فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عاشقانه_الهی😍
چرا این ادم خوبا هی میرن استغفار میکنن🍂
#استاد_پناهیان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
#آقاۍمن:))🍃
+ببخشید شُما؟
-همون کہ همیشہ فَقَط إِدعا میکنہ!
+بِبَخشید شُما؟
-هَمون کہ آبِرو از امامِزَمانش بُرده!
+ببخشید شُما؟
-هَمون کہ لَحظہای واسہ خُدا کار نکرد!
ڪاشرویهتابلوهممینوشتن
پایانانتظار…🌱
_دوکیلومتر
صاحبِ عالم و آدم
چقدر تنهایے ...💔
#أینصاحبنا؟
[یــاٰصــاٰحِــبْ اَلْــزَمــانْـ]
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌷🕊💐🌹💐🕊🌷
🌹 #پیامکی_از_بهشت 🌹
اي دانش آموزان و دانشجويان و برادران، همگام با علم به قوانين اسلام مرحله عمل را نيز تقويت نماييد البته عمل با اخلاص، نه عمل با ريا و كبر و عُجب و غيره و طبق حديث از رسول اكرم(ص) :
همه مردم در هلاكتند جزء علما و تمام علماء در هلاكتند جزء عمل كنندگان به علم و عمل كنندگان به عمل . عمل كنندگان به علم نيز همه هلاك هستند جزء اخلاص دارندگان و اخلاص دارندگان نيز تحت خطري عظيم از جانب شيطانند .
پس سعي كنيد تقوي را در همه كارها پيشه كنيد ، سعي كنيد در تمامي كارها مانند خور و خواب و نشست و برخاست هميشه با ياد و نام خدا باشيد زيرا جز به ذكر خدا دلها آرامش پيدا نمي كند .
🕊 #شهید_والامقام 🕊
🌹 #مصطفی_توبئیها🌹
✋ #سلام_به_دوستان_شهداء ✋
🌺 #روزتان_شهدایی 🌺
یاد و خاطره #شهدا ، خصوصاً #شهدای_دانشجو گرامی باد .
💫🍃💫🍃💫🍃💫🍃💫🍃💫
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اهمیت پدافند هستهای از نگاه شهید فخریزاده
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🎨 لوح
💠 امام خمینی (ره):
این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. ما از مرگ نمی ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید.
#دانشمند_شهید_محسن_فخری_زاده
🔅 طراح | khademgraph
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
★صدای اذان،مرابه آستان نیازمیبرد★
★تن،به باران رحمت میدهم★
★باوضوی عشق،برسجاده ی وصل،سجده خواهم کرد،برمداررحمت حق★
★این لحظه،چقدرزیباست★
★نمازاول وقت
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
4_5904411581852156763.mp3
4M
اگر دیرامدم مجروح بودم......
درباغ شهادت رانبندید....
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آرزوی جالب پیرزن همسایه حاج قاسم
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
★در بـاغ #شــهادت را نبندیـــد
🌷به ما جاماندگان زان سونخندید
★رفــیقانم دعــا کردند و #رفتــند
🌷مــرا زخمی💔رها کردندو رفتند
★ #شــهادت نــردبان آســمان بـود
🌷شهـادت آسمان🌠 را نردبان بود
★چــرا بــرداشتند نردبان را⁉️
🌷چــرا #بستنـــد آســمان را ؟!😔
#جامانده_ایم
#شهدا_گاهی_نگاهی
#التماس دعا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
Hossein Taheri - Donya Shode Amadeye Jang Jahani [Musicbazi].mp3
3.26M
◾️#انتقام_سخت🌱♥️
●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤㅤ↻
تا روح خدا در دل این خاک دمیده؛ دشمن به خودش یک شب آرام ندیده👊🏽✌️🏼
#حاج_حسین_طاهری🎙
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#رمان #دمشق_شهر_عشق #پارت_سی_و_یکم 💠 به نیمرخ صورتش نگاه میکردم که هر لحظه سرختر میشد و دیگر کم
#رمان
#دمشق_شهر_عشق
#پارت_سی_و_دوم
💠 باور نمیکردم ابوالفضل مرا دوباره به این جوان #سُنی سوری سپرده باشد و او نمیخواست رازی که برادرم به دلش سپرده، برملا کند که به زحمت زمزمه کرد :«خودشون میدونن...»
و همین چند کلمه، زخمهای قفسه سینه و گردنش را آتش زد که چشمانش را از درد در هم کشید، لحظهای صبرکرد تا نفسش برگردد و دوباره منت حرف دلم را کشید :«شما راضی هستید؟»
💠 نمیدانست عطر شببوهای حیاط و #آرامش آن خانه رؤیای شیرین من است که به اشتیاق پاسخم نگاهش میتپید و من همه احساسم را با پرسشی پنهان کردم :«زحمتتون نمیشه؟»
برای اولین بار حس کردم با چشمانش به رویم خندید و او هم میخواست این خنده را پنهان کند که نگاهش مقابل پایم زانو زد و لحنش غرق #محبت شد :«رحمته خواهرم!»
💠 در قلبمان غوغایی شده و دیگر میترسیدیم حرفی بزنیم مبادا آهنگ احساسمان شنیده شود که تا آمدن ابوالفضل هر دو در سکوتی ساده سر به زیر انداختیم.
