eitaa logo
محامین
922 دنبال‌کننده
1هزار عکس
601 ویدیو
44 فایل
نهایت آرزویمان؛ حمایت حضرت حجّت عجل الله فرجه🌱 اللهم اجعلنا من أنصاره و أعوانه و المُحامين عنه...اهداف: ایجاد تشکیلات مهدوی_انقلابی تربیت نیروی متخصص و متعهد انقلابی ارتباط با ادمین: @mohamminn آدرس اینستاگرام ما:instagram.com/mohameen.center
مشاهده در ایتا
دانلود
محامین
📌 (۷۳) برای خدا 🌹 هیچ‌گاه از  کار و مسئولیتش به مادر و خانواده چیزی نمی‌گفت: «ما تا آخر نفهمیدیم مسئولیت محمود چیست و هر وقت می­‌پرسیدیم می­‌گفت:«بنّا»! حتی موقع ثبت‌نام پسرش در مدرسه به او سفارش کرد که به معلمت نگو من پاسدار هستم و خانمش در فرم مدرسه شغل محمودآقا را «بنّا» نوشته بود و بعد به درخواست من شغل آزاد نوشت. اصلا دوست نداشت کسی بفهمد او یک پاسدار است و هیچ تمایلی به رفتن کلاس‌های آموزشی برای کسب درجه و مقام نشان نمی­‌داد. سپاه تهران خیلی سعی کرد محمود را در مقام استادی به تهران منتقل کند و امکانات زیادی هم به او پیشنهاد کردند ولی او نپذیرفت، با من مشورت کرد و من به او گفتم: «هر جا می­‌خواهی برو ولی پُست تو را غَره می­‌کند و یک منیّتی در آدم ایجاد می­‌شود، به همین که هستی راضی باش». مادر آخرین دیدارشان را چنین روایت می‌کند: «ساعت ۱:۱۰ دقیقه شب آمدند خانه ما، گفتم: «ساعت چند است؟» گفت: «۱:۱۰ دقیقه نیمه شب!» گفتم:«اینجا چه می­کنی؟» گفت:«آمدم دیدن مادرم» گفتم:«روز کم است شب آمدی؟»، گفت: «روز آمدم مادرم جا خالی داد!» مادر لبخند روی لبش می‌آید و ادامه می‌دهد: «من تعیلات عید امسال را به راهیان نور رفته بودم و به همین علت دید و بازدیدهای معمول عید را انجام نداده بودم. محمود ساعت ۱۱:۳۰ آمد و چون من نبودم گفت مادرم جا خالی داد. بعد گفتم:«شنیدم عازم هستی» گفت:«بله». گفتم: «کجا؟» گفت: «ملک خدا». گفتم: «این ملک خدا کجاست؟» گفت: «هر جا خدا بخواهد». 📚 مصاحبه با مادر ، خبرگزاری فارس @mohameen