▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ غم وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها خدمت شما تسلیت میگم. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

▪️▪️ السلام علیکِ یا کریمة آل الله یا فاطمة المعصومه با وضو از دیده تر می‌نویسم فاطمه مثل فضه مثل قنبر می‌نویسم فاطمه باطن الله اکبر می‌نویسم فاطمه هستی موسی بن جعفر می‌نویسم فاطمه تا قیامت آفتاب روشنِ دین، فاطمه ست نور زهرا! صبر زینب ! جمع در این فاطمه ست حضرت معصومه ی طاهاست! عصمت را ببین محملش نور است نور الله عزت را ببین سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین بین راه مشهد و قم ما کرَم لازم شدیم سائل خورشید و ماه حضرت کاظم شدیم! خم شده در محضر بانو قد پیغمبران ای فدای خواهری او تمام خواهران مادری کرده رضا را خوبتر از مادران اوست تا روزی رسان پس خوش بحال نوکران هرزمان دلتنگ زهرا میشوم قم میروم میل مشهد میکنم پا میشوم قم میروم چندروزی هست تب دارد نگاهش بر در است آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغر است درد دوری از تمام درد و غم ها بدتر است باز هم‌ یک فاطمه از درد بین بستر است این‌چه غوغاییست یا رب که میان قم بپاست این دم آخر به لبهایش رضا جانم رضاست رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش روی ناقه بین‌محمل سایبان دارد سرش شکر! نامحرم ندیده هیچکس دوروبرش یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست پای بی بی زخمی از خار مغیلان نیست نیست در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید با لب تشنه رضای خویش را بی سر ندید دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید غارت چادر ندید و غارت معجر ندید عمه‌اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود بین آن نامردهای پست تنها مانده بود... شاعر: سیدپوریاهاشمی #دلنوشته_های_یک_طلبه

سینه زنی وفات فاطمه معصومه مداح: آسید رضا نریمانی

وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها حاج مهدی رسولی

✔️ ی جایی ی منبر کوتاه رفتم که یکی از دوستان، ضبط کرد و بعدش هم متن پیاده شده اش را برام فرستاد. چند لحظه دیگه با احترام تقدیم میکنم👇🌷

بسم الله الرحمن الرحیم خدمت شما سروران گرامی سلام عرض می کنم . از آقا حمید و خانواده محترمشون که باعث بانی خیر شدند تشکر میکنم. با اینکه بنا نداشتم امشب صحبت کنم و فقط برای استفاده اومده بودم، دوست دارم بعد از توسل زیبا و جذابی که حاج آقای فاطمی داشتند، امشب قدری در رابطه با حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها با هم گفتگو کنیم. خیلی فکر کردم که ببینم از کدام قطعه و نکته از زندگی گوهر بار ایشان برای شما صحبت کنم؟ اما از بین تمام نکاتی که همین حالا از خاطرم گذشت با خودم فکر می کنم این نکته ای که می خوام بگم خیلی نکته جذاب و قابل تاملی هست که جا داره ساعت ها در باره اش صحبت کنیم و چندین جلد کتاب درباره اش بنویسیم: 🔺 اول. حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به همراه سایر خواهران و برادرانشان به دستور امام موسی کاظم از مدینه و از شهر های مربوط به اهل بیت پراکنده شدند و قرار شد که بخش وسیعی از جهان اسلام را سیر و سپری کنند و با ارتباطات چهره به چهره با مردم، دین اسلام و مکتب تشیع را ترویج بکنند. خب ایشون در سن و سال و در شرایطی که بودند هنوز ازدواج نکرده بودند و دختر خانم بودند و این اولین نکته است که از زندگی اهل بیت یاد بگیریم که اینقدر دخترانشان شجاع و عالمه و مستقل و با ذکاوت و وزین تربیت کردند که یک دختر حتی بدون ازدواج و شوهر کردن می‌تواند در شهرها و بلاد مختلف مسلمین، با تمام خطراتی که داشت مسافر کنند و به تبلیغ دین بپردازند و یک حرکت سیاسی را شروع می کنند. پس بنابراین دختر و زن بودن در خانه و مکتب اهل بیت، نه تنها محدودیت نبود بلکه یک فرصت بود. اهل بیت به فرزندانشان یاد داده بودند که تاریخ و سیاست صرفاً توسط جنسیت مردانه رقم نمیخورد. تاریخ و سیاست ما تک جنسی نیست و باید هر دو جنسیت، هم زن و هم مرد با توجه به قابلیت هایی که دارند و با توجه به شرایطی که میتوانیم برای آنها پدید بیاوریم از استعدادهایی که پروردگار سبحان در ذات آنها قرار داده استفاده بکنند و فعالیت بکنند و به مردم خدمت کنند. حتی دختر و زن، مجرد و متاهل ندارد و این خودش نکته ای است که خیلی از ما از آن غافل هستیم. 🔺 دوم. این نکته است که علاوه بر اینکه ایشان یک دختر خانم بودند و یک حرکت سیاسی را دنبال کردند تن به #هجرت دادند و فقط در یک محدوده زمانی و مکانی خاص نماندند و تلاش کردند که زمان و مکان را به مدیریت خودشان در بیارند. هرچند در این مسیر جانشان را هم از دست دادند و بالاخره مریض شدند و از دنیا رفتند. ولی خب فرزندی که اینطور تربیت شده باشه و پدرش زندانی آگاه و سیاسی و امام معصوم باشه. خواه ناخواه به مرحله ای از بلوغ احساسی و اجتماعی میرسه که بتونه اینطور تصمیم بگیره و به بهترین نحو هجرت بکنه و در این هجرت آثار مبارک و خوبی از خودشون به ارمغان بگذارد. این باعث شد شرایطی به وجود بیاورند که سبب آشنا تر شدن شیعیان و دوستداران اهل بیت با همدیگه بشوند یعنی کاری کردند که از مسیری که میخواستن بیان و مخصوصاً از مسیر غرب به سمت قزوین، در این مسیر باعث شدند که بالاخره شیعیان همدیگر را پیدا کنند و یک نوع اعتماد به نفس در آنها شکل بگیره. پس بنابراین هجرت و در حصر زمان و مکان و احساسات ضعیف نبودن، کمترین آثاری که داشت این بود که دیگر عالمان و خواص به خودشان حرکت دادند و این حرکت مقدس عالمانه، هنوز توسط اهل علم و سیاست دنبال می‌شود. تا جایی که اهل بیت فرمودند: برکات فراوان علم و سیاست، در غربت و هجرت به دست می آید. در این سفر، چهار نفر از برادران و حدود چهل نفر از مردان که همگی از برادرزاده ها و اقوام بودند، حضرت معصومه (س) را همراهی می کردند. کاروان آنها از شهرها و مناطق متمدن ایران عبور می کرد تا فرصت آشنایی ایرانی ها با خاندان اهل بیت علیهم السلام فراهم شده و آن بزرگان بتوانند اسلام اصیل را به ایرانی ها معرفی کنند. درواقع مسیر حرکتی که آنها طی کردند، برای مقابله با نهضت شعوبیه بود تا شک و تردید نسبت به اسلام و رسالت پیامبر خدا (ص) از دل مردم ایرانی ها از بین برود. نکته بسیار مهم در سفر حضرت معصومه (س) به ایران این بود که آن حضرت و سایر اعضای کاروان می دانستند که چه در این سفر به سلامت به مقصد برسند و چه خطری آنها را تهدید کند، در هر صورت پیروز میدان هستند چون توانسته اند اسلام اصیل را به ایرانی ها معرفی کنند. به عبارت دیگر اگر زنده می ماندند فرصت تبلیغ و ترویج دین اسلام را داشتند. اما شهادت شان هم خیر و برکت بسیاری داشت. چون وقتی مامون به نیروهای خود دستور داد تا سادات علوی را در هر جای ایران به شهادت برسانند، ایرانی ها شاهد این ظلم مامون بودند و حقیقت مظلومیت و حقانیت خاندان اهل بیت علیهم السلام برای آنها مشخص می شد.

🔺 نکته سوم که این هم از زندگی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها میشه بهره‌مند شد این هست که ایشون با وجود اینکه بر اثر شدت کسالت و ناراحتی و حمله ای که به کاروان ایشون شده بود حتی طبق نقلی با وجود آسیبی که دیده بودند از دار دنیا رفتند اما باز هم #ساکت_ننشستند. نکته اینجاست که در همان ۱۷ روز، عالمان شیعی را تحت تاثیر علم و تقوا و وزانت و جایگاه علمیشون قرار داده بودند. این یعنی با وجود کسالت و آسیب و ناراحتی و... باز هم دست از تلاش و تکلیف برنداشتند و تا لحظات آخر، منشأ آثار و برکات بودند. مثل ما نبودند که با کمترین ناملایمات و بی مهری از اطرافیان، عرصه نبرد را خالی کرده و میدان را برای حریف اماده می‌کنیم! {ادامه نوار ضبط نشده است...} #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه

تا "خدا" هست، هیچ لحظه‌ای آنقدرسخت نمیشود که نشود تحملش کرد... لحظات سخت در زندگی همه هست و اصلا طبیعت دنیا اینجوری است ... اما دلم میگوید این هفته، هفته خوب و پر از غافلگیری های جذاب است😊 هفته پر از خوبی و خوشی و پول و پله و رفقای باصفا و اخبار کاری باحال و جوک و خنده و غذاهای خوشمزه و بارون زیاد و نافع و ... براتون آرزومندم.☺️ شاید این هفته، همان هفته طلایی زندگی من و شما باشد که قرار است اتفاقات خوبی به وسعت تمام زندگیمان بیفتد🌸🌺❤️ مواظب خودتون و ایمانتون و اونایی که دوستشون دارید باشید😉 #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه