◾️امام، اسم اعظم الهی◾️
▪️در حدیثی عرشی و مغتنم برای رندان گوهرشناس به نقل از براء بن عازب از حضرت امیرالمؤمنین علیّ وصیّ رسول الله صلی الله علیه و آله در بیان اسم اعظم الهی آمده است که حضرتش فرمود: «...هرگاه خواهی خدا را به اسم اعظم وی بخوانی، شش آیه ی اول حدید (بعد از بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ تا وَهُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ) و آخر حشر از هُوَ اللهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ تا آخر سوره را بخوان. و پس از آن بگو: ای کسی که چنانی، با من چنین کن. (یعنی حاجت خود را بخواه.) که سوگند به خدا اگر بر شقی بخوانی، سعید میشود. براء گفت: قسم به خدا من آن را برای دنیا نمیخواهم. امام علیهالسلام فرمود: همین صواب است. رسول الله صلی الله علیه و آله مرا هم این چنین وصیت فرمود. جز اینکه مرا امر کرد که خدا را بدان در کارهای بزرگ و دشوار روزگار بخوانم»
▪️تدبّر و تأمّل در آیات مذکور نشان میدهد که در این آیات، اسم اعظم «هُو» به عدد حروف نوریه و طه و اهلبیت علیهم السلام و ذکر اعظم «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» اعنی چهارده مرتبه ذکر شده است. پس بدان انسان کامل، اسم اعظم الهی است و تنها عبد مطلق «هُو» یعنی ذات غیب الغیوبی هموست؛ «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ...»، «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ»، و سرّ توسّل به حضرات اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین را دریاب که ایشان ربط بین حادث و قدیم و واسطه ی فیض هویت مطلقهی غیبیهاند.
▪️ذات غیب الغیوبی در کمون غیبی محض است و هیچ کس از او خبر نداده و نخواهد داد و هیچ رسول و امام و حکیم و عارفی از آن سخن به میان نیاورده است و هیچ کس را یارای شناخت او نیست؛
عنقا شکار کس نشود دام بازگیر
کاینجا همیشه باد بدست است دام را
▪️بلکه هرجا سخن از ذات بوده، مراد مرتبه ی احدیت است که ظلّ ذات غیبی و مقام «أَوْ أَدْنَىٰ» و حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله میباشد و آن حقیقت احدی فردِ نقطه ی آغاز وجود است که اصل و منبع اسماء الله به نحو بساطت و مجمل بوده و ظهور به او آغاز و بدو به انجام میرسد و ذات غیبی به او آشکار و به او معروف و معبود میشود.
▪️بنابراین همه ی «هُو»هایی که در قرآن آمده است، اشاره به این حقیقت ظلیّه ی احدی دارد و آن حقیقت صادر اول است که عین ذات غیب الغیوبی بوده و در مقام تدلّی اش عین الربط و فقیر محض بذات غیبیه میباشد. و در عین این ربط و فقر منشأ و مبدأ ایجاد همه ی عوالم وجودی و اسمای دون ذات احدیاش میباشد. «وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ»
▪️همه ی ظهورات لایتناهی وجود، عیال و در قبضه ی اویند و به او مرزوق اند حتی همهی اسماء الهی مخلوق آن جنابند! از این رو حضرت علی بن ابیطالب علیهماالسلام در حدیثی فرمود: «إِنَّ كُلَّ مَا فِي الْقُرْآنِ فِي الْفَاتِحَةِ وَ كُلُّ مَا فِي الْفَاتِحَةِ فِي بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ كُلُّ مَا فِیهِ فِي الْبَاءِ وَ كُلُّ مَا فِي الْبَاءِ فِي النُّقْطَةِ وَ أَنَا نُقْطَةٌ تَحْتَ الْبَاءِ».
▪️پس اسم جامع الله که مستجمع جمیع اسماء جمالی و جلالی است، مندمج و مندرج در نقطه ی باء بسم الله است و نقطه متن و اصل این اسم و کتاب مهیمن جامع قرآن کریم الهی میباشد؛ چه قرآن تدوینی و چه قرآن تکوینی که همه ی ممکنات عالم وجود را شامل میشود.
▪️پس سخن به صواب باشد که بگوییم «هُو الهُو» و با این بیان سر حدیث «بِنَا عُبِدَ اَللهُ وَ بِنَا عُرِفَ اَلله» را دریابیم.
#علی_نقطه_آغاز_وجود ، ص ۱۴۰
#نکته_پنجاه_و_هفتم
#ح_م