□●داستان «ارمنی بادمجان»●□
□●اشتباه است اگر خیال کنیم که یک جامعه به اصطلاح دینی حساسیتهایش همیشه رنگ و شکل دینی دارد و احیانا انگیزه دینی هم دارد، آیا اگر حساسیتها در موضوعات دینی بود و حتی انگیزهها هم دینی بود کافی است که آن حساسیتها را با آن دین و مصالح آن دین منطبق بدانیم؟
□●جواب این است: نه، نکته مهم همین جا است. گاهی مردم به علل خاص اجتماعی درباره بعضی مسائل بسیار اصولی دین حساسیت خود را از دست میدهند، گویی شعورشان نسبت به ان اصول خفته است، به چشم خود میبینند که آن اصول پایمال میشود ولی ککشان به اصطلاح نمیگزد. ولی درباره بعضی مسائل که از نظر خود دین جزء اصول نیست، جزء فروع است، یا احیانا جزء فروع هم نیست، جزء شعائر است، یا خیر جزء اصول است ولی بالاخره اصلی است در عرض اصلهای دیگر، آن چنان حساسیت نشان میدهند که حتی توهم خدشهای بر آن، یا شایعه دروغ خدشه بر آن، آنها را به جوش میآورد. گاهی هم حساسیتهای کاذب در جامعه بوجود میآورند یعنی مردم درباره اموری حساسیت نشان می دهند که دلیلی ندارد.
□●یکی از آقایان نقل میکردند که در یکی از شهرستانها مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، خدا به او فرزندی نداده بود جز یک پسر، آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعا لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمده بود، این پسر کمکم جوانی برومند شد. جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. کار به جایی رسید که کمکم در خانه پدر که هیچ وقت جز مجالس مذهبی مجلسی تشکیل نمیشد بساط مشروب پهن میکرد. تدریجا زنان هر جایی را میآورد، پدر بیچاره دندان به جگر میگذاشت و چیزی نمیگفت.
□●در آن اوقات تازه «گوجه فرنگی» به ایران آمده بود. عدهای علیه این گوجه ملعون فرنگی! تبلیغ میکردند به عنوان این که فرنگی است و از فرنگ آمده حرام است و مردم هم نمیخوردند و تدریجا مردم آن شهر حساسیت شدیدی درباره گوجه فرنگی پیدا کرده بودند و از هر حرامی در نظرشان حرامتر بود. در آن شهر به این گوجه «ارمنی بادمجان» میگفتند، این لقب از لقب «گوجه فرنگی» حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجه فرنگی فقط وطن این گوجه را مشخص میکرد، ولی کلمه «ارمنی بادمجان» مذهب و دین آن را معین کرد! قهرا در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازه وارد بیشتر بود.
□●روزی به آن حاجی که پسرش هرزه و لاابالی شده بود و خودش خون میخورد و خاموش بود، اهل خانه خبر دادند که امروز آقا پسر کار تازهای کرده است، یک دستمال «ارمنی بادمجان» با خود به خانه آورده است. پدر وقتی که این خبر را شنید دیگر تاب و توان را از دست داد آمد پسر را صدا زد و گفت : پسر شراب خوردی صبر کردم، دنبال فحشاء رفتی صبر کردم، قمار کردی صبر کردم، خانهام را مرکز شراب و فحشاء کردی صبر کردم، حالا کار را به جایی رساندهای که «ارمنی بادمجان» به خانه من آوردهای، این دیگر برای من قابل تحمل نیست. دیگر من از تو پسر گذشتم باید از خانه من به هر گوری که میخواهی بروی!
□●استاد شهید مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص۱۵۳- ۱۵۵●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●جناب سید مهدی بحرالعلوم در باب هشتم رساله ی سیر و سلوک خود که پیرامون مؤاخذه است، می فرمایند:
«از یکی از اکابر مأثور است که در مصلای خود تازیانه داشت و بعد از محاسبه نفس و ظهور خیانت، خود را با آن تأدیب می کرد. و نیز نقل است که عارفی می گذشت و در راه عمارتی تازه دید پرسید چه وقت است که آن را ساخته اند؟ پس به ملاحظه این سؤال لغو سالی آب نیاشامید و نیز منقول است که شخصی در زمان حضرت عیسی علیه السلام در عذر خواهی اینکه روزی شکایت از گرما کرد چهل سال عبادت کرد».
