با بیانات امروز رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر اهمیت فوق العاده #تبلیغ، بسیار خوشحالم که چهار کتاب اخیر بنده در این خصوص تالیف شده است. کتابهایی که دو تا از آنها(مممحمد۱ و یکی مثل همه۲) پیش نیاز درک بهتر دوتای دیگر(مممحمد۲ و یکی مثل همه۱) است.
#مممحمد۱
#مممحمد۲
#یکی_مثل_همه۱
#یکی_مثل_همه۲
#حدادپور_جهرمی
https://virasty.com/Jahromi/1689163941206815346
چرا رهبر فرزانه انقلاب،در روز عفاف و حجاب،#هیچ اشاره ای به مسئله #حجاب نکردند؟فورا نگید که به استحاله فرهنگی اشاره کردند.توجیه الکی نکنیم.اگر مسئله ای برایشان اولویت داشته باشد،صریح و روشن و شفاف به آن میپردازند.نکند عده ای در لباس حزب الهی،مردم را به چیزی مشغول کرده که اولویت نائب امام زمان نباشد.
دعوا نداریما
قصد تیکه و طعنه انداختن هم نداریم
خیلی شفاف میخوایم بدونیم چه کسی اولویتش با اولویت های رهبر معظم انقلاب هماهنگ هست و چه کسی هماهنگ نیست.
پس لطفا بد برداشت نشود و کسی بدش نیاد.
https://virasty.com/Jahromi/1689180847454748910
ایشون حجت الاسلام نقویان هستند. معرف حضور هستند که. مواضعی داشتند و حتی در دوران روحانی منصوب به مسئولیتی شدند. قبلا خیلی سخنرانی های ایشون پخش میشد اما دیگه به کل پخش نمیشود.
شاهد بودیم که چقدر بعضی ها در لباس حزب الهی تلاش کردند که ایشون را ضدولایت جلوه بدهند و ایشان را از دامن پر مهر ولایت جدا کنند.
اما
حساب این را نمیکردند که اصلا نگاه حضرت آقا و مشی پدرانه و عالمانه ایشان با جماعتی که تلاش میکنند همه را دفع کنند و دایره انقلابی ها را با انگ های مختلف محدود کنند، تفاوت از زمین تا کهکشان است.
من کاری به مواضع گذشته و یا مسائل پیش آمده ندارم.
الان مهم این است که خدمت آقا رسیدند و مثل همه مشتاقان به ولایت و انقلاب، منتظر استفاده از بیانات عرشی رهبر انقلاب هستند.
👈 شما را به خدا ، شما را به امام عصر ارواحنا فداه، اینقدر دایره انقلاب و ولایت مداری را ضیق نکنید که همه سرمایه های انسانی را از دست بدیم.
نکنید تو را به خدا
از حضور امثال نقویان و دانشمند باید خوشحال باشیم.
مثل حضرت آقا باید نگاه بزرگوارانه و پدرانه نسبت به همه ظرفیت ها داشته باشیم.
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
آفرین
خدا خیرتون بده
امر به معروف و نهی از منکر باید اینطوری باشه.
مودبانه و دوستانه
باید بگیم و رد بشیم
این خیلی خوبه که بی تفاوت نباشیم
اما اگه شرایطش مهیا بود، خوبه که بشینیم باهاش حرف بزنیم.
مثل کاری که شما کردید.
#حجاب
#امر_به_معروف
#نهی_از_منکر
بچه ها باورتون میشه من با این عکس👆☺️ دو تا زوج جوان(یعنی دو تا خانواده) رو متقاعد کردم که بچه بیارن؟!😊
جدی میگم
وسط بحث مجازی بودیم که یهو اینو فرستادم و باهاش شوخی کردم
اما حواسم نبود که اون طرف خط، چه خبره و داره چه میشه
بحث و دلایل متعدد آوردن برای تشویق دوستات به فرزندآوری و یا حالا هر مصداق معروفی خوبه ها
اما
گاهی فقط دلت دنبال یک #بهانه میگرده که غنج بره و بگی منم یکی از اینا👆رو میخوام
#فرزندآوری
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
#روز_مباهله
اگر این روز را بیشتر از غدیر ندانیم، آثار و برکات دینی و سیاسی آن کمتر از غدیر نیست.
