجبور می کند تا با او بیعت کند. ▪️اما آن امام شهید به تأسی از پدرش بوتراب دست به بیعت به یزید نداد بلکه بر میثاقی پایبندی ورزید که طبق آن میثاق: «خداوند از علما، عهد و پیمان گرفته که در برابر شکم‌بارگی ستم‌گران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند.». نهج البلاغه، خطبه۳ ▪️آن فرزند نحس، دستور داد بهترین زنان و کودکان بنی آدم را در خرابه ای نزدیک قصر سبز اموی خویش محصور کنند. به نقلی یک ماه و نیم، فرزندان آل الله در این خرابه ساکن شدند. خرابه ای که باد سوزان روز و سرمای سرد شب را از آنان مانع نبود و پوست دست و صورت زنان و بچه ها خشک و کَنده می شد. ▪️رقیه مدام از عمه زینبش می پرسید عمه جان پدرم کجاست؟ عمو کجا رفته؟ داداش علی اکبر چرا نمیاد؟ اهل دلی می گفت این حال نازدانه، اهل بیت را در بهشت محزون ساخت و اراده بر آن شد که دخترک، ترک دنیا بگوید، چون تحمل ندارد. در یکی از آن شب ها، بابا به خوابش آمد و صدایش زد: رقیه جان بابا، بابایی، بابایی بیدار شو. آن غنچه نوشکفته باغ نبوی بیدار شد اما بابا را ندید و ضجه و ناله اش بلند شد. با گریه های سوزناکش می گفت عمه بابا تازه اینجا بود. ▪️صدای گریه زنان در خرابه بلند شد و خواب را بر آن ملعون سفیانی حرام کرد. نانجیب دستور داد سر بابا را برای دخترک ببرند. سرمقدس را در تشتی گذاشته و پارچه برویش انداخته و به خرابه بردند. دیگر قیامت شد. زنان به سر و صورت می زدند و آن طرف رقیه اما خوشحال از بازگشت بابا. شروع کرد با لحن کودکانه با پدر سخن گفتن... زیر لب زمزمه می کرد: «بابا نبودی ببینی که موی سرم سوخت ... بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت»..« شدم از جفا و کینه .. مثل بانوی مدینه ... بس که سیلی خوردم بابا ... دیگه چشمام نمیبینه» ▪️ ساعتی خلوت پدر و دختر بیشتر طول نکشید و عمه نعش بی جانش را از کنار سر مقدس بلند کرد... و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 درخواست تجمع تشکل‌های دانشجویی مقابل در اعتراض به وقاحت سفرای روس و انگلیس ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 ‏خاطره‌بازی ‎ و ‎ نشان داد اگرامروز مقتدر نبودیم قدرت‌های استعماری و استکباری به کمتر از اشغال کشور راضی نبودند! باید ازاین اقتدار و استقلال دفاع کنیم؛ دفاع هم یعنی برخورد قاطع با هردو سفیر! باید رسماً عذرخواهی کنند،اگر عذرخواهی نکردند هردو از کشور اخراج شوند! 🔹‏بازسازی کنفرانس ۱۹۴۳ تهران، توسط ‎ لوان ژاگریان و ‎ سیمون شرکلیف درابتدای دولت ‎ باید با قاطعانه پاسخ داده شود. کوتاه آمدن به نام مصلحت عواقب بدتری خواهد داشت! گذشت آن روزهایی که سران آمریکا وانگلیس وشوروی بدون هماهنگی حکومت ایران درتهران اجلاس میگرفتند!‏ 🔸وزیرخارجه فعلی ‎ و وزیرخارجه پیشنهادی ‎ ورئیس مجلس ‎ نسبت به وقاحت سفرای روس وانگلیس موضع گرفتند و سفارت روسیه توجیهاتی منتشر کرده؛ اما قابل قبول نیست. رسماً باید عذرخواهی کنند. 🔹الحمدلله ‎ خیلی خوبی نسبت به وقاحت سفرای روس وانگلیس بین عموم وطن‌دوستان و سلایق گوناگون سیاسی پیش آمده وعموم فعالان مجازی انزجار خود رااز روسیه کثیف و انگلیس خبیث اعلام کردند. ازدولت انتظار برخورد قاطع داریم. قطعاً ‎، حساب کار ۴ سال آینده را به دست بیگانه‌ها میدهد. 🔻از تشکل‌های دانشجویی دعوت می‌کنم مقابل ‎ اعتراضی داشته باشند.‏ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
برخی دوستان میپرسند چرا فقط سفارت روسیه؟ چون برنامه برای سفارت روسیه بود و سفیر روسیه هم عکس‌ را منتشر کرد!
