eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
○امیر بوذر و سلمان؛ به ذات حق ممسوس ○ولایتش به دل شیعه همچنان ناموس ○همانکه فَخر نموده بر او وَدودِ غفور ○همانکه بود به اَحمَد مُباشِر و مأنوس ○به گاه رزم به دشمن عطا کُنَد شمشیر ○کجاست صاحب اینسان کرامت مخصوص؟ ○ترازو است به اعمال هر بنی بشری ○تمیز میدهد قوم مؤمن و سالوس ○"و ذکره" ست شفاء و طبیب غیر وُ نیست ○حَقیر مَحضر او بوعلی و جالینوس ○چنان خدای که "لا تقنطو" کُنَد انشاء ○شقی ست آنکه زِ رَحمَت از او شود مأیوس ○به جز علی چه کسی زوح عصمت اللهیست ○که رأس باشد و فاطر بود بر آن مرئوس ○به غیر پور علی "مجتبی" چه کس باشد ○که همنشین شود از حُسن بهر هر مبروص ○چه کس به غیر "علی" آورد "حُسین"ی که ○به جاده های هدایت بود چنان فانوس ○"علی"ست باب همان "زینب" مجلله ای ○که کرد لال کلامش طنینِ ضربه کوس ○زِ ارث غیرت او پاره کرد "شاه وفا" ○امان نامه شِمر مُخَنَّثِ منحوس ○حلالزاده کسی شُد که داشت حُبّ وُرا ○و بُغض اوست فقط بر رُخ شقی محسوس ○مؤید است وی ار کعبه قبله گاه شده ○اجازه داده وی ار دِیر میزند ناقوس ○یلان کُلّ طوائف بَرَش فتاده به خاک ○چه عَمر و مرحب و حَتّی رُهام و کیکاووس ○همو که راه نداده تمام مدت عُمر ○به غیر خوردن نان جوین در قاموس ○همانکه صاحب ایوان طلاست؛ایوانی ○که انبیاء به تَقَدُّس زنند بر آن بوس ○به غیر "حیدر" کرار زاده گر مادر ○که بهر قاتل خود غرق خون خورَد افسوس ○خیال کس به دوعالم چنان نمیپنداشت ○که شیر بیشه خورد تیغِ تیزِ اختاپوس ○زِ بَعد ضربت وقت صلواة صبح تمام ○شُده برای "علی" گاهِ دیدن کابوس ○زِ فائزون شُدُ رو بَر حبیبه اش آورد ○دوبَحر گشت یکی و بَدَل به اقیانوس ○"علی" نه عَدل خُدا بین خون خود غلطید ○قسم به ذات خداوند قادرِ قُدّوس ○چقدر خاک دو عالم به سر شُد از این غم ○که نیست قادر بر این حساب بَطلَمیوس ○یتیم شُد همه اولاد خاک زین ماتم ○مسیح و گبر و یهود و موحدین و مجوس ○نه اینکه "اهل نجف" دم زند زِ او در حال ○عبید و عبد بوده زِ عَهدِ دقیانوس @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○بحث روايتى سوره توحید○□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از محمد بن مسلم از امام #صادق (عليه ا
□○بحث روايتى سوره توحید○□ □و در كتاب به سند خود از بن نباته از (عليه السلام) روايت آورده كه در ضمن فرمود: خداى عزوجل همان (قل هو الله...) است و در كتاب به سند خود از امام (عليه السلام) روايت كرده كه در حديث فرمود: خداى تعالى به آن جناب - يعنى به خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) - فرمود:  (قل هو الله احد) را همانطور كه نازل شده بخوان، كه اين سوره و من است. □ : و نيز به سند خود از بن جعفر روايتى در اين روايت آورده. و در المنثور است كه در كتاب خود از ابن عباس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت كرده كه فرمود: سوره (قل هو الله احد)  قرآن است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □از آنجا هم #بيرون شد و به خانه #فاطمه (عليهاالسلام) رفت و گ
□بحث روایتی سوره نصر□ □آنگاه رو به بن ابیطالب (عليه السلام) كرد و گفت: اى اباالحسن چاره ام از همه جا شده، از تو مى خواهم برايم خواهى كنى و راه چاره اى پيش پايم بگذارى. على (عليه السلام) فرمود: تو قريشى، برخيز و بر در مسجد بايست و اعلام كن كه همه بدانيد من قريش را در پناه و خود قرار دادم، اين را بگو و به ديار خودت برگرد، ابوسفيان پرسيد: اين كار دردى از من خواهد كرد؟ فرمود: به خدا سوگند ندارم، و ليكن ديگرى برايت ندارم، ناگزير ابوسفيان برخاست و در مسجد زد ايهاالناس من قريش را در جوار خود قرار دادم، آنگاه را سوار شد و به طرف رفت. وقتى وارد بر قريش شد، پرسيدند: چه خبر آورده اى؟ ابو قصه را برايشان شرح داد. گفتند: به خدا على بن ابى طالب كارى برايت انجام ، جز اينكه به گرفته، و كه در بين مسلمانان كردى هيچ فايده اى ندارد، ابوسفيان گفت: نه به خدا سوگند على منظورش بازى دادن من نبود، ولی چاره دیگری نداشتم.