برای کوچکی همچون بنده، مباهله بیانگر این نکات پر معناست:
🔹 ۱. هم آوردی و مبارز طلبی فقط با تیغ و گلوله نیست. بلکه مرد خودش را میخواهد که اینقدر خیالت از بابت درست بودن عقاید و راهی که میروی راحت باشد که تن به نفرین طرفینی بدهی!
حالا حضرت عباسی من و شما چند درصد اینجوری هستیم؟ چقدر جرات داریم بریم با مخالف حربی و اعتقادی مباهله کنیم؟
🔹 ۲. حالا خودمون به کنار. جرأتشو داریم دست زن و بچه را بگیریم و بگیم «اینا هم نفرین کنین تا اینا هم شما را نفرین کنند و ببینیم اون وقت حق با ماست یا حق با شماست!»
خداوکیلی:
🔺 اولا زن و بچه ات راضی میشن باهات پاشن بیان و جانشون در خطر بندازند؟
🔺ثانیا اینقدر به ایمانت ایمان و اعتقاد دارن که حاضر باشن چنین ریسکی کنند؟
🔹۳. خانمت! آیا خانمت دست بچه کودک کم سن و سالت میگیره و نوزاد کوچولوش در بغل میگیره و بیاد؟!
یا بهت میگه «حالا بچه ها چه گناهی کردن؟ این دعوای ما آدم بزرگاست!» ؟!
اجازه بدید فعلا همین قدر بس باشه
چون میترسم بیشتر پیش بریم و به سوالات و جاهای خطرناکی برسیم.
سوال و چالش اصلی من در هر سال، روز مباهله، این بوده:
👈 ۱. اینا چیکار میکردن که خانوادشون اینقدر قبولشون داشتند؟
👈 ۲. چرا الان جرات ندارم با یه لائیک مباهله کنم و قرار بذاریم هر کس ناحق بود پودر بشه الهی؟!
👈 ۳. حالا جرات و خانواده و اینا به کنار. جسارتا چرا به خدا اعتماد ندارم و هر لحظه تو دلم میگم: «حالا اومدیم و یهو خدا نظرش برگشت و صلاح دونست که من پودر بشم! اون وقت چه خاکی تو سرم بریزم؟ کیه که باور کنه والا حق با من بوده و یه صلاح و مصلحتی تو کار بوده که اون زنده در بره و من نابود بشم؟!»
روز جشن است اما چنین است که هر سال، روز مباهله، دلم از خودم میگیرد😔
بسیار غبطه میخورم و احساس کوچکی و خاکساری دارم نسبت به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام🌷
خدا کنه تونسته باشم منظورمو به درستی بیان کنم.
✅ الهی به حق خاندان رسالت، قسمت میدهم ایمان و اعتقاد و اعتمادمون به خودت و اسلام و انقلاب را در دل های ما روزافزون بفرما.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
🔶🔶 دو مطلب زیر، از کانال آقای سید احمد رضوی است که هم درسته و هم جای تامل دارد.
ضمن عرض خدا قوت به ایشان، لطفا شما هم مطالعه کنید👇👇
🟢 هزار افسوس...
🔻 اگه همین ظرفیت و انرژی که نیروهای انقلابی و مذهبی دارن برای مطالبه از مسئولین برای برخورد با بی حجابی و بدحجابی مصرف میکنن رو در مسیر #ارتباط_صحیح_گرفتن با این افراد در جهت #ترویج_اصولی عفاف و حجاب میذاشتن، الان #خیلی_خیلی وضعیتمون بهتر از الان بود...😔
🔹 چرا برخی از مذهبی ها و انقلابی ها عمده #تمرکزشون رو گذاشتن بر روی اقدامات سلبی؟!!!! آیا با تحصن و تجمع و وادار کردن مسئولین به برخوردهای قهری میشه وضعیت حجاب رو اصلاح کرد؟!!!!!!!!!!!!! #قطعا بعیده
🔹 متاسفانه ما داریم یک #تصویر خشن و غیر عقلانی از دین به جامعه منتقل میکنیم و همین موضوع باعث میشه همراهی بخش قابل توجهی از جامعه رو از دست بدیم...
