eitaa logo
کتابخانه علامه محدث نوری
139 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
32 فایل
وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 پذیرش احساس ترس کودک و طبیعی شمردن آن موجب می شود که کودک خود را ، و یا به حساب نیاورد. ✅ والدین باید ترس کودک را بپذیرند و او را درک کنند. پدر و مادر می توانند با حمایت و اطمینان دادن به کودک و البته ایجاد شرایطی که موجب راحتی خیال او شود، از میزان ترس او کم کنند. 👿 زمانی که کودکی از چیزی می ترسد، در چنین شرایطی نباید به او بگویند: "نترس ،شجاع باش ،دیگه بزرگ شده ای و نباید بترسی ...." چون این کار نه تنها مشکلی از او حل نمی‌کند ،بلکه تنها ، مشکل او نادیده گرفته شده و مشکلات بعدی برای او بوجود می آید. کارشناس خـانواده و استاد دانشگاه فرزند پروری/۱ http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می گفتند نمی توانیم 🔺اولین تصاویر از جدایش ماهواره تحقیقاتی ثریا، توسط ماهواره‌بر قائم در مدار ۷۵۰ کیلومتری سطح زمین ❓چرا ایران جزو ۵ کشور برتر جهان در پرتاب‌های مدارهای بالاتر از ۵۰۰ کیلومتری سطح زمین است؟ قوی @Al_Mansour
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ در هم صحبتی با مادرش لهجه عربی ام هر روز بهتر میشد..☺️ و او به رخم نمیکشید.. به هوای حضور من و به دستور مصطفی، چقدر اوضاع زندگی اش به هم ریخته.. 🙁😔 که دیگر هیچکدام از اقوامشان حق ورود به این خانه را نداشتند..و هر کدام را به بهانه ای رد میکرد.. 😔 مبادا کسی از حضور این دختر باخبر شود... مصطفی🌸 روزها در مغازه پارچه فروشی و شب ها به همراه 🌷سیدحسن🌷 و دیگر جوانان 🤝شیعه و سُنی🤝 در حضرت سکینه(س) بود و معمولاً وقتی به خانه میرسید، ما خوابیده بودیم و فرصت دیدارمان تنها هنگام نماز صبح بود... لحظاتی که من با چشمانی خواب از اتاق برای وضو بیرون میرفتم.. و چشمان مصطفی خمار از خستگی به رویم سلام میکرد.. و لحن گرم کلامش برایم عادی نمیشدکه هر سحر دست دلم میلرزید و خواب از سرم میپرید... مادرش به هوای زانو درد معمولاً از خانه بیرون نمیرفت.. و هر هفته دست به کار میشد تا با پارچه جدیدی برایم پیراهنی چین دار و بلند بدوزد و هر بار با خنده 😁دست مصطفی را رو میکرد _دیشب این پارچه رو از مغازه اورد که برات لباس بدوزم، میگه چون خودت از خونه بیرون نمیری، یه وقت احساس غریبی نکنی! ولی چون خجالت میکشید گفت بهت نگم اون اورده!😊 رنگهای انتخابی اش همه یاسی و سرخابی و صورتی با گلهای ریز سفید بود و هر سحری که میدید پارچه پیشکشی اش را پوشیده ام نگاهم میکرد و از سرخی گوش و گونه هایش خجالت میچکید... پس از حدود سه ماه.. دیگر درد پهلویم فروکش کرده و در آخرین عکسی که گرفتیم.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ http://eitaa.com/mohaddesnouri
🔻جالب است بدانید هرچقدر استرس بیشتری داشته باشید، زخم‌ها و دردهایی هم که دارید، دیرتر تسکین پیدا می کنند (یعنی وقتی آرام باشید، مثلا اگر زخمی داشته باشید، آن زخم زودتر خوب می شود!) http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸هر روز با قرآن 🌸 پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- پيوند مردم با رهبر، پيوند مكتبى است، نه پيوند قبيله‌اى، زبانى، منطقه‌اى و نژادى. 2- ملاك قُرب به انبيا، اطاعت از آنان است. 3- پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و مسلمانان، در خط ابراهيم و هم مرام و هم هدف با او هستند آل عمران /۶۸ 💐🍃💐🍃💐🍃💐