🔴 موازنه مثبت یا منفی؟ 🔹برخی عزیزان انقلابی، عکس وقیحانه سفرای روس و انگلیس را از منظر دوقطبی‌های داخلی می‌بینند که بله غربگراها نمیخواهند موازنه مثبت داشته باشیم با قدرت‌های عالم! نمی‌خواهند ما رابطه راهبردی داشته باشیم با روسیه! 🔸حرف ما اما این است که میخواهیم نه مثبت! قرار نیست چون با آمریکا برجام امضا کردیم با روس هم از در ذلت در بیائیم! خیر؛ 🔹موازنه منفی در سیاست خارجه یعنی همانطور که با آمریکا و انگلیس از در قدرت در می‌آییم با روسیه و چین هم از در قدرت در بیائیم! یعنی ‎! مبادا از بغض غربگراها و تفاله‌های انگلیس، ما نسبت به وقاحت و خوی استکباری روسیه کوتاه بیائیم! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
این عکس هم تقدیم به سفرای روس و انگلیس!
🔴 ‏هشت سال حضور رئیس جمهور بین مردم تابو شده بود! ‎ امروز این تابو را شکست. ✳️ پ.ن: بله همه وظایف رئیس جمهور به حضور بین مردم خلاصه نمی‌شود ولی بدون حضور بین مردم هم کاری نمی‌شود! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 او گناهان آشکار را می بخشد چه برسد به گناهان پنهانی! ▪️قصه شیرین حُر، مایه امید من است. خیلی ها بازگشتند هرچند دیر. به اندازه تاریخ، توابین بعد از عاشورا را سرزنش کرده ایم که چرا به حسین در کربلا نرسیدند و نتوانستند او را یاری کنند؛ اما ما غافل از آنیم که حسین علیه السلام آنها را بخشیده و سر آنها را در زمان شهادت به دامن گرفته! ای وای... حسین را باخودمان می سنجیم... ◾️سرانجامِ برای همه ماهاست. مگر گناهی بالاتر از بستن راه بر روی شاه کهکشان ها وجود دارد؟ مگر گناهی بالاتر از شکستن قلب زینب کبری(سلام الله علیها) میتوان تصور کرد؟ چنانچه حُر راه را بر حسین نمی بست و او را به کوفه راه می داد یا اجازه بازگشت به مدینه می داد، کربلا پیش نمی آمد. ▪️او قلب زینب را لرزاند، اول بار او رباب، مادر علی اصغر را ترساند، دستِ رد به سینه ابوفاضل زد، قد رعنای علی اکبر را ندید؛ ندید که او شبیه ترین مردم، خَلقاً و خُلقاً به رسول الله است، دستان کوچک رقیه را پس راند، حرمت آل الله را شکست و به کوفه راهشان نداد؛ غریب و بی کس آنها را روانه بیابان عریان و سوزان کربلا کرد؛ توجیهش فقط این بود: مأمورم و معذور! فقط وقتی حسین علیه السلام گفت مادرت به عزایت بنشیند، ادب کرد و به زیر لب آرام گفت: «چه کنم که مادر تو زهرا سیده نساء العالمین است...». همان ادب هم مایه نجاتش شد. ◾️وقتی موعظه آن امام شهید در ظهر عاشورا، بر آن قوم بدکردار، کارگر نیافتاد، فریاد زد: «آیا کسی هست که شرِّ این قوم را از حرم رسول خدا باز دارد؟». ناگه حُر به خود لرزید آنچنان که گویا خود را بین بهشت و جهنم می بیند. آه از آن ساعت... حُر فکرش را هم نمی کرد کار حسین اینقدر بیخ پیدا کند. با خودش می گفت ابن زیاد و عمر سعد امام را نهایتاً تحت فشار قرار می دهند، محاصره می کنند، تهدید می کنند و یک بیعت زورکی از او می گیرند و تمام! اما نه اینکه کمر به قتل سید جوانان اهل بهشت ببندند. یکهو غرق عرق شرمندگی شد و گفت: ای دل غافل! با خودت چه کردی حُر! اینها