🟢 چرا برگزاری مراسمات روز عفاف و حجاب ( که دیروز و امروز برگزار شد) رو مثل جشن غدیر و دیگر مراسمات اینچنینی برگزار نمیکنیم که از همه اقشار و تفکرات درونش حضور پیدا کنن؟!!!
🟢 چرا عموما سعی میکنیم حرفامون رو به خودمون بزنیم تا مخاطبمون؟!
🟢 چرا عموما دایره مخاطبمون بسته و محدود هست؟!!
🟢 آیا نمیشه مراسمات عفاف و حجاب رو به شکلی برگزار کنیم که بسیاری از زنان بدحجاب نیز در آن شرکت کنند؟! و ما بتونیم از مسیر این حضور اثرگذاری مثبتی داشته باشیم؟!!!!!
🔴 چرا برخی از مراسمات عفاف و حجابِ امسال #مشابه میتینگ های سیاسی بود و بسیاری از شعارها رنگ و بوی تخریب مسئولین رو میداد؟!!! برای حجاب دور هم جمع شده بودند یا شعار بر علیه مسئولین؟!!!!
#فتامل
سلام برادر جان
الهی شکر. خوشحالم که رمان یکی مثل همه تونسته شما را برای رفتن به تبلیغ متقاعد کنه. صد البته که نیت و دل صاف خودتون در این تصمیم آماده بوده و توقیقش را داشتید اما نیاز به یک تلنگر کوچک بوده. خدا را شکر.
اما درباره کتاب
بنظرم کتاب مجموعه سخنرانی های حجت الاسلام رفیعی را تهیه کنید. البته چون بار اولتون هست.
و الا اگر مثلا ده سال سابقه تبلیغ داشتید اما هنوز کار تحقیقی روی موسوعه کامله امام حسین علیه السلام به همراه متن اصلی مقاتل سبعه را انجام نداده و مطالعه نداشتید، ازتون دلگیر میشدم.
انشاءالله به حق امام حسین علیه السلام موفق باشی و سبب ایمان و آرامش مردم باشی. لطفا برای بنده هم دعا کنید.🌹
ممنون که اینقدر وفادار و بزرگوار و بامحبت هستید
اجازه بدید چند هفته ذهنم معطوف به منبر و مطالبم باشه تا ببینم خدا چه میخواد
چون ممکنه با توجه به جلسه ای که دیروز صبح داشتیم و از صبح تا دو سه ساعت بعد از نماز عصر ادامه داشت و حسابی و چالشی با یکی از عزیزترین اساتید بحث کردیم، شاید اولویت با زیتون نباشه و مثلا بخوایم ادامه یکی مثل همه و یا یه رمان امنیتی دیگه بذارم.
ببینم خدا چه میخواد
فعلا برید از دهه محرم لذت ببرید و در دستگاه امام حسین نوکری کنید تا بعد
دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم 🔷 «یکی مثل همه» 🔷 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی قسمت اول حوزه علمیه-دفتر حاج
قسمت اول
از فصل اول
یکی مثل همه را از اینجا👆بخوانید
دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم 🔷داستان «یکی مثل همه-2»🔷 ✍️ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی #قسمت_اول ورا
قسمت اول
از فصل دوم
یکی مثل همه را از اینجا👆بخوانید
🔻آیتاللهالعظمی نوریهمدانی در دیدار حجت الاسلام دکتر خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی:
❇️ برخورد با بیحجابی باید از صداوسیما و از بدنه دولت و نظام اداری کشور آغاز شود.
◻️ حکم وجوب حجاب مشخص است و ما مسئولیت داریم این پوششی را که اسلام لازم دانسته رعایت کنیم، اما باید توجه داشت حجاب و عفاف دو مقوله متفاوت هستند و نباید این دو با یکدیگر خلط و اشتباه گرفته شود، چرا که خیلیها شاید به جهت بیاطلاعی حجاب نداشته باشند، اما عفاف دارند. باید توجه داشت ترویج فرهنگ حجاب با آگاهی بخشی و بیان صحیح همراه باشد.
به نقل از حوزهنیوز
👈 درودها بر مرجع فکور و انقلابی
🔶 دو نکته در خصوص تبلیغ در ماه محرم
امروز صبح در جلسه ای که خدمت حجت الاسلام دکتر رفیعی بودیم، مطالب خیلی خوبی در خصوص الزامات منبر و تبلیغ در ماه محرم مطرح شد.
