#یادداشت
#مادر_بزرگ
#خاطرات_خود_نوشت
ما همیشه برای هم آرزوی شادی می کنیم.
چه برای آدم های زنده و چه برای انسان های رفته.
می گیم روحش شاد.
موقع هایی که دلم می گیره و می خوام حالم رو خوب کنم. یاد خونه مادر بزرگم می افتم. دوست داشتن های بی دلیلش و محبت های بی پایانش.
واقعا معنای دوست داشتن رو توی رفتارهای مادر بزرگم فهمیدم.توی بچگیم همیشه ی پسر بچه شر، شلوغ و شیطون بودم. مادر بزرگم نه تنها هیچوقت منو دعوا نمی کرد، بلکه همین جوری که بودم منو دوس داشت. بی دلیل محبت می کرد.
هنوزم که هنوزه، با وجود این که سالیان ساله که به رحمت خدا رفته، از یادش آرامش می گیرم و با مرور خاطرات کودکیم در وقت تنهایی کلی حس و حال خوب پیدا می کنم.
امشب یادم مادر بزرگم افتادم. واقعا دعا می کنم روحش شاد باشه.
یاد همه مادر بزرگا بخیر❤️