eitaa logo
هیئت محبین اهل بیت علیهم‌السلام
5.7هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
108 فایل
هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام قم بامسئولیت: حجت الاسلام حاج احمد پناهیان شماره کارت نذورات ۶۱۰۴۳۳۷۸۱۱۴۲۹۲۷۱ سایت www.mohebbin.net جهادی @rebbiyyoon خواهران @mohebbin_etrat نوجوانان @mohebbin_nojavan مقتل الشهدا @fatemiyyeh_ir ادمین @mohebbin .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨انتشار برای اولین بار به مناسبت روز قم✨ بحران آب در مرکز ایران، به ویژه در شهر مقدس قم، به یک تهدید جدی تبدیل شده بـود. دشت‌ها خشک و آب‌های زیرزمینی، شور شده بودند. تنها راه حل ، یک پروژه افسانه‌ای بود : انتقال آب از سرشاخه‌های دز در ارتفاعات زاگرس ، به قم. پروژه‌ای که نیازمند حفر ده‌ها کیلومتر تونل طویل در دل رشته کوه‌های صعب‌العبور بود. پروژه «قمرود»، سال‌ها روی کاغذ مانده بود. هیچ پیمانکاری ، جرأت ورود به آن را نداشت. سختی مسیر، پیچیدگی‌های زمین‌شناسی و هزینه‌های نجومـی، آن را بـه یک رویای دست‌نیافتنی بدل کرده بـود. اینجا بود که بار دیگر، تفکر جهادی امیرعلی حاجی زاده و همت مهندسان قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص)، به میدان آمد. آنها، با همان دستگاه‌های MBT که حالا دیگر به خوبی بـر آن مسلط شده بودند، به قلب زاگرس زدند. کار، طاقت فرسا بود. گاهی به صخره‌های سخت و غیرمنتظره می‌رسیدند، گاهی با سفره‌های آب زیرزمینی مواجه می‌شدند. گاهی بـه گاز در اعماق زمین می‌خوردند و شهید هم می‌دادنـد و امـا تیم، با روحیه‌ای کـه در کوران دفاع مقدس آبدیده شده بود، دست از کار نکشید و دلسرد نشدند. گاهی ساعت‌ها در دل کوه‌های سر بــه فلک کشیده پرسنل مجبور بودند با ماسک کار کنند. چون گاز متان در تونل بود. فقط لحظه‌ای خودت را بگذار جای اون بچه‌ها. در یک تونل بــه طول ۹ کیلومتر از یک دهانه باید وارد شوی و خودت را به سینه کار بچسبانی و راهبری دستگاه (MBT) عظیم را به عهده بگیری با ماسک و وسایل جانبی و همچنین کمبود نور و کمبود اکسیژن و... خودش یک خیبر و والفجر۸ شده بود، که بچه‌ها مجبور بودند با ماسک و در زیر بمباران شیمیایی با دشمن بجنگند! جبهه‌ای که هیچوقت و هیچکسی نمی‌تواند درک کند و بفهمد به بچه‌ها چه گذشت که ۶۳ کیلومتر در ۴ قطعه ۹ کیلومتری حفاری تونل به چه قیمتی انجام شد. هر وقت خستگی و سختی کار به بچه‌ها فشار می‌آورد و حسابی بی‌حال و ناتوان می‌شدند در اثر کمبود آب و هوا و گرسنگی، با هم روضه قمر بنی هاشم، حضرت اباالفضل (ع) و سقایی روز عاشورای ابوالفضل (ع) را زیر لب زمزمه می‌کردند. اشک بچه‌ها که همچون مروارید بر روی گونه‌های خاکی و گل آلوده‌شان روان میشد، آنجا بود که تجلی ایمان و معجره دست به دست هم می‌داد و بچه‌ها در دل کوه‌های به پیش می‌رفتند. سردار حاجی زاده، بارها با لباس خاکی و کلاه ایمنی، به اعماق همان تونل‌ها می‌رفت. کنار کارگران می‌نشست. با مهندسان جوان چایی می‌نوشید و با تزریق روحیه، گره‌های کور پروژه را باز می‌کرد. امیر حاجی زاده، در یکی از همان بازدیدها، به مهندس جوانی که از سختی کار گله می‌کرد، گفته بود: «پسرجان! فکر نکن داری سنگ و خاک جا به جا میکنی. تو داری تشنگی را از لبان یک شهر پاک میکنی. هر متری که این غول آهنی پیش می‌رود، یک قدم به سیراب کردن زائران حرم حضرت معصومه (س) نزدیک‌تر می‌شویم. این فقط یک پروژه عمرانی نیست. این یک «سقایی مدرن» است. اجر این کار را دست کم نگیر» و سرانجام، آن روز باشکوه فرا رسید. آب زلال زاگرس، پس از طی مسیری چند ده کیلومتری از تونل، در دشت تشنه قم جاری شد. آن روز، بسیاری از کشاورزان، بر آن آب، بوسه شکر زدند و اشک ریختند. این، اشک شوقی بود که از دل همت جهادی مردانی روییده بود که ثابت کردند برای خدمت به مردم، هیچ صخره‌ای، سخت و هیچ فاصله‌ای، دور نیست. او، با این اقدامات، تنها تونل و سد نساخت. او «نسلی از مهندسان جسور و کاردان» را تربیت کرد. نسلی که یاد گرفتند بن‌بست، یک کلمه بی‌معناست. نسلی که امروز، در گوشه و کنار این کشور، از عسلویه تا ماکو، در حال رقم زدن شگفتی‌های بزرگ مهندسی هستند. این، میراث دیگر «امیر مقاومت» بود؛ میراثی از جنس آبادانی و حیات... 🌹 @sh_mahdilotfi 🌹