eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □ابوسفيان از آنجا به #مدينه آمد و نزد #رسول خدا (صلى الله عل
□بحث روایتی سوره نصر□ □از آنجا هم شد و به خانه (عليهاالسلام) رفت و گفت: اى سيد عرب، آيا قريش را مى دهى و مدت پيمان ايشان را مى كنى ؟ اگر چنين كنى ترين خانم در همه مردم خواهى بود. فاطمه (عليهاالسلام) فرمود من جوار رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است. پرسيد: آيا نيست به دو دستور دهى اين كار را بكنند؟ فرمود: به خدا بچه هاى من كودكند و به حدى نرسيده اند كه بين مردم دهند، علاوه بر اين، هيچ مسلمانى نمى تواند به دشمن رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پناه دهد.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كر
□بحث روایتی سوره کوثر□ □در است كه و از طريق از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ، سپس ، و آنگاه ، و پس از او ، و آنگاه و در آخر بود، قاسم از رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در از دنيا رفت، و بعد از او از دنيا رفت، و سهمى گفت: نسل او شد، پس او و بى عقب است، در خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ، اسم مکنون مخزون●■ ■«فاطمة» إسمٌ مُسْتقرٌ فِي ذاتِ الله وَ هِي اسمٌ مَکنُونٌ مَخْزُونٌ وَ مَمْسُوسٌ فِي ذاتِ الله وَ لَا یَخْرُجُ مِنهُ إلی شَیءٍ أبَدا. ■«فاطمة» مَحبوبةَ ذاتِ الغَیبیة و سِرُّ الحَقیقةِ المُحمدیة صلی الله علیه و آله و رُوح الوِلایَة المُرتَضویَّة و اُسْوَة الخِلافَة المَهدویة و اُمّ الأئِمَة الهاشِمیة. ■و هی بَقیَّة النبوة و شَمس الرِّسالة و مَعدِن العِصمَة و الحِکمة، صُورَة النَّفس الکُلّیة و جَوادِ العالمِ العَقلیّةِ و بِضعَةِ الحَقیقَةِ النَّبویّةِ و مَطلَع الأنوارِ العَلَویّة، شَفیعَة کُبری یَوم القیامَة، طاهِرَة مُطَهَّرَة زَکیّة، التَّقیة النَّقیة، المُحَدثة العَلیمَة، الکَلِمة التّٰامَّة و الجوهَرةِ القُدسیَّة فی تَعیُّنِ الإنسیّة. ■اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ و اشهد ان سیدتنا فاطمة عصمةالله الکبری و حجةالله علی الحجج. ■●علی، نقطه آغاز وجود ص ۲۷۴، نکته ۱۰۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرات اهل‌بیت علیهم السلام به حیث عقل کل و وصی بودن و پیغمبر ما صلی الله علیه و آله به حیث نبی و رسول بودن سلام الله علیها را نمی‌شناسند. به این حیثیات و در این رتبه ها می‌فرمایند که معرفت ما به مادرمان مثل معرفت شما مردم به ما است. ■●امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید من مظهر الله هستم، الله یک غیبی دارد که آن غیب، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. او به این حیث مظهر الله بودن هم فاطمه را نمی‌شناسد مگر در مرتبه‌ی اتحاد نوری با حضرت ام ابیها که درآن مقام کلهم نور واحد هستند. ■●همه‌ی حضرات اهل‌بیت علیهم السلام طالب این مقام بوده‌اند. قبله‌ی آنها مادرشان فاطمه بوده و دوست داشتند به مقام برسند. فاطمه کسی است که انوار امامت از او ظاهر شده است؛ «وَ سَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الأَئِمَّةِ». او امام آفرین است... @mohamad_hosein_tabatabaei
■● سلام الله علیها الگوی چه کسانی است؟●■ ■● ، الگوى كسانى است كه بيشتر از خودشان هستند و بيشتر از رفاه و عدالت و تكامل را مى خواهند؛ كه انسان، با رسيدن به تكامل و شكوفايى استعدادهايش، جهتى عالى تر مى خواهد تا رشد داشته باشد، وگرنه خسر و خسارت، او را مى ربايد. ■●تمامى دعا و تمامى آرزوى من، اين است كه تو را ى رسول و همسر على و مادر زينب، به چشم عنايت بپذيرد. ■●تمام خواسته ى من، اين است كه شما همه، نور چشم اولياء خدا و سرور قلب آنها باشيد؛ نه سنگى در راه خدا و خارى بر دامان رسول و استخوانى در گلوى على و ضربه اى بر گونه ى . ☑️عزيزم! ... آنطور زندگى كن كه «مرگ»، مزاحم «زندگى» تو نباشد! و آنگونه بمير، كه زندگى ساز باشى! شايد بتوانى، در كنار باشى! ●الهى ثَبِّتنا عَلى دينِكَ وَ اسْتَعْمِلْنا بِطاعَتِكَ وَ لَيِّن قُلُوبَنا لِوَلىِّ امْرِكَ وَ عافِنا مما امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَكَ● ■● ، ص: ۱۳۵●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت سیزدهم)○□ ☑️بعد از اینکه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو به انصار کردند و فرم
