🍃زهد واقعی
#نهج_البلاغه
▫️أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ
🟠برترین نوع پارسایى مخفى داشتن پارسایى است.
✍این سخن اشاره به برنامه اى است که زاهدان ریایى در آن عصر و این عصر براى جلب قلوب مردم انتخاب مى کردند; لباس هاى ساده و مندرس و گاه از کرباس و خانه اى محقر و طعامى بسیار ساده براى خود برمى گزیدند تا مردم به آنها اقبال کنند و گاه آنها را مستجاب الدعوه پندارند و از این طریق مقامى در اجتماع پیدا کنند و یا اموالى را پنهانى گرد مى آوردند. بسیار مى شد که زندگانى درونى و بیرونى آنها با هم بسیار متفاوت بود و با توجه به این که ریاکارى نوعى شرک و خودپرستى است آنها گرچه ظاهرا زاهد ولى در باطن مشرک بودند و گاه سرچشمه خطراتى براى جامعه مى شدند.زاهد واقعى آن کس نیست که به سراغ دنیا رفته، ولى چون آن را به چنگ نیاورده ناچار لباس زهد به خود پوشیده است. زاهد واقعى کسى است که دنیا به سراغش آمده و او آن را نپذیرفته و زندگى زاهدانه را بر نعیم دنیا ترجیح داده است.
📘#حکمت_28
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
✨«بیابان هم که باشی حسین آبادت می کند...»✨
💥عدّهای میآیند که بدنهایشان را در راه زیارت حرم مطهر سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» به سختی و مشقّت میاندازند …❗️
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خبر شهادت سیدالشهداء علیهالسلام را به حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها داد، آن بانوی مکرّمه فرمود:
▪️ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او گریه و زاری میکند؟ چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری میکند؟
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
▪️ای فاطمه جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاکنژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علی علیهالسلام خلق میکند که بر حسین تو اقامه عزاء میکنند؛شبها بیدار میمانند و به عزاداری و مرثیهسرایی مشغول میشوند؛
▪️در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار میگذارند؛هیچ امر دیگری آنان را مشغول از عزاداری نمیکند؛ هیچ کس نمیتواند مانع ایشان از برپایی عزا شود.
👈 آنها اموالشان را در این راه خرج میکنند و بدنها و جانهایشان را در راه زیارت قبر مطهر سیدالشهداء علیهالسلام به سختی و مشقّت میاندازند.
📚 بحرالمصائب ج۱ ص۳۷۲
📚 تظلّم الزهرا سلاماللهعلیها،ص۷۴
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
«اللهم عجل لولیک الفرج بحق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین»
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
🔰 نشانۀ بهشتی بودن، اهل زیارت حسین(ع) بودن است!
#اربعین #حدیث_اربعین
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق یعنی به تو رسیدن...
❤️ آقای من....
#اربعین
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌میدونید کیا به اربعینیها گیر میدن؟!
🔻اینها مشکلشون اینه!
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴آقای پزشکیان برداشت ما از فرمایشات شما در مجلس که گفتید اگه همه کابینه رأی اعتماد بگیره، همه مشکلات کشور حل خواهد شد، اینه که ما از این به بعد شاهد یک ایران پرومکسِ اولترا پلاسِ توربو شارژ، با گیربکس AT خواهیم بود!
از آبان و آذرماه به بعد ببينيم و تعریف کنیم...
#بماند_برای_تاریخ
✅ کانال بدون سانسور | عضو شوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴میدونستید دولت اول هاشمی رفسنجانی و دولت اول خاتمی هم 100% رأی اعتماد گرفته بودند؟!
اون موقع البته جريان سياسی حاکم بر مجلس، هم سو با دولت وقت بودند.
دقیقا همینها هم اعلام کردند که نگذاشتند کار کنیم...
خاتمی هم از رهبری هزینه کرد برای رأی اعتماد...
✅ کانال بدون سانسور | عضو شوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
الحمدلله همه چیز سر جای خودش برگشت . سه سالی به برکت وجود شهید بزرگوار دولت از ریل همیشگی اش خارج شد ، هدفش شد دولت مردمی ،ایران قوی ،راهبردش اهتمام بر امر و رضایت حضرت آقا ، راهکارش تلاش شبانه روزی جوان های انقلابی و مومن ، گفتمانش گفتمان انقلاب اسلامی ، شعارش شعار های اصیل انقلاب
هر کس در این سه سال در محضر شهید خدمت کرد ، ثمره ای برای آخرتش برداشت هر کس کار دیگر کرد، کم کاری کرد ، کار شکنی کرد ، نا سپاسی کرد، ناشکری کرد ، شد مخاطب سوزش دل حضرت آقا که "دلم برای رئیسی سوخت" . نارضایتی نایب امام زمان ع چه بد توشه ایست.
سه سال در محضر شهیدی بودیم که بر مسند ریاست جمهوری نشست ، بسیاری اصلاحات ساختاری کرد، خزانه ها را پر کرد، نوع دیگری از رابطه ی دولت و مردم را زیر سایه ی جمهوری اسلامی به همگان نشان داد.
