سال ۶۱ هجری قمری:
شصت و یکمین سال بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص) بر اساس سالشمار هجری قمری. روز اول این سال (۱ محرم) دوشنبه و مصادف با ۱۲ مهر سال ۵۹ شمسی و ۴ اکتبر ۶۸۰ میلادی، و آخرین روز این سال پنجشنبه ۲۹ ذیالحجه مصادف با ۳۱ شهریور ۶۰ شمسی و ۲۳ سپتامبر ۶۸۱ میلادی بوده است.
امامت
امام حسین(ع)
(دوره امامت: ۱۰ سال (از ۵۰ تا ابتدای ۶۱ق.)
امام سجاد(ع)
(دوره امامت: ۳۴ سال از ۶۱ تا ۹۵ق)
وقایع مهم
ورود امام حسین (ع) و کاروان او به کربلا
وقوع جنگ بین امام حسین (ع) و یارانش با سپاه کوفه
شهادت امام حسین(ع)
و آغاز امامت امام سجاد(ع)
ورود کاروان اسیران کربلا به شام
بازگشت کاروان اسیران واقعه کربلا به کربلا در اربعین
حرکت امام حسین به سوی عراق
امام حسین (علیهالسّلام)، پس از خارج شدن از مدینه، در سوم شعبان سال شصت هجری، وارد شهر مکه شدند و تا هشتم ذیحجّه؛ یعنی حدود چهار ماه و پنج روز را در مکّه توقّف کردند.
پس از دریافت نامه مسلم بن عقیل از کوفه ـ که حاکی از آمادگی کوفیان برای حمایت از ایشان در برابر حکومت یزید بود، ـ و نیز احساس خطر جدّی از ناحیه کارگزاران نظام حاکم، مراسم حج را ناتمام گذاشته و در هشتم ذیحجّه، مکّه را به قصد کوفه، ترک کرد
کوفه در زمان صدر اسلام، از ویژگیهایی برخوردار بود که با عنایت به آن ویژگیها، میتوانست مناسبترین نقطه برای تحقّق اهداف امام حسین (علیهالسّلام) باشد. به طوریکه بسیاری از این ویژگیها را که امام (علیهالسّلام) را وادار به انتخاب کوفه و رفتن به سوی عراق نمود میتوان در میان تصریحات امام (علیهالسّلام) در خلال احتجاجات و گفتگوهای ایشان با افراد مختلف دریافت. مهمترین ویژگیهایی را که میتوان برای کوفه آن روز برشمرد؛ عبارتند از:
کوفه، در گذشته، به لحاظ جغرافیایی در مرکز جهان اسلام قرار داشت و بهترین مکان برای اداره قلمرو وسیع مسلمانان، که از شمال آفریقا تا شرقیترین نقاط ایران قدیم، گسترده شده بود به شمار میآمد. کوفه برای امام حسین (علیهالسّلام) نیز از نظر جغرافیایی مناسبترین مکان جهت اقدام بر ضدّ حکومت یزید بود.
شهر کوفه، در سال هفده هجری، به فرمان عمر، خلیفه دوم، و به دست سعد بن ابیوقّاص، به منظور تشکیل یک پادگان بزرگ نظامیجهت ساماندهی نیروهای نظامیبرای گسترش هر چه بیشتر فتوحات اسلامی، شکل گرفت.
این شهر به خاطر مرکزیتی که در آن زمان نسبت به کشورهای ایران و حجاز و شام و روم شرقی داشت، بیشترین نیروها را در خود و حوالیاش متمرکز کرده بود. مرکزیت نظامیکوفه و حضور بسیاری از بزرگان و اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این شهر موجب شده بود که این شهر از لحاظ سیاسی نیز حائض اهمیت بسیار گردد، به گونهای کهاندک زمانی به طول نینجامیده بود که کوفه مرکز حکومت آن منطقه گردید؛ باج و خراجها به آنجا میآمد و کوفه مرکز عزل و نصبها و دخل و خرجهای منطقه به حساب میآمد.
این ویژگیها به همراه موقعیت اقتصادی مناسب و وجود نیروهای کارآزموده در این شهر، موجب شد که در دوران زمامداری امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام)، مقرّ خلافت از مدینه به کوفه منتقل شود. این کار به حضرت (علیهالسّلام) این امکان را میداد که در مواقع لزوم، به خصوص هنگام نیاز به اعزام نیرو برای جنگ با معاویه، وارد عمل شود.