■●خداوندا به راستی این عارفان و بزرگان دین ما چه همت بلند و والایی داشتند که به خاطر یک اشتباه کوچک حاضر بودند سالیانی خود را مؤاخذه کنند تا از این طریق راه نفس را برای سرکشی ها و گردنکشی های بعدی سدّ کنند و مانع طغیان وی شوند.
■●ما چرا هنوز درگیر مسائل ابتدایی شریعت مطهره مان مانده ایم و از حد انجام واجبات و ترک محرمات تجاوز نکرده ایم! این سؤالی است که یکایک ما و شما باید از خودمان بنماییم.
#یاعلی
#شرح_رساله_رابطه_علم_و_دین
■●استادصمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 242-228 بقره قسمت نهم
بخش هشتم1⃣
● بحث علمى ديگر (درباره زناشوئى و منشأ طبيعى و فطرى آن )
عمل هم خوابى ، يكى از اصول اعمال اجتماعى بشر است ، و بشر از همان آغاز پيدايش و ازدياد خود، تا به امروز دست از اين عمل اجتماعى نكشيده و قبلا هم گفته بوديم كه اين اعمال بايد ريشه اى در طبيعت داشته باشد تا آغاز و انجامش به آن ريشه برگشت كند.
و اسلام وقتى مى خواهد اين عمل جنسى را با قانون خود نظام بخشد، اساس تقنين خود را بر خلقت دو آلت تناسلى نرى و مادگى نهاده است ، چون دو جهاز تناسلى متقابل كه در مرد و زن است (و هر دو در كمال دقت ساخته شده و با تمامى بدن نر و ماده ، اتصال و بستگى دارد) بيهوده و عبث در جاى خود قرار نگرفته و به باطل خلق نشده ، و هر متفكرى كه در اين باره خوب دقت كند به روشنى خواهد ديد كه طبيعت مرد در مجهز شدنش به جهاز نرى چيزى به جز جهاز طرف مقابل را نمى طلبد.
و همچنين طبيعت زن در تجهيزش به آلات مادگى چيزى جز جهاز طرف مقابل را نمى جويد، و اين دو جذبه در كشش طرفينى خود هدفى به جز توليد مثل و بقاى نوع بشر دنبال نمى كند، پس عمل همخوابگى اساسش بر همين حقيقت طبيعى است ، (نه بربازيچه و لذت گيرى و بس ، و نه بر اساس مدنى بودن انسان ) و تمامى احكامى را هم كه اسلام درباره اين عمل مقرر كرده و پيرامون اين حقيقت دور مى زند و مى خواهد اين عمل به صورت بازى انجام نشود.
و خلاصه همه احكام مربوط به حفظ عفت ، و چگونگى انجام عمل همخوابى ، و اينكه هر زنى مختص به شوهر خويش است ، و نيز احكام طلاق ، عده ، اولاد، ارث ، و امثال آن همه براى همين است كه اين دو جهاز در راهى به كار بيفتد كه براى آن خلق شده اند، يعنى بقاى نوع بشر.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 419
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#آیت_الله_بهجت:
■در بالای ایوان طلای امیر المومنین نوشته شده است؛ رسول خدا فرمود: اگر همه مردم بر محبت علی گرد می آمدند هرگز خداوند آتش جهنم را نمی آفرید.
#رحمت_واسعه
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بيان آیه (۱) سوره نصر□
□اذا جاء نصر الله و الفتح□(۱)
#تفسیرالمیزان
□روشن ترين #واقعه اى كه مى تواند #مصداق اين نصرت و فتح باشد، #فتح_مكه است، چون فتح مكه در #حيات_رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و در بين #همه فتوحات، #ام_الفتوحات و نصرت روشنى بود كه بنيان #شرك را در #جزيره_العرب ريشه كن ساخت.