🔻 یکی از دوستان درباره بحث حجاب پرسیدند و این که چرا موضوع حجاب را به عنوان موضوع اصلی و اساسی انتخاب نکرده اید؟
جواب دکتر رفیعی جالب و عاقلانه بود. گفتند《موضوع حجاب را به عنوان موضوع محوری بحث قرار ندهید. چون موضوعات مهم تر وجود دارد. فقط در حد اشاره به آن بپردازید. حتی اگر دقت کرده باشید، چند روز پیش که روز حجاب بود و روز حمله به مسجد گوهرشاد هم بود و عده ای با توجه به جوسازی ها در خصوص بحث حجاب توقع داشتند که آقا اشاره ای به این بحث داشته باشند، اما ایشان اشاره ای به حجاب نکردند. شما هم لازم نیست مستقلا بپردازید. اگر پیش آمد، فقط اشاره کنید و رد شوید.》
عبارات فوق، عین جملات استاد رفیعی است. بسیار عاقلانه و جاافتاده و کلان نگر. چند روز پیش همین نکته را توییت کردم اما یه عده قلیل که همیشه منافعشان در التهاب اجتماعی و تفرقه و انگ زدن به بقیه است، چقدرررر توهین کردند!!
حالا ما هیچی. بفرما 👆 اینم موضع استاد رفیعی. ایشون هم صورتی هستند؟
🔻 یکی دیگه از دوستان درباره این پرسید که تا درباره مسائل معرفتی و معنوی حرف میزنیم، مردم درباره گرانی و مشکلات معیشتی میپرسند. موضع ما باید چگونه باشد؟
استاد رفیعی فرمود:《ما سخنگوی دولت نیستیم. نه دفاع کنید و نه صرفا از دردها و گرانی و مشکلات بگویید. به بحثی که میدانید کاربردی است و به درد دنیا و آخرت مردم میخورد بپردازید. بالاخره مردم هم میدانند که کار دست شما نیست و کم و زیاد شدن قیمت ها به شما ارتباط ندارد.》
خیلی هم عالی
انشاءالله خدا حفظشون کنه🌷
@Mohamadrezahadadpour
🔺عضو مجلس خبرگان: هیات های عزاداری نباید تبدیل به مراکز انتخاباتی شود
آیت الله عاملی عضو مجلس خبرگان رهبری:
🔹هیات های عزاداری و مجالس عزا نباید تبدیل به مراکز انتخاباتی و تبلیغ نامزدهای احتمالی بشود.
🔹این افراد احتمالاً سفره های احسان نیز باز خواهند کرد این گونه اقدامات اهانت به شعور و حریت ملت ما است.
🔹به همین جهت از عزاداران عزیز می خواهم از شرکت در این گونه سفره ها به جد اجتناب کنند و از مداحان می خواهم خلوص منبر را با تمجید از کاندیداها ضایع نکنند.
https://virasty.com/Jahromi/1689632721721022184
🔶بدون هیچ مقدمه
و فقط به عشق اباعبدالله الحسین
از امشب
تقدیم با احترام 👇🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
🔷داستان «بهار خانوم»🔷
✍️ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
قسمت اول
🔺ده سال پیش-شیراز-حرم مطهر احمد بن موسی(شاهچراغ)
مجلس باشکوهِ شیرخوارگان حسینی در حال اتمام بود. اینقدر جمعیت زیاد بود که حد و حساب نداشت. همه مادرهای شیرازی، باحجاب و بی حجاب و از همه مدل تیپ و قیافه، به نوزادانشان لباس سبز یا مشکی پوشانده بودند و بچه ها را سر دست گرفته و بالا آورده بودند و مداح در حال دعای آخر جلسه بود.
-الهی به حق گلوی خشکیده شش ماهه کربلا همه بچه های ما را عاقبت بخیر قرار بده! به حق اباعبدالله الحسین حسرت مادر شدن را در دل هیچ محبّ حضرت زهرا قرار نده. به همه ما توفیق به دنیا آوردن فرزندان صالح و تربیتِ حسینیِ بچه هامون عنایت بفرما! و...