کمر به قتل پسر زهرا سلام الله علیها بستند... ▪️حُر دید که این نانجیب ها به بیعت خشک و خالی هم قانع نیستند بلکه می خواهند او را دست بسته به کاخ سبز یزید ببرند. اینجا امام علیه السلام دیگر کوتاه نمی آید! هیهات من ذله امام بلند شد. ◾️حُر وقتی اراده قتل پسر پیامبر را در چشمان آن خبیثان دید، به خودش نهیب زد، از درون شکست... خود را شرمنده زینب سلام الله علیها دید. بدنبال این بود که بهانه ای دست و پا کند و لشکر دوزخیان را ترک کند. برای ترک گناه همین بهانه جور کردن ها کافی است.. برای فرار از معرکه گناه باید دنبال بهانه بود. او به بهانه آب دادن به اسب خویش از لشکر دور شد و فاصله گرفت. او میدانست برای ترک گناه باید فاصله بگیرد. ▪️حُر به سوی حسین آمد در حالیکه دست بر سر می کوبید و های های گریه می کرد و صدای استغفارش بلند بود. حسین جان منو ببخش. من قلب زینبت را شکستم. من قلب دخترکانت را شکستم. من حرمت تو را شکستم و تو را در این بیابان بی آب و علف فرود آوردم. گناه من پنهانی نبود که خداوند ستار العیوب آن را پنهان کند بلکه تا قیام قیامت همه می دانند من چه کردم! ◾️حال ای بنده ای که خود را گناهکار می دانی و گناهانت شب و روز آزارات می دهند و از بازگشت و رحمت خدا ناامیدی؛ آیا گناهی به اندازه حُر را مرتکب شده ای تاکنون؟ ▪️وقتي كه حر آمد هرگز امام نفرمود كه اين چه وقت توبه است؟ ما را به اين بدبختي نشانده اي حالا آمده اي تا توبه كني؟ امام او را در آغوش گرفت. امام شیرین ما، مُبدلَ سیئاتِ بالحسنات است! شوریده و شیدای توأم یا حسین... او گناه آشکار حُر را فراموش و او را مایه فخر تاریخ قرار داد. در چشمی برهم زدن!. حر در حالی که شمشیر می زد روضه می خواند: «عزیز فاطمه! بر درگه عفوت سَر آوردم ...گناهی از تمام کوه ها سنگین تر آوردم»... ◾️او عاشقانه جنگید و دم آخر خودش را در دامان اباعبدالله دید... گریه امانش نمی داد و آرام دم گرفت... حسین ... حسین ... حسین ...؛ امام عاشقان، دستمال سرخی بر سرش بست تا نشانه عشق اباعبدالله به توبه کننده ها باشد تا قیام قیامت... صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 ؛ چند پیشنهاد 🔸پیدا کردن گزینه ای ملی و استانی با جمع همه ویژگی ها مشکل است اما خوزستان، نخبه ملی تکلیف محور می خواهد که حاضر باشد به خوزستان بیاید تا استان را از این بحران ها نجات دهد. گزینه هایی که به نظر تعدادی از دوستان خوزستانی میتوان روی آنها حساب و از دولت مطالبه کرد: 1⃣ : دکتر جلیلی گزینه ای در تراز ریاست جمهوری، پاکدست، فسادستیز، عدالتخواه، آگاه به مسائل خوزستان و دارای طرح و برنامه. بی شک حضور این شخصیت ملی در خوزستان باعث تغییر و تحولات جدی خواهد شد. 2⃣ : مهدی دوستی، از جمله مدیران جوان نخبه ایرانی است که در زمان مدیریت او در پالایشگاه ستاره خلیج فارس، این پالایشگاه در اوج تحریم‌ها به یکی از مراکز بزرگ صادرات بنزین و میعانات ایران تبدیل شد. وی همچنین یکی از طراحان و ایده پردازان پترو پالایشگاه‌ها و پالایشگاه‌ها، کشتی سازی و بومی سازی برخی از صنایع مادر در ایران است. 3⃣ : وی معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور و رئیس سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور در دولت روحانی، شهردار پیشین شهرهای اصفهان و یزد است. مدیری نخبه، توانمند، پاکدست و دارای سلامت سیاسی و اقتصادی. 