دلنوشته های یک طلبه
بچه ها میدونین این چیه؟!😍 جهرمیا بهش میگن هفت تخم روزای عید فطر میپزن و وحشتناک خوشمزه است😌 جاتون
#حلوا_هفت_تخم
🍵🍵
طرز تهیه ی حلوای هفت تخم جهرمی😋😋
مواد لازم:
هفت تخم 1 لیوان
آرد گندم نصف لیوان
5تا6لیوان آب
مغز گردو1/5 لیوان
روغن نصف لیوان
3 تا 4 قاشق دوای آرد و روغنی
شکر 1/5تا2 لیوان
طرز تهیه:
روغن و آرد رو با هم تفت می دهیم تا آرد طلایی شود بعد می گذاریم تا خنک شود به محض اینکه از روی گاز برداشتید دوای آرد و روغن را که الک کردید به روی آرد طلایی شده می ریزید و با قاشق بهم می زنید وقتی کمی سرد شد شکر و آب اضافه می کنیم بعد می گذاریم روی گاز چند جوش بخورد بعد هفت تخم را که از قبل تفت داده ایم
👈 نکته:: حتماً بعد از اینکه هفت تخم را تفت دادید بگذارید سرد شد بعد ریگ شور کنید وگرنه هفت تخم گلوله گلوله می شود.
اضافه می کنیم به ظرف حلوا که روی گاز در حال جوشیدن است. بعد از تقریباً 3ربع ساعت گردو رو اضافه می کنیم در ضمن سعی کنید گردو رو حتماً از قبل تفت داده باشید.
@Mohamadrezahadadpour
ولی از هر چی بگذریم...
امسال دل کندن از ماه خدا سخت شده...عجیب خیلی عجیب!😔
خدا کند که دوباره ببینمت رمضان
حلال کن که ز ما بد رسیده محضرتان
در این دقایق آخر دعای ما این است
خدا به خاطر این ماه، ماه ما برسان...
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
💠کانال دلنوشته های یک طلبه💠
⛔️شاید اندکی متفاوت تر درباره اخلاق و سیاست و امنیت
⛔️ با مستندات داستانی نفسگیر و جذاب:
🔹دفترچه نیم سوخته یک تکفیری
🔹کودکانه های تکفیری
🔹اعترافات دیده بان تکفیری
🔸حیفا (دختر جاسوسه اسراییلی)
🔸تب مژگان (پرونده بهاییت شیراز)
🔸همه نوکرها (روایت امنیتی قیام کربلا)
🔸کف خیابون (پرونده فتنه ۸۸)
🔸حجره پریا (همت هفت دختر طلبه در مبارزه با آتئیست ها)
🔸نه ! (پرونده بیوتروریسم و جنبش زنان در افعانستان)
و .....
🔻کانالی با کمترین تبلیغات و تبادل
🔻برگزار کننده جلسات جشن و روضه مجازی
🔻تلنگرها و تاملات مذهبی و سیاسی
آدرس کانال در #ایتا:
https://eitaa.com/Mohamadrezahadadpour
آدرس کانال در #سروش:
https://sapp.ir/hadadpour
دلنوشته های یک طلبه
💠کانال دلنوشته های یک طلبه💠 ⛔️شاید اندکی متفاوت تر درباره اخلاق و سیاست و امنیت ⛔️ با مستندات داس
دوستان!
لطفا این بنر👆 را به همه گروه ها و عزیزانتون ارسال کنید.
یادتونه توی تلگرام یه کانال داشتم به اسم #یک_فنجان_تامل که تقریبا محفل خصوصی بود و گاهی اشعار و پیام های اشتباهی ارسال میکردم، دیشب تصمیم گرفتم توی ایتا هم تاسیس کنم☺️
لینکش با افتخار👇
@Yekfenjantaamol
دلنوشته های یک طلبه
فایل بسیار زیبا درباره وداع با ماه مبارک رمضان👆😭
از همه دوستان عزیزم در خانواده بزرگ دلنوشته های یک طلبه التماس دعا دارم.
مخصوصا برای برطرف شدن آزاری که دارن بخاطر تایید و مجوز کتاب #نه و #کف_خیابون به من میدن!