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□ □رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خود را براى جزم مى كند. راوى مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) داد تا مسلمانان براى با مردم ، مجهز و شوند، و آنگاه داشت بارالها و قريش را از كار ما و از رسيدن ما به ايشان جلوگيرى فرما تا بر سرشان بتازيم و را در شهرشان مكه سازيم، در اين هنگام بود كه بن ابى بلتعه به قريش نوشت و به دست آن داد تا به برساند، ولى خبر اين از به رسول الله رسيد، و (عليه السلام) و را فرستاد تا را از آن زن بگيرند.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □حركت #لشكر اسلام بر سوى #مكه و #فتح مكه□ □بعد از آنكه #ابوسف
□بحث روایتی سوره نصر□ □حركت اسلام بر سوى و مكه□ □و به ايشان داد كه به كسى نشوند و با كسى ، مگر آنكه ابتدا به كرده باشد، و داد نفر را هر جا ديدند به برسانند: ۱-عبدالله بن سعد بن ابى سرح ۲-حويرث بن نفيل ۳-ابن خطل ۴-مقبس بن ضبابه □و نيز داد كه نفر و خوان را ديدند ، و اينها كسانى بودند كه با خوانيهايشان رسول خدا (صلی الله عبیه وآله) را مى گفتند. و فرمود حتى اگر ديدند به دارند در همان حال به برسانند. اين فرمان (علیه السلام) بن نفيل و يكى از آوازه خوانها را ، و آن ديگرى شد، و نيز بن ضبابه را در به قتل رسانيد، و خطل را در حالى كه به پرده كعبه داشت كردند، و نفر به وى كردند، يكى بن حريث، و ديگرى بن ياسر، از عمار گرفت و او را به رسانيد.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □حركت #لشكر اسلام بر سوى #مكه و #فتح مكه□ □و به ايشان #دستور
□بحث روایتی سوره نصر□ □حركت اسلام بر سوى و مكه□ □ با خود را به خدا (صلی الله علیه وآله) رسانيده مركب آن جناب را گرفت و بدان زد، آنگاه گفت: پدر و مادرم به قربانت. آيا نشنيدى كه سعد گفته:  ○اليوم يوم الملحمه ○اليوم تسبى الحرمه ترجمه: امروز حمام خون راه می اندازیم، و زنان را اسیر میکنیم □حضرت به (عليه السلام) دستور داد: به خود را به برسان، و - كه همواره به دست سپرده مى شد - را از او بگير، و تو آن را داخل كن، اما با و مدارا، و على (علیه السلام) پرچم را از بن عباده گرفت، و انصار را همانطور كه فرموده بود با رفق و داخل شهر كرد.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کوثر□ #تفسیر_المیزان □در #الدرالمنثور است كه #بخارى ابن جرير و حاكم از طريق ابى ب
□بحث روايتى سوره کوثر□ □رواياتى درباره اينكه از () در (فصلّ لربّك و انحر)  كردن دستها در موقع است. در همان كتاب آمده كه ، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب خود، از بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از پرسيد: اين () كه خداى عزوجل مرا بدان فرموده چيست؟ گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى نماز ببندى دستهايت را كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در آسمان هستند، و براى هر چيزى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در تفسير #قمى در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يكذب بالدين) آمد
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در كتاب از (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث بندى فرمود: هيچ عملى نزد خدا از نماز نيست، پس مبادا هيچ كارى از كارهاى دنيا شما را از نماز در باز بدارد، براى اينكه خداى عزوجل اقوامى را به همين مذمت نموده و فرموده: (الذين هم عن صلاتهم ساهون ) يعنى كسانى كه از در نسبت به امر نماز و اوقات آن سهل انگارى مى كنند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #خصال از #على (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث #چه