تشويق به انجام نيکى ها و پرهيز از بدى ها ▫️وَاعْلَمُوا أَنَّ مَا نَقَصَ مِنَ الدُّنْيَا وَزَادَ في الاْخِرَةِ خَيْرٌ مِمَّا نَقَصَ مِنَ الاْخِرَةِ وَ زَادَ فِي الدُّنْيَا : فَکَمْ مِنْ مَنْقُوص رَابِح وَمَزِيد خَاسِر! 🌎«بدانيد آنچه از دنيا کاسته شود و به آخرت افزوده گردد بهتر است از آنچه از آخرت، کم و به دنيا افزوده گردد، چه بسا کاستيها که سود به همراه دارد و چه بسا افزايش ها که زيانبار است ✍این همان چیزی است که در قرآن مجید اشاره شده إنَّ اللهَ أشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنيَنَ أنْفُسَهُمْ وَاَمْوالَهُمْ بِأنَّ لَهُمْ الجَنَّةَ...خداوند از مؤمنان، جان ها و اموالشان را خريدارى کرده که در برابرش بهشت براى آنان باشد بنابراين اموال و عمرها وامکاناتى که در مسير آخرت به کار گرفته مى شود گر چه در ظاهر چيزى از دنيا را مى کاهد ولى در واقع گاه صدها برابر بر پاداش آخرت مى افزايد و به عکس، اگر انسان، چيزى از آخرت خويش را بکاهد و به اصطلاح از دين و ايمان خود، مايه بگذارد تا به دنيا برسد بهاى سنگينى در برابر متاع ناچيزى پرداخته است آيا هيچ انسان عاقلى حاضر مى شود که معاوضه پر سود اوّل را ترک گويد و معاوضه زيانبار دوّم را طالب باشد ؟! 📚 💐🍃💐🍃💐🍃💐
☀️امروزتان به زیبایی گل روزتان بی نظیر سرشار از اميد و اتفاقهاےخوب و انرژے مثبت و خوشبختی مهمان دائمی زندگیتون باشه .... به برکت ذکر : 🔅یا ارحم الراحمین🔅 ای مهربان ترین مهربانان http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙حاج آقا کافی (ره)👌👌 : دکتر گفت روغن زرد حیوانی نخور، برای کبدت بد است!❗️❗️ من گفتم روغن نباتی آمریکایی برای کبد من خوبه و روغن زرد اعلای حیوانی براش بده؟❓❓❓ پدر و جد من از همین روغن زرد حیوانی خوردند، نود سال سنشان هست و صورتشان مثل هلو سرخ بود http://eitaa.com/mohaddesnouri
🔺 بازسازیِ صحنۀ جنایت و اعترافات محمد قبادلو، قاتل شهید کرم‌پور 🔴نحوه قتل استوار فرید کرم‌پور توسط محمد قبادلو 🔹بر اساس گزارش نیروی انتظامی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در حالی‌که جمعی از عوامل نیروی انتظامی در سطح شهر پرند، در حال کنترل اغتشاشگران بودند، فردی به نام «محمد قبادلو» در حالی‌که سوار یک خودرو پیکان سفیدرنگ بود، به‌صورت عمدی با سرعت بالا به قصد قتل ماموران انتظامی که در حال انجام وظیفه بودند، رانده و ۶ مامور را در حالی‌که سوار موتور بودند، زیر می‌گیرد که هر ۶ نفر دچار مصدومیت و شکستگی دست و پا می‌شوند و یکی از ماموران به نام «فرید کرم‌پور» در اثر شدت جراحات به شهادت می‌رسد.🌷 🔸عامل حادثه توسط عوامل انتظامی و شاهدان حاضر در محل شناسایی و دستگیر می‌شود. متهم از ابتدای دستگیری به جرایم خود، مخصوصا راندن عمدی ماشین بر روی ماموران انتظامی به قصد قتل اعتراف می‌کند. 🔸بعد از صدور کیفرخواست پرونده متهم در رابطه با قتل عمد با عنوان اتهامی «قتل عمد و سایر جرایم در صلاحیت محاکم کیفری» به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع می‌شود. 🔹حکم دادگاه کیفری یک استان تهران، مبنی بر «قصاص نفس» محمد قبادلو در پرونده به شهادت‌رساندن یک مامور نیروی انتظامی به‌نام «فرید کرم‌پور حسنوند» و مجروح‌کردن ۵ مامور دیگر در جریان ناآرامی‌های سال گذشته، پس از تأیید در دیوان عالی کشور، صبح امروز اجرا شد. فرید کرم پور🌷 @Al_Mansour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺محمد قبادلو را کسانی به کام مرگ کشاندند که پول می‌گرفتند و مدام جوان ها را تشویق به درگیری با پلیس می کردند! 