و همچنین عاقبت به خیری و ختم به شهادت😭
🌙هلال ماه شوال رؤیت شد/ جمعه ۲۵ خرداد، روز اول شوال و عید سعید فطر است
🔹دفتر مقام معظم رهبری در اطلاعیه ای اعلام کرد فردا ۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۷ روز اول شوال المکرم و عید سعید فطر است.
عید شما مبارک ❤️😍😍😍😍😍😍😍😍
سلام و عیدتون مبارک😍🌹
طاعات و عباداتتون قبول
امسال هم با شما ماه مبارک رمضان را سپری کردم و خدا را شکر میکنم☺️
چند تا پست باحال ...
از شعر دکتر میثم مطیعی که امروز خوند تا چند تا جوک باحال😉
تقدیم با احترام👇
آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه!
با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله» [1]
چه سحرها، چه سحرهای خوشی بود و گذشت
چه خبرها، چه سفرهای خوشی بود و گذشت
نظر لطف خدا بود که افتاد به ما
تشنگی، فرصت سیراب شدن داد به ما
یاد جوع و عطشِ روز قیامت کردیم
یاد ظهر عطشافروز قیامت کردیم [2]
گفته بودم دل من! ماه شو و روشن شو
رمضان است، ز مَنها بگُذر، ایمَن شو
به خدا چلّه عشق است همین سیروزه
میتوان بار سفر بست همین سیروزه
گفته بودم که فقط چند سحر فرصت هست
چند بار ای دل من! بغض تو این ماه شکست؟
روزیات شد سفری در دل شب، با مولا؟
سفری تا سحرِ «فُزْتُ وَ رَبّ» با مولا؟ [3]
تشنگی ذکر لب ما شده بود این یکماه
روزه شد روضه لبهای اباعبدالله
سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین
یاد لبهای ترکخورده طفلان حسین
ای خوشا آنکه سبکبار به عید آمده است
آنکه با وعده دیدار به عید آمده است
آنکه عیدانه ز لبخند امامش دارد
چشم بر آمدن ماه تمامش دارد
تو عزیز دوجهانی و فقیریم، فقیر
یوسفا «أَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ»، تو ما را بپذیر [4]
نوبهارا! دل پرخون چمن را دریاب
روزهداران فلسطین و یمن را دریاب
طاقت امت جدّت به خدا طاق شده
آه خونینجگران، شعله آفاق شده
کاش آیینه دل، مات جمال تو شود
عید ما رؤیت ابروی هلال تو شود
مادران شهدا! عید مبارک باشد
ای خوشا صبر شما، عید مبارک باشد
همسران شهدا! همسفران شهدا!
عید شد، میرسد از فاطمه عیدی به شما
موسم بندگی یار مبارک باشد
مردم ای مردم بیدار! مبارک باشد
عید فطر آمده، باشیم به فکر فقرا
عید فطرآمده، «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» [5]
مردم ما دلشان صبر زلالی دارد
سفره کوچکشان نان حلالی دارد
همه هستند اگر نوبت ایثار شود
پای کارند اگر موسم پیکار شود
گلهمندند ولی حُجب و حیایی دارند
مردم ما چه گذشتی، چه وفایی دارند
ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست
آن سوی «نرده»... ببین... لذت دیدار آنجاست
نکند «نرده» میان تو و مردم باشد
دردِ دلها پسِ این فاصلهها گُم باشد
دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟
راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟ [6]
آن مدیران جوانی که جهادی بودند
بیتکلّف، ز همین مردم عادی بودند
شور آن شعله مگویید که خاموش شده
«اختلاس» آمده، «اخلاص» فراموش شده
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مانده بر شانه تو بار امانت برخیز
عَلم داد برافراز، که ملت هستند
دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند
همتت قطع ید دانهدُرشتان باشد
وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد
وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی
داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی
شکر کن، اینهمه نعمت نرود از دستت
قدر دان، فرصت خدمت نرود از دستت
صف اول، صف خدمت، صف مردمداری
یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری
گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست
صف اول منشین، بین جماعت جا هست
سعی کن در سعه صدر شوی پیشقدم
رهبری گفت که من نیز صف اولیام [7]
گوش کن قصه پرغصه بیکاران را
شِکوه کارگران و کامیونداران را
چه شده ارز؟ که ماتاند همه تاجرها
نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها
کاش آرام کنیم این نگرانیها را
سعی ما سد کند این موج گرانیها را
معدن رنج، دل کارگران است هنوز
چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز
میز را طعمه مکن ای که امیدی ست به تو
آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی ست به تو
گره ار وا نکنی خود گره کار مباش
برنمیداری اگر بار کسی، بار مباش
همنشین با فقرا باش، همین است بهشت
خانه کن در دل ایتام چنین است بهشت
عید شد، آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی، نرود از یادت [8]
عید رسوا شدن دشمن پیمانشکن است
روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است
شد عیان بر همه دنیا که چهل سال چرا
بود ورد لب ما، مرگ به تو آمریکا...