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در به سند خود از بن فضيل روايت كرده كه گفت: از عبد بن جعفر (علیه السلام) از كلام خداى عزوجل پرسيدم كه می فرمايد: (الذين هم عن صلاتهم ساهون)، فرمود: كسى است كه حق نماز را كند. : و اين مضامين در رواياتى ديگر نيز آمده است. □و در است كه و ابن ابى حاتم و در كتاب خود، از بن ابيطالب روايت كرده اند: كه در تفسير (الذين هم يراون) فرمود: يعنى با نماز خود مى كنند. □و نيز در كتاب آمده كه و و عساكر از نقل كرده اند كه گفت: خدا (صلی الله علیه وآله) در آيه و (يمنعون الماعون) فرمود: همه آن  چيزهايى است كه مردم به عنوان در بين خود مى دهند و مى گيرند، از تبر گرفته تا ديگ و دلو و نظاير آن.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #محمد بن فضيل روايت كرده كه گفت: از
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در به سند خود از از امام (علیه السلام) روايت آورده كه در حديثى فرمود: منظور از در جمله (و يمنعون الماعون )  است كه بدهى و است كه بكنى، و خانه اى است كه به بدهى، هم يكى از ماعون است. □ : در اين روايت ماعون به هم تفسير شده، و اين تفسير از طرق سنت نيز از (علیه السلام) روايت شده، نظير روايتى كه در به اين عبارت آمده: (ماعون)  است كه از آن مى كنند، و به خويش خودنمايى و مى كنند، و زكات خود مى شوند.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #ابوبصير از امام #صادق (علیه السلام)
□بحث روايتى سوره ماعون□ □و در است كه قانع از بن ابیطالب روايت كرده كه گفت: از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شنيدم مى فرمود: مسلمان مسلمان است، وقتى با او مى كند، سلامش مى گويد، و او سلام را به وجهى به وى بر میگرداند، يعنى او بايد كند و اين بايد بگويد و بايد كه ماعون را از او ندارد. پرسيدم يا رسول اللّه ماعون چيست؟ فرمود: از گرفته تا آهن و از گرفته تا هر چيز ديگر. □ : رسول خدا در روايتى ديگر آهن را به هاى مسين و آهنين، و سنگ را به ديگهاى سنگى فرموده است.(۵) @mohamad_hosein_tabatabaei
■● نسبت به علیه السلام راه کمال، فلاح، سعادت و رستگاری است.●■ ■●این حدیث را از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند: «لَوِ اجْتَمَعَ النّاسُ عَلىٰ حُبِّ عَلِیِ بْنِ اَبِي طالِبٍ لَما خَلَقَ اللهُ النّارَ.» (۱) ■●اگر همه ی مردم، بر محبّت امیرالمؤمنین علیه السلام مجتمع بودند، خدا اصلاً دوزخ را خلق نمی کرد. و ارادت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، کیمیای بی نظیر و اکسیر اعظم است. چون عشق، عاشق را به رنگ معشوق درمی آورد و به شکل معشوق تبدیل می کند. ■●اگر عشق نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، توأم با ، خالصانه و صادقانه باشد و ادّعای گزاف نباشد، انسان را به رنگ علی علیه السلام درمی آورد و او را گونه می کند. به تعبیر زیبای امام باقر علیه السلام ، که فرمودند: «هَلِ الدِّينُ اِلَّا الْحُبُّ ... الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ.» (۲) ■●آیا دین چیزی غیر از عشق و محبّت هم هست. دین همان عشق و محبّت است و عشق و محبّت، همان دین است. دین ما عشق امیرالمؤمنین علیه السلام است. اگر بخواهیم در مسیر تزکیه حرکت کنیم، بهترین راه، راه محبّت و عشق است. ■●عشق امیرالمؤمنین علیه السلام انسان را از هر چه غیر خداست، پاکِ پاک می کند. ■●عشق علی علیه السلام آتشی است که وارد هرجا شد، هرچه غیرخدا بود را سوزاند و نابود کرد و تنها خدا را برجای گذاشت. هرکس به هر مرتبه از کمالات رسید، به یُمن صراط مستقیم امیرالمؤمنین علیه السلام رسید. ■●در محضر استاد مهدی طيب ۸۳/۰۸/۱۴●■ ■ ۱. مجلسی، بحار، ج ۳۹، ص ۲۴۹ و طبری آملی، بشارةالمصطفی، ص ۷۵■ ■۲. حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۱۷۱ و مجلسی، بحار، ج ۶۶، ص ۲۳۸■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○شیعه و سنی روایت کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به (علیه السلام) فرمودند: □○اگر عده ای از امت من درباره تو سخنانی شبیه به آنچه مسیحیان در مورد عیسی بن مریم گفتند، بر زبان نمی آوردند، امروز درباره تو سخنی می گفتم که از کنار هر جمع مسلمانی که می گذشتی، از خاک پا و باقیمانده آب شستشویت برداشته و برای شفا پیدا کردن از آن استفاده کنند. □○ولی همین مقدار برای تو کافی است که تو از من و من نیز از تو بوده، تو از من ارث برده و من نیز از تو ارث می برم. □○المراقبات _ميرزا جواد آقا ملكی تبريزی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●استاد علی صفایی حائری: ●□ □●رسول براى اين رهبرى و اين ولايت با آن ضرورت و با اين هدف گام‌هاى بلندى برداشت و تا امروز راه ما را روشن نمود. □●او از روزهاى اول دعوت تا واپسين لحظه‌هاى حيات، هميشه را نشان مى‌داد و سفارش مى‌كرد كه بر او جلو نيفتيد كه گمراه مى‌شويد و از او كنار نكشيد كه از دست مى‌رويد. □●احاديث غدير و ثقلين و منزلت و و و در كتاب‌ها جمعند. اما بعدها ديگران به خاطر اينكه كفر صحابه و ارتداد آنها پيش نيايد نصوص را رد كردند و يا تأويل نمودند و در نتيجه به آنچه در نوشته‌هاى خود جمع كرده بودند بى اعتنا ماندند و حتى چشم عقل خويش را بستند. و هدف حكومتى اسلام را ناديده گرفتند و حكومت اسلامى را تا حد استعمار و چپاولگرى و فتوحات و غنايم پايين آوردند و عاقبت گرفتار بدعت و اشرافيت و تبعيض و درگيرى و تجزيه نمودند. □●از هنگامى كه اسلام از بيرون آمد، از همان هنگام غروب كرده بود، گر چه واپسين شعاع‌هاى طلايى آن تا هزار و سيصد سال بعد ادامه داشت. اما اين شعاع‌ها ديگر حرارت و زايش و نورى نداشت، سرد و تاريك و غمرنگ بود. از مرگ، از غروب خبر مى‌داد. □● ، صفحه ۲۷●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●بحث روايتى سوره بینه●□ □●در تفسير در روايت ابى الجارود از امام (عليه السلام) آمده كه فرمود: منظور از كلمه (  ) رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) (صلوات اللّه عليه ) است. □●و در است كه ابن مردويه از روايت كرده كه گفت: به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشتم: يا رسول اللّه خلق نزد خداى عزوجل كيست؟ □●فرمود: اى عايشه مگر شريفه (ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البريه ) را نمى خوانى. □●و در كتاب است كه ابن عساكر از بن عبد اللّه روايت كرده كه گفت: نزد خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بوديم كه (عليه السلام) از راه رسيد. □●رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: به آن خدايى كه جانم به دست او است، اين و پيروانش ( ) تنها و تنها در قيامتند، آنگاه اين آيه شد:  (إنَّ الَّذينَ آمنوا وَ عَملواالصالحات اولئكَ هُم خَير البريه ) از وقتى كه اين آيه نازل شد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) هر وقت (علیه السلام) را مى ديدند كه دارد مى آيد مى گفتند: آمد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●●□ □آن خلیل گوید: همه به علی و علی از همه، دلیل است که علی همه است. □شیخ رئیس گوید: علی در میان خلق آن چنان بود که در میان . □فخر رازی گوید: هر کس را امام خود بگیرد به دست آویز استوار چنگ در زده است. □●پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در احادیثی که از پیامبر اکرم و ائمّة معصومین علیهم افضل صلوات المصلّین در کتب معتبر حدیثی ذکر گردیده است، حبِّ فی الله و بغض فی الله، یعنی دوستی به خاطر خدا و دشمنی به خاطر خدا، لازم و ملزوم یکدیگر و به عنوان محکم‌ترین پیوند دهنده ی بین شخص و ایمان راستین و آنچه ایمان در آن خلاصه می‌شود، معرّفی شده است. ▪️امام باقر علیه السّلام می‌فرمایند: هنگامی که خواستی پی ببری که خیری در خودت هست، به قلب خود نظری بیفکن. پس اگر اهل طاعت الهی را دوست و اهل معصیت پروردگار را دشمن می‌دارد، بدان در تو خیری هست و