به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرتدلبر
🔍 #قسمتهجدهم
😍 اونجا بود که از حرکت خودم و
نگرفتن دفترچه راضیتر شدم ،
با غرور نگاهش کردم و گفتم:
💓 باباجان خیالتون راحت طیبه حواسش
هست که کاری بدون اجازه باباش
انجام نده ...
❤️ رضایت عمیقاً در چشمهای سبز
پدرم هویدا بود.
🔷 اردیبهشت و خرداد سخت درگیر
امتحانات نهایی بودم عمه کلی برایم
وقت گذاشت و همه امتحانات
بهخوبی سپری شد .
⚽️ جامجهانی فوتبال شروعشده بود
من هم پیگیری میکردم و آخر شبها
پای تلویزیون سیاه و سفید چهارده
اینچ مینشستم ، آن شب هم با صدای
کم بازی را دنبال میکردم ،
تا معصومه خانم و بچه ها بیدار
نشوند، پدرم برای کارهای تعاونی
به روستا رفته بود ...
🔊 یکصدایی شبیه غرش آمد ، اولش
احساس کردم سرم گیج رفت بعد
دیدم معصومه خانوم سر جایش پرید
و در کسری از ثانیه تمام خانه شروع به
لرزیدن کرد زلزله بود
🔴 زلزله آمد و به تاراج برد هرآنچه که
باید ، آرزوها و عشقها ، رؤیاها ،
چه آینده هایی که با همین چند
ثانیه تباه شد 😔😭
#ادامه_دارد ...
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
#قسمتهجدهم
✅ میگویند مجنون همراه عده ای دیگر
ظرفی به دست گرفته و به گدایی
مشغول بود. لیلی از آنجا گذشت و از
میان تمام آن آدمها ظرف مجنون را به
زمین زد و شکست.
🔴 دیگران طعنه زدند که دیدی او که
این همه دوستش داشتی با تو چه
کرد؟ از میان این همه آدم فقط ظرف
تو را شکست ...
❤️ مجنون لبخندی زد و گفت: اتفاقا
همین نشان میدهد که از میان همه
فقط به من توجه داشته و این کار را در
شان من ندانسته است. 😊
💓 اگر با من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟
💙 به من آن با وفا را کار باشد
گدایی من او را عار باشد
🧡 همی دانم که با من مهربان است
که یاد او مرا آرام جان است
❤️🩹 خداوند هم این زندگی
را در شان من ندانست.
💚 نخواست که عمرم را در چنین
رابطه ای تلف کنم. حکایت من و او
مثل پدریست که برای کودکش هدیه
ای خریده، اما به جای اینکه همینطور
بی مقدمه آن را به او بدهد،
✅ اول او را با آن آشنا میکند و اشتیاق در
دلش می اندازد، و بعد که خوب تشنه
شد آن را به او میدهد ...
🔴 من شک ندارم که زندگی زیبا و
عاشقانه من از همین الان در
دستهای مهربان خداست.
✅ اما نمیخواهد آن را همینطور بیخود و
بی تلاش آن را به من بدهد.
❤️ اگر قرار نبود چیزی عوض شود این
آتش را در دلم نمی انداخت.
اگر خبری نبود، دستم را نمیگرفت و
بلندم نمیکرد تا افقهای بالاتر را ببینم
🔷 فقط مانده #تلاش آمیخته با توکل من
فقط مانده این که چقدر بتوانم در
مقابلش هنرنمایی کنم. فقط مانده این
که نشان بدهم لیاقت هدیه ای که
برایم تدارک دیده است را دارم ...
فقط مانده این که او لیاقت عزیز بودن
را در من ببیند " چون خوب میدانم
که ... من کان یرید العزه فلله العزه
جمیعا . الیه یصعد الکلم الطیب.
و العمل الصالح یرفعه"
#ادامهدارد
💞تو فقط لیلی باش💞