🍃🌺🍃🌺
یک به یک در آب افکن جمله تر و خشک را
اندر آتش امتحان کن چوب را و عود را
❣غزل #مولانا
💗🍃تفاوت عود و چوب در بویی است که پس از سوختن شان به مشام می رسد .
ما آدمها هم چنینیم. فرق آدمها زمانی است که در تنگنا و سختی قرار می گیرند. وقتی همه چیز بر وفق مراد است، همه خوبند و خوش و آرام. تفاوت وقتی دیده می شود که در تنگنا و سختی بیفتیم. در رنجها و نا مرادی هاست که واقعیت وجودمان برملا می شود.
چوب و عود تا نسوخته اند ظاهر یکسانی دارند؛ در آتش است که بوی هر یک، حقیقت وجودشان را برملا می کند.
@mohandesi_fekr💯
🍃🌺🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
#داستانکهای_پندآموز
معجون آرامش🌺🍃
روزی انوشیروان بر بزرگمهر خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر بستند.
چون روزی چند بر این حال بود، کسانی را فرستاد تا از حالش جویا شوند. آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان.
بدو گفتند: در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم؟!
گفت:معجونی ساخته ام از شش جزء و به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد.
گفتند:
آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید.
گفت: آری
🎯جزء نخست اعتماد بر خدای عزوجل،
🎯دوم آنچه مقدر است پذیرا باشد
🎯سوم شکیبایی برای گرفتار بهترین چیزهاست.
🎯چهارم اگر صبر نکنم چه کنم،پس نفس خویش را به جزع و زاری بیش نیازارم،
🎯پنجم آنکه شاید حالی سخت تر از این رخ دهد.
🎯ششم آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر امید گشایش باشد چون این سخنان به انوشیروان رسید او را آزاد کرد و گرامی داشت.
@mohandesi_fekr💯
🍃🌺🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️کلیپهای #جول_اوستین رو حتما ببینید
💗🍃چگونه ایمان خود را به خدا تقویت کنیم؟
@mohandesi_fekr💯
🍃🌺🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
🌼بسمالله الرحمن الرحیم🌼
🌺ذکر روز چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه
💜اى زنده ، اى پاينده
🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم
💜این ذکر موجب عزت دائمی میشود
الهی که انقد خدا وجودتون رو عزیز کنه
که مایه آرامش دیگران باشید 💗🍃
@mohandesi_fekr💯
🍃🌺🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
🌺🍃امیرالمؤمنین علیه السلام:
🎯غم فردا را امروز به خود راه مده كه غم امروز، براى خود كافى است و چون فردا شود، بدان خواهى پرداخت
ولا تُدخِل عَلَيكَ اليَومَ هَمَّ غَدٍ، يَكفِي اليَومَ هَمُّهُ، وغَداً إذا حَلَّ لَتَشغُلَهُ
عيون الحكم والمواعظ صفحه 42
#حدیث_روز
Join🔜 @mohandesi_fekr
🌿🌻🌿🌻
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
🌻🌿🌻
Join🔜 @mohandesi_fekr
#داستانکهای_پندآموز
زن نمی دانست که چه بکند ؟
خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد
ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!!
زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد ، او در کوهستان زندگی می کرد ، زن از راهب معجونی
خواست تا شاید چاره ای کارش شود !
راهب نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است !.
ببر کوهستان !!
آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت
معجونی می سازم تا شوهرت با تو مهربان شود .... زن با ناامیدی به خانه اش برگشت .
غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید
اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد !.
چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از
غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !.
هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند ....
چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد .
مدتی گذشت ....
طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را
نوازش می کرد و به ملایمت به او غذا می داد ،
هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی ، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و
سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش
می کشید ....!!!!
بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت .... فکر می کنید آن
راهب چه کرد ؟
نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود ..
زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید .راهب با
خونسردی رو به زن کرد و گفت :
آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است ؟تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری !!