خداوند تو را دوست می‌دارد. ولی آن گاه که اهل طاعت الهی را دشمن و اهل معصیت خداوند را دوست می‌دارد، بدان که در تو خیری نیست و خداوند تو را دشمن می‌دارد. ▪️و پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: محکم‌ترین دستگیره ی ایمان دوست داشتن در راه خدا و دشمن داشتن در راه خدا و به ولایت اولیاء خدا گردن نهادن و از دشمنان خدا بیزاری جستن است. همچنین آن حضرت فرمودند: در راه خدا مهر بورز و در راه خدا دشمن بدار و در راه خدا بپذیر و در راه خدا دشمنی کن، زیرا جز از این راه نمی‌توان به ولایت الهی نایل شد. پس آن گاه به علیه السّلام اشاره کرده و فرمودند: آیا این را می‌بینی؟ راوی عرض کرد: آری. حضرت رسول فرمودند: دوستِ این، دوست خداست، پس او را دوست بدار و دشمنِ این، دشمن خداست، پس او را دشمن بدار. ▪️از حضرت صادق علیه السّلام پرسیدند آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟ حضرت فرمودند: آیا چیزی جز دوستی و دشمنی است؟ ▪️باید توجّه داشت که حبّ و ، اصل، و بغض و ، از تبعات و لوازم آن است. یعنی شخصی که کسی را دوست می‌دارد، بالتّبع دشمنان او را دشمن می‌دارد. بنابراین محبّت و دوستی خدا و اولیاء خدا، اصل، و نفرت و عداوت دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا، از لوازم و تبعات آن است. ◾️استاد مهدی طیب، ، ص ۱۹۳-۱۹۱◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت اوّل)◾️ ▪️«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ»: وقتی علیه‌السّلام دست‌ها را از خاک قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها تکان داد، «هاجَ بِهِ الْحُزْنُ»: موج عظیم حزن و اندوه سراغ امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام آمد. حالا پیکر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها را هم نمی‌بیند؛ کاملاً دست خالی و تنها و غریب شد. ▪️«فَأرْسَلَ دُموعَهُ عَلىٰ خَدَّيْهِ»: اشک‌های امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام بر گونه‌های حضرت جاری شد. ▪️«وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إلىٰ قَبْرِ رَسولِ اللهِ»: امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به قبر پیغمبر‌اکرم‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم رو کردند؛ ▪️«فَقالَ: السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ»: سلام بر تو ای رسول خدا! سلام بر تو از دختر تو و از کسی که محبوب تو بود! ▪️«وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زائِرَتِكَ»: سلام بر تو از نور دیدگان تو، و سلام بر تو از زائر قبر تو، فاطمه‌ی زهرا! ▪️«وَ الْبائِتَةِ فِي الثَّرىٰ بِبَقِيعِكَ (بِالْبُقْعَتِكَ)»: و سلام بر تو از جانب آن بانویی که زیر قبّه‌ی تو اکنون در خاک خوابیده است! ▪️«الْمُخْتارِ اللهُ لَها سُرْعَةَ اللَّحاقِ بِكَ»: گوهر دردانه‌ای که خدا انتخاب کرد که او را خیلی زود به تو ملحق کند. ▪️«قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي»: ای رسول خدا! صبر منِ علی در فراغ به پایان رسید و دیگر تحمّل و صبر ندارم. امیرالمؤمنینی که کوه استوار صبر است، امیرالمؤمنینی که آن همه مصائب را متحمّل شدند و کمر خم نکردند، کوچک‌ترین اظهار ناتوانی و عجزی نکردند، امیرالمؤمنینی که کوه اقتدار است، امّا کنار مرقد مطهّر فاطمه‌ی زهرا‌سلام‌الله‌علیها اظهار عجز می‌کند. امیرالمؤمنینی که بعد از آن واقعه‌های عجیبِ دوران کودتای سقیفه فرمودند: «صَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي‏ الْحَلْقِ‏ شَجًى‏»: صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، امیرالمؤمنینی که چنین صبری دارند، امّا کنار قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها می‌گویند: «قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي» صبرِ منِ علی به پایان رسیده