همه مادرها از ته دل گریه میکردند و «الهی آمین» میگفتند. جلسه تمام شد و سیل جمعیت در حال خارج شدن از درها بود. صدا به صدا نمیرسید. کم کم جمعیت رفتند. شاید یک ساعت طول کشید تا حدودا نود درصد جمعیت رفتند.
تعداد چهل پنجاه نفر خادمه در حال جمع و جور کردن و تمیز کردن حرم بودند و مرتب به دفتر خدام خواهر رفت و آمد داشتند. مسئولیت آن جلسه را حاج خانم لطیفی به عهده داشت. حاج خانم لطیفی زنی بسیار جاافتاده و حدودا پنجاه ساله بودند که بیست سال سابقه خادمی در حرم داشت. نمونه واقعی یک مادر. با این که از خانواده پولداری نبود اما کار میکرد و همه زار و زندگی اش را در خدمت به اهل بیت گذاشته بود.
آن روز خیلی سرش شلوغ بود و حتی فرصت نمیکرد که یک دو جرئه آب بخورد. با همان لب و گلوی خشک و چادر و مقنعه، و با لهجه شیرین شیرازی غلیظ با بقیه خواهران صحبت میکرد.
-حالو من گفتم نمیخواد ایجوری جمع و جورش کنین. اما دیه نگفتم که همین جوری موکتا را بریزین رو هم. سِی ای چقد شلخته رخته اینجو. زودی باشین حاجی خانوما. زودی والا که ظهر شد. زودی مرتبش کنین که الان برادرا میان.
به کار و بارش مشغول بود که یهو دید فیروزه خانم با یک بچه در بغل به او نزدیک شد. فیروزه خانم که جد اندر جد خودش شیرازی بودند اما شوهرش اهل فیروزآباد استان فارس بود، چند سالی بود که خادمه افتخاری حرم شده بود. یک خانم حدودا سی ساله که قدی بلند و چشمانی روشن داشت. اینقدر خوش حجاب و زرنگ و فعال بود که هرجا کارِ خادمان گیر میکرد، خانم لطیفی فورا میفرستاد دنبال فیروزه خانم و میگفت: «ای کارِ کسی نیست به جز فیروزه خانم. کوجاست؟ بگین بیاد!»
فیروزه خانم به خانم لطیفی نزدیک شد و سلام کرد. خانم لطیفی تا چشمش به او خورد گفت: «کوجِی دختر؟ ای بچه کیه؟»
فیروزه خانم با رنگ پریده و نفس نفس زنان گفت: «اینو دم در... درب دوم... کنار جاکفشی پیداش کردم!»
خانم لطیفی از این حرف فیروزه تعجب کرد و نگاهی به طفل معصوم انداخت و دلش سوخت و گفت: «آخی. گذاشته بودنش اونجا؟»
فیروزه خانم جواب داد: «ها. فِک کنم...» مابقی حرفش را خورد و ساکت به خانم لطیفی نگاه کرد.
خانم لطیفی آرام به فیرزوه خانم گفت: «ببرش پیشِ خانم توکل. همونجا بشین تا بیام.»
فیروزه چادر را روی طفل شیرخواری که در بغل داشت کشید و آرام، طوری که بچه بیدار نشود، به طرف اتاق خانم توکل رفت. اتاق خانم توکل معمولا خلوت بود. چون مدیر بازنشسته یک دبیرستان دخترانه بوده و با این که بسیار دقیق و منظم و اهل مطالعه بود اما خیلی اخلاق نداشت و از زمان بازنشستگی، مسئولیت حراست از خدام خواهر با او بود. به خاطر همین، معمولا از او میترسیدند و خیلی اطرافش نمیچرخیدند. فیروزه خانم در زد و وارد شد.
-سلام خانم توکل. قبول باشه انشاءالله.
-سلام. بله؟
-زنده باشی حاج خانم. ازتون التماس دعا دارم. غرض از مزاحمت... این طفل معصوم... کنار کفشداری...
-اینم گذاشته بودند؟
فیروزه یک لحظه جا خورد. به چهره خانم توکل زل زد و گفت: «مگه بازم کسی بچه گذاشته؟»
@Mohamadrezahadadpour
خانم توکل اشاره کرد به طرف دری که در انتهای اتاقش بود. گفت: «بیا اینجا!»
ادامه👇