📌 مگر ماه را میتوان از مدار خورشید دور کرد؟
◾️ آرام و قرار ندارد. وجودش از عطش میسوزد. تشنه است اما نه تشنهٔ آب؛ تشنهٔ یاری حسین است.
◽️ اماننامه نمیخواهد. مگر ماه را میتوان از مدار خورشید دور کرد؟ از چشم و دست و جان میگذرد تا حرف امام، زمین نمانَد. تشنه است و فقط با رضایتِ ولیِّ زمانش سیراب خواهدشد.
#تاسوعا
#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
🖤 ـبِـسمِـاللهالࢪحمــݩِالࢪحیـمـ 🖤
#امام_صادق علیه السلام فرمود
خدا رحمت کند عموی ما عباس را، عجب نیکو امتحان داد، ایثار کرد و حداکثر آزمایش را انجام داد . برای عمویم عباس مقامی نزد خداوند است که تمام شهیدان غبطه ی آن مقام را می برند.
📚 ابصار العین، ص 26 .
#محرم
#تاسوعا
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_روضه_جانسوز_حضرت_عباس_دارستانی_کریمی.mp3
زمان:
حجم:
5.88M
🏴 #تاسوعا
♨️روضه جانسوز حضرت ابولفضل العباس(ع)
🎤حجت الاسلام #دارستانی
🎤حاج #محمود_کریمی
📡 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
التماس دعای فرج
#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
🖤🦋🍃🖤🦋🍃
مرحوم شیخ جعفر اقای مجتهدی با چندی از طلاب و شاگردان داخل حجره نشسته بودند و مشغول کار . . .
آقا شیخ جعفر کاغذ و قلمی طلب میکنه . . .
چشماش چند دقیقه ای بسته میشه و بعد شروع میکنه به گریه شدید . . .
دو بیت شعر رو کاغذ می نویسه . . .
طلاب سئوال میکنند آقا این دوبیت انقدر تاثیر داشت روی شما ؟
شیخ می فرمایند : این شعر رو خود حضرت صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه ) در مورد عمویشان عباس (علیه السلام ) فرمودند و من یادداشت کردم . . .
اون دو بیت این بود :
یادم ز وفای أَشْجَعُ النّاس آید
وز چشم ترم سوده الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چوعباس آید
#تاسوعا
#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#پيامبر_اکرم صلی الله عليه و آله:
إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً.
كشته شدن✨ حسين✨ علیه السلام چنان داغى در دل مؤمنان است كه هرگز سرد نشود.
📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسایل ج 10 ، ص 318
#محرم
#ماه_محرم
#امام_حسین
#تاسوعا
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قیامتی شده
کنار علقمه
فاطمه اومده
بریدکنارهمه
حاج محمود کریمی🎤
#محرم
#تاسوعا
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
امشبی را شه دین
در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع..💔😭
#محرم
#تاسوعا
#ماه_محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
🌱هرچه که دارم...
.
میان خیمه نشسته بود به راز و نیاز. شبِ ظهرِ وقوع واقعهی عظیم بود.
دستهایش رو به آسمان بود و چشمهایش پیِ بندهای انگشت.
نگاهش خطوط کف دست را دنبال کرد تا رسید به انگشتری که به انگشت داشت.
همین دستها را در عرفه رو به آسمان گرفت و گواهی داد. با هر رکوع و سجودش. با نور چشمهایش، رگها و روزنههای پوستش، قلبش، استخوانش، گوشتش، خونش و... با همهچیزش گواهی داده بود حسین (ع).
دستها را به صورت کشید و نجوا کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست.
از پردهای که قلبش در آن محاصره شده تا سوی چشمهایش. هر تکه از استخوانش. پارههای گوشت تنش و قطره قطرهی خونش. بند بند وجود حسین برای توست. همهاش را از حسین بپذیر.
دستها را که از تماشای نگاه دور کرد، صدای گریهی طفل شش ماهه از چند خیمه آن طرفتر پیچید. علیِ کوچکش کنارش نبود اما غنچهی دهان بیدندانش را خوب میدید و همینطور سپیدی گلویش را.
کودک زیر گردنش عطر رضوان داشت. انگار آن حنجرِ کوچک سر منشأ جویهای شیر و عسل بهشت باشد. به همان لطافت و شیرینی...
تبسم لبهای حسین (ع) را نرم کشید. به نرمی گلوی علی. با همان لبخندی که به شیرینی طفل بود، زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست.
قصد کرد برای نمازی دیگر. قامتش میان قیام و رکوع بود که نسیم پردهی خیمه را بالا کشید و ماه پدیدار شد.
قامت عباس (ع) را دید. عباسی که تمامِ برادرهای عالم بود.
میان خیمهها راه میرفت مبادا آب در دل کسی تکان بخورد.
انگار پردهی شب به زمین رسیده باشد و ماه پا داشته باشد. راه رفتن عباس (ع) همین قدر زیبا بود. تبسمِ حسین (ع) با بغض حل شد. عباس (ع) فقط برادرش نبود، نسبتش بالاتر و عزیزتر بود از برادر. با چشمهایش از دور به بازوهای عباس (ع) بوسه داد و باز هم زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست.
خواست چشم از ماهش بگیرد که ستارهای به گلاب آغشته کنار ماه ایستاد.
سرو سبزی بود که گلستان داشت! نگاهش که میکردی انگار فصل گلابگیری بود. فضا معطر میشد. بوی گل محمدی همهجا را برمیداشت. راه که میرفت، یاس زیر قدمهایش سبز میشد. خرامیدنش شبیه مادرش زهرا (س) بود.
نسیم موهای مجعدش را به دست گرفت. رقص موهایش پیش چشمهای حسین (ع) شد بهانهی دانههای اشک برای هر تکه از قامتِ علی اکبر (ع)...
این بار وقتی اشک لبهای خشکش را میبوسید زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست...
✍️🏻 #بانو_لیلی_سلطانی
#محرم
#تاسوعا