همه چیز سر جای خودش برگشت و دولت شهید چون نسیمی آمد و رفت باز هم وزرای دولت های معلوم الحال سابق سمت گرفته اند باز هم بوی گلابی های برجام می آید ، باز هم الحمدلله مجلس محترم با دولت هم آوا هست و هزینه برای دولت نمی تراشد . دولت تحت فشار هیچ قوه ای نخواهد بود.
الحمدلله دوباره نهاد محل رفت و آمد شلوار لی پوش ها شد و بساط دعای توسل ها و روضه ها جمع شد دوباره فرش های مسجد سلمان ریاست جمهوری خاک میخورد ، کتابخانه ی ۴۰۰۰ جلدی و جلسات نهج البلاغه و مباحثات فقهی چهارشنبه شب ها و... جمع شد.
الحمدالله ملت ایران هست و میراث دار یک غم بزرگ ، حق خواهی ها یا مردم داری ها و دردمندی مسئولین جدید و نمایندگان را این بار با ملاکی از جنس شهادت ارزیابی می کند. الحمدلله شهدا حی اند و ما در محضرشان هستیم. الحمدلله این کشور و جهان اسلام ، چه دولتمردانش امیر باشند چه ظریف و نحیف ، زیر سایه ی بزرگ مردی چون امام خامنه ای است.
هانیه سادات رئیسی
#سلام_امام_زمانم
سلام ای دلربای اهل بینش
سلام ای قلب ناب آفرینش
فدای دیدهٔ محزونت ای یار
فدای آن دل پر خونت ای یار
به یاد داغ جدّ بی پناهت
بسوزد عالمی از سوز آهت
بیا ای جلوه جاوید زهرا
بیا ای آخرین امید زهرا
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
شب نخوابیده بودیم
حدود ساعت ۷.۰۰ صبح رسیدیم #نجف
چون با خانواده بودم و بچه کوچک همراهمون بود، از قبل هماهنگ کرده بودم که چند ساعتی که در نجف هستیم، مشکل اسکان نداشته باشیم.
میخواستم وسایلمان را منزل یک دوستِ تا دیروز نادیده بگذارم و برویم حرم امیرالمومنین.
وقتی رسیدیم نجف، مستقیم رفتیم به سمت خانه او.
خانهها در عراق پلاک ندارند. از روی لوکیشن، درب یکی از خانهها را زدیم، در را باز نکردند.
درب خانه کناری را زدیم، باز کرد و گفت چنین کسی در این اطراف زندگی نمیکند!
تماس گرفتم، پاسخ نداد ...
با وسایل و سه کودک، حرکت کردیم به سمت حرم امیرالمومنین.
بچهها خسته بودند و هوا هم رو به گرمی میرفت ...
۳۰ دقیقه بعد، روبروی باب القبله بودیم.
حرم امیرالمومنین ...
اینجا فرق میکند؛
با همه عالم فرق میکند؛
#خانهی_پدری است؛
با حال خوش به سمتش میروی و وقتی میرسی انگار دنیا را به تو دادهاند.
قدمهایمان بیاختیار تندتر شده بودند ...
نزدیک ورودی بابالقبله، صف بلندی بود. فکر کردم از آنجا ترافیک است و خیابان قفل شده.
از خانمم خواستم گوشهای بنشیند تا من به زیارت بروم و برگردم. با علی که ۵ ساله است و محمد سجادِ ۸ ماهه، همانجا ماند.
من و محمد حسینِ ۹ ساله رفتیم. چند قدم جلوتر دیدیم راه باز شد. رفتیم زیارت امیر موحدان ...
نیم ساعت بعد برگشتیم. محمد حسین برای مامان از حرم مولی آب آورده بود.
وقتی رسیدیم، علی از خستگی خوابش برده بود. آرامترین خوابِ ممکن، کنار خانه پدری ...
محمد سجاد را گرفتم تا همسرم به زیارت برود.
رویم را یک دقیقه برگردانم،
محمد حسین هم مثل علی به خواب رفت ...
مغازه اسباببازیفروشی کنارمان، پنکهاش را سمت بچهها چرخاند و بعد پتویی زیر سر علی گذاشت.
بچهها بیخبر از همه جا خواب خوابِ بودند.
همسرم نیم ساعت بعد برگشت.
بچهها را بیدار کردیم که برویم؛
همین نیم ساعت؛
بهترین خواب زندگیشان شده بود؛
سردماغ و سر کِیف شده بودند ...
باورش سخت بود؛
اینجا بودیم، نجــــــــف، خانه پدری ...
غرق در محبت امیرالمومنین ...
بچهها؛
در حال ساخت یکی از شیرینترین خاطرات زندگیشان هستند؛
در حال چشیدن نیمچه سختی با طعم محبت و دوست داشتنِ پدر واقعی؛
بچهها؛
در حال سریعتر بزرگ شدناند ...
#حمید_کثیری 👇👇