□○ (قسمت چهاردهم)○□ □○وَ زَعَمْتُمْ أَنْ لا حُظْوَةَ لِي وَ لا أَرِثَ مِنْ أَبِي: با وجود اين همه‌ آيات، شما گمان مي‌كنيد بهره ای از پدرم به من نمی رسد؛ و سهمي از ارث پدرم ندارم؟ □○وَ لا رَحِمَ بَيْنَنَا؟ و ميان ما هيچ خويشاوندي وجود ندارد؟ □○أَ فَخَصَّكُمُ اللَّهُ بِآيَةٍ أَخْرَجَ أَبِي مِنْهَا: آیا خداي متعال شما را به آيه‌اي مختص كرد كه پدر من را از آن بیرون کرده است؛ شامل پدر من نيست؟ □○أَمْ هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَيْنِ لا يَتَوَارَثَانِ: يا اينكه شما مي‌گوييد: افرادي كه اهل يك دين نباشند از هم نمي‌برند؟ □○أَ وَ لَسْتُ أَنَا وَ أَبِي مِنْ أَهْلِ مِلَّةٍ وَاحِدَةٍ: آيا من و پدرم اهل يك دين نيستيم؟ یعنی من را شما خارج از دین حساب می کنید؟ که می گویید آیا برای مسلمان هاست پس حتماً من مسلمان نیستم که می گویید از پدرم ارث نمی برم! □○أَمْ أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْآنِ وَ عُمُومِهِ مِنْ أَبِي وَ ابْنِ عَمِّي: و يا شماها بیشتر آگاهید به اینکه چه آیه ای از قرآن مخصوص اشخاص خاصی است؛ چه آیه ای از قرآن برای عموم مردم است؛ یا چه آیه ای از قرآن مختص یک مورد خاصی است: و چه آیه ای از قرآن همه ی موارد را شامل می شود؛ آیا شما بیشتر به این مسأله آگاهید یا پدرم رسول الله و پسرعمم امیرالمومنین؟ □○فَدُونَكَهَا مَخْطُومَةً مَرْحُولَةً: اي ابوبكر! بيا اين تو و اين شتر؛ شتری كه مهار زده شده و رحلي بر آن گذاشته‌اند که آماده‌ي سواري دادن است؛ بیا مال تو! حال آن را به زور گرفتی! □○تَلْقَاكَ يَوْمَ حَشْرِكَ: امّا بدان كه روز محشر، روز قیامت با تو ملاقات خواهد كرد. □○فَنِعْمَ الْحَكَمُ اللَّهُ: و چه نيكو داور و حکمی است خداي متعال. □○وَ الزَّعِيمُ مُحَمَّدٌ: و چه نيكو دادخواهي است رسول الله. □○وَ الْمَوْعِدُ الْقِيَامَةُ: و چه خوش وعده گاهی است قیامت برای اینکه مظلوم و ظالم با هم روبرو شوند. □○وَ عِنْدَ السَّاعَةِ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ: و در آن ساعت اهل باطل زيان خواهند كرد. □○وَ لا يَنْفَعُكُمْ إِذْ تَنْدَمُونَ: و آن موقع ندامت شما براي شما فايده‌اي نخواهد داشت. □○وَ لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ: بعد این آیه ی قرآن را خواندند: براي هر خبري قرارگاهي وجود دارد پس به زودي خواهيد دانست كه بر چه كسي عذاب خوار كننده فرو خواهد آمد و عذاب هميشگي بر چه كسي حلول مي‌كند. □○ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الأَنْصَارِ: بعد حضرت رویشان را از ابوبکر برگرداندند؛ یعنی دیگر با ابوبکر حرف هایشان را زدند: گفتند این عبارتی که می گویی جعل است؛ حدیث رسول الله نیست چرا؟ چون با این همه آیات قرآن تعارض دارد و بعد هم فرمودند حال زورت می رسد این را غصب کنی و از من بگیری؛ اما قیامتی هست روز قیامت با هم روبرو می شویم. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شانه□ □اسم مبارک و فوق عرشی و احدی از پنج حرف تشکیل شده که مشیر به خامس آل عبا صلوات الله علیهم اجمعین است. □به القای سبوحی در بیان جلوه ای از اعجاز نهفته در این اسم مبارک عارضم: □«فا»ی فاطمه اشاره به حضرت ختمی مرتبت دارد چه عدد «ف» در ابجد ۸۰ است وآن وجه الله است که اگر با عدد ۱۲ که عدد ائمه اطهار علیهم السلام است جمع شود حاصل آن ۹۲ می‌شود که عدد محمد (صلی الله علیه و آله) است دلیل این تجمیع آن است که در حدیث معصوم فرموده است «أوَّلُنَا مُحَمَّد أوْسَطُنا مُحَمَّد آخِرُنَا مُحَمَّد کُلُّنا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم». □«الف» فاطمه معرف مقام احدی فاطمی است که «فُطِمَ الْخَلْقَ عَنْ‌ كُنَهِ‌ مَعْرفَتِهَا». «الف» در حروف بی اسم و رسم و بسیط است و آنجناب در نماز به قیام علاقه داشت و چون به نماز می‌ایستاد از او نور سیاه که نور ذات است تشعشع می‌کرد. □«طا»ی فاطمه مشیر