eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
88.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
673 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
همین الان یهوئی حس درس خوندن بهم دست داد، ولی من بهش دست ندادم...😏 ضایع شد😉😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مقنعه چیست ؟ پوششی که تا دهنتو باز نکنی تنظیم نمیشه!🤣🤣‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کلاسای مجازی از این جهت خوب بود که فهمیدم از بین استادام با صدای استاد فیزیکم بهتر خوابم میبره 😝😂
‌‌‌ ‏یبار سر سفره بابام پرسید : مشکلی پیش اومده پسرم ؟ به غذات دست نزدی گفتم : هیچی گفتش : آها باشه ، برداشت غذای منم خورد معمولا تو فیلما اینجوری نمیشد 😂😐 ‌‌
‌‌‌‌ من وقتی یه کار خوب میکنم، مامانم میگه: فدات بشم که عین خودمی حالا کافیه یه کار اشتباه بکنم، با داد و بیداد میگه: دست خودت نیست که، به طایفه بابات رفتی😐😂😂 ‌
*از یه مردی میپرسند : چرا زن دوم گرفتی؟* *میگه : زنم هی فرت و فرت خونه و زندگی رو ول میکرد* *می‌رفت پیش دوستش،* *منم رفتم دوستش رو گرفتم که همیشه پیش هم باشن🤣🤣🤣🤣
‏یه بارم رفتم خواستگاری، پدر دختره می گفت من با بی پولی‌ات و قیافه زشت ات میتونم کنار بیام ولی نمیتونم تحمل کنم دامادم آداب اجتماعی رو بلد نباشه...😒😒 گفتم کاملا درسته؛ بعد شیرینی دانمارکی رو زدم تو چایی خوردم🤦‍♂😁
رفتم بانک وام بگیرم...رییس بانک پرسید؟ شغلتون چیه؟ گفتم مدیر هستم! از جاش بلندشدکلی حال و احوال کرد دستور داد قهوه با کیک برام آوردن..بعدپرسید؟ مدیر کجا هستید؟ گفتم توی واتساپ مدیر گروه هستم بلند شد با لگد از بانک انداختم بیرون بی وجدان نذاشت حداقل کیک و قهوه را بخورم!!🙈😁 تقدیـم به مدیــران گـروه که مواظب باشند هرجایی خودرا مدیر معرفی نکنند😄😃😜😂😂😂😂😂 ⁣تو اتوبوس نشسته بودم پیرزنه ازم پرسید ؟ کجادرس میخونی؟ گفتم گرگان مادرجون. گفت: کرمان؟ گفتم:نه گرگان. گفت:کجای کرمان. گفتم :نه گرگان گفت:گفتی کجای کرمان؟ دیدم زشته تو اتوبوس صدامو ببرم بالا گفتم:اره کرمان گفت:پس غلط می‌کنی هی میگی گرگان.!!! خدا شاهده مسافرا صندلیارو گاز میگرفتن ازخنده!! 😁😉😄😂😅😂😁😅 سوار یه تاكسی شدم به مقصد كه رسيدم گفتم آقا ممنون من كنار اون وانت پياده ميشم يهو وانتی حركت كرد! الان از اتوبان زنجان براتون پست میزارم میریم به سمت اردبیل فقط خداکنه واسه نماز نگه داره 😂😂😂😂😂😂😂😂 ﺩﯾﺸﺐ ﮐﻒ ﭘﺎﻣﻮ ﭘﺸﻪ ﺯﺩﻩ ... ﺁﺧﻪ ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻪ ﺣﯿﻮﻭﻥ بیشعور، ﺍﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺯﺩﻥ ﺑﻮﺩ؟؟؟؟ ۳ ﺛﺎﻧﯿﻪ می‌خارونم .. ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ 😂😂😂😂😂😂😂😄 یارو گربه شو میزاره تو گونی میبره بیابون ولش میکنه عصر زنش زنگ میزنه میگه: گربه دوباره برگشته! یارو میگه: بپرس از کجا اومده من گم شدم.. 😂😂😂😂😂😂😂😂 دیشب واسم خواستگار اومد مادر داماد گفت: عروس خانم، به غیر از آرایش کردن، کار دیگه ای هم بلده؟ مامانمم گفت: شستشو .... دخترم میتونه در عرض١٠ ثانیه کل خانواده‌تون رو بشوره بذاره کنار! 😂😂😂😂😂😂😂😂 ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﯿﺦ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﯼ ﺷﯿﺦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺷﯿﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻣﺘﺮﻭ 😂😂😂😂😂😂😂😂 زن مشهدی: مُگوم اگه مو بميرُم تو چکار مُکنی؟ مرد مشهدی: معلومه ديگه ديونه مُروم! زن: ديگه زن نيمگيری؟ مرد: نمدونم، از ديونه هر کار بگن برميه! 😂😂😂😂😂😂😂😂 از یارو پرسیدن ماه عسل خوش گذشت؟ گفت : خیلی... گفتن : پس چرا زنت داره گریه میکنه؟ گفت : خیلی دوست داشت بیاد نبردمش! 😂😁😄😅😁😂😄😂 به‌سلامتی دوستان بامعرفت. بخندید و دیگران را بخندانید که شاید غمی را از دلی بزدائید. شریک شادی باشیم نه رنجاندن دیگران شاید دیگر فردایی نباشد.🌞🌞🌻🌻 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 😂🌸🌾
🌷 یه خانم میره خرید کنه، موقع حساب کردن صندوقدار متوجه کنترل تلویزیون تو کیف خانم میشه و میپرسه: همیشه کنترل تلویزیون رو با خودتون میبرین؟ زن جواب میده: نه همیشه، ولی شوهرم امروز نخواست باهام بیاد خرید چون میخواست فوتبال ببینه، برای همین کنترل تلویزیون رو برداشتم. *نتیجه اخلاقی :* *همیشه همراه و حامی زنت و سرگرمی‌هاش باش.* صندوقدار به خنده افتاد و تمام خریدهای خانم رو برگردوند، زن که از این کار شوکه شده بود از صندوقدار پرسید این چه کاریه داری میکنی؟ صندوقدار گفت شوهرتون کارت اعتباری تون رو مسدود کرده! *نتیجه اخلاقی :* *همیشه به سرگرمی شوهرتون احترام بذارید* زن کارت بانکی شوهرش رو در آورد و از اون کشید. متاسفانه شوهرش کارت بانکی خودش رو مسدود نکرده بود. *نتیجه اخلاقی :* *هیچوقت قدرت و هوش زنت رو دستکم نگیر !* کارتخوان موقع کشیدن کارت نوشت: رمز موقتی که به گوشی همراهتون ارسال شد را وارد کنید. *نتیجه اخلاقی :* *وقتی یه مرد داره میبازه، ماشین‌ها انقدر باهوش میشن تا نجاتش بدن.* زن لبخند زد و از ته کیفش گوشی شوهرش رو درآورد که روش پیامک رمز اومده بود. زن گوشی شوهرش رو با کنترل از خونه برداشته بود. *نتیجه اخلاقی :* *زنی که از کارات خسته شده رو دستکم نگیر.* وقتی زن به خونه برگشت نامه ای رو توی صندق پستی پیدا کرد که روش نوشته بود: نتونستم کنترل تلویزیون رو پیدا کنم، با دوستام میرم بازی رو از نزدیک ببینم. چون ممکنه خریدت طول بکشه، از ترس دزد درها رو قفل کردم و کلیدها رو با خودم میبرم. اگه چیزی خواستی به گوشیم زنگ بزن. *نتیجه اخلاقی :* *هیچوقت سعی نکن شوهرت رو کنترل کنی.*😄 خانم شاه کلیدش بیرون آورد و با لبخند وارد خانه شد 😍😍😍 خانمها را دست کم نگییرید🌸🌸🌸 روز مرد مبارک