🔹و حالا هم از آن ور آب، اشک تمساح می ریزند!! ✍علی آگاه http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️ آیا دولت با افزایش حقوق مخالفت کرد؟ 🎞 به تازگی برخی رسانه‌ها به نقل از معاون پارلمانی رئیس جمهور از مخالفت دولت با افزایش حقوق کارمندان خبر دادند. این در حالی است که.....👆      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨ماجرای لوله‌کشی آبجو🚰 در ورزشگاهی در کشور آلمان🔰 🆚 در جریان یک مناظره در صداوسیما میان موافقین و مخالفین حضور زنان در ورزشگاه‌های ایران ادعا شد که به ورزشگاه‌ها لوله مشروب کشیده شده استدر این ویدئو به بررسی این ادعا پرداخته شده است.☝️ 🔸http://stadiumdb.com/news/2020/04/germany_schalke_and_veltins_pump_beer_out_of_veltins_arena      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
پدر و مادر در انتخات نام نیکو برای فرزند، مختارند. 🔅ولی کسی که چهار فرزند پسر دارد، مکروه است نام یکی از آنان را "محمد" نگذارد.‼️ 📚تحریرالوسیله ج2 ص310 م2 منبع @ahkamz      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥هشدار... هنگام شارژ گوشی، حداقل دو متر از آن فاصله داشته باشید! 🤔 @Al_Mansour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻داستان سریال «ترور» چقدر واقعیت دارد؟! ▫️توضیحات یکی از مسئولان امنیتی ایران درباره نقشه ترور موساد برای به شهادت رساندن سردار سلیمانی در زادگاهش.. @Al_Mansour
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ در آخرین عکسی که گرفتیم خبری از شکستگی نبود.. و میدانستم باید زحمتم را کم کنم..😔 که یک روز پس از نماز صبح، کنج اتاق نشیمن به انتظار پایان نمازش چمباته زدم... سحر زمستانی سردی بود.. و من بیشتر از حس سرد رفتن از این خانه یخ کرده بودم که روی پیراهن بلندم، ژاکتی سفید پوشیده و از پشت، قامت بلندش را میپاییدم تا نمازش تمام شد... و ظاهراً حضورم را حس کرده بود که بلافاصله به سمتم چرخید و پرسید _چیزی شده خواهرم؟ انقدر با گوشه شالم بازی کرده بودم که زیر انگشتانم فِر خورده و نمیدانستم از کجا بگویم که خودش پیشنهاد داد _چیزی لازم دارید امروز براتون بگیرم؟ صدای ✨تلاوت قرآن مادرش✨ از اتاق کناری به جانم میداد و نگاه او دوباره دلم را به هم ریخته بود که بغضم را فرو خوردم و یک جمله گفتم _من پول ندارم بلیط تهران بگیرم.😔😞 سرم پایین بود و ندیدم قلب چشمانش به تپش افتاده و کودکانه ادعا کردم _البته برسم ایران، پس میدم! که سکوت محضش سرم را بالا آورد و دیدم با سرانگشتانش بازی میکند. هنوز خیسی آب وضو به ریشه موهایش روی پیشانی مانده و حرفی برای گفتن نمانده بود که از جا بلند شد... دلم بی تاب پاسخش پَرپَر میزد.. و او در ، سجاده اش را پیچید و بی هیچ حرفی از اتاق بیرون رفت... این همه اضطراب در قلبم جا نمیشد که پشت سرش دویدم و از پنجره دیدم دست به کمر دور حوض حیاط میچرخد و ترسیدم مرا ببیند که دستپاچه عقب کشیدم... پشتم به دیوار اتاق مانده و آرزو میکردم برگردد و بگوید باید بمانم که در را به رویم گشود. انگار دنبال چشمانم میگشت که درهمان پاشنه در،... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ http://eitaa.com/mohaddesnouri