به امیرالمؤمنین است که چون بین «طا» و «الف» نکاح واقع شود (طا+الف) ۱۲۱ می‌شود که برابر با ابجد «یا علی» است. در حدیث است که اگر حضرت علی وصی علیه السلام نبود کفوی برای حضرت فاطمه سلام الله علیها نبود. □«میم» فاطمه مختص امام حسن مجتبی علیه السلام است چون عدد امام حسن در ابجد ۲۰۰ است و امام حسن فرزند علی است لذا ملفوظی «میم» را با «ط» جمع کنیم ۲۰۰ خواهد شد(میم یا میم +ط). □«ها»ی فاطمه متعلق به اباعبدالله الحسین علیه السلام است که خامس آل عبا است. عدد حسین را با «هاء» جمع کنی برابر با عدد فاطمه خواهد شد (حسین ۱۲۸+هاء ۷=۱۳۵) فاطمه نیز در جمل ابجدی ۱۳۵ است. □اَللّهُمَّ صَلِّی عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■حضرات اهل‌بیت علیهم السلام به حیث عقل کل و وصی بودن و پیغمبر ما صلی الله علیه و آله به حیث نبی و رسول بودن سلام الله علیها را نمی‌شناسند. به این حیثیات و در این رتبه ها می‌فرمایند که معرفت ما به مادرمان مثل معرفت شما مردم به ما است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید من مظهر الله هستم، الله یک غیبی دارد که آن غیب، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. او به این حیث مظهر الله بودن هم فاطمه را نمی‌شناسد مگر در مرتبه‌ی اتحاد نوری با حضرت ام ابیها که درآن مقام کلهم نور واحد هستند. همه‌ی حضرات اهل‌بیت علیهم السلام طالب این مقام بوده‌اند. قبله‌ی آنها مادرشان فاطمه بوده و دوست داشتند به مقام فاطمیت نظام هستی برسند. فاطمه کسی است که انوار امامت از او ظاهر شده است؛ «وَ سَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الأَئِمَّةِ». او امام آفرین است...
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت اوّل)◾️ ▪️«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ»: وقتی علیه‌السّلام دست‌ها را از خاک قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها تکان داد، «هاجَ بِهِ الْحُزْنُ»: موج عظیم حزن و اندوه سراغ امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام آمد. حالا پیکر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها را هم نمی‌بیند؛ کاملاً دست خالی و تنها و غریب شد. ▪️«فَأرْسَلَ دُموعَهُ عَلىٰ خَدَّيْهِ»: اشک‌های امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام بر گونه‌های حضرت جاری شد. ▪️«وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إلىٰ قَبْرِ رَسولِ اللهِ»: امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به قبر پیغمبر‌اکرم‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم رو کردند؛ ▪️«فَقالَ: السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ»: سلام بر تو ای رسول خدا! سلام بر تو از دختر تو و از کسی که محبوب تو بود! ▪️«وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زائِرَتِكَ»: سلام بر تو از نور دیدگان تو، و سلام بر تو از زائر قبر تو، فاطمه‌ی زهرا! ▪️«وَ الْبائِتَةِ فِي الثَّرىٰ بِبَقِيعِكَ (بِالْبُقْعَتِكَ)»: و سلام بر تو از جانب آن بانویی که زیر قبّه‌ی تو اکنون در خاک خوابیده است! ▪️«الْمُخْتارِ اللهُ لَها سُرْعَةَ اللَّحاقِ بِكَ»: گوهر دردانه‌ای که خدا انتخاب کرد که او را خیلی زود به تو ملحق کند. ▪️«قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي»: ای رسول خدا! صبر منِ علی در فراغ به پایان رسید و دیگر تحمّل و صبر ندارم. امیرالمؤمنینی که کوه استوار صبر است، امیرالمؤمنینی که آن همه مصائب را متحمّل شدند و کمر خم نکردند، کوچک‌ترین اظهار ناتوانی و عجزی نکردند، امیرالمؤمنینی که کوه اقتدار است، امّا کنار مرقد مطهّر فاطمه‌ی زهرا‌سلام‌الله‌علیها اظهار عجز می‌کند. امیرالمؤمنینی که بعد از آن واقعه‌های عجیبِ دوران کودتای سقیفه فرمودند: «صَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي‏ الْحَلْقِ‏ شَجًى‏»: صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، امیرالمؤمنینی که چنین صبری دارند، امّا کنار قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها می‌گویند: «قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي» صبرِ منِ علی به پایان رسیده است. ▪️«وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّساءِ تَجَلُّدِي»: توان من در داغ این بانوی همه‌ی بانوان هستی به پایان رسید. ▪️«إلاّ أنَّ فِي التَّأسِّي لِي بِسُنَّتِكَ وَ الْحُزْنِ الَّذِي حَلَّ بِي لِفِراقِكَ مَوْضِعَ التَّعَزِّي»: فقط تنها چیزی که دارم که با آن خودم را آرام می‌کنم این است که به سنّت تو تأسّی می‌کنم و به حزنی که بعد از فراق تو یا رسول‌الله به من دست داد و آن را تحمّل کردم، مدد می‌جویم که بالاخره فردی بودم که در رحلت تو یا رسول‌الله تحمّل کردم و حال هم باید تحمّل کنم. تنها الگوی من برای تحمّل همین است. ▪️«وَ لَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحودِ قَبْرِكَ»: خودِ منِ علی توی رسول‌الله را در قبرت نهادم؛ ▪️«بَعْدَ أنْ فَاضَتْ نَفْسُكَ عَلىٰ صَدْرِي»: بعد از اینکه در حالی که سرت در سینه‌ی من بود، جان از پیکر تو خارج شد؛ ▪️«وَ غَمَّضْتُكَ بِيَدِي»: و منِ علی شما را با دست خودم در کفن پوشاندم؛ ▪️«وَ تَوَلَّيْتُ أمْرَكَ بِنَفْسِي»: و خودم شخصاً کار کفن و دفن شما را عهده‌دار شدم؛ فقط همین است که می‌تواند قرین غم باشد و به من بگوید که علی تو آنجا تحمّل کردی، اینجا هم تحمّل کن! ▪️«نَعَمْ وَ فِي كِتابِ اللهِ أنْعَمُ الْقَبولِ‏ «إنّا ِللهِ وَ إنّا إلَيْهِ راجِعونَ»‏: آری، بهترین و نیکوترین آموزه‌های مورد پذیرش در کتاب خداست و آن این است که همه‌ی ما از خداییم و به خدا باز می‌گردیم. ▪️«قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ»: یا رسول الله! امانتی که به من سپرده بودی، شبِ ازدواج، من و فاطمه را دست به دست دادی، به منِ علی گفتی را به عنوان یک ودیعه و امانت به تو می‌سپارم، یا رسول الله! آن امانت به شما برگردانده شد. امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به رسول‌الله‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم عرض نکردند یا رسول الله! امانتتان را به شما برگرداندم؛ عرضه داشتند یا رسول الله! امانت به شما برگردانده شد. من برنگرداندم؛ فاطمه را کشتند؛ به رساندند. ▪️«وَ اُخِذَتِ الرَّهِينَةُ»: آنچه در گرو بود، بازستانده شد؛ ▪️«وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْراءُ»: زهرا را از من ربودند و من را غارت کردند. ▪️«فَما أقْبَحَ الْخَضْراءَ وَ الْغَبْراءَ يا رَسولَ اللهِ»: بعد از شهادت زهرا، این جهان با آسمان و زمینش برای منِ چقدر زشت و نفرت‌انگیز شده است. ▪️«أمّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»: غمِ منِ علی پایان نخواهد داشت؛ ▪️«وَ أمّا لَيْلِی فَمُسَهَّدٌ»: در این داغ و مصیبت، خواب به چشمان علی راه پیدا نخواهد کرد. ◾️در محضر استاد مهدی طیب - ۹۲/۰۱/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت اوّل)◾️ ▪️«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت پایانی)◾️ ▪️«كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ»: غصّه‌ای است که دل من را خون کرده است و اندوه هیجان‌انگیزی است. ▪️«سَرْعانَ ما فَرَّقَ اللهُ بَيْنَنا»: و چقدر زود خدای متعال بین ما جدایی انداخت! ▪️«وَ إلَىٰ اللهِ أشْكُو»: و شکایت خودم را از این جنایتی که در حقّ عزیز من، فاطمه‌ی‌زهرا، مرتکب شدند، پیش خدا می‌برم. ▪️«وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظاهُرِ اُمَّتِكَ عَلَيَّ»: به زودی فاطمه برای تو خبرها را خواهد گفت که چگونه همه‌ی امّت، علیه منِ علی دست به دست هم دادند؛ یکپارچه و متّحد شدند؛ «وَ عَلىٰ هَضْمِها حَقَّها»: و علیه فاطمه، برای اینکه حقّ او را از او بربایند و غارت کنند. ▪️بعد امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام به یاد فاطمه‌سلام‌الله‌علیها افتادند. فاطمه‌ای که آن همه غم را حتّی از خودِ علی پوشاند. با خود گفتند نکند فاطمه‌سلام‌الله‌علیها در آن عالم هم این غم و مصائب را از پیامبر‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم بپوشاند. لذا به پیامبر‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم عرضه داشتند: ▪️«فَاسْتَخْبِرْهَا