4⃣ : معاونت بین الملل سازمان بسیج مستضعفین، ریاست سازمان بهزیستی کشور و ریاست سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر کشور و مدیر جمعیت هلال احمر خوزستان. وی نیز مدیری توانمند، پاکدست و دارای سلامت سیاسی و اقتصادی است. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 ؛ چند پیشنهاد ویژه 🔹وضعیت خوزستان حقیقتاً بحرانی است؛ بیکاری، بی آبی و کم آبی و مشکلات فاضلاب، مسکن، حاشیه نشینی، آلودگی هوا، خاموشی های گسترده، مشکلات آموزشی و بهداشتی و زیرساخت های عمرانی بخشی از مشکلات این استان است. نگاه امنیتی دولت ها یکی از موانع رشد خوزستان بوده. 🔸دولت جدید مدعی است می خواهد ویژه به مسائل خوزستان بپردازد و نشانه عزمش، وعده است. البته که مشکلات خوزستان با استاندار ویژه حل نمی شود دردها عمیق تر از این حرف هاست و نیازمند تغییر سیاست ها و رویکردها و نگاه ها به خوزستان و مردم خوزستان است؛ نیازمند بها دادن به مردم خوزستان و مجموعه های مردمی برای نظارت بر دستگاه هاست. نیازمند پذیرفتن اعتراضات رسمی مردم است. 🔹علی کل حال؛ استاندار ویژه می تواند بخشی از آلام و دردهای استان را آرامش بخشد به شرط ها و شروط ها! به شرط اینکه سلامت سیاسی و اقتصادی داشته باشد، فسادستیز و عدالتخواه باشد؛ اهل باندبازی و رفیق بازی نباشد؛ توانمند در اجرا و مدیریت باشد؛ مشکلات خوزستان را خوب بشناسد و طرح و برنامه داشته باشد. 🔸پیدا کردن گزینه ای ملی و استانی با جمع همه ویژگی ها مشکل است اما خوزستان، نخبه ملی تکلیف محور می خواهد که حاضر باشد به خوزستان بیاید تا استان را از این بحران ها نجات دهد. گزینه هایی که به نظر تعدادی از دوستان خوزستانی میتوان روی آنها حساب و از دولت مطالبه کرد: ‏1⃣ ‎: دکتر جلیلی گزینه ای در تراز ریاست جمهوری، پاکدست، فسادستیز، عدالتخواه، آگاه به مسائل خوزستان و دارای طرح و برنامه. بی شک حضور این شخصیت ملی در خوزستان باعث تغییر و تحولات جدی خواهد شد. ‏2⃣ ‎: ازجمله مدیران جوان نخبه ایرانی است که درزمان مدیریت او درپالایشگاه ستاره خلیج فارس،این پالایشگاه در اوج تحریم‌ها به یکی از مراکز بزرگ صادرات بنزین و میعانات ایران تبدیل شد. مدیر نخبه، خلاق وتحولگرا، جوانگرا، تکلیف‌گرا وپاکدستی که یکی از گزینه وزارت نفت هم بوده. 3⃣ : وی معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور و رئیس سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور در دولت روحانی، شهردار پیشین شهرهای اصفهان و یزد است. مدیری نخبه، توانمند، پاکدست و دارای سلامت سیاسی و اقتصادی. 4⃣ : معاونت بین الملل سازمان بسیج مستضعفین، ریاست سازمان بهزیستی کشور و ریاست سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر کشور و مدیر جمعیت هلال احمر خوزستان. وی نیز مدیری توانمند، پاکدست و دارای سلامت سیاسی و اقتصادی است. 