eitaa logo
محرم
25 دنبال‌کننده
179 عکس
294 ویدیو
6 فایل
مداحی ، استیکر ، روزشمار ، وقایع محرم
مشاهده در ایتا
دانلود
حرکت کاروان اسرای کربلا ظهر روز 11 محرم کاروان اسیران را آماده حرکت کردند. عمربن سعد دستور داده بود قبل از حرکت، خیمه‌های آن‌ها را به آتش بکشند، به این ترتیب خانواده و باقی‌ماندگان عزیزترین خلق خدا با پاهای برهنه به اسارت برده شدند، در همان موقع به لشکر عمربن سعد گفتند: «شما را به خدا، ما را از قتلگاه امام حسین علیه السلام عبور بدهید.»، وقتی چشم زنان به پیکر غرقه به خون حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یاران آن حضرت افتاد، صدای گریه و شیون در صحرای کربلا پیچید.
در کتاب نورالعین فی مشهد الحسین علیه السلام نوشته شده است در روز یازدهم، به‌دستور عمربن سعد، لشکریان او با زور و اجبار زنان را از پیکر امام حسین علیه السلام جدا کردند و آن‌ها را با وجود داشتن بزرگ‌ترین غم، مانند اسیران حرکت دادند، با وجود این، در تاریخ نوشته شده است که حضرت زینب سلام الله علیها که خود صاحب‌عزای این غم بزرگ بودند، در تمام مسیر به همراهان خود تسلی و دلداری می‌دادند. منابع: نفس المهموم مقتل لهوف مقتل الحسین علیه السلام؛ بحرالعلوم مقتل الحسین علیه السلام؛ خوارزمی اعیان الشیعه نورالعین فی مشهد الحسین علیه السلام آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_خداحافظ_ای_برادر_زینب_پویانفر.mp3
8.37M
حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه‌ی خاتم خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب 🎙 🔊 🌺 ✨🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘🔸🔘🔸🔘🔸🔘 💠تفسیر زیارت عاشورا ⬅️قسمت شانزدهم 🔹«السَّلامُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳﺎ ﺛﺎرَ اﻟﻠّﻪِ وَ اﺑْﻦَ ﺛﺎرِهِ وَ اﻟﻮِﺗْﺮَ اﻟﻤَﻮْﺗُﻮر..» یعنی سلام بر تو ای خون خدا و پسر خون خدا و آن کسی که تنها ماندی.. این معنی تحت اللفظی اش می شود.‌ 💠اما اینجا یک بحثی پیش می آید که این خون خدا یعنی چه؟؟ ثار را به دو معنا گفتند:👇👇 1⃣. یک معنا خون است که همان خون خدا و پسر خون خدا معنی آن می شود. یعنی هم امام حسین (ع) و هم حضرت علی (ع) خون خداست. به هر دو ثار الله می گویند. ‼️شاید بعضی ها بگویند چطور ممکن است خون خدا باشند، مگر خدا خون دارد و اینطور مباحثی که مطرح می شود؟ یک حدیثی است به نام قرب فرائض و قرب نوافل. قرب یعنی نزدیکی، نزدیک شدن به خدا توسط فرائض (یعنی واجبات) و نوافل (یعنی مستحبات). ✍خلاصه حدیث: خدای متعال می گوید هیچ بنده ای به چیزی دوست داشتنی تر و محبوب تر از آنچه بر او واجب کردم به من نزدیکی پیدا نکرد. (یعنی هیچ بنده ای به اندازه ی انجام دادن واجبات به من نزدیکی پیدا نکرد، به من نزدیک نشد. یعنی انجام واجبات باعث نزدیک شدن به خدای متعال می شود‌). 🔰و در ادامه خدا می گوید: به درستی که بنده، یک انسان با نافله و اعمال مستحبی به سمت من نزدیک می شود. (چون بعد از واجبات نوافل هستند که ما را به سمت خدا نزدیک می کنند) این نزدیک شدن به وسیله ی مستحبات تا جایی است که من او را دوست می دارم و هنگامی که او را دوست داشتم گوش او می شوم، چشم او می شوم، زبان او می شوم، دست او می شوم. ⚠️اینکه حضرت علی (ع) ید الله بود منظور این است؛ یعنی اعضای جوارحش کارهای خدایی انجام می دهند، به اذن خدا