چند روزی به تو و عهد تو دادیم زمان
چند روزی محک تجربه آمد به میان
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد
تا سیهروی شود هر که دُروغش باشد [9]
هان! مپندار که پیمانشکنی آسان است
نقض این عهد میندیش که بیتاوان است
پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران
آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران
یکشبه بر طمع خام شما پایان داد
موشک ما که در آفاق شما جولان داد
پشت گوشت بنویس این سخن، این سیلی را
که یکی گر بزنی، میخوری از ما ده تا [10]
شریانهای حیاتی جهان در کف ماست
تنگه هرمز و دریای عمان در کف ماست
صبر کن روز پریشان شدنت نزدیک است
لحظه سختپشیمان شدنت نزدیک است
قفل تعلیق به امید خدا میشکنیم
هرچه زنجیر کشیدی همه را میشکنیم
چرخه هستهای از نو به تکاپو افتد
آب رفته همه باز آید و در جو افتد
دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون
پنجه از دستکش مخملیات زد بیرون [11]
شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله
دشمنیهات مسلم شده حمداً لله
دولت ما شده هشیارتر، إنشاءالله
مجلس ما شده بیدارتر، إنشاءالله
دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش
پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش
حیف از آن سعی و از آن آمدن و رفتنها
که شده با لگد بوالهوسی باد هوا
دشمن است او، چه سگ
رصت خدمت نرود از دستت
صف اول، صف خدمت، صف مردمداری
یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری
گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست
صف اول منشین، بین جماعت جا هست
سعی کن در سعه صدر شوی پیشقدم
رهبری گفت که من نیز صف اولیام [7]
گوش کن قصه پرغصه بیکاران را
شِکوه کارگران و کامیونداران را
چه شده ارز؟ که ماتاند همه تاجرها
نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها
کاش آرام کنیم این نگرانیها را
سعی ما سد کند این موج گرانیها را
معدن رنج، دل کارگران است هنوز
چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز
میز را طعمه مکن ای که امیدی ست به تو
آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی ست به تو
گره ار وا نکنی خود گره کار مباش
برنمیداری اگر بار کسی، بار مباش
همنشین با فقرا باش، همین است بهشت
خانه کن در دل ایتام چنین است بهشت
عید شد، آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی، نرود از یادت [8]
عید رسوا شدن دشمن پیمانشکن است
روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است
شد عیان بر همه دنیا که چهل سال چرا
بود ورد لب ما، مرگ به تو آمریکا...