الْحالَ»: یا رسول الله! خود شما حال را از بپرسید و وضعیت را سؤال کنید که چه گذشته است! چه بسا فاطمه به شما هم نگوید. «فَأحْفِهَا السُّؤالَ‏»: او را سؤال‌پیچ کنید! به‌قدری از او بپرسید تا بالاخره فاطمه سخنِ پنهان و راز نهفته‌ی خود را برای شما بازگو کند. ▪️«فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِها لَمْ تَجِدْ إلىٰ بَثِّهِ سَبِيلاً»: برای شما بگوید که چه آتش‌های جانسوزی در سینه داشت که احدی را پیدا نمی‌کرد تا بتواند نزد او، داغ‌های سنگینی را که بر سینه‌اش سنگینی می‌کرد، اظهار کند. ▪️«وَ سَتَقولُ وَ «يَحْكُمَ اللهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ‏»: اگر شما به اصرار از او بپرسید، برای شما خواهد گفت که چه‌ها بر فاطمه گذشت و خدای متعال داوری خواهد کرد و او بهترین داوران است. ▪️بعد خواستند برگردند؛ نگران بچّه‌ها در خانه شدند. از پیامبر‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم خداحافظی کردند. «سَلامٌ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا سَئِمٍ‏ وَ لا قالٍ» ▪️عرب هنگام جدایی هم سلام می‌کند؛ همان‌طور که در هنگام آغاز دیدار سلام می‌کند. این سلام، سلام وداع و خداحافظی است. سلام بر تو ای رسول خدا! سلامِ وداع کننده‌ای که نه از حضور در کنار شما خسته شده است و نه به بودن در جوار قبر نورانی شما بی‌رغبت است. ▪️فَإنْ أنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ»: اگر برمی‌گردم به خاطر این نیست که ملالت خاطری پیدا کرده‌ام و خسته شده‌ام. ▪️وَ إنْ اُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنِّي بِما وَعَدَ اللهُ الصّابِرِينَ»: اگر هم می‌بینید کنار قبر شما و فاطمه ایستاده‌ام، نه به خاطر سوءظنّم است به آنچه خدای متعال به عنوان اجر، به صابران وعده داده است. ▪️بعد امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام فرمودند: «اَلصَّبْرُ أيْمَنُ وَ أجْمَلُ»: امّا صبر پیشه کردن، نیکوتر و خوش‌یمن‌تر و زیباتر است. ▪️وَ لَوْ لا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَيْنا لَجَعَلْتُ الْمُقامَ عِنْدَ قَبْرِكَ لِزاماً»: یا رسول الله! اگر خطر این نبود که کسانی که حکومت را تصاحب و غصب کرده‌اند بر ما غلبه کنند، کنار قبر شما و زهرا را محلّ اقامت اختیار می‌کردم؛ هرگز اینجا را ترک نمی‌کردم. ▪️وَ التَّلَبُّثَ عِنْدَهُ مَعْكوفاً»: و اینجا در کنار قبر شما و زهرا معتکف می‌شدم. ▪️وَ َلأعْوَلْتُ إعْوالَ الثَّكْلىٰ عَلىٰ جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ»: و اگر نبود خطر اینکه کودتاچیان خبردار شوند، بر مصیبتی که با شهادت زهرا بر من وارد شد، چنان ضجّه‌ای می‌زدم، مثل ضجّه زدن زنانی که فرزندان جوانشان را از دست داده‌اند و در مصیبت آنها گریه می‌کنند. ▪️«فَبِعَيْنِ اللهِ تُدْفَنُ بِنْتُكَ سِرّاً»: در محضر الهی، در برابر دیدگان پروردگار، دیدی چگونه دختر تو مخفیانه دفن شد! ▪️وَ يُهْتَضَمُ حَقُّها قَهْراً»: دیدی چگونه حقّ او پایمال شد! ▪️وَ يُمْنَعُ إرْثُها جَهْراً»: و چگونه آشکارا ارث او را از او دریغ‌ می‌دارند! ▪️وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُقْ مِنْكَ الذِّكْرُ»: و این در شرایطی است که هنوز از رحلت شما چیزی نگذشته است. هنوز یکی دو روز نگذشته بود که بلوا به راه انداختند و آن حمله و یورش را آغاز کردند. از یک سو فدک را غصب کردند، از یک سو خانه را به آتش کشیدند و از سوی دیگر فاطمه را آن‌گونه مورد هجمه قرار دادند. هنوز چیزی از رحلت شما نگذشته بود؛ این همه جنایت پی‌در‌پی نسبت‌به فاطمه‌سلام‌الله‌علیها کردند. ▪️«فَإلَى اللهِ يا رَسولَ اللهِ الْمُشْتَكىٰ»: ای رسول خدا! من شکوه و گلایه‌ی خودم را از این امّت نزد خدا خواهم برد. ◾️در محضر استاد مهدی طیب-۹۲/۰۱/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت اوّل)◾️ ▪️«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ»: وقتی علیه‌السّلام دست‌ها را از خاک قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها تکان داد، «هاجَ بِهِ الْحُزْنُ»: موج عظیم حزن و اندوه سراغ امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام آمد. حالا پیکر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها را هم نمی‌بیند؛ کاملاً دست خالی و تنها و غریب شد. ▪️«فَأرْسَلَ دُموعَهُ عَلىٰ خَدَّيْهِ»: اشک‌های امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام بر گونه‌های حضرت جاری شد. ▪️«وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إلىٰ قَبْرِ رَسولِ اللهِ»: امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به قبر پیغمبر‌اکرم‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم رو کردند؛ ▪️«فَقالَ: السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ»: سلام بر تو ای رسول خدا! سلام بر تو از دختر تو و از کسی که محبوب تو بود! ▪️«وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زائِرَتِكَ»: سلام بر تو از نور دیدگان تو، و سلام بر تو از زائر قبر تو، فاطمه‌ی زهرا! ▪️ «وَ الْبائِتَةِ فِي الثَّرىٰ بِبَقِيعِكَ (بِالْبُقْعَتِكَ)»: و سلام بر تو از جانب آن بانویی که زیر قبّه‌ی تو اکنون در خاک خوابیده است! ▪️«الْمُخْتارِ اللهُ لَها سُرْعَةَ اللَّحاقِ بِكَ»: گوهر دردانه‌ای که خدا انتخاب کرد که او را خیلی زود به تو ملحق کند. ▪️«قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي»: ای رسول خدا! صبر منِ علی در فراغ به پایان رسید و دیگر تحمّل و صبر ندارم. امیرالمؤمنینی که کوه استوار صبر است، امیرالمؤمنینی که آن همه مصائب را متحمّل شدند و کمر خم نکردند، کوچک‌ترین اظهار ناتوانی و عجزی نکردند، امیرالمؤمنینی که کوه اقتدار است، امّا کنار مرقد مطهّر فاطمه‌ی زهرا‌سلام‌الله‌علیها اظهار عجز می‌کند. امیرالمؤمنینی که بعد از آن واقعه‌های عجیبِ دوران کودتای سقیفه فرمودند: «صَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي‏ الْحَلْقِ‏ شَجًى‏»: صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، امیرالمؤمنینی که چنین صبری دارند، امّا کنار قبر فاطمه‌سلام‌الله‌علیها می‌گویند: «قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي» صبرِ منِ علی به پایان رسیده است. ▪️«وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّساءِ تَجَلُّدِي»: توان من در داغ این بانوی همه‌ی بانوان هستی به پایان رسید. ▪️«إلاّ أنَّ فِي التَّأسِّي لِي بِسُنَّتِكَ وَ الْحُزْنِ الَّذِي حَلَّ بِي لِفِراقِكَ مَوْضِعَ التَّعَزِّي»: فقط تنها چیزی که دارم که با آن خودم را آرام می‌کنم این است که به سنّت تو تأسّی می‌کنم و به حزنی که بعد از فراق تو یا رسول‌الله به من دست داد و آن را تحمّل کردم، مدد می‌جویم که بالاخره فردی بودم که در رحلت تو یا رسول‌الله تحمّل کردم و حال هم باید تحمّل کنم. تنها الگوی من برای تحمّل همین است. ▪️«وَ لَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحودِ قَبْرِكَ»: خودِ منِ علی توی رسول‌الله را در قبرت نهادم؛ ▪️«بَعْدَ أنْ فَاضَتْ نَفْسُكَ عَلىٰ صَدْرِي»: بعد از اینکه در حالی که سرت در سینه‌ی من بود، جان از پیکر تو خارج شد؛ ▪️«وَ غَمَّضْتُكَ بِيَدِي»: و منِ علی شما را با دست خودم در کفن پوشاندم؛ ▪️«وَ تَوَلَّيْتُ أمْرَكَ بِنَفْسِي»: و خودم شخصاً کار کفن و دفن شما را عهده‌دار شدم؛ فقط همین است که می‌تواند قرین غم باشد و به من بگوید که علی تو آنجا تحمّل کردی، اینجا هم تحمّل کن! ▪️«نَعَمْ وَ فِي كِتابِ اللهِ أنْعَمُ الْقَبولِ‏ «إنّا ِللهِ وَ إنّا إلَيْهِ راجِعونَ»‏: آری، بهترین و نیکوترین آموزه‌های مورد پذیرش در کتاب خداست و آن این است که همه‌ی ما از خداییم و به خدا باز می‌گردیم. ▪️«قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ»: یا رسول الله! امانتی که به من سپرده بودی، شبِ ازدواج، من و فاطمه را دست به دست دادی، به منِ علی گفتی را به عنوان یک ودیعه و امانت به تو می‌سپارم، یا رسول الله! آن امانت به شما برگردانده شد. امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام به رسول‌الله‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم عرض نکردند یا رسول الله! امانتتان را به شما برگرداندم؛ عرضه