کار انجام می دهند. از این طریق می توانیم بگوییم ثارالله هم یعنی اینکه امام حسین (ع) اینقدر نزدیک به خدا شد با انجام واجبات و انجام نوافل همانطور که گوشش شد اُذن اللّه، دستش شد یداللّه، خونش هم ثاراللّه می شود از این واژه هست. چون تمام وجود امام حسین غرق در خدا شده بود و از این لحاظ خون خدا می گفتند. و الا خداوند متعال خونی ندارد که روی آن بحث بشود. 2⃣. معنی دوم ثاراللّه به معنای خونی است که به ناحق ریخته شده و هنوز آن صاحبان دم طلب خون را نکرده اند، یعنی انتقامش هنوز گرفته نشده. 💢یعنی امام حسین (ع) آن خون به ناحق ریخته ای است که خدای متعال صاحب دم و خونش است. اولیای دم که می گویند یعنی خدای متعال اولیای دم خون امام حسین است و خود خدا انتقام خون امام حسین را از قاتلانش خواهد گرفت. امام زمان (عج) به همین خاطر مأمور است که بیاید انتقام خون ابا عبدالله را از دشمنان و ظالمان بگیرد. 👈اما اینکه امام زمان بیاید از ظالمان انتقال می گیرد، یکی از مصادیق ظالمین که خدای متعال در قرآن بکار می برد بیعت شکنندگان هستند. یعنی کسانی که با خدای متعال با امام زمانشان بیعتی می بندند که من فلان کار را انجام می دهم، فلان کار گناه را ترک می کنم.. و سپس بیعت خودش را می شکند. یکی از مصادیق ظالمین بیعت شکسته گان هستند، آنهایی که بیعت را می شکنند. 🔹 ادامه دارد ... 🎤استاد احسان عبادی 16 🔘🔸🔘🔸🔘🔸🔘 ===================
🔘🔸🔘🔸🔘🔸🔘 💠تفسیر زیارت عاشورا ⬅️قسمت هفدهم 💢کسی مثل امام حسین (ع) یقینا خونبهایش خیلی باید بالا باشد که خدای متعال بخواهد صاحب دم امام حسین باشد. خونبهای امام حسین از لحاظ ظاهری، همانطور مثل بقیه ی مردم قصاص می شوند قاتلش هم شبیه آنهاست و از نظر مالی همان دیه است که برای بقیه هم هست. اما خونبهای باطنی شهادت امام حسین برقراری کامل قسط و عدل است. 👈یعنی عدالت جهانی برقرار بشود که همه ی ظالمان از بین بروند و همه ی جهان در دست مستضعفین و بندگان صالح خدا بیفتد. به همین خاطر کسی هم که بخواهد این خونبها را بگیرد باید حکومت جهانی داشته باشد که خود شخص حضرت مهدی (عج) است. تمام این مباحثی که راجع به ثارالله برای امام حسین گفتیم برای حضرت امیرالمومنین هم صدق می کند چون می گوید «وَ اﺑْﻦَ ﺛﺎرِهِ» پسر خون خدا، پس حضرت امیرالمومنین هم خون خدا می شود. 🔹«وَ اﻟﻮِﺗْﺮَ اﻟﻤَﻮْﺗُﻮر..» هم سه معنی دارد:👇👇 1⃣-به معنی خون است که طلب دمش هنوز انجام نشده است و در حقیقت تأکیدی بر همان ثارالله است. 2⃣-معنی مشهور «وَ اﻟﻮِﺗْﺮَ اﻟﻤَﻮْﺗُﻮر..» فرد است، تنها شدن. معنی دوم را اینطور می گویند تنها شدن امام حسین (ع) تنها شدن حضرت، بعد از شهادت یارانش در کربلا که تنها شد و کسی در اطرافش نبود. 3⃣-به معنای دُردانه است. یعنی مثل امام حسین (ع) در عالم هستی وجود ندارد (دردانه و تک). امام رضا (ع) می فرمایند: همه ی ما کشتی نجات هستیم ولی کشتی امام حسین سریع تر به مقصد می رسد. ⚠️انسان اینها را یاد بگیرد خیلی خوب است، بفهمد این زیارت عاشورای که می خواند معنی آن چیست و چرا این تعابیر بکار برده شده، برای همین شرح ادعیه خیلی خوب است. 🔹فراز بعدی «السَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الاَرْواح الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِك عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهار..» ♨️«السَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الاَرْواح» (و) که بکار برده شده واو عطف می گویند یعنی جدا می کند. «عَلَیْکَ» یعنی سلام بر تو! به امام حسین دارد می گوید «وَ عَلَی الاَرْواح الَّتی» و بر ارواح پاکی که با تو.. این (و) را آورد تا مقام امام حسین را از مقام سایر اصحابش جدا بکند. می خواهد بگوید مقام امام بالاتر از اصحابش هست تفاوت مرتبه را می خواهد بگوید. ☝️اما از آنجا که هر کسی در جبهه ی حق حضور داشته باشد و در جبهه ی امامی باشد و تمام میل و خواسته های خودش را فدای میل و خواسته ی امامش بکند، هر چه امامش بگوید، چشم بگوید یعنی اطاعت پذیری محض از امامش داشته باشد در حقیقت با آن یکی می شود. به همین خاطر در جلوتر می گوید «عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمیعاً» دیگر در ادامه امام حسین را از اصحاب جدا نکرد و خدا با هم آورد. 💠گفتیم زیارت عاشورا حدیث قدسی و از جانب خدا نازل شده. در ادامه خدا هم امام حسین (ع) و هم یارانش را با یک صفت «جَمیعاً» بکار می برد یعنی تمام اصحاب امام حسین اطاعت پذیر محض امام بودند و به همین خاطر در زمره ی خود حضرت قرار گرفتند و تحت ولایت حضرت رفتند. ⚠️منتظر امام زمان (عج) هم در حقیقت باید همین طور باشد و در تمام سکنات و رفتار زندگی خودش همیشه میل امام زمان را بر میل خودش مقدم بداند و آن چیزی که حضرت می خواهند را انجام بدهد نه آن چیزی که دل خودش می خواهد. 🔹 ادامه دارد ... 🎤استاد احسان عبادی 17 🔘🔸🔘🔸🔘🔸🔘 ===================
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقایع روز دوازدهم محرم الحرام چیست؟/ روز دفن شهدای کربلا دوازدهمین روز از ماه محرم الحرام سال 61 هجری قمری روز دفن بدن های مطهر سی است که توسط امام سجاد علیه السلام به یاری جمعی از اهالی بنی اسد صورت گرفت.
روز دوازدهم محرم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است. در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازار ها موکل گردانید که احدی از شیعیان امیر المؤمنین ( علیه السلام ) حرکتی نکند. سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند و در پیش چشم اهل بیت (علیهم السلام ) حرکت دهند و با هم وارد شهر کرده و در کوی و بازار بگردانند.
مردم با دیدن حالت ذریه پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و سر های بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودج های بدون پوشش ، صدا به گریه بلند نمودند .
امام سجاد و حضرت زینب که درود خدا بر ایشان باد، با وجود بار سنگین مصیبت ، با شجاعت تکیه گاه زنان و کودکان افسرده و نالان کاروان بودند. حالا نوبت آنها بود که راه امام حسین ( علیه‌السلام ) را با افشای جنایت های امویان ادامه دهند لذا زینب کبری ، ام کلثوم ، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین (علیهم السلام ) به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند.
در دوازدهمین روز از ماه محرم الحرام سال 61 هجری قمری، کاروان اسرا وارد کوفه شد. تمام مردان این کاروان به جز حضرت سجاد و پسر خردسالشان محمد ( علیهما ‌السلام ) به شهادت رسیده بودند.  
دفن شهدای کربلا و در چنین روزی در محرم الحرام سال 61 هجری قمری بود که قبیله بنی اسد پس از آنکه کربلا از نیروهای امویان خالی شد ، همه اجساد شهدای بزرگوار کربلا را دفن کردند.
دفن بدن‌های شهدای کربلا توسط گروهی از قبیله بنی‌اسد در بعضی از روایت‌ها این طور نوشته که بدن‌های مطهر امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت که در صحرای کربلا رها شده بود، در روز دوازدهم یا شب سیزدهم محرم توسط گروهی از قبیله بنی‌اسد به خاک سپرده شد، در عین حال برخی از روایت‌ها بر این تأکید دارند که وقتی آن گروه بنی‌اسد به کربلا رسیدند، قبرهای آماده‌ای را مشاهده کردند و دانستند که باید شهدا را در همان محل دفن کنند.
درمجموع روایت‌هایی که اشاره دفن شهدای کربلا را دارند، عموماً بر این مطلب اتفاق‌نظر دارند که اولین گروهی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت، وارد کربلا شدند گروهی از زنان بنی‌اسد بودند. این زنان که همراه همسران و خانواده خود در نزدیکی کربلا ساکن بودند، برای آوردن آب از رود فرات به‌سمت کربلا حرکت کردند که با بدن‌های بدون سر امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در صحرای کربلا مواجه شدند و فوراً با شیون و ناله به قبیله برگشته ماجرا را به مردان خود خبر دادند. ▪️▪️▪️
صبح روز دوازدهم محرم بود که کاروان اسرا وارد کوفه شد . کوفه، شهر بهترین و برجسته ترین یاران حسین و اینک شهری که داغ اتهام سنگین پیمان شکنی بر پیشانی دارد، آماده ورود کاروانی است که از کربلای حماسه و سوک آمده است. این شهر چهل روز پیش، شاهد شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه بوده است، چهل روز پیش در هشتم و نهم ذی الحجه، دو شهید، بی سر، در مقابل نگاه مبهوت مردم وارونه بر دار آویزان شدند و مردم نامه نگار دیروز، نه روز پیش از این دروازه گروه گروه به کربلا آمدند تا در مقابل سپاه اندک اباعبدالله صف آرایی کنند. این شهر برای زینب کبری ناشناخته نیست. پیش از این حدود 3 سال -سال 37 تا 40 هجری- در این شهر زیسته است و پس از شهادت پدر بزرگوارش به مدینه آمده است. پیمان شکنی کوفه در کوله بار تجربه های دختر علی اندوخته شده است.
هر چند عذر و نیرنگ برای همیشه، همسایه نام کوفه شد اما کوفه با شام تفاوت فرهنگی فاحشی داشت، در این شهر خطبه های علی(ع) و سخنان امام مجتبی(ع) طنین انداخته بود. این شهر تا حدی «دل» با حسین داشت و همان گونه که فرزدق گفته بود شمشیر بر حسین(ع) داشتند و دل با او! بر اساس همین ویژگی است که سرعت تحول و تغییر موضع گیری در این شهر شدید است و اندکی بعد گریه و ناله و پشیمانی، قصه جاری شهر خواهد شد. کاروان اسیران را صبح زود به داخل شهر کوفه آوردند. عمر سعد پیش تر وارد کوفه شده بود. شهر از همه سو در محاصره و مراقبت شدید نگهبانان و ماموران بود. مردم از هم می پرسیدند: شما از اسیران کدام سرزمین و قبیله اید؟ و پاسخ می شنیدند: ما اسیران آل محمد هستیم.
عبیدالله دستور داده بود اسرا و سرها را در میان بازارها و میدان ها بچرخانند. در این حالت سرها لابه لای مجاوه ها تقسیم شده بود. این منظره را به قصر ارعاب و وحشت مردم فراهم کرده بودند. شهر به دو گروه تقسیم شده بود، گروهی می گریستند و گروهی می خندیدند و شادی می کردند. شاید گروهی دیگر نیز با بهت و حیرت و ناباوری صحنه را نگاه می کردند. سهل بن حبیب شهرزوری گوید: «من در آن سال از مکه برمی گشتم، وقتی وارد کوفه شدم، شهر آشفته و دگرگون بود. بازارها و دکان ها تعطیل بود. مردم گروه گروه جمع شده بودند. برخی می خندیدند و به هم تبریک و شادباش می گفتند و گروهی دیگر اشک ریزان به هم تعزیت و تسلیت می گفتند. من در شگفت از این وضعیت، از پیرمردی که آنجا بود، پرسیدم: چه شده است؟ پیرمرد که کم کم به من اعتماد کرده بود دستم را گرفت و کناری کشید و آهسته گفت: آقای من ما عید نداریم. سبب گرد آمدن مردم، آن است که دو لشکر رویاروی شدند. یکی پیروز شد و دیگری مغلوب. لشکر ابن زیاد پیروز شد و لشکر حسین بن علی شکست خورده است. خداکند سر حسین بن علی را نزد ما نیاورند. آنگاه اشک ریزان ابیاتی را خواند.