کوفه مهد تشیع و یکی از اقامتگاههای علویان بود. شیعیان حقیقی و پیروان واقعی اهل بیت (علیهالسّلام) در کوفه بسیار بودند. این افراد که در میان آنان تنی چند از اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز به چشم میخوردند، بارها اخلاص و ارادت خود را نسبت به اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اظهار نموده بودند و در جنگهایی چون جمل و صفین امام علی (علیهالسّلام) را همراهی کرده بودند. پس از خارج شدن خلافت از دست اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز، آنان همواره مشکلی جدی بر سر راه اهداف و امیال دولتمردان اموی و خاری بزرگ در چشمان آنان بودند. پس از مرگ معاویه، شیعیان به سرعت دست به کار شدند و مخالفت با حکومت اُمَوی را با شدت و حدتی مضاعف آغاز نمودند؛ و هنگامیکه مردم را به همراهی با خود، جهت براندازی حکومت فرا خواندند، مردم کوفه نیز، از این امر به سرعت استقبال کردند. شیعیان کوفه با بهرهگیری از سیاستهای صلحجویانه نعمان بن بشیر ـحاکم اموی کوفه ـ، فضای عمومیکوفه را، به سرعت در جهت نهضت حسینی آماده کردند، به گونهای که حتّی جمعی از سران هوادار حکومت بنیامیه نیز ـ مانند عمرو بن حَجّاج و شَبَث بن رِبْعی که موقعیّت خود را در خطر میدیدند ـ، تحت تاثیر فضای عمومیشهر، به ظاهر به صف حامیان قیام پیوستند و برای امام حسین (علیهالسّلام) نامه نوشتند
کوفه پس از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و امام حسن (علیهالسّلام) اصلیترین پایگاه مخالفت با حکومت اموی بود. این شهر تنها شهری بود که نسبت به امویان و بخصوص معاویه، بیش از شهرهای دیگر بغض و کینه در دل داشتند و در صدد بودند تا به هر وسیله که میتوانند انتقام خود را از این شجره خبیثه بگیرند؛ این بدان جهت بود که کوفه در زمان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و سالها قبل از آن، مرکز حکومت آن منطقه بود، باج و خراجها به آنجا میآمد، و کوفه، مرکز عزل و نصبها و دخل و خرجهای منطقه به حساب میآمد. نقش تعیین کننده کوفیان در فتوحات اسلامی و درگیری آنها با حکومت ستمگر شام، به ویژه در دوران حکومت امام علی (علیهالسّلام)، ایجاب میکرد، تا طبعاً، رضایت ندهند که شام، مرکز خلافت و تصمیمگیری در جهان اسلام باشد.
اما این مرکزیت پس از شهادت امام علی (علیهالسّلام) به واسطه سستی و بیبصیرتی کوفیان، به دمشق و شام انتقال یافته بود، از اینرو مردم کوفه همواره حسرت گذشته را خورده، پیوسته کینه حکام شام را در دل گرفته و در صدد انتقام از آنان بودند، به گونهای که در طول حکومت بنیامیه، کوفه، همواره کانون مبارزه و مخالفت با حکومت اُمَوی شام بود و در این راه، بیشترین کشته، زندانی و تبعیدی را تقدیم نمود.
معاویه نیز، این حقیقت را به خوبی، دریافته بود از اینرو در وصیّت خود به فرزندش یزید، گفته بود: «در باره عراقیها، به هوش باش که هرگز، تو را دوست نمیدارند و خیرخواه تو نیستند، امّا تا جایی که ممکن است و در توان توست، با آنها مدارا کن و اگر هر روزه، خواهان برکنار کردن کارگزاری هستند، این کار را انجام بده، که برکنار کردن یک کارگزار، آسانتر و سبُکتر از این است که صد هزار شمشیر بر ضدّ تو بکِشند.»
معاویه نیز، به جای مرهم نهادن بر زخم مردم، بر حقد و کینههای عراقیها نسبت به امویان بیش از پیش، دامن میزد؛ او هر روز به نوعی مردم کوفه را تحت فشار و آزار بیشتری قرار میداد و با نصب حاکمان بیرحم و خونخوار و سنگدلی؛ چون مغیرة بن شعبه و زیاد بن ابیه، قساوت و بیرحمیو ظلم و ستم را در آنجا شایع کرده و به انحاء مختلف مردم این مناطق را در تنگناهای زندگی و محرومیتهای اقتصادی قرار میداد. او عرصه را بر مردم عراق به شدت تنگ ساخته بود، تا اینکه با مرگ معاویه، عراق در آستانه انفجار علیه حکام اموی قرار گرفته بود. امام (علیهالسّلام) با اطلاع از این وضع روحی و آمادگی مردم شهر کوفه، کوشید تا از این آمادگی به نفع اسلام بهره گیرد