📌#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۷۹) زندگی برایم سخت شده!
محمدامین ۲۲ ساله بود که در خرداد سال ۹۵ در حلب سوریه شهید شد؛ روحانی بود و همزمان دانشگاه هم تحصیل میکرد و نخبه علمی بود.
او وصیتنامهی خود را ۲ ساعت قبل از شهادت نوشت.
"سخنی با پدر و مادرم؛
من زندگی با شما را دوست دارم اما زندگی در کنار حسین (ع) تمام آرزوی من است، من دیدار روی شما را دوست میدارم، اما دیدن روی حسین (ع) تمام هستی من است. اگر فرزند خوبی برای شما نبودهام به خاطر شهدا از من بگذرید، در سوگ من از خدا شکایت نکنید، چراکه آرزوی هر کسی شهادت در راه خدا و حسین فاطمه (ع) است و من هم جز جان ناقابلم چیزی برای حسین فاطمه (ع) نداشتهام.
پدر و مادر عزیزم! زندگی برایم سخت شده بود وقتی میدیدم از شهدا فقط اسمشان بهجامانده و آرمانهای شهدا تقریباً مرده بود. دنیا بدون شهدا و لگد کردن خون شهدا از مردن برای من سختتر بود وقتی برادر به برادر رحم نمیکند، حجابها به بهانه آزادی رعایت نمیشود، شکمها از حرام پر میشود و همه و همه، مهدی(عج) فاطمه را تنها گذاشتهاند دیگر نمیتوانم دنیا را تحمل کنم."
📚بخشی از وصیتنامه #شهید #محمدامین_کریمیان
@mohameen