هنوز پیرمرد می گریست که صدای طبل و بوق برخاست. پرچم ها افراشته و سپاه عمرسعد وارد شهر کوفه شد.» در مسیر حرکت کاروان تا دارالاماره مردم ایستاده بودند. شهر آب و جارو شده بود. سمت حرکت، عبور از میدان ها و خیابان های اصلی تا دارالاماره بود. دیوارهای دارالاماره را گچ کاری کرده بودند. عبور از انبوه نگاه ها، درد و رنج دیگری بود که اهل بیت تحمل می کردند. دراین هنگام ام کلثوم -خواهر حضرت زینب- فریاد زد: ای مردم کوفه آیا شرم نمی کنید از خدا و رسولش که به حرم پیامبر نگاه می کنید؟ در این هنگام مردم نان و خرما و گردو می آوردند تا بین اسیران تقسیم کنند. ام کلثوم و حضرت زینب آنها را از دست بچه ها می گرفتند و دور می انداختند. ام کلثوم با صدایی گریه آلود می گفت: ای اهل کوفه، صدقه بر ما حرام است... و مردم با شنیدن این سخن می گریستند. آنگاه می گفت: مردان شما عزیزان ما را می کشند و زنانشان بر ما گریه می کنند!
امام سجاد(ع) که در تب می سوخت و به زنجیر بسته بود، وقتی گریه های مردم را دید فرمود: اگر این جماعت بر ما می گریند، پس چه کسانی ما را کشته اند؟ در حاشیه کاروان اسیران، سربازان مسلح بازگشته از کربلا نیز حرکت می کردند تا نشان دهند ما بودیم که این پیروزی را رقم زدیم. این شیوه حرکت برای مهار کردن حرکات احتمالی و نیز ترساندن و رعب مردم نیز بود. بعید است مردم کوفه در روزهای قبل از ماجراهای کربلا کاملا بی خبر مانده باشند. رفت و آمدها میان کوفه و کربلا کم نبود و خبرها در جامعه ای مثل کوفه، سریع دهان به دهان می گشت و به گوش همگان می رسید. اما این شهر بزرگ مسافرانی نیز داشت که از هر سو می آمدند و نسبت به حادثه، کنجکاوانه پرسش می کردند. هر چه بود، همگان پس از کسب خبر - به ویژه آنکه درمی یافتند اسیران از خانواده پیامبرند- متاثر و گریان می شدند.
خطبه حضرت زینب(س)  خطبه پرهیمنه و شگفت حضرت زینب در کوفه در موقعیتی ایراد شد که: 1. داغ دار و کصیبت زده بود، هنوز با کربلایی که خود به چشم دیده بود چند روزی فاصله نداشت. 2. در محاصره سنگین نظامی دشمن بود. هزاران سرباز مسلح که از فاجعه و جنایت کربلا بازگشته بودند، گرداگرد او و دیگر اسیران بودند. 3. مردم ازدحام کرده بودند و کوفه آمیزه ای از خنده و گریه بود. 4. پیش روی زنیب سرهای شهیدان بود، سر عزیزترین انسان ها بر نیزه ها نشسته بود و در چرخش و گردش مداوم، چشم در چشم زینب داشتند. 5. کاخ عبیدالله منتظر ورود اسیران بود. آبنده نامعلوم، عبیدالله گستاخ و مغرور و سنگ دل و اسیران نگران، خطبه خوانی در این هنگامه سخت، بر میزان خطر و خشم عبیدالله می افزاید. 6. خطبه در فضای باز بود و جمعیت بسیار و همهمه ها و فریادها و سر و صدای اسب ها و ابزارهای جنگی و حرکت ها، مانع شنیدن می شد.