🔹بی تردید هستند کسانی دیگر که بتوانند در کسوت استانداری خوزستان خدمت کنند شما مخاطبین عزیز نیز با در نظر گرفتن ویژگی های پاکدستی، سلامت سیاسی و اقتصادی، فسادستیزی، توانمندی، کفایت مدیریت و ارتباط مؤثر با مسئولین مرکزی افرادی را که می شناسید معرفی نمائید. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 چرا ‎ را برای ‎ مطالبه می‌کنیم؟ 🔹رهبر انقلاب می‌گوید: "مرحوم ‎ می‌گفت اگر علمای اسلام به جای نوشتن این همه کتاب، به جای این همه تبلیغات، به جای این همه سخنرانی و اداره ی این همه مسجد، یک کار برای ترویج اسلام بکنند، آن کار از همه ی این کارها تأثیرش بیشتر است. و آن اینکه در گوشه‌ای از دنیا - در یک جزیره‌‌ی دور افتاده‌ای - یک حکومت اسلامی تشکیل بدهند؛ نفس تشکیل یک حکومت اسلامی در گوشه ای از این دنیای بزرگ اثرش از هزاران کتاب، هزاران سخنرانی، هزاران مطلب نکته‌دار در ترویج دین، بیشتر است." 🔸بله بی‌شک سطح آقای ‎ ریاست جمهوری است و مطالبه ما پایین آوردن شان و بزرگی ایشان نیست اما با این تصمیم، هم ایشان فرصت پیدا می‌کند طرح و برنامه‌هایی را در ‎ اجرا کند، هم خوزستان کم کم از بحران خارج می‌شود و هم قدرت تحول و برنامه‌ریزی و مدیریت آقای جلیلی هم برای مردم اثبات می‌شود. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 راز زهیر؛ گمشده تاریخ ▪️بعد از قتل عثمان، از علی (علیه السلام) دلگیر بود. در فضای اتهام زنی و شایعه پراکنی علیه سردار خیبر گیر کرده بود و باورش شده بود که علی در قتل عثمان دست داشته. بالتبع از فرزندان علی هم نگران و ناراحت بود بهمین دلیل در میانه راه که حسین از مکه به سمت کوفه می رفت، سعی می کرد شب ها در نزدیکی کاروان کوچک آسمانی آل الله اطراق نکنید. ◾️ را می گویم. بزرگ طایفه بَجَلی. از دلاورمردان کوفه و از سرداران فاتح اسلام. همگان او را به طرفداری عثمان می شناختند. او از بنی هاشم برحذر بود و سعی می کرد رودرو نشود. هم از عثمان دفاع می کرد هم نمی توانست مقابل اهل بیت پیامبر صلوات الله بایستد و مباحثه و مجادله کند. به ظاهر همچون حُر، ادب او نسبت به خانواده پیامبر او را از آتش دوزخ نجات داد. ▪️سرانجام در منزلی ناچار شد با کاروان نور ابی عبدالله یکجا بار بگشاید. اما دلهره داشت مبادا با حسین چهره به چهره شود. می گفت: «ما از رسول خدا شنیدیم که او سید جوانان اهل بهشت است اما... اما ... اما ... ». در همین فکر بود که قاصد نجاتش از راه رسید و گفت: «زهیر؛ حسین بن علی تو را می خواند». ◾️زهیر اِبا داشت از دیداری که با پسر پیامبر مجادله کند. لذا تمایلی نداشت. همسرش دَلْهَم اما از مشتاقان علی بود. وقتی ماجرا را دید فرياد زد: «سبحان الله! پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تو را مى‌طلبد و تو امتناع مى‌ورزى؟ او پسر فاطمه سید زنان اهل بهشت است». اینگونه زنان بهشتی، شوهرانشان را بهشتی می کنند. ▪️زهیر دل صاف کرد و راهی خیمه فرزند فاطمه شد. اینکه در ساعتی که در محضر حسین بود چه گذشت هیچ کس نمی داند؛ خامس آلِ عبا چه گفت و زهیر چه شنید در تاریخ نیامده و این خود یکی از رازهایی است که در قیامت روشن می شود. نمی دانیم ثارالله به او چه فرمود، هر چه بود مس وجود زهیر با نفَسِ کیمایی ابوالشهدا طلا شد و رنگ خدایی گرفت و چه رنگ زیبایی است رنگ خدا. ◾️او از مصادیق همان دسته ای است که جناب به نقل از رسول کائنات فرموده بود: «دسته ای از امت من همچون طلایند. هر چه در آتش و امتحانات و بلایا قرار بگیرند و آتش افزون شود عیارشان خالص تر گردد». راستی چرا یاد سلمان افتادم وسط روضه؟ ▪️آخر سلمان واسطه شناخت زهیر از حسین بود؛ چگونه؟ زهیر وقتی به میان اهل خانه و عشیره بازگشت همه را فراخواند. زن و بچه و برادران و اهالی قبیله، دور آن تازه عاشق حلقه زدند و از تحولش سخن می گفت و آنان را تشنه تر می کرد به حسین. آن شب زهیر سخنرانی می کرد و روضه می خواند و قبیله اش گریه می کردند. ◾️زهیر خاطره‌ای برای آنان نقل کرد و گفت: «در یکی از جنگ ها که به پیروزی و غنایم فراوانی دست یافتیم، بسیار خوشحال شدیم. سلمان فارسی که همراه ما بود گفت: «آنگاه که سید جوانان آل محمّد(صلی الله علیه و آله) را درک کردید، از پیکار و کشته شدن در کنار او بیش از دستیابی به این غنایم شادمان باشید». ▪️او رئیس یک قبیله بود اما قبیله را آزاد کرد و به نقلی همسرش را از قید عقد خود خارج ساخت و اموال خود را به او بخشید و همچون نوکری در کنار خیمه گاه اباعبدالله خیمه زد. ◾️در کنار حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه شب عاشورا بیعتشان را مجدد بیاد آوردند و در پشت خیمه زینب کبری دختر علی تجمع کردند و عرضه داشتند ای دختر رسول خدا ما تا آخرین قطره خون پای حسین ایستاده ایم. ▪️روز عاشورا کوفیان به او طعنه می زدند تو که از حزب عثمان بودی چه شده در رکاب حسین می جنگی؟ و پاسخ می داد: اما امروز در حزب حسینم. وقتی منزلت حسین در نزد پیامبرم را بیاد آوردم به او پیوستم. ◾️زهیر در روز عاشورا دو جا مایه قوت قلب حسین شد. یکبار در کنار سعید بن عبدالله حنفی در برابر امام ایستادند تا تیرهای دشمنان به امام که در حال نماز خوف بود اصابت نکند. ▪️یکبار دیگر هم که شمر قصد داشت میدان جنگ را دور بزند و از پشت سر خیمه گاه حضرت را به آتش بکشاند و زنان و کودکان را به آتش بکشاند، متوجه این نقشه شد و به دفاع از حرم آل الله پرداخت و حمله شمر را دفع کرد. این دفاع، زهیر را مغضوب شمر ساخت و سرانجام بدست شمر و لشکریانش به شهادت رسید... اباعبدالله بر بالینش حاضر شد و قاتلینش را لعنت کرد... صلی الله علیک یا مظلوم ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
دوستان فعال در سیستان و بلوچستان پیشنهادی برای استانداری سیستان و بلوچستان دارید؟ بفرستید ما هم کنارتون مطرح کنیم و مطالبه کنیم.
🔴 ‏منتظر شنبه بودیم که لیست غیررسمی ‎، رسمی شود و امیدوار بودیم چندنفر حداقل تغییر کنند اما ظاهراً ول معطل بودیم! امروز نوبت مطالبه از مجلس است برای ‎ گزینه پیشنهادی وزارت اطلاعات و ‎ گزینه پیشنهادی وزارت نیرو! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3