است. ▪️«وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّساءِ تَجَلُّدِي»: توان من در داغ این بانوی همه‌ی بانوان هستی به پایان رسید. ▪️«إلاّ أنَّ فِي التَّأسِّي لِي بِسُنَّتِكَ وَ الْحُزْنِ الَّذِي حَلَّ بِي لِفِراقِكَ مَوْضِعَ التَّعَزِّي»: فقط تنها چیزی که دارم که با آن خودم را آرام می‌کنم این است که به سنّت تو تأسّی می‌کنم و به حزنی که بعد از فراق تو یا رسول‌الله به من دست داد و آن را تحمّل کردم، مدد می‌جویم که بالاخره فردی بودم که در رحلت تو یا رسول‌الله تحمّل کردم و حال هم باید تحمّل کنم. تنها الگوی من برای تحمّل همین است. ▪️«وَ لَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحودِ قَبْرِكَ»: خودِ منِ علی توی رسول‌الله را در قبرت نهادم؛ ▪️«بَعْدَ أنْ فَاضَتْ نَفْسُكَ عَلىٰ صَدْرِي»: بعد از اینکه در حالی که سرت در سینه‌ی من بود، جان از پیکر تو خارج شد؛ ▪️«وَ غَمَّضْتُكَ بِيَدِي»: و منِ علی شما را با دست خودم در کفن پوشاندم؛ ▪️«وَ تَوَلَّيْتُ أمْرَكَ بِنَفْسِي»: و خودم شخصاً کار کفن و دفن شما را عهده‌دار شدم؛ فقط همین است که می‌تواند قرین غم باشد و به من بگوید که علی تو آنجا تحمّل کردی، اینجا هم تحمّل کن! ▪️«نَعَمْ وَ فِي كِتابِ اللهِ أنْعَمُ الْقَبولِ‏ «إنّا ِللهِ وَ إنّا إلَيْهِ راجِعونَ»‏: آری، بهترین و نیکوترین آموزه‌های مورد پذیرش در کتاب خداست و آن این است که همه‌ی ما از خداییم و به خدا باز می‌گردیم. ▪️«قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ»: یا رسول الله! امانتی که به من سپرده بودی، شبِ ازدواج، من و فاطمه را دست به دست دادی، به منِ علی گفتی را به عنوان یک ودیعه و امانت به تو می‌سپارم، یا رسول الله! آن امانت به شما برگردانده شد. امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به رسول‌الله‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم عرض نکردند یا رسول الله! امانتتان را به شما برگرداندم؛ عرضه داشتند یا رسول الله! امانت به شما برگردانده شد. من برنگرداندم؛ فاطمه را کشتند؛ به رساندند. ▪️«وَ اُخِذَتِ الرَّهِينَةُ»: آنچه در گرو بود، بازستانده شد؛ ▪️«وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْراءُ»: زهرا را از من ربودند و من را غارت کردند. ▪️«فَما أقْبَحَ الْخَضْراءَ وَ الْغَبْراءَ يا رَسولَ اللهِ»: بعد از شهادت زهرا، این جهان با آسمان و زمینش برای منِ چقدر زشت و نفرت‌انگیز شده است. ▪️«أمّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»: غمِ منِ علی پایان نخواهد داشت؛ ▪️«وَ أمّا لَيْلِی فَمُسَهَّدٌ»: در این داغ و مصیبت، خواب به چشمان علی راه پیدا نخواهد کرد. ◾️در محضر استاد مهدی طیب - ۹۲/۰۱/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عشق و ارادت نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام راه کمال، فلاح، سعادت و رستگاری است. ▪️این حدیث را از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند: «لَوِ اجْتَمَعَ‏ النّاسُ‏ عَلىٰ حُبِّ‏ عَلِیِ‏ بْنِ اَبِي طالِبٍ لَما خَلَقَ اللهُ النّارَ.» (۱) ▪️اگر همه ی مردم، بر محبّت امیرالمؤمنین علیه السلام مجتمع بودند، خدا اصلاً دوزخ را خلق نمی کرد. و ارادت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، کیمیای بی نظیر و اکسیر اعظم است. چون عشق، عاشق را به رنگ معشوق درمی آورد و به شکل معشوق تبدیل می کند. ▪️اگر عشق نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، توأم با ، خالصانه و صادقانه باشد و ادّعای گزاف نباشد، انسان را به رنگ علی علیه السلام درمی آورد و او را گونه می کند. ▪️به تعبیر زیبای امام باقر علیه السلام ، که فرمودند: «هَلِ الدِّينُ اِلَّا الْحُبُّ ... الدِّينُ‏ هُوَ الْحُبُّ‏ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ.» (۲) ▪️آیا دین چیزی غیر از عشق و محبّت هم هست. دین همان عشق و محبّت است و عشق و محبّت، همان دین