□و #مؤيد اين نظريه #وعده نصرتى است كه در #ضمن آيات نازله درباره #حديبيه داده و فرموده:
(انا فتحنا لك فتحا مبينا ليغفر لك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما و ينصرك اللّه نصرا عزيزا)، (سوره فتح آیات ۱_۳)، چون بسيار نزديك به #ذهن است كه #منظور از فتح و نصر عزيز، همان #فتح_مكه باشد، چون #تنها فتحى كه #مرتبط با فتح حديبيه باشد همان فتح مكه است كه #دو سال #بعد از صلح حديبيه اتفاق افتاد.
□و اين #نظريه به ذهن #نزديكتر است، تا آيه را #حمل كنيم بر #اجابت دعوت حقه از ناحيه #اهل_يمن و #دخول بدون #خونريزيشان در اسلام.
پس #نزديكتر به #اعتبار همان است كه بگوييم:
#مراد از نصر و فتح، #نصرت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بر #كفار_قريش، و مراد از فتح، #فتح_مكه است. و نيز بگوييم اين سوره #بعد از صلح حديبيه و بعد از #نزول سوره فتح و قبل از فتح مكه نازل شده است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۲) سوره نصر:
و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا□(۲)
□راغب در #مفردات می گويد: كلمه (فوج) به معناى #جماعتى است كه به سرعت عبور كنند، و #جمع اين كلمه (افواج) مى آيد. معناى (داخل شدن مردم در دين خدا افواجا) اين است كه جماعتى #بعد از جماعتى ديگر به اسلام در آيند، مراد از دين اللّه همان #اسلام است، چون خداى تعالى به حكم آيه(ان الدين عنداللّه الاسلام) #غير از اسلام را دین نمیداند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●مواظب باشيم قلب كسی را به درد نياوريم●□
□●اگر چيزی به خدا منتسب باشد و یا اسناد ويژه پيدا کند در صورت آسیب زدن به او، خدا از آسیب زننده #انتقام خاص می گیرد؛
□●کسی بخواهد مثل ابرهه به سراغ کعبه برود؛ «أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبابيلَ» ميشود!
کسی بخواهد مثل قوم ثمود به سراغ ناقه برود؛ ﴿فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها﴾ میشود!
کسی بخواهد پيغمبری را بيازارد؛ «فَكَذَّبُوا عَبْدَنا» به اين کيفر مبتلا میشود،
□●در جريان #نوح بعد از قصه نوح ميفرمايد: «وَ كَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنينَ»، و معيارخدا هم در این موارد #عبوديت است.
□●حالا اگر کسی #قلب يک مؤمنی را به #درد آورد او چه میشود؟! نفرمود چون پیامبر رسول ما است ما آنها را عذاب کردیم بلکه فرمود چون بنده ما را آزار کردند ما از اينها انتقام میگيريم. بعد هم فرمود: «وَ كَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنينَ».
□●اين خطر همه ما را تهديد میكند که خدای نکرده آبروی مومنی را به خطر بیندازیم، لذا همه ما بايد مواظب باشيم #آبروی كسی را نبريم و یا قلب كسی را به درد نياوريم.
□● #اصرار قرآن كه میفرمايد قلب پيامبر(صلی الله علیه وآله) را آزار ندهيد به جهت بندگی اوست؛ «فَكَذَّبُوا عَبْدَنا»؛ چون بنده ما را رنجاندند ما از آنها انتقام گرفتيم! و البته اگر اين بنده هيچ پناهی به جز خدا نداشته باشد و خدا را بخواند يقيناً دعایش مستجاب میشود. در نتیجه مبادا قلب يك مؤمنی را به درد بياوريد!
□● #جلسات_تفسیر
#آیت_الله_جوادی_آملی
جلسه ششم تفسير #سوره_قمر۹۶/۰۲/۰۲●□
@mohamad_hosein_tabatabaei