چند روزی به تو و عهد تو دادیم زمان
چند روزی محک تجربه آمد به میان
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد
تا سیهروی شود هر که دُروغش باشد [9]
هان! مپندار که پیمانشکنی آسان است
نقض این عهد میندیش که بیتاوان است
پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران
آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران
یکشبه بر طمع خام شما پایان داد
موشک ما که در آفاق شما جولان داد
پشت گوشت بنویس این سخن، این سیلی را
که یکی گر بزنی، میخوری از ما ده تا [10]
شریانهای حیاتی جهان در کف ماست
تنگه هرمز و دریای عمان در کف ماست
صبر کن روز پریشان شدنت نزدیک است
لحظه سختپشیمان شدنت نزدیک است
قفل تعلیق به امید خدا میشکنیم
هرچه زنجیر کشیدی همه را میشکنیم
چرخه هستهای از نو به تکاپو افتد
آب رفته همه باز آید و در جو افتد
دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون
پنجه از دستکش مخملیات زد بیرون [11]
شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله
دشمنیهات مسلم شده حمداً لله
دولت ما شده هشیارتر، إنشاءالله
مجلس ما شده بیدارتر، إنشاءالله
دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش
پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش
حیف از آن سعی و از آن آمدن و رفتنها
که شده با لگد بوالهوسی باد هوا
دشمن است او، چه سگ زرد و چه روباه سیاه
دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوریخواه
باید این تجربه در «مدرسه تدریس» شود
سند محکم بدعهدی ابلیس شود [12]
دل به لبخند که بستیم، عدو غدار است
وقت اظهار«اَشداءُ علی الکُفار» است
پس اگر ذکر تبرای کسی گشته قضا
حال فریاد کند مرگ بر آمریکا را...
گفته بودند که امضای فلان تضمین است
نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است [13]
زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش
جسدی مانده ز برجام و ز روح و جسمش
بوی فاسدشدنش نیز بلند است بلند
اُدکلنهای اروپایی اگر بگذارند
اُدکلنهای اروپایی بیخاصیتی
که ندارند به جز گیج شدن منفعتی
این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد
بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟
ترس و ترساندنِ از جنگ غلط بود غلط
ترس، دروازه به تحریم گشودهست فقط [14]
مشکلی نیست که با همّت ما حل نشود
کارها کاش به برجام معطّل نشود
آنچه باعث شده تحریم شود طاقتسوز
اقتصادیست که وابسته به نفت است هنوز
نفت ما جوهر امضا شدن تحریم است
نفت ما خونِ دمادم به تن تحریم است
تکیه بر همت خود کن که فرج خواهد شد
ما برآنیم که تحریم، فلج خواهد شد
پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست
ذرهای ترس به دل راه مده، حق با ماست
نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست
مژده «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي» آقا هم هست [15]
باتوام ای سند جعلی باران دیده!
موریانهزده! طومارِ به هم پیچیده!
ای به هر جنگ جهان، نحسی نام تو دلیل
ننگ بادا به تو و مرگ به تو اسرائیل
ای که از عمر تو جز بیست خزان برجا نیست
حرص بیهوده نخور، نام تو در فردا نیست
از سوی کرب و بلا عازم راه قدسیم
روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم
قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو
میرسد لشکر پیروز "رِجالٌ صَدَقوا"
میرسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز
صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز
مژده ای قدس که آیات رهایی با ماست
بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست
رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود
رود، آن است که در راه مردّد نشود
چشم این رود چهلساله به دریاست هنوز
یک جهان، نهر دعا پشت سر ماست هنوز
اولین بارقه صبح سپید است امید
نفس زخمی جانباز و شهید است امید
دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو
وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو
دل ما مانده به پیروزی فردا روشن
دل ما روشن و راه حججیها روشن ...
@Mohamadrezahadadpour
زرد و چه روباه سیاه
دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوریخواه
باید این تجربه در «مدرسه تدریس» شود
سند محکم بدعهدی ابلیس شود [12]
دل به لبخند که بستیم، عدو غدار است
وقت اظهار«اَشداءُ علی الکُفار» است
پس اگر ذکر تبرای کسی گشته قضا
حال فریاد کند مرگ بر آمریکا را...
گفته بودند که امضای فلان تضمین است
نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است [13]
زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش
جسدی مانده ز برجام و ز روح و جسمش
بوی فاسدشدنش نیز بلند است بلند
اُدکلنهای اروپایی اگر بگذارند
اُدکلنهای اروپایی بیخاصیتی
که ندارند به جز گیج شدن منفعتی
این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد
بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟
ترس و ترساندنِ از جنگ غلط بود غلط
ترس، دروازه به تحریم گشودهست فقط [14]
مشکلی نیست که با همّت ما حل نشود
کارها کاش به برجام معطّل نشود
آنچه باعث شده تحریم شود طاقتسوز
اقتصادیست که وابسته به نفت است هنوز
نفت ما جوهر امضا شدن تحریم است
نفت ما خونِ دمادم به تن تحریم است
تکیه بر همت خود کن که فرج خواهد شد
ما برآنیم که تحریم، فلج خواهد شد
پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست
ذرهای ترس به دل راه مده، حق با ماست
نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست
مژده «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي» آقا هم هست [15]
باتوام ای سند جعلی باران دیده!
موریانهزده! طومارِ به هم پیچیده!
ای به هر جنگ جهان، نحسی نام تو دلیل
ننگ بادا به تو و مرگ به تو اسرائیل
ای که از عمر تو جز بیست خزان برجا نیست
حرص بیهوده نخور، نام تو در فردا نیست
از سوی کرب و بلا عازم راه قدسیم
روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم
قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو
میرسد لشکر پیروز "رِجالٌ صَدَقوا"
میرسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز
صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز
مژده ای قدس که آیات رهایی با ماست
بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست
رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود
رود، آن است که در راه مردّد نشود
چشم این رود چهلساله به دریاست هنوز
یک جهان، نهر دعا پشت سر ماست هنوز
اولین بارقه صبح سپید است امید
نفس زخمی جانباز و شهید است امید
دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو
وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو
دل ما مانده به پیروزی فردا روشن
دل ما روشن و راه حججیها روشنآمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه!
با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله» [1]
چه سحرها، چه سحرهای خوشی بود و گذشت
چه خبرها، چه سفرهای خوشی بود و گذشت
نظر لطف خدا بود که افتاد به ما
تشنگی، فرصت سیراب شدن داد به ما
یاد جوع و عطشِ روز قیامت کردیم
یاد ظهر عطشافروز قیامت کردیم [2]
گفته بودم دل من! ماه شو و روشن شو
رمضان است، ز مَنها بگُذر، ایمَن شو
به خدا چلّه عشق است همین سیروزه
میتوان بار سفر بست همین سیروزه
گفته بودم که فقط چند سحر فرصت هست
چند بار ای دل من! بغض تو این ماه شکست؟
روزیات شد سفری در دل شب، با مولا؟
سفری تا سحرِ «فُزْتُ وَ رَبّ» با مولا؟ [3]
تشنگی ذکر لب ما شده بود این یکماه
روزه شد روضه لبهای اباعبدالله
سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین
یاد لبهای ترکخورده طفلان حسین
ای خوشا آنکه سبکبار به عید آمده است
آنکه با وعده دیدار به عید آمده است
آنکه عیدانه ز لبخند امامش دارد
چشم بر آمدن ماه تمامش دارد
تو عزیز دوجهانی و فقیریم، فقیر
یوسفا «أَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ»، تو ما را بپذیر [4]
نوبهارا! دل پرخون چمن را دریاب
روزهداران فلسطین و یمن را دریاب
طاقت امت جدّت به خدا طاق شده
آه خونینجگران، شعله آفاق شده
کاش آیینه دل، مات جمال تو شود
عید ما رؤیت ابروی هلال تو شود
مادران شهدا! عید مبارک باشد
ای خوشا صبر شما، عید مبارک باشد
همسران شهدا! همسفران شهدا!
