○امیر بوذر و سلمان؛ به ذات حق ممسوس
○ولایتش به دل شیعه همچنان ناموس
○همانکه فَخر نموده بر او وَدودِ غفور
○همانکه بود به اَحمَد مُباشِر و مأنوس
○به گاه رزم به دشمن عطا کُنَد شمشیر
○کجاست صاحب اینسان کرامت مخصوص؟
○ترازو است به اعمال هر بنی بشری
○تمیز میدهد #او قوم مؤمن و سالوس
○"و ذکره" ست شفاء و طبیب غیر وُ نیست
○حَقیر مَحضر او بوعلی و جالینوس
○چنان خدای که "لا تقنطو" کُنَد انشاء
○شقی ست آنکه زِ رَحمَت از او شود مأیوس
○به جز علی چه کسی زوح عصمت اللهیست
○که رأس باشد و فاطر بود بر آن مرئوس
○به غیر پور علی "مجتبی" چه کس باشد
○که همنشین شود از حُسن بهر هر مبروص
○چه کس به غیر "علی" آورد "حُسین"ی که
○به جاده های هدایت بود چنان فانوس
○"علی"ست باب همان "زینب" مجلله ای
○که کرد لال کلامش طنینِ ضربه کوس
○زِ ارث غیرت او پاره کرد "شاه وفا"
○امان نامه شِمر مُخَنَّثِ منحوس
○حلالزاده کسی شُد که داشت حُبّ وُرا
○و بُغض اوست فقط بر رُخ شقی محسوس
○مؤید است وی ار کعبه قبله گاه شده
○اجازه داده وی ار دِیر میزند ناقوس
○یلان کُلّ طوائف بَرَش فتاده به خاک
○چه عَمر و مرحب و حَتّی رُهام و کیکاووس
○همو که راه نداده تمام مدت عُمر
○به غیر خوردن نان جوین در قاموس
○همانکه صاحب ایوان طلاست؛ایوانی
○که انبیاء به تَقَدُّس زنند بر آن بوس
○به غیر "حیدر" کرار زاده گر مادر
○که بهر قاتل خود غرق خون خورَد افسوس
○خیال کس به دوعالم چنان نمیپنداشت
○که شیر بیشه خورد تیغِ تیزِ اختاپوس
○زِ بَعد ضربت وقت صلواة صبح تمام
○شُده برای "علی" گاهِ دیدن کابوس
○زِ فائزون شُدُ رو بَر حبیبه اش آورد
○دوبَحر گشت یکی و بَدَل به اقیانوس
○"علی" نه عَدل خُدا بین خون خود غلطید
○قسم به ذات خداوند قادرِ قُدّوس
○چقدر خاک دو عالم به سر شُد از این غم
○که نیست قادر بر این حساب بَطلَمیوس
○یتیم شُد همه اولاد خاک زین ماتم
○مسیح و گبر و یهود و موحدین و مجوس
○نه اینکه "اهل نجف" دم زند زِ او در حال
○عبید و عبد #علی بوده زِ عَهدِ دقیانوس
#یاعلی
#سید_مهدی_طاهری
@mohamad_hosein_tabatabaei