🔹سلام. عیدتون مبارک اینکه میخوام بگم لطیفه نیست حقیقته...😅 روایت داریم که روز مرد هم یکی از انشعابات روز زن هست😁 چون اگر ما زن ها نبودیم تا براشون بچه بیاریم ؛ پدر نمیشدن که کسی روز پدر رو بهشون تبریک بگه! اگر باهاشون ازدواج نمیکردیم هم مرد نمیشدن؛ هنوز بچه ننه شون بودن😂 پس به افتخار خانم های عزیز و همیشه در صحنه... بزن کف قشنگه رو ...🎊👏👏 🔹یه سوتی ضایع هم بگم... کمی چندشه🪳 یه باری اقوام شوهرم مهمون مون بودن تابستون بود در خونه به حیاط رو باز گذاشته بودیم نمیدونم چطور یه سوسک اومده بود ... دیدمش و خیلی طبیعی به روی خودم نیاوردم که کسی نفهمه آبروم بره رو زمین نشسته بودم کنار جاری جان همین طور که همه حرف میزدن سوسکه نزدیک من شد😖🥴 منم خیلی طبیعی بدون اینکه جلب توجه کنم و کسی ببینه؛ دستمال کاغذی رو گذاشتم بالاش و آروم لبه فرش رو دادم بالا و انداختمش اون زیر که بعدا سر فرصت به اعمالش رسیدگی کنم😂 سرمو آوردم بالا دیدم کل مهمونا دارن بهم نگاه میکنن😶🤕 خدا نیاره برا هیچکس...😮‍💨 🔹دخترم بیست ماهشه چند وقت قبل که رفته بودیم سوپر محله، آقای فروشنده بهش گفتن: عموجان اسمت چیه؟ اونم با همون لحن بچه‌گونش، گفت: علی😳 (قبلا به جای فاطمه، میگفت: باااادِده.. ولی چند وقته نظرش عوض شده، نمیدونم چرا؟!) الحمدلله متوجه نشدن چی میگه و گفتن: متوجه نشدم من که کلی خنده‌م گرفته بود و نمی‌تونستم حرفی بزنم ولی الحمدلله برادرم همراهم بودن و گفتن: فاطمه خانمن.. 🤲🏻 خدا به حق این شب عزیز به همه آرزومندان فرزندان سالم و صالح عنایت کنه 🔹سلام حاج اقا عیدتون مبارک امتحانات بچها بود چند شب پیش داشتم با پسرم ریاضی کار میکردم همینطور ذکرهای ماه رجب رو هم با تسبیح میگفتم که بعد یه مدت متوجه شدم دو سه دور تسبیح ذکر یه بسته ده تایی یه بسته ده تایی یه بسته ده تایی رو قرائت فرموده ام😁 🔹شما کجا فهمیدین دماغتون نیاز به عمل زیبایی داره؟ خودم اونجایی که طلبکار زنگ زد گفت پولمو از خرطومت میکشم بیرون👃😐 🔹جملات ترسناک در مدرسه😂👇😱 فردا امتحان داریم😂😢 برگه ها بالا وقت تمامه😁 فلانی بیا پا تخته😁 (یکی از معاونین وارد کلاس میشه): با فلانی کار داریم😁😭 والدینت فردا میان مدرسه😁 فلانی تو کلاس شماست؟😂 🔹یکی از بچه ها اومد گفت این زنگ معلم نداریم😍 یکی دیگه بلند شد خیلی شیک و مجلسی رقصید😍😂 معلم دیدش گفت شاباش نمیخوای؟؟؟؟؟😂😂 🔹یه سؤال؟؟؟؟ چرا میگن واژه نمیگن بسته ژه؟😁 چرا میگن کلمه نمیگن سرمه دستمه پامه؟؟؟؟😁 چرا میگن تلویزیون نمیگن کلیپس ویزیون؟😁 یا چرا میگن تلگرام نمیگن کلیپس گرام یا تلگرات؟😂 چرا میگن کافر نمیگن ام صاف؟😁 چرا میگن نوکریم نمیگن کهنه رهیم؟😁 چرا میگن مدرسه نمیگن مدرچهار مدرپنج مدرشیش و...؟😁 چرا میگن مریض نمیگن مدرشت؟؟؟😁 چرا میگن همسایه نمیگن هم آفتاب؟😁 چرا میگن آفتاب نمیگن آف سرسره؟؟؟😁 چرا می گویند: فیلسوف و نمی گویند گاوسوف؟!😐 چرا می گویند: پیراهن و نمی گویند جوان آهن؟!😅 چرا می گویند: اتوبوس و نمی گویند اتوماچ یا جاروبوس؟!🤔 چرا می گویند: خداحافظ و نمی گویند خداسعدی؟!😜 چرا می گویند: اتومبیل و نمی گویند اتومکُلنگ؟!😳 چرا می گویند: ماشین و نمی گویند شماشین؟!😁 چرا به طراح چنین سوالاتی می گویند: دیوانه ” و نمی گویند غول آنه😅😜