عید شد، میرسد از فاطمه عیدی به شما
موسم بندگی یار مبارک باشد
مردم ای مردم بیدار! مبارک باشد
عید فطر آمده، باشیم به فکر فقرا
عید فطرآمده، «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» [5]
مردم ما دلشان صبر زلالی دارد
سفره کوچکشان نان حلالی دارد
همه هستند اگر نوبت ایثار شود
پای کارند اگر موسم پیکار شود
گلهمندند ولی حُجب و حیایی دارند
مردم ما چه گذشتی، چه وفایی دارند
ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست
آن سوی «نرده»... ببین... لذت دیدار آنجاست
نکند «نرده» میان تو و مردم باشد
دردِ دلها پسِ این فاصلهها گُم باشد
دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟
راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟ [6]
آن مدیران جوانی که جهادی بودند
بیتکلّف، ز همین مردم عادی بودند
شور آن شعله مگویید که خاموش شده
«اختلاس» آمده، «اخلاص» فراموش شده
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مانده بر شانه تو بار امانت برخیز
عَلم داد برافراز، که ملت هستند
دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند
همتت قطع ید دانهدُرشتان باشد
وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد
وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی
داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی
شکر کن، اینهمه نعمت نرود از دستت
قدر دان، ف
دلنوشته های یک طلبه
زرد و چه روباه سیاه دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوریخواه باید این تجربه در «مدرسه تدریس» شود سند
توجه‼️
پبام ها و بازخوردهای زیادی درباره انتشار داستان های شبانه دریافت کردم. بخاطر استقبال شما عزیزان، ان شاءالله از امشب، مستند داستانی #کف_خیابون۲ را حدودا #ساعت ۱۱:۳۰ (البته با یه کم اختلاف) منتشر خواهم کرد.
البته شبهایی که نت نداشته باشم یا ماموریت و... باشم، امکان تعطیلیش هست.
امیدوارم از مطالعه #کف_خیابون۲ لذت ببرید☺️
مخلص شما: حدادپور جهرمی🌹
توضیح‼️
بنده بنا به دلایلی (از جمله حمایت از نرم افزارهای داخلی) مجبورم وارد تبلیغات کانال های ایتا بشم. البته مهم ترین اجبارش بخاطر شرایط خودمه. نه اینکه کسی مجبورم کرده باشه.
باید صادقانه بگم که محتوای کانال ها بد نیست اما مورد تایید یا رد بنده هم نیست و صرفا فقط تبلیغات میکنم تا ویو بگیره. لذا از شما خواهشمندم در افزایش ویوی تبلیغات در کانالم کمک کنید.
از صبوری شما تشکر و بهتون افتخار میکنم🌹
دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
سلام و روزتون بخیر و شادی🌹
پیامی را از طرف یکی از رفقا دریافت کردم که خدمتتون تقدیم میکنم:
وقتی زندگی مسیرش را به سمت دشوارتر شدن عوض میکند، شما به سمت قویتر شدن تغییر مسیر دهید...
When life starts heading toward hardships, you start heading for a more powerful character.
امیدوارم شاد و آرام و امیدوار باشید😊❤️
✅ دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
نکته‼️
بازیکن مراکشی که گل بخودی زد رو تشبیه کنید به جاسوس و نفوذی!
نفوذی، در موقع مناسب و حساس، چنان ضربه ای میزنه که نه میشه جبران کرد و نه فرصتی پیش میاد که جبران کنی!
👈 هزینه ای که نفوذی به نظام وارد میکنه قابل جبران نیست و جز حسرت خوردن کاری از دست انسان برنمی آید!
🇮🇷دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
هدایت شده از یک فنجان تامل
👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥
《زنگ تامل》
ممکن است خیلی چیزهای مقدس در دنیا وجود داشته باشد دوست من !
اما من یک چیز مقدس تر می شناسم؛
یک فاصله !
چیزی در مورد فاصله ی مقدس شنیده ای ؟
انسان ها اگر بخواهند زندگی اجتماعی خوبی در کنار یکدیگر داشته باشند،
بیشتر از معابد و مساجد مقدس، نیاز به فاصله ی مقدس دارند !
فاصله ی مقدس، حریمی ست که حقّ مسلّم هر انسان است
و هیچ کس بدان وارد نمی شود...
فاصله ی مقدس باید هم بر حسب متر ،
و هم بر حسب فکر، رعایت شود ...
یعنی من و تو حقّ نداریم هرچقدر که دلمان خواست در امور دیگران سرک بکشیم
چه در ذهن مان و چه در ورای آن...!
زندگی آزاد و بدون دخالت دیگرانم آرزوست....
#یک_فنجان_تامل
@Yekfenjantaamol
👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