است. دین ما عشق امیرالمؤمنین علیه السلام است. اگر بخواهیم در مسیر تزکیه حرکت کنیم، بهترین راه، راه محبّت و عشق است. ▪️عشق امیرالمؤمنین علیه السلام انسان را از هر چه غیر خداست، پاکِ پاک می کند. ▪️عشق علی علیه السلام آتشی است که وارد هرجا شد، هرچه غیرخدا بود را سوزاند و نابود کرد و تنها خدا را برجای گذاشت. هرکس به هر مرتبه از کمالات رسید، به یُمن صراط مستقیم امیرالمؤمنین علیه السلام رسید. ◾️در محضر استاد مهدی طيب ۸۳/۰۸/۱۴◾️ ☘۱. مجلسی، بحار، ج ۳۹، ص ۲۴۹ و طبری آملی، بشارةالمصطفی، ص۷۵ ☘۲. حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۱۷۱ و مجلسی، بحار، ج ۶۶، ص ۲۳۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت اوّل)◾️ ▪️«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ»: وقتی علیه‌السّلام دست‌ها را از خاک قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها تکان داد، «هاجَ بِهِ الْحُزْنُ»: موج عظیم حزن و اندوه سراغ امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام آمد. حالا پیکر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها را هم نمی‌بیند؛ کاملاً دست خالی و تنها و غریب شد. ▪️«فَأرْسَلَ دُموعَهُ عَلىٰ خَدَّيْهِ»: اشک‌های امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام بر گونه‌های حضرت جاری شد. ▪️«وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إلىٰ قَبْرِ رَسولِ اللهِ»: امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به قبر پیغمبر‌اکرم‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم رو کردند؛ ▪️«فَقالَ: السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ»: سلام بر تو ای رسول خدا! سلام بر تو از دختر تو و از کسی که محبوب تو بود! ▪️«وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زائِرَتِكَ»: سلام بر تو از نور دیدگان تو، و سلام بر تو از زائر قبر تو، فاطمه‌ی زهرا! ▪️ «وَ الْبائِتَةِ فِي الثَّرىٰ بِبَقِيعِكَ (بِالْبُقْعَتِكَ)»: و سلام بر تو از جانب آن بانویی که زیر قبّه‌ی تو اکنون در خاک خوابیده است! ▪️«الْمُخْتارِ اللهُ لَها سُرْعَةَ اللَّحاقِ بِكَ»: گوهر دردانه‌ای که خدا انتخاب کرد که او را خیلی زود به تو ملحق کند. ▪️«قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي»: ای رسول خدا! صبر منِ علی در فراغ به پایان رسید و دیگر تحمّل و صبر ندارم. امیرالمؤمنینی که کوه استوار صبر است، امیرالمؤمنینی که آن همه مصائب را متحمّل شدند و کمر خم نکردند، کوچک‌ترین اظهار ناتوانی و عجزی نکردند، امیرالمؤمنینی که کوه اقتدار است، امّا کنار مرقد مطهّر فاطمه‌ی زهرا‌سلام‌الله‌علیها اظهار عجز می‌کند. امیرالمؤمنینی که بعد از آن واقعه‌های عجیبِ دوران کودتای سقیفه فرمودند: «صَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي‏ الْحَلْقِ‏ شَجًى‏»: صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، امیرالمؤمنینی که چنین صبری دارند، امّا کنار قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها می‌گویند: «قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي» صبرِ منِ علی به پایان رسیده است. ▪️«وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّساءِ تَجَلُّدِي»: توان من در داغ این بانوی همه‌ی بانوان هستی به پایان رسید. ▪️«إلاّ أنَّ فِي التَّأسِّي لِي بِسُنَّتِكَ وَ الْحُزْنِ الَّذِي حَلَّ بِي لِفِراقِكَ مَوْضِعَ التَّعَزِّي»: فقط تنها چیزی که دارم که با آن خودم را آرام می‌کنم این است که به سنّت تو تأسّی می‌کنم و به حزنی که بعد از فراق تو یا رسول‌الله به من دست داد و آن را تحمّل کردم، مدد می‌جویم که بالاخره فردی بودم که در رحلت تو یا رسول‌الله تحمّل کردم و حال هم باید تحمّل کنم. تنها الگوی من برای تحمّل همین است. ▪️«وَ لَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحودِ قَبْرِكَ»: خودِ منِ علی توی رسول‌الله را در قبرت نهادم؛ ▪️«بَعْدَ أنْ فَاضَتْ نَفْسُكَ عَلىٰ صَدْرِي»: بعد از اینکه در حالی که سرت در سینه‌ی من بود، جان از پیکر تو خارج شد؛ ▪️«وَ غَمَّضْتُكَ بِيَدِي»: و منِ علی شما را با دست خودم در کفن پوشاندم؛ ▪️«وَ تَوَلَّيْتُ أمْرَكَ بِنَفْسِي»: و خودم شخصاً کار کفن و دفن شما را عهده‌دار شدم؛ فقط همین است که می‌تواند قرین غم باشد و به من بگوید که علی تو آنجا تحمّل کردی، اینجا هم تحمّل کن! ▪️«نَعَمْ وَ فِي كِتابِ اللهِ أنْعَمُ الْقَبولِ‏ «إنّا ِللهِ وَ إنّا إلَيْهِ راجِعونَ»‏: آری، بهترین و نیکوترین آموزه‌های مورد پذیرش در کتاب خداست و آن این است که همه‌ی ما از خداییم و به خدا باز می‌گردیم. ▪️«قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ»: یا رسول الله! امانتی که به من سپرده بودی، شبِ ازدواج، من و فاطمه را دست به دست دادی، به منِ علی گفتی را به عنوان یک ودیعه و امانت به تو می‌سپارم، یا رسول الله! آن امانت به شما برگردانده شد. امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به رسول‌الله‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم عرض نکردند یا رسول الله! امانتتان را به شما برگرداندم؛ عرضه داشتند یا رسول الله! امانت به شما برگردانده شد. من برنگرداندم؛ فاطمه را کشتند؛ به رساندند. ▪️«وَ اُخِذَتِ الرَّهِينَةُ»: آنچه در گرو بود، بازستانده شد؛ ▪️«وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْراءُ»: زهرا را از من ربودند و من را غارت کردند. ▪️«فَما أقْبَحَ الْخَضْراءَ وَ الْغَبْراءَ يا رَسولَ اللهِ»: بعد از شهادت زهرا، این جهان با آسمان و زمینش برای منِ چقدر زشت و نفرت‌انگیز شده است. ▪️«أمّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»: غمِ منِ علی پایان نخواهد داشت؛ ▪️«وَ أمّا لَيْلِی فَمُسَهَّدٌ»: در این داغ و مصیبت، خواب به چشمان علی راه پیدا نخواهد کرد. ….. ◾️استاد مهدی طیب - ۹۲/۰۱/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عشق و ارادت نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام راه کمال، فلاح، سعادت و رستگاری است.●■ ■●این حدیث را از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند: «لَوِ اجْتَمَعَ النّاسُ عَلىٰ حُبِّ عَلِیِ بْنِ اَبِي طالِبٍ لَما خَلَقَ اللهُ النّارَ.» (۱) ■●اگر همه ی مردم، بر محبّت امیرالمؤمنین علیه السلام مجتمع بودند، خدا اصلاً دوزخ را خلق نمی کرد. و ارادت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، کیمیای بی نظیر و اکسیر اعظم است. چون عشق، عاشق را به رنگ معشوق درمی آورد و به شکل معشوق تبدیل می کند. ■●اگر عشق نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، توأم با ، خالصانه و صادقانه باشد و ادّعای گزاف نباشد، انسان را به رنگ علی علیه السلام درمی آورد و او را گونه می کند. به تعبیر زیبای امام باقر علیه السلام ، که فرمودند: «هَلِ الدِّينُ اِلَّا الْحُبُّ ... الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ.» (۲) ■●آیا دین چیزی غیر از عشق و محبّت هم هست. دین همان عشق و محبّت است و عشق و محبّت، همان دین است. دین ما عشق امیرالمؤمنین علیه السلام است. اگر بخواهیم در مسیر تزکیه حرکت کنیم، بهترین راه، راه محبّت و عشق است. ■●عشق امیرالمؤمنین علیه السلام انسان را از هر چه غیر خداست، پاکِ پاک می کند. ■●عشق علی علیه السلام آتشی است که وارد هرجا شد، هرچه غیرخدا بود را سوزاند و نابود کرد و تنها خدا را برجای گذاشت. هرکس به هر مرتبه از کمالات رسید، به یُمن صراط مستقیم امیرالمؤمنین علیه السلام رسید. ■●در محضر استاد مهدي طيب ۸۳/۰۸/۱۴●■ ■ ۱. مجلسی، بحار، ج ۳۹، ص ۲۴۹ و طبری آملی، بشارةالمصطفی، ص ۷۵■ ■۲. حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۱۷۱ و مجلسی، بحار، ج ۶۶، ص ۲۳۸■ @mohamad_hosein_tabatabaei