✨با #صبر و #حوصله ، #عشق و #محبت توانستی آن حیوان را #رام کنی !!!
💪مهار خشم شوهرت در دستان توست ،
👌پس #محبت و #عشق را به او #ببخش و
با #حوصله و #مدارا
#خشم و #عصبانیت را از او دور ساز.
Join🔜 @mohandesi_fekr
🌿🌻🌿🌻
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🍃رقص پرنده بهشتی آبی(«سوپرب، پرنده بهشتی)
درواقع وقتی پرنده نر بال های خود را باز می کند، دیگر اصلا شبیه به پرنده نیست. این تغییر و تحول چنان کامل و عجیب است که تمام چیزی که پرنده ماده می بیند یک دیسک سیاه با صورتی شبیه به لبخند و به رنگ آبی بسیار درخشان است
#یا_مصور 😍❤️
#شگفتیهای_افرینش
Join🔜 @mohandesi_fekr
🌿🌻🌿🌻
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
از حکیمی پرسيدند:
خشم چيست؟!
او پاسخ زيبايى داد:
✔️خشم مجازاتى است كه ما به خودمان ميدهيم، به خاطر اشتباه يكنفر ديگر...
❣️کنترل خشم به همین سادگی...
#رهایی_از_خشم
تست نهایی خودکنترلی سگهای پلیس😁👆
Join🔜 @mohandesi_fekr
🌿🌻🌿🌻
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
#سبک_زندگی
💢وقتی که در جنگ احد، دندان حضرت محمد (ص) شکست و صورتش مجروح شد، اصحاب ایشان، #ناراحت شدند و عرض کردند:
یا رسول الله!دشمن را #نفرین کنید.
پیامبر فرمودند:
خدايا قوم مرا #هدايت كن زيرا نا آگاه هستند.
یکی از #اصحاب برآشفته شد و به پيامبر گفت :
اى رسول خدا ! حضرت نوح علیه السلام بر قوم خود #نفرين كرد و گفت:
"پروردگارا در روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار"
حالا كه صورتت مجروح و دندانهايت شكسته شده به جاى #نفرين، براى دشمن دعا مى كنید؟
حضرت محمد فرمودند:
من برای #نفرین کردن مبعوث نشده ام بلکه #مبعوث شده ام برای دعوت مردم به سوی حق، و #رحمت برای آنها .
📚بحارالانوار ، ج ۱۸ ، ص ۲۴۵
Join🔜 @mohandesi_fekr
🌿🌻🌿🌻
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشکر از یک انسان ممکن است تمام دنیا را تغییر ندهد، اما میتواند مهربانی را گسترش دهد.
مهربانی را محدود نكنيم 🌹
Join🔜 @mohandesi_fekr
🌿🌻🌿🌻
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
1_1111130.mp3
5.52M
#شيطان_شناسی ۱۸
#استادشجاعی
آنچه میشنوید؛
✍شيطان،فرهنگ لغت مخصوصی، دارد!
🔻آیا شما هم اهل استفاده از این لغات هستید؟
🔻آیا زیاد دچار سوتفاهم و دلخوری میشوید؟
Join🔜 @mohandesi_fekr
🌿🌻🌿🌻
http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
هدایت شده از ❖ زيبا زندگی کن ❖
🍃روزے با پدر مےخواستيم برويم به يڪ مجلس مهم. وقتے آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند! گفتم عبايتان كجاستــ؟! گفتند مادرتان خوابيده بود و عبا را رويشان ڪشیده بودم! به ايشان گفتم : ولے بدون عبارفتن آبروريزے است!! ايشان گفتند: اگر آبروے من در گروے آن عباستــ و برداشتن آن عبا هم به بهاے از خوابــ پريدن مادرتان استــ، نه آن عبا را مےخواهم نه آن آبرو را ...
«استاد فاطمی نیا»
#سبک_زندگی_اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/3363766286C39ae354bec