داشتند یا رسول الله! امانت به شما برگردانده شد. من برنگرداندم؛ فاطمه را کشتند؛ به رساندند. ▪️«وَ اُخِذَتِ الرَّهِينَةُ»: آنچه در گرو بود، بازستانده شد؛ ▪️«وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْراءُ»: زهرا را از من ربودند و من را غارت کردند. ▪️«فَما أقْبَحَ الْخَضْراءَ وَ الْغَبْراءَ يا رَسولَ اللهِ»: بعد از شهادت زهرا، این جهان با آسمان و زمینش برای منِ چقدر زشت و نفرت‌انگیز شده است. ▪️«أمّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»: غمِ منِ علی پایان نخواهد داشت؛ ▪️«وَ أمّا لَيْلِی فَمُسَهَّدٌ»: در این داغ و مصیبت، خواب به چشمان علی راه پیدا نخواهد کرد. ….. ◾️استاد مهدی طیب - ۹۲/۰۱/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حجیّت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر مبنای عصمت◾️ ▪️ کاری به ندارد؛ حجیت و تمام بودن قول و اعتماد و صدق و یقین به وابسته است، نه به نبوت و نه به . و چون به معصومانه تکیه می کند؛ هر کس به بار یافت، سخن او حق است. آنچه که عصاره است، این است که انسان حق می گوید، نه باطل؛ صدق دارد و نه کذب، و حَسن دارد و نه قبیح؛ خواه آن معصوم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باشد، یا امام (علیه الصّلاه و علیه السّلام) باشد، یا نه پیغمبر باشد و نه امام مثل ، (صلوات الله و سلامه علیها)؛ این است. گاهی وجود مبارک (علیه السلام) در سخنانش به کار (سلام الله علیها) استدلال کرد که اینچنین کار کرد! الآن اگر یک صحیح و معتبری که و در کار خودشان می دانند از وجود مبارک کبری (سلام الله علیها) باشد، این کاملاً سند و سند و قرار می گیرد؛ چون بیان معصوم، فعل معصوم، تقریر معصوم حجت خداست؛ معصوم اشتباه نمی کند. ◾️برنامه تلویزیونی (قرآن و زمان) قم ؛ ۱۳۷۸، آیت الله جوادی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت اوّل)◾️ ▪️«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ
◾️وداع امیرالمومنین‌علیه‌السّلام با حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها (قسمت پایانی)◾️ ▪️«كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ»: غصّه‌ای است که دل من را خون کرده است و اندوه هیجان‌انگیزی است. ▪️«سَرْعانَ ما فَرَّقَ اللهُ بَيْنَنا»: و چقدر زود خدای متعال بین ما جدایی انداخت! ▪️«وَ إلَىٰ اللهِ أشْكُو»: و شکایت خودم را از این جنایتی که در حقّ عزیز من، فاطمه‌ی‌زهرا، مرتکب شدند، پیش خدا می‌برم. ▪️«وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظاهُرِ اُمَّتِكَ عَلَيَّ»: به زودی فاطمه برای تو خبرها را خواهد گفت که چگونه همه‌ی امّت، علیه منِ علی دست به دست هم دادند؛ یکپارچه و متّحد شدند؛ «وَ عَلىٰ هَضْمِها حَقَّها»: و علیه فاطمه، برای اینکه حقّ او را از او بربایند و غارت کنند. ▪️بعد امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام به یاد فاطمه‌سلام‌الله‌علیها افتادند. فاطمه‌ای که آن همه غم را حتّی از خودِ علی پوشاند. با خود گفتند نکند فاطمه‌سلام‌الله‌علیها در آن عالم هم این غم و مصائب را از پیامبر‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم بپوشاند. لذا به پیامبر‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم عرضه داشتند: ▪️ «فَاسْتَخْبِرْهَا الْحالَ»: یا رسول الله! خود شما حال را از بپرسید و وضعیت را سؤال کنید که چه گذشته است! چه بسا فاطمه به شما هم نگوید. «فَأحْفِهَا السُّؤالَ‏»: او را سؤال‌پیچ کنید! به‌قدری از او بپرسید تا بالاخره فاطمه سخنِ پنهان و راز نهفته‌ی خود را برای شما بازگو کند. ▪️«فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِها لَمْ تَجِدْ إلىٰ بَثِّهِ سَبِيلاً»: برای شما بگوید که چه آتش‌های جانسوزی در سینه داشت که احدی را پیدا نمی‌کرد تا بتواند نزد او، داغ‌های سنگینی را که بر سینه‌اش سنگینی می‌کرد، اظهار کند. ▪️«وَ سَتَقولُ وَ «يَحْكُمَ اللهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ‏»: اگر شما به اصرار از او بپرسید، برای شما خواهد گفت که چه‌ها بر فاطمه گذشت و خدای متعال داوری خواهد کرد