eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□ □ارايت الذى يكذب بالدين(۱) #تفسیرالمیزان □كلمه ( #رؤيت) هم مى تواند به
□بیان آیات (۲) سوره ماعون□ □فذلك الذى يدع اليتيم(۲) □كلمه ( ) به معناى كردن به زور و به است، و حرف ( ) در كلمه ( ) براى معناى شرط است، و كلام (ارايت الذى يكذب بالجزاء فعرفته بصفاته، فان لم تعرفه فذلك الذى...) است، يعنى: آيا آن كس را كه روز را تكذيب مى كند، از راه صفاتى كه تكذيب است شناختى؟ اگر نشناختى پس بدان كه او كسى است كه يتيم را به از در خانه خود مى راند، و او را جفا مى كند، و از عاقبت عمل نمى ترسد، و اگر روز جزا را نمى داشت چنين جراتى را به خود نمى داد، و از عمل خود مى ترسيد، و اگر مى ترسيد به يتيم مى نمود.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۳) سوره ماعون□ □و لا يحض على طعام المسكين(۳) □كلمه () به معناى و است، و در كلام، حذف شده،  (و لا يحض على طعام المسكين) است، يعنى مردم را به تشويق نمى كند. □ از مفسرين گفته اند: اگر به طعام كرد، به اطعام، براى اين بود كه كرده باشد به اينكه مسكين گويا زكات و صدقه است و ندارد به اينكه كسى به او كند، وقتى طعام را كه خود او است به او بدهند او مى خورد، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: (و فى اموالهم حق للسائل و المحروم). □ ديگر گفته اند: طعام در آيه به معناى است. و اگر تعبير به تشويق به طعام كرد، و نه به خود عمل () براى اين بود كه هم شامل يعنى عمل اطعام مى شود، و هم شامل .(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۳) سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □و لا يحض على طعام المسكين(۳) □كلمه (#حض) به معناى #تحري
□بیان آیات (۴)و (۵) سوره ماعون□ □فويل للمصلين(۴) □الذين هم عن صلاتهم ساهون(۵) □يعنى آنهايى كه از غافلند به امر نماز ندارند، و از شدنش باكى ندارند چه اينكه به فوت شود و چه اينكه از اوقات فوت گردد، و چه اينكه از دست برود و چه اينكه و شرايطش و احكام و مسائلش را نمازى باطل بخوانند. □در آيه شريفه اگر روز به چنين نمازگزارانى شده، چون حرف () كه بر سر جمله آمده مى فهماند جمله مزبور تكذيب روز جزا است و مى رساند چنين نمازگزارانى خالى از نيستند، چون تكذيب روز جزا به اين نيست كه به كلى آن را شود، كسى هم كه به ايمان مى كند و نماز مسلمانان را مى خواند، اما طورى مى خواند كه نشان مى دهد از روز جزا ندارد، او نيز روز جزا را كرده است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در تفسير در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يكذب بالدين) آمده كه اين آيه درباره و  _قريش نازل شد. و در آيه شريفه (الذين هم عن صلاتهم ساهون) آمده كه از اين جمله كسانى هستند كه به  نماز را ترك كنند، زيرا اگر صرف آدمى را مستوجب ويل سازد، بايد همه باشند، چون هر انسانى و مسلمانى در نمازش مى كند، امام (علیه السلام) در اين آيه فرموده: منظور نماز از اول وقت و عذر است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در تفسير #قمى در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يكذب بالدين) آمد
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در كتاب از (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث بندى فرمود: هيچ عملى نزد خدا از نماز نيست، پس مبادا هيچ كارى از كارهاى دنيا شما را از نماز در باز بدارد، براى اينكه خداى عزوجل اقوامى را به همين مذمت نموده و فرموده: (الذين هم عن صلاتهم ساهون ) يعنى كسانى كه از در نسبت به امر نماز و اوقات آن سهل انگارى مى كنند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #خصال از #على (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث #چه
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در به سند خود از بن فضيل روايت كرده كه گفت: از عبد بن جعفر (علیه السلام) از كلام خداى عزوجل پرسيدم كه می فرمايد: (الذين هم عن صلاتهم ساهون)، فرمود: كسى است كه حق نماز را كند. : و اين مضامين در رواياتى ديگر نيز آمده است. □و در است كه و ابن ابى حاتم و در كتاب خود، از بن ابيطالب روايت كرده اند: كه در تفسير (الذين هم يراون) فرمود: يعنى با نماز خود مى كنند. □و نيز در كتاب آمده كه و و عساكر از نقل كرده اند كه گفت: خدا (صلی الله علیه وآله) در آيه و (يمنعون الماعون) فرمود: همه آن  چيزهايى است كه مردم به عنوان در بين خود مى دهند و مى گيرند، از تبر گرفته تا ديگ و دلو و نظاير آن.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #محمد بن فضيل روايت كرده كه گفت: از
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در به سند خود از از امام (علیه السلام) روايت آورده كه در حديثى فرمود: منظور از در جمله (و يمنعون الماعون )  است كه بدهى و است كه بكنى، و خانه اى است كه به بدهى، هم يكى از ماعون است. □ : در اين روايت ماعون به هم تفسير شده، و اين تفسير از طرق سنت نيز از (علیه السلام) روايت شده، نظير روايتى كه در به اين عبارت آمده: (ماعون)  است كه از آن مى كنند، و به خويش خودنمايى و مى كنند، و زكات خود مى شوند.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #ابوبصير از امام #صادق (علیه السلام)
□بحث روايتى سوره ماعون□ □و در است كه قانع از بن ابیطالب روايت كرده كه گفت: از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شنيدم مى فرمود: مسلمان مسلمان است، وقتى با او مى كند، سلامش مى گويد، و او سلام را به وجهى به وى بر میگرداند، يعنى او بايد كند و اين بايد بگويد و بايد كه ماعون را از او ندارد. پرسيدم يا رسول اللّه ماعون چيست؟ فرمود: از گرفته تا آهن و از گرفته تا هر چيز ديگر. □ : رسول خدا در روايتى ديگر آهن را به هاى مسين و آهنين، و سنگ را به ديگهاى سنگى فرموده است.(۵) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □ماده (الف) - به كسره همزه - كه مصدر و باب افعالش () مى آيد، به معناى با همبستگى و  است، و به قول اصلا الفت را به همين جهت الفت مى گويند. و در آمده: وقتى گفته میشود: (فلان قد آلف هذا الموضع)، اين است كه فلانى با اين محل انس گرفته، و معناى اينكه گفته شود: (فلان آلف غيره هذا الموضع ) اين است كه فلانى آن شخص را با اين محل مأنوس كرد، و گاه مى شود كه همين يعنى تعبير به باب در مورد نيز استعمال مى شود، مثلا گفته مى شود: (فلان الف هذا الموضع ) و يا (يالف هذا الموضع ايلافا)، يعنى فلانى با اين محل انس گرفته و يا انس مى گيرد.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ #تفسیرالمیزان □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □م
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □و كلمه () نام عشيره و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است كه همگى از نسل اند كه نامش نيز بوده، و كلمه () - همانطور كه در آمده - به معناى است كه يك انسان سوار بر و در حال دارد و () به معناى است كه براى راهپيمايى باشد. □و منظور از () مسافرت آنان از به بيرون براى است، و اين رحلت از اهل اين شهر بوده، چون اين شهر در اى خشك و سوزان و بى آب و علف واقع شده، كه نه در آن هست و نه پستان شيردارى) قريش زندگى را از راه مى گذارنيد، و در هر سال نوبت به تجارت مى رفت، يك نوبت در كه به طرف مى رفت، و نوبتى ديگر در كه به سوى ره مى سپرد، و با اين دو نوبت سفر كردن زندگى خود را مى نمود، و مردم و پاس احترام قريش را مى داشتند، زيرا خانه بيت الحرام در بين ايشان واقع شده بود، و به همين جهت راهزنان و غارتگران كه عيشى به جز و غارت نداشتند، ايشان نمى شدند، نه سر راه را برايشان مى گرفتند، و نه به شهرشان ور مى شدند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ #تفسیرالمیزان □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □و در جمله (لايلاف قريش) حرف در كلمه (لايلاف)  است، و در (ايلاف)  سبحان، و ايلاف (آن كسانى كه خدا مردم را با ايشان كرد) قريشند، پس كلمه (قريش)  فعل ايلاف است، و مفعول دومش شده، چون جمله بعدى يعنى (ايلافهم رحله الشتاء و الصيف) مى فهماند كه آن مفعول چيست و تقدير چنين است، (لايلاف اللّه قريشا رحله الشتاء و الصيف - سبحان با مرغان آن را از خانه اش كرد، و به شما قريش اين و احترام را ارزانى داشت تا شما قريش با زمستانى و تابستانى مانوس شويد، و امر معاشتان بگذرد).(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره قریش□ □فليَعبدوا رَب هذا البَيت(۳) □حرف ( ) در جمله (فليعبدوا) در اصطلاح براى اين آمده كه مطلب بويى از را داشته، يعنى جا داشته كسى كند كه رب اين بيت لابد دارد كه با بودن آن شرايط رب اين بيت را پرستيد، و با نبودنش نپرستند. □براى اين توهم مى فرمايد: (اگر در چنين كرديم و چنان شد و شما چنان بوديد و چنين شديد، كارى به گذشته نداريم، گذشته هر چه بوده بايد رب آن بيت را ، كه شما را با ايام رحلت مأنوس كرد، در اين وظيفه هيچ شرطى در كار نيست). و يا بويى از را داشته، يعنى جا داشته توضيح دهد در چه حالى رب اين بيت را بپرستند، و در چه حالى نپرستند، و اين حال را از يكديگر جدا كند، چون جاى چنين بوده، فرموده: نه، تفصيلى در بين ، در هر حالى كه پيش بيايد بايد رب اين بيت را بپرستيد، پس حرف فاء در اين آيه نظير حرف (فاء) در آيه (ولربك فاصبر) است. □و معناى آيات گانه اين است كه بايد رب اين بيت را بپرستد، بخاطر اينكه رب اين بيت ايشان را با رحله و مانوس كرد، تا هم تجارت و زندگيشان بگردد، و هم در ايمن باشند. @mohamad_hosein_tabatabaei