eitaa logo
مهندسی فرهنگی .راهبردها .راهکارها
437 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2هزار ویدیو
370 فایل
• أُحِبُّ الصّالحينَ و لَستُ مِنهم || لَعَلَّ اللهُ أن يرزُقني صلاحًا •
مشاهده در ایتا
دانلود
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا به کلیپ طلبه ای که توسط خانم کشف حجاب مورد فحاشی قرار گرفته، از این زاویه نگاه کرده بودی؟😱💔 ‌‌ https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
شاهیست که تو هرچه بپوشی داند بی‌کام و زبان گر بخروشی داند هر کس هوس سخن فروشی داند من بندهٔ آنم که خموشی داند
هو الله لا اله الا هو هر کس با حضرت علامه سید محمد حسین طباطبایی قدس سره می نشست،و زبان خاموش و سکوت مطلق ایشان را می نگریست،می پنداشت که این مرد در مفکره خود هیچ ندارد،ولی چنان مستغرق در انوار الهیه ومشاهدات غیبیهٔ ملکوتیه بودند که مجال تنازل پیدا نمی کردند و عجیب، جامعیت ایشان بود در تحمل آن کوه های اسرار وحفظ ظاهر در مقام کثرت ✍علامه طهرانی قدس سره https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
✍. تجربۀ شخصی من این است که آدم‌ها را گاهی از آنچه «نمی‌گویند» بهتر می‌توان شناخت تا از آنچه «می‌گویند». مثلا اهمیت مولوی تنها در گفته‌های او نیست. وقتی او را با دیگران مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم او دربارۀ برخی مسائل که برای دیگران مهم است، سکوت کرده یا کمتر سخن گفته است. در آثار مولوی سخنی‌ چندان از مناسک و فروع دین نیست؛ برخلاف کسانی که همۀ سعی و عزمشان احیای فرعی از فروع دین است، بدون اهتمام به روح و اصول و آرمان‌های اصلی. این قاعده(شناخت از راه نگفته‌ها) در سیاست و فرهنگ هم جاری است. سیاست‌مداران معمولا حرف بد نمی‌زنند؛ چون به حمایت مردم نیاز دارند. باید دید که دربارۀ کدام «خوب» سکوت کرده‌اند. در سیاست، آنقدر که باید سخنان غایب را دید، به سخنان غرا و زیبا نباید توجه کرد. ممکن است سیاست‌مداری در همۀ عمر حتی یک سخن نادرست نگوید؛ اما سخنان درست برای شناخت او کافی نیست. باید دید غایب‌های بزرگ در سخنان او چیست. نویسنده یا سخنرانی که کلمات قانون یا حقوق بشر یا آزادی در ادبیات او غایب است یا کم‌رنگ، پیدا است که چگونه می‌اندیشد. وجود این کلمات در نوشته‌ها و گفته‌های کسی، لزوما به معنای اعتقاد حقیقی او به قانون یا حقوق بشر نیست؛ اما غیبت آنها نشانه است. امکان ندارد کسی قانون‌مدار و طرفدار قانون باشد و کلمۀ قانون در گوشۀ ذهن او خاک بخورد. و امکان ندارد من به حقوق بشر بیندیشم، اما از آن سخنی نگویم. پس وقتی نمی‌گویم، نشانۀ آن است که به آن نمی‌اندیشم یا به آن اهتمام ندارم. در ادبیات سخنرانان و نویسندگان دهۀ چهل و پنجاه، کم‌بسامدترین کلمات، «قانون» و «دموکراسی» است. دموکراسی غیر از آزادی است. آزادی، محتوا است و هر کسی می‌تواند از آن دم بزند؛ اما دموکراسی فرم و ساختار است و مرحلۀ عملیات اجرایی، که کمتر کسی به آن تن می‌دهد. وقتی کتاب‌های شریعتی و آل احمد را می‌خوانیم، می‌بینیم که آنان به هیچ ساختاری نمی‌اندیشیدند؛ جز شعارهای کلی و مبهم مانند بازگشت به خویشتن یا به سنت اصلاح‌شده. در نقد این گویندگان و نویسندگان، هم می‌توان به کلمات حاضر در سخنانشان نظر کرد و هم به کلمات غایب. گاهی راه دوم، گویاتر و آگاهنده‌تر است. https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a