مطالعه کتاب "فرنگیس" مصادف شد با آخر هفته و تعطیلات من.
خستگی و کارهایی که داشتم، دائما می گفتند: من مهمترم یا فرنگیس؟!
چه وعده هایی که به کارهام دادم تا گذاشتن کتاب فرنگیس رو بخونم.
همه چیز از تندیس یک زن تبر به دست شروع شد.
زنی که در 18 سالگی سرباز متجاوز عراقی را با تبر می کشد و کلّه سرباز همراهش با سنگ می شکند و او را اسیر می کند.
فرنگیس زنی است با 8 سال سابقه جبهه!!
کتابی است سراسر شور، زیبایی، حماسه، حیرت، بغض، پیروزی، حسرت، اشک و گمنامی. و چه زیباست گمنامی.
"فِي الأَرْضِ مَجْهُولُونَ، وَ فِي السَّماءِ مَعْرُوفُونَ".
قهرمانان این کتاب، همه مردم عادی و عامی اند. درست مثل خود فرنگیس که کارگر زاده ای است از روستای گور سفید گیلان غرب در استان کرمانشاه.
"فرنگیس" کتابی است در 12 فصل و 354 صفحه.
کتاب روایتگر مقاومت و مجاهدت روستای گور سفید در جنگ است و روایتگر شهادت مجاهدانی است که در خانه و کاشانه شان با بمب و حمله هوایی عراقی ها و یا در زمین هایشان بوسیله مین های آنان به شهادت رسیدند.
18 نفر از خانواده فرنگیس به شهادت می رسند. و تقریبا همه اعضا خانواده شان جانباز می شوند.
و اما در پایان:
1) خدا پدر و مادر نویسنده یا همان خاطره نگارش را بیامرزد که حق مطلب را با قلمش ادا کرد.
2) "فرنگیس" عاشقانه نیست.
3)نکته بسیار جالب کتاب این است که در قسمت آخر کتاب پس از اتمام داستان، روزگار کنونی تمام کسانی که ذکری از آن ها در داستان شده است گفته می شود.
*** ممنون از کسی که کتاب را به من امانت داد. (ماشالله انقد کتاب ها گرون شده که ترجیح میدم، امانت بگیرم و بخونم)
#فرنگیس
#خط_مقدم
#بهت
#حیرت
#خاطرات_فرنگیس_حیدرپور
#قلم_مهناز_فتاحی
الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ.
#معرفی_کتاب
کتاب های خاطرات رو در وقت آزادم می خونم. اما "دختر شینا" با من کاری کرد که کارم رو تعطیل کردم و نشستم به شینا خواندن.
وقتی کتاب رو می خونی، نه دیگه چیزی می شنوی و نه دیگه چیزی جز سطرهای کتاب می بینی. چه بسیار که صدام کردن و نشنیدم. و چه بسیار که به چیزی جز داستان کتاب فکر نمی کردم. همین اندازه گیرا و جذاب!!!!!
خدا پدر و مادر نویسنده اش رو بیامرزه که کاغذ رو حروم نکرده.
کتاب "دختر شینا" مستندی داستانی است در 19 فصل و از زبان همسر شهید حاج ستار ابراهیمی(فرمانده گردان 155 انصار الحسین) به همراه پنج فرزندش. همان 5+1 خودمان.
داستان کارگر روستایی زاده ای همدانی است که در بحبوحه انقلاب ازدواج می کند و پیمان می بندد که تا آخرین نفس در راه امام بمونه.
دلم نمی یاد هیچ انتقادی به کتاب بنویسم از بس این کتابی فوق العاده است.
خداوند هم شهید حاج ستار رو رحمت کنه و هم همسر صبورش رو. الان هر دو در بهشت در کنار هم هستن.
پ.ن:
1)خواندن این کتاب پیش از ازدواج، واجب و هدیه دادنش مستحبه.
2)برداشت من این بود که انگار بعد از شهادت حاج ستار، دفتر خاطرات همسرش نیز برای همیشه بسته شد. چون کتاب بعد از چیدن سنگ لحد بر روی شهید تمام می شود. همسر شهید هم اندکی بعد از نقل این خاطرات به رحمت ایزدی می شتابن.
#دختر_شینا
#شهید_ستار_ابراهیمی
#قدم_خیر_محمدی
#فداکاری
#حیرت
#زندگی_عاشقانه
#معرفی_کتاب