eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
102.8هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
753 ویدیو
130 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ در جواب یکی از اساتید دانشگاه پیرامون موضوعات مرتبط با 👇
ماه رمضان در زمانه قاجار🔻 به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی مسجد می‌شدند و آنها که دم صبح هم همین کار را می‌کردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح می‌کردند و می‌گفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمی‌روند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد. این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال روزه را می گرفتند، چون اگر نمی‌گرفتند،درخانه خودشان هم، جا نداشتند. 🔸 مرحوم «احمد منشور» می‌گفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامی‌ها رفتار می‌کردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر می‌آوردند، در اتاق می‌گذاشتد و فرار می‌کردند. ظرف‌های غذای مارا علی حده در حضور ما کنار حوض، خاک‌مال می‌کردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر مارا توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند. 🔸برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتا اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمی‌دادند. 🔸..محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. ...دراین ماه کار تعطیل می‌شد و مردم به عبادت مشغول می‌شدند . طلبکار، سر وقت بدهکار نمی‌رفت . ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمی‌کرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف می‌شد . محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمی‌رفتند. 🔸 در خانه‌ها کسی به نوکرها امر و نهی نمی‌کرد. اگر بنایی نیمه‌تمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمی‌کشید اما اجرت روز کامل را میداد . خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را می‌کردند. ✔️شرح زندگانی من تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد اول/ نشر هرمس عبدالله مستوفی
سلام دوستان. قبول باشه ان شائالله پسرم داره سومین رمانک خودشو مینویسه و در کانالش منتشر میکنه. این آدرس کانالش در سروش هست👇 ✅ کانال داستان های محمد طاها https://sapp.ir/dastanhaiemohammadtaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ⛔️ مستند داستانی کف خیابون(2) ⛔️ ✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی «قسمت هفدهم» نقل و انتشار داستان به هیچ وجه بدون لینک کامل کانالم جایز نیست. وقتی از اطاق بازجویی اومدم بیرون، دیدم سعید و مجید کارشون را ول کرده بودن و داشتن از طریق مانیتور اطاق بغلی به من و اون پسره نگاه میکردند. وقتی اومدم بیرون، بهم خسته نباشید گفتن و سعید گفت: «پس چیزایی که درباره شما شنیده بودیم درست بوده! خداییش بچه ها اغراق نکردن درباره شما!» مجید گفت: «حاج آقا این پسره چی میشه؟ به جرم خیانت محکوم میشه؟!» گفتم: «من سفارششو میکنم و تلاش میکنم براش زبون خیر بذارم اما باید وارد مراحل قانونیش و صدور حکم و اینا بشه. قطعا بازرسی و حفاظت وزارت دفاع از این پسر نمیگذرن و سر و کارش به دادگاه نظام میفته. با اینکه الان نظامی نیست. کلا مشکل و آسیب های امنیتی و اخلاقی و حتی شغلی نیروهای شرکتی که از فیلتر قوی و مشخصی رد نمیشن خیلی زیاده. تازه ما الان درباره نیروهای رسمی هم مشکل داریم چه برسه به این مادرمرده های بیچاره ها ! بگذریم. بچه ها یه کاری کنین! کو عمار؟» رفتیم سراغ عمار! بهش گفتم: «بده بچه های تشخیص، چهره نگاری دقیق و کم خطا از دختری به نام ترانه دربیارن. علاوه بر چهره، خصوصیات تقریبی هیکل و قد و قوارش هم دربیارن. ثانیا همه چیز درباره آیدی ترانه و شماره و موقعیت مکانی و... تا ظهر میخوام!» عمار یه نگاه به ساعت دیواری انداخت و گفت: «چشم ... من برم؟» گفتم: «یا علی ... هر چه زودتر بتونی خبرم کنی بهتره!» رو کردم به سعید و مجید گفتم: «شماها چیکار کردین؟ خدا کنه مثل دیروز، امروز هم پر و پیمون اومده باشین پیشم!» گفتن: «میشه بیایید پای سیستم ما ...» با هم رفتیم پای سیستمشون. تو همین چند قدم، مجید گفت: «حاجی اگه میبینید کارای عمار زیاده، ما میتونیم بیشتر وقت بذاریما ... چون قصد داریم جایی نریم و اگه شما اجازه بدین شیراز بمونیم.» گفتم: «عمار یه چیزایی گفت که شماها به من لطف دارین اما اصراری ندارم که حتما شیراز بمونین. اگه خودتون شرایطشو دارین و خانوادهاتون اذیت نمیشن، بمونین. میگم همین امروز یه واحد نقلی در اختیارتون بذارن.» خودمم ته دلم راضی تر بودم که بمونن. یه چیزی یادم اومد ... گفتم: «فقط یه شرط داره!» گفتن: «چه شرطی حاجی؟!» ✅ دلنوشته های یک طلبه @mohamadrezahadadpour گفتم: «باید کلاس آمادگی و فنون رزمی بچه های عمیات را شرکت کنین. میخوام از نظر بدنی هم درآمادگی باشین. نگین وقت و حوصلشو ندارین. بوی خوبی از این روزها نمیشنوم. میخوام آمادگیتون همه جانبه باشه. نمیخوام اگه درگیری پیش اومد، مثل دسمال کاغذی ولو بشین رو زمین.» با کمال میل قبول کردند و حتی فکر کنم خوشحالم شدند. نشستیم پای سیستم! سعید با لحن طنز شروع کرد و گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض خیر مقدم شما میهمانان گرامی و درود بر روان پاکتون...» گفتم: «چرا مثل مجریا حرف میزنی؟! اه اه ... اینقدر بدم میاد ... کم مونده بگه «به نام خداوند رنگین کمان!» زود باش پسر ... ظهر شد ... صد تا کار داریم!» نرم افزاری باز کرد و چند نکته از رصدهایی که داشتن را گفتن: ما حدودا 50 تا کانال را بررسی کردیم و با استفاده از الگوریتم sww به این نتیجه رسیدیم که در طول سه ماه اخیر، این پنجاه کانال مادر، خودشون سه چهار تا کانال مادر دیگه دارن. ینی اون سه چهار تا کانال، تولید محتوا میکنن و اون حدودا پنجاه تا کانال، عضو یابی و جمعیت افزایی را دنبال میکنند. از این روش چند لایگی، چند نکته کلی ساده میشه ازش استخراج کرد: 1.این کانال ها در مجموع، حدودا دو میلیون و ششصد هزار نفر عضو دارند که ما دیشب تا صبح و با الک بررسی کردیم و فهمیدیدم که منهای اعضای فیک (اعضای غیر واقعی و صرفا آماری) و منهای تکراری ها (اعضایی که در بیش از یک کانال هم سو با افکارشان عضو هستند) چیزی حدودا چهارصد و سی هزار نفر بیشتر نیستند. گفتم: «نتونستین ردّ شجره ازش بگیرین؟!» (ردّ شجره: عبارت است از ردگیری و رصد افرادی که مستقیم با ادمین ها در ارتباطند و علاوه بر فضای اصلی کانال، در خصوصی از ادمین ها خط فکری و عملی گرفته و حتی ممکنه برای عملیات و اجرا و شرکت در تجمعات دعوت بشن و اونا هم لبیک بگن و وارد فاز عملیاتی با اونا بشوند.) گفتند: «خب حاجی وقتمون خیلی محدود بود. اما دنبالشیم. چشم. اجازه بدید چند تا نامه بزنیم و مجوزاتش بگیریم و خودمون بیفتیم دنبال ردّ شجره!» 2. گردانندگان آن به صورت ناشناس فعالیت می کنند. هیچ کدومشون اسامیشون واقعی نیست و حتی اغلب کانال های گنده و مادرشون، اصلا آیدی ادمین هم ندارند. ولی از کسانی که قلم میزنن و تولید محتوا میکنند، میشه یه خط و ربط دقیق تر به دست آورد اما پدیدآورندگان و ادمین های اصلی اغلب با شماره های خارجی و ماهواره ای کار میکنند!»