و او بهترین داوران است. ▪️ بعد خواستند برگردند؛ نگران بچّه‌ها در خانه شدند. از پیامبر‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلّم خداحافظی کردند. «سَلامٌ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا سَئِمٍ‏ وَ لا قالٍ» ▪️عرب هنگام جدایی هم سلام می‌کند؛ همان‌طور که در هنگام آغاز دیدار سلام می‌کند. این سلام، سلام وداع و خداحافظی است. سلام بر تو ای رسول خدا! سلامِ وداع کننده‌ای که نه از حضور در کنار شما خسته شده است و نه به بودن در جوار قبر نورانی شما بی‌رغبت است. ▪️فَإنْ أنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ»: اگر برمی‌گردم به خاطر این نیست که ملالت خاطری پیدا کرده‌ام و خسته شده‌ام. ▪️وَ إنْ اُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنِّي بِما وَعَدَ اللهُ الصّابِرِينَ»: اگر هم می‌بینید کنار قبر شما و فاطمه ایستاده‌ام، نه به خاطر سوءظنّم است به آنچه خدای متعال به عنوان اجر، به صابران وعده داده است. ▪️بعد امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام فرمودند: «اَلصَّبْرُ أيْمَنُ وَ أجْمَلُ»: امّا صبر پیشه کردن، نیکوتر و خوش‌یمن‌تر و زیباتر است. ▪️وَ لَوْ لا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَيْنا لَجَعَلْتُ الْمُقامَ عِنْدَ قَبْرِكَ لِزاماً»: یا رسول الله! اگر خطر این نبود که کسانی که حکومت را تصاحب و غصب کرده‌اند بر ما غلبه کنند، کنار قبر شما و زهرا را محلّ اقامت اختیار می‌کردم؛ هرگز اینجا را ترک نمی‌کردم. ▪️وَ التَّلَبُّثَ عِنْدَهُ مَعْكوفاً»: و اینجا در کنار قبر شما و زهرا معتکف می‌شدم. ▪️وَ َلأعْوَلْتُ إعْوالَ الثَّكْلىٰ عَلىٰ جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ»: و اگر نبود خطر اینکه کودتاچیان خبردار شوند، بر مصیبتی که با شهادت زهرا بر من وارد شد، چنان ضجّه‌ای می‌زدم، مثل ضجّه زدن زنانی که فرزندان جوانشان را از دست داده‌اند و در مصیبت آنها گریه می‌کنند. ▪️«فَبِعَيْنِ اللهِ تُدْفَنُ بِنْتُكَ سِرّاً»: در محضر الهی، در برابر دیدگان پروردگار، دیدی چگونه دختر تو مخفیانه دفن شد! ▪️وَ يُهْتَضَمُ حَقُّها قَهْراً»: دیدی چگونه حقّ او پایمال شد! ▪️وَ يُمْنَعُ إرْثُها جَهْراً»: و چگونه آشکارا ارث او را از او دریغ‌ می‌دارند! ▪️وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُقْ مِنْكَ الذِّكْرُ»: و این در شرایطی است که هنوز از رحلت شما چیزی نگذشته است. هنوز یکی دو روز نگذشته بود که بلوا به راه انداختند و آن حمله و یورش را آغاز کردند. از یک سو فدک را غصب کردند، از یک سو خانه را به آتش کشیدند و از سوی دیگر فاطمه را آن‌گونه مورد هجمه قرار دادند. هنوز چیزی از رحلت شما نگذشته بود؛ این همه جنایت پی‌در‌پی نسبت‌به فاطمه‌سلام‌الله‌علیها کردند. ▪️ «فَإلَى اللهِ يا رَسولَ اللهِ الْمُشْتَكىٰ»: ای رسول خدا! من شکوه و گلایه‌ی خودم را از این امّت نزد خدا خواهم برد. ◾️ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️اجماعی شوم برای انزوای فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ▪️درباره عظمت (سلام الله علیها) همین بَس که وجود مبارک (علیه السلام) در مراسم تدفین آن بانو به (صلی الله علیه واله) عرض کرد: پیامبرا! سخن از غصب و مانند آن نبود و نیست؛ سخن از هضم زهرا و حذف زهراست که همه خواستند این بی بی را از صحنه منزوی کنند. و چون کار (به تنهایی) نبود، دیگران را هم با خود هماهنگ کردند، به صورت امت واحد در آمدند تا را منزوی کنند.* انزوای این از به تنهایی ساخته نبود، از به تنهایی ساخته نبود؛ دولت و ملت هماهنگ شدند تا این بی بی را هضم کنند، گر چه نتوانستند هضم کنند! همچنان می ماند، زیرا این فاطمه و سائر ذوات مقدس طاهره اند، و اند، و قابل هضم و انزوا نیست. ------------------------------------------------- ☑️ ر.ک نهج البلاغه / خطبه ۲۰۲ _ ( ... عند دفن سیّده النساء فاطمه کالمناجی به رسول الله عند قبره ) ◾️سخنرانی در جمع اعضای مجمع فرهنگی مذهبی موعود مشهد مقدس _ حسینیه هراتیها ؛ ۱۳۸۱/۰۵/۱۱◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei