eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●" حاکمیت تقدیر الهی در جهان "●■ ■آدمی وقتی مطلوبی از او فوت می گردد غرق اندوه و غصه می شود، زیرا گمان دارد که آن مطلوب به او تعلق داشته است و باید که او بدان می رسید امّا چون بداند که این مطلوب در قضای الهی به نام او نرفته است احساس تعلقی به آن نمی کند و آن را از خود نمی داند که بر فقدان آن افسوس خورَد و نیز از آنچه از خوبی ها و نعمت ها به او می رسد چون بداند که آن خوبیها به حقیقت از آن او بوده و اگر به وی رسیده بر حسب تصادف نبوده است. ■بنابراین شادی و غرور بی جا از به دست آوردن آن حاصل نمی کند و در شمار "مختال فخور" که محبوب خداوند نیست نخواهد بود. مختال فخور آن کس باشد که به داشته های خود مغرور شود و بر دیگران فخر فروشی کند و آن را از جانب خداوند نداند و صرفاً به خود منسوب کند و به همین سبب در برآوردن حاجات دیگران بخل و خسّت ورزد و روی از خدای غنی و ستوده صفات بگرداند. ●بد و نیک هر دو ز یزدان بوَد ●لب مرد باید که خندان بود ●گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم ●نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند ■●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " تفسیر آیات ۲۲و۲۳ سوره حدید به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●اللهم أنت کما أنت نحن عاجزون عن درک کمالک، واقفون دونَ سُرادقات جلالک،... بل تثنی أنت علیک، بل تکون أنت أنت...●■ ■چقدر عبارات زیبایی است! می‌گوید خدایا تو همانی که هستی و ما نیز از درک کمال تو عاجزیم. درواقع فقط می‌توانیم دربارۀ خداوند بگوییم تو همانی که هستی و از درک چیستی او ناتوانیم؛ یعنی بودنِ خدا را می‌دانیم، اما اینکه او چگونه هست، برای ما قابل توصیف نیست. در قرآن کریم نیز خداوند خود را با «إِنِّي أَنَا اللَّهُ»  معرفی می‌کند؛ یعنی من آن‌ام که هستم. ■به نظر شما این بیان، چگونه سخنی است؟ اگر کسی در ادبیات روزمره از شما بخواهد که خود را معرفی کنید و شما بگویید من آن‌ام که هستم، آیا به شما نمی‌خندند؟! اما خداوند در این آیه، خود را این‌گونه معرفی کرده است و به صفات خود مانند علیم یا قدیر اشاره نکرده است. خود را با صفت معرفی‌کردن مهم‌تر است یا به موصوف؟ نکتۀ قابل توجه این است که خود را به موصوف معرفی‌کردن مهم‌تر از به صفت معرفی‌کردن است؛ زیرا صفت، تمام موصوف نیست، بلکه وجهی از موصوف را نشان می‌دهد. بنابراین، اینکه خداوند فرموده است «من منم» از هر صفت دیگری که او خود را با آن معرفی کند، بالاتر است. شما نیز می‌توانید در معرفی خود بگویید «من منم» اما انسان‌های دیگر آن را متوجه نمی‌شوند، زیرا شما را از طریق صفات، می‌شناسند. ما اشیا را با صفات آن‌ها می‌شناسیم و راهی به ذات نداریم. ■●کتاب ”کلمات جلال الدین دوانی” شرح استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی بر رسائل ”الزورا” و ”تهلیلیه” محقق دوانی، صفحه ۱۰۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■بعد از موت دیگر گریه نیست؛ همه‎جا نور است. گریه برای امام حسین علیه السّلام آن‎‌قدر شریف و مؤثّر است که اگر قبل از موت یک بار روضه و گریه آمد، برای همه‎ی عمر انسان کافی است. ■فَلیَضحَکُوا قَلیلاً وَ لیَبکُوا کَثیراً: پس باید کم بخندند و زیاد گریه کنند. تا نگرید ابر کی خندد چمن ●گریه بر هر درد بی‌‎درمان دواست ●چشم گریان چشمه‎ی فیض خداست ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■اعزام قافلۀ اسرا به شام - نوزدهم ماه محرّم ■نگرانی ابن زیاد از شورش مردم کوفه ■نامۀ یزید و دستور اعزام قافله به شام ■استفاده آل الله از حرکت بین شهرها برای آگاه سازی مردم علیه بنی‌امیّه ... @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ■ : از محضرتان تقاضامندم دستورالعمل جامعی برای استفاده، ذکر فرمایید. : ■بسمه‌تعالی، دستورالعمل جامع و مانع «یاد خداست» در حلال و حرام؛ یعنی همیشه. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●برشی از یک کتاب ؟●■ ■حُرّ را در همه روایاتِ مربوط به واقعه کربلا با صفاتی چون صداقت ، شجاعت ، ادب و حفظ حرمت اهل بیت و مخصوصاً فاطمه زهرا ستوده اند ... و اصلاً وقایع کربلا خود شاهدی است بر آن که چراغ فطرتِ آزادگی و حق جویی هنوز در باطن حُرّ ، محجوبِ تیرگی گناه نکشته است و به خاموشی نگراییده . اما هنوز جای این پرسش باقی است که را با دستگاه حکومتی ارباب جور چه کار ؟ چگونه می توان به منصبی که حُر در دارالاماره کوفه داشت راه یافت و باز آن چنان ماند که حُرّ مانده بود ؟ ■ که با پذیرش ولایت ظالمان در یک جا جمع نمی شود ! آن چه حُرّ را در دستگاه بنی امیه نگه داشته است ، است ... . شاید تعبیر « غفلت در غفلت » بهتر باشد ، چرا که تنها راه خروج از این چاهِ غفلت آن است که انسان نسبت به غفلت خویش تذکر پیدا کند . ■●فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص ۵۷●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۴) ■لذا امام حسین علیه‌السلام به حضرت زینب سلام الله علی
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت(۱۵) ■عاشق چنان در معشوق فانی می‌شود که خود را نمی‌بیند تا الم حدید را حس کند. زینب آن‌جا حسین بود و حسین زینب بود. ●ترسم ای فصاد گر فصدم زنی ●تیغ را ناگاه بر لیلی زنی ●من کی ام؟ لیلی و لیلی کیست؟ من ●ما یکی روحیم اندر دو بدن ■خدا این‌ گونه خودش را علنی کرد. امام حسین می‌خواست توحید را در عالم پخش و اسرار را هویدا کند. بدانید که زینب زینت افزای عشق است. زینب، زینت عشق است تا عشق را آشکار کند. ●خواست او خود را عیان و آشکار ●هم تو را بر ناقه‌ی عریان سوار ■خدا خواست خودش را آشکار و عریان به همه نشان دهد به همین دلیل زینب کبری باید بر ناقه‌ی عریان سوار شود. ●تا شود مفتوح راه معرفت ●بر همه خلقان ز آثار صفت ■اگر حضرت زینب آن مسئولیت سنگین را به عهده نمی‌گرفت، راه معرفت مسدود می‌شد، ما هیچ وقت حسین شناس نمی‌شدیم. ما همه حسین شناسی و دین داریمان را مدیون حضرت زینب کبری سلام الله علیها هستیم. ●پس تو را لازم بود بی معجری ●تا شود ظاهر کمال حیدری ●تا نگردد بسته بازویت به بند ●هم سر من بر سر نی تا بلند ●کنز مخفی کی شود ظاهر تمام ●پس ز سر رو بر اسیری سوی شام ●شو به شام و کوفه خواهر در به در ●تا که بشناسند خلقت سر به سر ●من بدون این اسیری گر شهید ●می‌شدم هم باز حق بد ناپدید ■حقیقتا کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود... امام حسین هم می‌فرماید اگر من شهید نشوم و تو اسیر، این کنز مخفی هم‌چنان در مقام خفا باقی می‌ماند. عشق مطلق در خفا باقی می‌ماند و جمال خدا آشکار نمی‌شود. ●آن اسیری زین شهادت بس سر است ●در اسیری تو حق پیداتر است ■اسیری زینب از شهادت سر تر است وگرنه زینب هم دوست داشت مثل مادر و زن وهب یک شمشیری به او بخورد و به شهادت برسد. تحمل هم شهادت و هم اسارت خیلی سخت است. لذا وقتی از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌پرسند شما بر چه مصیبتی خون گریه می‌کنید؟ می‌فرمایند بر اسیری عمه‌ام زینب کبری... یا وقتی حضرت سیدالساجدین می‌خواهد از کربلا تعریف کند می‌فرماید الشام الشام الشام... ●تا نگردی تو اسیر اندر دلی ●کی شود نور ولایت منجلی ■چرا به اسیری می‌روی؟ تا آن که دل‌ها اسیر تو شوند و تا دلی اسیر زینب نشود، ولایت حسین در آن دل منجلی نمی‌شود. بی بی جان! ما می خواهیم شما در دل ما وارد شوید... «إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً» (نمل/۳۴) شما مالک الملک هستید، بر این قریه‌ی وجود ما وارد شوید و همه‌ی داشته‌های ما را از بین ببر‌ید و فقط خودتان باقی بمانید....
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■عرفات در حجّ شیعه، معرفت امام حسین علیه السّلام است و حج بدون درک و وقوف عرفات درست نیست. ■سالی یک بار عاشورا شیعیان را می‎میراند و زنده می‎کند و مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا را عملی می‎کند. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●صلوات عرشی جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت زین العابدین و سید الساجدین، مولانا علی بن الحسین علیهماالسلام●■ ■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلی آدمِ أهْلِ البَیتِ ، المُنَزّهِ عن کَیْت و ما کَیت ، روحِ جَسَد الإمامةِ ، شَمسِ الشّهامة ، مَضمونِ کِتابِ الإبداعِ ، حَلٍّ تَعْمیَة الإختِراعِ ، سِرِّ اللهِ فی الوُجودِ ، إنسانِ عَیْنِ الشُّهودِ ، خازِنِ کُنُوزِ الغَیبِ ، مَطلَعِ نورِ الإیمانِ ، کاشِفِ مستورِ العِرفانِ ، الحُجَّةِ القاطِعَة ، و الدُّرَّةِ اللّامِعَة ، ثَمَرةِ شَجَرةِ طوبی القُدسیّة ، أزل الغَیبِ و أبدِ الشّهادةِ ، السِّر الکُّلِّ فی سِرِّ العبادة ، وتَدِ الأوتادِ و زَیْنِ العبادِ ، إمام العالمین و مَجمعِ البَحرَین ،زَیْن العابدینَ علیِّ بن الحسین علیهِ السلام. ■تحیات عالیات بر آن پاکیزه فطرتِ قدس٘ حقیقت باد که خود اهل بیت را اوست آدم ابوالبشر و دامن قدسش منزه است از هرگونه شر. روح جسد امامت است و آفتاب ملک شهامت، مضمون کتاب ابداع و حل معمای اختراع. طبقهٔ زجاجیهٔ دیدهٔ نشأت شهود است و سر الهی در عالم وجود، نگه‌دار کنوز غیب است و مطلع نور ایمان و کاشف رموز عرفان. برهان قاطع است و دُرِّ لامع؛ ثمرهٔ قدسیهٔ شجرهٔ طوبی است. ازل الآزال عوالم غیب و ابدالآباد عوالم شهادت و سرّ مستتر بندگی و عبادت، وتد الاوتاد و زین العباد، امام العالمین و مجمع البحرین، علی بن الحسین علیه السلام. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ‍ ■●شهادت امام سجّاد علیه‌السّلام و نقش ایشان بعد از واقعۀ عاشورا●■ ■بعد از واقعۀ عاشورا، اختناق در اوج خود قرار گرفت. رژیم وحشی و سفّاکِ سرمست از بادۀ پیروزی، نفس‌ها را در سینه‌ها حبس کرد و تمام منافذی که برای تابیدن نور آگاهی بر اندیشه و دل‌های انسان‌ها وجود داشت، مسدود کرد. تمام تریبون‌ها و منابر را در تیول خود گرفت و اجازۀ هیچگونه سخن گفتن از حقیقت اسلام و واقعیت نهضت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام به احدی نداد. ■در این شرایط رسالت سنگین امام سجّاد علیه السّلام در ایفای نقش خطیر امامت ویژگی خاصی پیدا می‌کند. ■امام سجّاد علیه‌السّلام در واقعۀ عاشورا ۲۲ ساله هستند که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان مسئولیت خطیر امامت بر دوش ایشان قرار می‌گیرد و این بار تا ۵۷ سالگی که در سال ۹۴ ه.ق با زهر ولید بن عبدالملک از خلفای مروانی به شهادت رسیدند، بر دوش ایشان است... : ■۱- احیای آموزه‌های حقیقی اسلام که حکومت شام کمر به محو و نابودی آن بسته بود. از زمان معاویه علیه الهاویه نقشۀ بسیار حساب شده‌ای برای ریشه کنی اسلام حقیقی طراحی شده بود و یزید هم همین برنامه را پیگیری کرد... ■کار دقیق و ظریف امام سجّاد علیه‌السّلام تبیین آموزه‌های دین در قالب دعا و مناجات بود، امکان مجلس درس و وعظ و سخنرانی وجود نداشت...‌ ■۲- جلوگیری از نابودی و مسخ شدن نهضت اباعبدالله علیه‌السّلام و زنده نگه داشتن اهداف این نهضت در آن فضای اختناق و خشونت..‌‌. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■امام حسين عليه السلام فرمودند: همانا عدّه‌اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى‌كنند كه آن يک معامله و تجارت خواهد بود و عدّه‌اى ديگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستايش مى‌كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از ارباب باشد و طائفه‌اى هم به عنوان شكر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستايش مى‌نمايند و اين نوع، عبادت آزادگان است كه بهترين عبادات مى‌باشد. ■إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبْيدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِيَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ. ■●تحف العقول، ص ١٧٧●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۵) ■عاشق چنان در معشوق فانی می‌شود که خود را نمی‌بیند تا
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت(۱۶) ■حضرت زینب سلام الله علیها اسیر شد. این‌ که می‌گوید بی‌ معجری و در زیارت ناحیه مقدسه می‌فرماید أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ، به این معنی نیست که کسی زینب را دید. شیخ هادی کاشف الغطا برای حضرت زینب شعری گفت. ●حاسرة الوجه بغیر برقع ●لا یستر غیر ساعد و اذرع ■یعنی چهره‌ی حضرت زینب آشکار شده بود و او چهره‌اش را می‌‌پوشاند اما نه با چادر بلکه با دست و ساعد خودش. این شعر را نوشت و خوابید. صبح که از خواب بلند شد دید یک بیت اضافه شده است. به او القا کردند که این بیت را امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سروده‌ است. ●و هی باستار من الانواری ●تحجبها عن اعین النظاری ■بله، چادر از سر زینب کشیدند اما او مستور در انوار الهی بود و چشم احدی بر زینب کبری نیفتاد. تا قبل از کربلا نه کسی زینب را دیده بود و نه صدایش را شنیده بود. او را طوری شب می‌بردند و می‌آوردند که سایه اش را هم کسی نبیند. این آل الله که غیرت مطلق هستند اجازه نمی‌دهند که کسی زینب را ببیند. در کربلا یک کاری کرده بودند حرف که می‌زد صدای علی بن ابی طالب شنیده می‌شد! زینب غیرت الله است! وقتی وارد مجلس یزید شد، تا یزید چشمش به زینب افتاد، چنان کبریایی خدا در زینب ظهور کرد که یزید گفت من هذه المتکبّرة؟! تکبر او مظهر کبریایی حق متعال بود. لذا حضرت زینب کربلا را کربلا کرده‌ است. من، شما، شهدای کربلا و همه‌ی شهدای عالم سر سفره‌ی زینب کبری نشسته‌ایم. در این دهه هم اگر دقت کنید ورودیه، روضه حضرت زینب است. شب حضرت رقیه، روضه حضرت زینب است، شب چهارم روضه حضرت زینب است. شب حضرت علی اصغر امام حسین به زینب می‌فرماید: «نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ». در روضه‌ی حضرت علی اکبر این زینب است که می‌رود تا علی اکبر را به خیمه برگرداند. برویم سراغ اباالفضل العباس هم این زینب است که می‌گوید عباس جان برادرم را یک وقت تنها نگذاری... روز عاشورا هم که همه زینب است و بعد عاشورا هم که زینب است. دیدید زینب هستی را از خودش پر کرده است؟! امام حسین به زینب فرمود بایست که تو اسیر شوی‌ و وظیفه‌ی مهمی داری. امام حسین فرمود زینب جان! بعد شهادت من شما باید با حق متعال عشق بازی کنی! همین که شهید شدم بدن مرا در آغوش بگیری و بگویی خدایا این قربانی کوچک را از ما بپذیر... وقتی هم که آقازاده‌های حضرت می‌خواستند به میدان بروند زینب کبری آماده شان کرد، لباس بر تنشان پوشاند، شانه بر سرشان زد، عطر به پیراهنشان زد و به حجله‌ی دامادی فرستاد. وقتی هم که این دو دردانه به شهادت رسیدند از خیمه بیرون نیامد. نه به این خاطر که نمی‌خواست شرمندگی امام حسین را ببیند بلکه این دو قربانی را مقابل اباعبدالله خیلی کوچک می‌دید. می‌گفت برادر من شرمنده‌ام که بیشتر از این ندارم تا تقدیم شما بکنم‌...