گفتم: «خب میشد این دو نکته را حدس زد اما خیالم را راحت تر کردین. از این نظر میگم که با چند تا دانشجو و جوون جویای نام و ماجراجو مواجه نیستیم. اینا همش آموزه های خاصی هست که بچه ها و مردم معمولی نمیتونن ازش برخوردار باشن و اگه این کارو بکنن، بالاخره یه جایی گاف میدن. خب؟ میگفتین!» ادامه دارد... ✅ دلنوشته های یک طلبه @mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و ارادت میلاد مسعود امام حسن مجتبی خدمتتون تبریک میگم🌹🌹☺️ ببخشید دیروز و امروز نبودم. تقدیم با احترام👇 🔹صلوات خاصه امام حسن مجتبی(ع) 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله 🌷السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً، 🌷وَأَشْهَدُأَنَّکَ الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ. @mohamadrezahadadpour
❌ من و خیلی از بچه ها وقتی جریان ناظم مدرسه در تهران و اون بی اخلاقی ها شنیدیم، شدیدا یاد کتاب و آموزه های و... افتادیم. شما چطور❓❗️ @mohamadrezahadadpour
💠مطلب دوم💠 🔷 اندرزهاى امام حسن عليه السلام 🔷 🔶🔶 اى مردم! هر كه براى خدا خالص شود و گفتار او را راهنماى خود گيرد، به راهى (آيينى) كه استوارتر است رهنمون گردد و خداوند به هدايت و رستگارى توفيقش دهد و در كار نيك كمكش رساند؛ زيرا كه همسايه (پناهنده) خدا در امان و محفوظ است 👈بحار الأنوار : 78/104/3 🔶🔶 بدانيد كه خداوند شما را بيهوده نيافريده و به خود رهايتان نكرده است. مدّت عمر شما را رقم زده و روزى هايتان را ميان شما قسمت كرده است، تا هر خردمندى جايگاه خود را بشناسد و بداند كه آنچه برايش مقدّر شده است به او مى رسد و آنچه برايش مقدّر نشده، هرگز به او نخواهد رسيد. 👈 تحف العقول : 232 دلنوشته های یک طلبه @Mohamadrezahadadpour
💠مطلب سوم💠 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 ✨ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ‌مجتبی{ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ} ♻️ ﺍﻟﻨّﺎﺱُ ﺍَﺭْﺑَﻌَﺔٌ ﻓَﻤِﻨْﻬُﻢْ ﻣَﻦْ ﻟَﻪُ ﺧُﻠﻖٌ ﻭَ ﻟﺎ ﺧَﻠﺎﻕَ ﻟَﻪُ ﻭَ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻣَﻦْ ﻟَﻬُ ﺨَﻠﺎﻕٌ ﻭَ ﻟﺎﺧُﻠﻖَ ﻟَﻪُ، ﻗَﺪْ ﺫَﻫَﺐَ ﺍﻟﺮّﺍﺑِﻊُ ﻭَ ﻫُﻮَ ﺍﻟﱠﱠﺬﻯ ﻟﺎ ﺧَﻠﺎﻕَ ﻭَ ﻟﺎ ﺧُﻠﻖَ ﻟَﻪُ ﻭَ ﺫﻟِﻚَ ﺷَﺮﱡﱡ ﺍﻟﻨّﺎسِ وَ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻣَﻦْ ﻟَﻪُ ﺧُﻠﻖٌ ﻭَ ﺧَﻠﺎﻕٌ ﻓَﺬﻟِﻚَ ﺧَﻴْﺮُ ﺍﻟﻨّﺎﺱِ؛ ♻️ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻬﺎﺭ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ: ⬅️ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣّﺎ ﺑﻬﺮﻩﺍﻯ (ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ) ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ⬅️ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ⬅️ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﻧﻪ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﻯ (ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ) ﻭ ﻧﻪ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛه‌ اﻳﻨﻬﺎ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡﺍﻧﺪ. ⬅️ﻭ ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻢ (ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ) ﺑﻬﺮﻩﻣﻨﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺎﻥ، ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻧﺪ. 📝ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺄﻧﻮﺍﺭ، ﺝ 70، ﺹ 10، ﺡ 8 دلنوشته های یک طلبه @Mohamadrezahadadpour 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