eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
○چيزی نمی‌فهمم فقط اينقدر می‌فهمم ○در #كربلا حتی خدا هم می‌شود پيدا #علی_اكبر_لطيفيان @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■●ذوات قدسی(عليهم‌السلام) هر ترازو هستند كه حق و باطل بودن ديگران با آنها ميشود: ■تو ترازوی اَحَدْخو بوده ای بَل زبانه هر ترازو بوده ای■ ■ايستادگی در برابر ستم و به رسميت نشناختن به بهای عَلَم كردن هفتاد و دو شهيد به عالَم از سوی (عليه‌السلام) مصداقی از خطيئه ناپذير بودن امر به معروف و نهی از منكر در مرام اهلبيت(عليهم‌السلام) است، ■چنانكه فسادهای اخلاقی حاكمان اَشرافی اموی و احيای ارزشهای جاهلی، سهل انگاريهای دينی، بسنده نكرده به و حمله به شهرهای مقدس مدينه كه به معروف است ■و يورش به مكه برای سركوبی مخالفان و چنگ و دندان نشان دادن به مردم كه به كردن كعبه انجاميد، تبديل خلافت اسلامی به نظام سلطه پادشاهی موروثی و ساير جنايات از سوی آنان نشان ميدهد كه امام حسين (عليه‌ السلام ) در تشخيص منكر و نهی از آن، خطا نكرده بود. @mohamad_hosein_tabatabaei
🚩ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل‌الله‌‌تعالی‌‌فرجه جزای کربلاست. همه ی مصیبتهای عالم در #کربلا جمع شد و جزای آن شد این آقا. #یاعلی ■●مصباح الهدی ص ٢٩٨●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●یکی دیگر از درس‌هایی که در عرصه‌ی اخلاق و عرفان در می‌توان آموخت، درس و است. ■●[نمونه‌ ای] از تسلیم در واقعه‌ی عاشورا، زمانی مشاهده می‌گردد که علیه‌السّلام در نزدیکی از جانب پدر خبردار می‌گردند که شهادت در پیش است. این فرزند بزرگوار اباعبدالله علیه‌السّلام از پدر سؤال می‌کند: ■●اَ لَسنا عَلَی الحَقِّ؟ مگر ما بر حق نیستیم؟ امام حسین علیه‌السّلام سخن ایشان را تأیید می‌کنند و می‌فرمایند: بَلی: آری. ■●پس آن حضرت به پدر عرضه می‌دارند: اِذاً لا نُبالی بِالمَوتِ: در آن صورت، کشته شدن چه هراس، ترس و اهمیّتی خواهد داشت؟ کشته شدن در راه رضای خدا، باعث افتخار است. حضرت علی اکبر علیه‌السّلام پذیرای تقدیر الهی است. ■●كرشمه حسن _ تأليف استاد مهدی طيب●■
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●در افواه هست که وقتی حضرت بقیّةالله الاعظم ارواحنافداه ظهور فرمودند، قبله را به منتقل میکنند و مرقد مطهّر حسینی قبله میشود. معنای این سخن آن نیست که از نظر جغرافیایی، سمت ایستادن برای عبادت، از شهر مکّه به شهر تغییر میکند. این دریافت اشتباهی از این سخن است. ■●قبله محلّ اقبال انسان است؛ محلّی است که دل انسان به آن رو میکند؛ قلب انسان به آن متوجّه است؛ توجّه انسان به آن متمرکز است؛ «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» جایی که وجه انسان، وجهه ی همّت انسان، روی دل و قلب انسان، همه ی حواس و توجّه انسان به آن سمت است، آنجا است. اینکه قبله به منتقل میشود، یعنی روح کعبه، که حقیقت است، و ظهور ولایت در اوج قلّه ی آن، که عشقی است که اباعبدالله عليه السلام در عالم ظاهر کردند، آن عشق الهی بروز میکند و روح کعبه، که عشق حسینی است، قبله گاه قلبها و دلهای انسانها میشود. ■●آیا امروز علائم آن را نمی بینیم؟ حتّی به شکل ظاهری عرض کنم؛ مگر چند نفر به مراسم حج مشرّف میشوند؟ حتّی سالهایی که خیلی حج شلوغ است؛ ايام اربعین چند نفر در کربلای اباعبدالله عليه السلام بودند؟ آیا به کربلا منتقل نشده است؟ محلّ توجّه دلها و قلبها کربلای اباعبدالله الحسین عليه السلام نشده است؟ و حال خواهید دید در آينده چه اتّفاقی میافتد. ●صبر کن صبح دولتت بدمد ●کاین هنوز از نتایج سحر است ■●استاد مهدی طيب | جلسه ٤ ديماه ٩١●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■بسته شدن راه کربلا اثر است که مردم کردند. به خاطر دارم سالها قبل روزی که دولت عراق جلوی بازگشت زوّار ایرانی به کشورشان را گرفت، من در بودم و سری زدم به حسینیهای که در جوار حرم حضرت اباعبدالله علیه السّلام بود و محل اقامت زوّار ایرانی بود. همه نگران و مضطرب، خواستار بازگشت به ایران بودند و از من میخواستند دعا کنم راه برگشتشان به ایران باز شود تا بتوانند نزد خانواده و کسب و کارشان بازگردند. در دلم گفتم ببین جهالت و قدرناشناسی تا کجاست که در کنار حرم امام حسین علیه السّلام التماس میکنند راه باز شود و از بروند. ■همین کفران نعمتها سبب شد سالها راه زیارت بسته شود. البته شهدای جنگ ایران و عراق که به عشق علیه السّلام به میدان رفتند، یک مقدار جبران آن کفران نعمتها را کرد. ■این بار که راه باز میشود، مواظب باشید اگر موفّق به رفتن به شدید، باز کفران نعمت نکنید و بعد از عمری آرزوی زیارت امام حسین علیه السّلام از روز اوّل ورود به در بازارها دنبال خرید و فروش نباشید. ■●مصباح الهدی ص۳۰۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●فِی بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ: در خانههایی که خداوند فرموده از آنجا به آسمانها بالا رود. این خانهها مثل چاه آرتزین است. یکی از آنهاست. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 🏴■●قوس نزول و صعود در هستی، سفر چهل‌روزه‌ی قافله‌ی اسرا و سلوک حسینی عليه السلام●■ ■●اربعینی که از آغاز شد و به کربلا خاتمه پیدا کرد و در میانه‌ی آن، بیست روز بعد از عاشورا، قافله‌ی اسرا به شام رسید و بیست روز پس از ورود به ، مجدّداً به کربلا بازگشت، این رفت و برگشت، در جهان‌بینی عارفان تداعی‌گر و است. ■●عارفان آفرینش همه‌ی هستی را تجلّی حقّ متعال می‌دانند و این تجلّی را در شاهدند که مقام احدیّت به قائم‌مقامیِ ذات لاتعیّن حقّ متعال نقش تجلّی را عهده‌دار شد. در تجلّی اوّل که بود، عالم لاهوت شکل گرفت؛ ابتدا اسماء و صفات الهی در علم حقّ متعال پدیدار شدند و در شعاع آن اسماء و صفات، اعیان ثابته که صورت علمی عالم خلقت است، در علم حقّ متعال پدیدار و ظاهر شد و بعد با تجلّی دوم که است، آن صور علمیّه، در جهان بیرون محقّق شدند و مراتب عوالم شکل گرفت؛ ابتدا و جبروتیان، بعد ، چه ملکوت اعلیٰ، چه ملکوت اسفل و نهایتاً به یا عالم ملک رسید که همین عالم طبیعت و عالم خاک است و نهایتاً به مادّه‌ی بدون صورت و صفت یا هیولا رسید که انتهای است. ■●آن گاه از انتهای قاعده‌ی هستی و اسفل سافلین دوباره حرکت به سمت مبدأ اولیّه آغاز شد؛ از دل جماد گیاه رویید؛ از گیاه حیوانات پدید آمدند؛ حیوانات به بشر منتهی شدند. پیکره و جنبه‌ی طبیعی بشر با حیوانات مشترک و نفس حیوانی و غرائز او، شهوات او، غضب او و پیکر جسمانی او شبیه حیوانات است؛ امّا پتانسیل و استعداد و گوهری در وجود انسان است که می‌تواند با اختیار خود راه عروج را در پیش گیرد و با سیر و سلوک الی الله مراتب را یک به یک به سمت مبدأ اوّلیّه طی می‌کند. «اِنّا للهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعونَ» و در انتهای مسیر، به قلّه‌ی‌ هستی راه پیدا کند و در ذات حقّ متعال فانی شود. این مسیر قوس نزول و قوس صعود بود که قبلاً مفصّل راجع به آن صحبت کرده‌ایم.(۱)
■●جابرابن عبدالله انصاری با دوست خود عطیه در همان روز (۲۰ صفر سال۶۱) برای زیارت به رفتند. جابر در فرات غسل کرد، جامۀ احرام پوشید (مثل کسی که به حج می رود)، خود را با سعد معطر کرد و پابرهنه آهسته آهسته به سمت قبر مطهر حرکت نمود. وقتی به قبر نزدیک شد، دیگر اشک دیدگانش مجال دیدن به او نداد، لذا از عطیه خواست تا دستانش را روی قبر حضرت بگذارد. اول از هوش رفت و وقتی عطیه او را به هوش آورد او سه بار گفت: «یا حسین». پاسخی نشنید و گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه» .بعد به خود گفت: «آخر چطور جواب بدهد؟! در حالی که میان سر و بدن او جدایی افتاده است.» بعد حضرت را با الفاظی زیارت کرد و به حضرت و باقی شهدا سلام داد. ■●در آخر به عطیه گفت: « به خدا سوگند ما هم در مرتبت و منزل این شهدا شریک هستیم.» عطیه باتعجب پرسید آخر چطور؟! او پاسخ داد: « من از حبیبم رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: من احب قوما حشر معهم و من احبّ فعل قوم اشرک فی عملهم» (هر کس افرادی را دوست بدارد، همراه آنها محشور خواهد شد، و هر کس کار و عمل عده ای را دوست بدارد، در آن کار با آنها شریک خواهد بود.» و نیت من و دوستانم هم بر همان نیتی است که حسین علیه السلام و یارانش نیت داشتند و لذا ما هم شریکیم.» ■●در این اثنا بود که قافلۀ اسرا رسیدند. علیه السلام به جابر گفت حال که کرده اید کنار بروید تا این بانوان زیارت کنند. آن خانم های داغ دیده دیگر نمی توانستند صبر کنند تا شترها زانو بزنند و سپس آنها پیاده شوند، بلکه خود را از بالای شترها به زمین انداختند، هر کدام قبری را در آغوش گرفتند و مشغول شیون و ماتم شدند..قافله سه روز در کربلا ماند. ■●امام سجاد علیه السلام دیدند اگر یک روز بیشتر در کربلا بمانند کسی از آن جمع زنده نخواهد ماند، لذا امر به حرکت به سوی کردند. اما از امام سجاد علیه السلام اجازه گرفتند و یک سال تمام در کربلا نزد قبور مطهر ماندند. ایشان تمام مدت زیر آفتاب سوزان به گریه و سوگ می نشستند.به طوری که وقتی پس از یک سال به مدینه بازگشتند کسی ایشان را نمی شناخت؛ بسیار نحیف و کاهیده و آفتاب سوخته شده بودند. ■●این ماتم عظيم را به محضر امام زمان علیه السلام و همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض می کنیم. ■●استاد مهدی طيب _جلسه ٣٠ ديماه ٨٩●■
☑️آیا ما از سهمی از داریم ■●من هر سال حساب مى کنم كه چه سهمى گرفته ام و چه ميراثى برداشته ام؟ آيا از عاشورا ى حسين و از كربلاى ، سهمى داشته ام؟ ■●وارث، قرابت مى خواهد. قرابتى بدون حائل و بدون مانع. فرزندى كه قاتل پدر باشد، ارث نمى برد. فرزندى كه كافر باشد از مسلمان ارث نمى برد. آيا من حسين را نكشته ام؟ آيا من از آنچه كه فهميده ام، چشم نپوشيده ام و كفر نورزيده ام؟ ■●اگر من به ولايت حسين نرسيدم، اگر ابوّت اولياء را نخواستم، اگر فرزند دنيا و يا بدتر بندهى دنيا شدم و دين در وجود من شكل نگرفت و تنها بر زبانم نشست، آيا با حسين قرابتى دارم؟ ☑️آيا از عاشورا ارثى مى برم و سهمى مى گيرم؟ ■●وارثان عاشورا، ص۲۵۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□روز سوم ماه ربیع الاول به سال ۶۴ ه. ق. روز حملۀ سپاه یزید علیه اللّعنة به و به آتش کشیده شدن خانۀ خداست. در این حادثه جلوه ای دیگر از کفر و بی دینی و ظلم ، و همینطور قساوت عبدالله ابن زبیر اثبات شد. با این واقعه یزید پروندۀ جنایات خود را تکمیل کرد؛ □او در سال اول حکومتش واقعۀ ، □در سال دوم واقعۀ فجیع حرّه در مدینه □و در سال سوم هم آتش زدن خانۀ خدا را در پرونده اش داشت و قبل از رسیدن به سال چهارم به درک واصل شد. □●جلسه ١٤ بهمن ٨٩- استاد مهدی طيب ●□
□○حاج محمد إسماعيل دولابی○□ □وهب نصرانی که از شهدای کربلاست و یک جوان نصرانی تازه‌داماد بود که در راه امام حسین علیه السّلام را دید و به حضرت دل باخت و با همسر و مادرش به حضرت پیوست، با کارش علیه السّلام را روسفید کرد و به همه ی مسیحیان عالم آبرو داد. من همه ی مسیحیها را به اعتبار او زیبا میبینم. _ ص٣١٠ @mohamad_hosein_tabatabaei