ابوالفضل که آمد، از اتاق بیرونش کشیدم و التماسش کردم :«چرا میخوای من برگردم اونجا؟» دلشورهاش را به شیرینی لبخندی سپرد و دیگر حال شیطنت هم برایش نمانده بود که با آرامشی ساختگی پاسخ داد :«اونجا فعلاً برات امنتره!»
💠 و خواستم دوباره اصرار کنم که هر دو دستم را گرفت و حرف آخرش را زد :«چیزی نپرس عزیزم، به وقتش همه چی رو برات میگم.» و دیگر اجازه نداد حرفی بزنم، لباس مصطفی را تنش کرد و از بیمارستان خارج شدیم.
تا رسیدن به #داریا سه بار اتومبیلش را با همکارانش عوض کرد، کل غوطه غربی #دمشق را دور زد و مسیر ۲۰ دقیقهای دمشق تا داریا را یک ساعت طول داد تا مطمئن شود کسی دنبالمان نیاید و در حیاط خانه اجازه داد از ماشین پیاده شوم.
💠 حال مادرش از دیدن وضعیت مصطفی به هم خورد و ساعتی کشید تا به کمک خوشزبانیهای ابوالفضل که به لهجه خودشان صحبت میکرد، آرامَش کنیم.
صورت مصطفی به سفیدی ماه میزد، از شدت ضعف و درد، پیشانیاش خیس عرق شده بود و نمیتوانست سر پا بایستد که تکیه به دیوار چشمانش را بست.
💠 کنار اتاقش برایش بستری آماده کردیم، داروهایش را ابوالفضل از داروخانه بیمارستان خریده و هنوز کاری مانده بود و نمیخواست من دخالت کنم که رو به مادرش خبر داد :«من خودم برای تعویض پانسمانش میام مادر!» و بلافاصله آماده رفتن شد.
همراهش از اتاق خارج شدم، پشت در حیاط دوباره دستم را گرفت که انگار دلش نمیآمد دیگر رهایم کند. با نگاه #نگرانش صورتم را در آغوش چشمانش کشید و با بیقراری تمنا کرد :«زینب جان! خیلی مواظب خودت باش، من مرتب میام بهت سر میزنم!»
💠 دلم میخواست دلیل اینهمه دلهره را برایم بگوید و او نه فقط نگران جانم که دلواپس احساسم بود و بیپرده حساب دلم را تسویه کرد :«خیلی اینجا نمیمونی، انشاءالله این دوره مأموریتم که تموم شد با خودم میبرمت #تهران!» و ظاهراً همین توصیه را با لحنی جدیتر به مصطفی هم کرده بود که روی #نجابتش پردهای از سردی کشید و دیگر نگاهم نکرد.
کمتر از اتاقش خارج میشد مبادا چشمانم را ببیند و حتی پس از بهبودی و رفتن به مغازه، دیگر برایم پارچهای نیاورد تا تمام روزنههای #احساسش را به روی دلم ببندد.
💠 اگر گاهی با هم روبرو میشدیم، از حرارت دیدارم صورتش مثل گل سرخ میشد، به سختی سلام میکرد و آشکارا از معرکه #عشقش میگریخت.
ابوالفضل هرازگاهی به داریا سر میزد و هر بار با وعده اتمام مأموریت و برگشتم به تهران، تار و پود دلم را میلرزاند و چشمان مصطفی را در هم میشکست و هیچکدام خبر نداشتیم این قائله به این زودیها تمام نمیشود که گره #فتنه سوریه هر روز کورتر میشد.
💠 کشتار مردم #حمص و قتل عام خانوادگی روستاهای اطراف، عادت روزانه #ارتش_آزاد شده بود تا ۶ ماه بعد که شبکه #سعودی العربیه اعلام کرد عملیات آتشفشان دمشق با هدف فتح پایتخت توسط ارتش آزاد بهزودی آغاز خواهد شد.
در فاصله ۱۰ کیلومتری دمشق، در گرمای اواخر تیرماه تنم از ترس حمله #تروریستهای ارتش آزاد میلرزید، چند روزی میشد از ابوالفضل بیخبر بودم که شب تا صبح پَرپَر زدم و همین بیقراریام یخ رفتار مصطفی را آب کرده بود که دور اتاق میچرخید و با هر کسی تماس میگرفت بلکه خبری از #دمشق بگیرد تا ساعتی بعد که خبر انفجار ساختمان امنیت ملی #سوریه کار دلم را تمام کرد.
💠 وزیر دفاع و تعدادی از مقامات سوریه کشته شدند و هنوز شوک این خبر تمام نشده، رفقای مصطفی خبر دادند نیروهای ارتش آزاد به #زینبیه رسیده و میدانستم برادرم از #مدافعان_حرم است که دیگر پیراهن صبوریام پاره شد و مقابل چشمان مصطفی و مادرش مظلومانه به گریه افتادم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#رمان #دمشق_شهر_عشق #پارت_سی_و_دوم 💠 باور نمیکردم ابوالفضل مرا دوباره به این جوان #سُنی سوری سپرده
#رمان
#دمشق_شهر_عشق
#پارت_سی_و_سوم
💠 طاقت از دست دادن برادرم را نداشتم که با #اشکهایم به مصطفی التماس میکردم :«تورو خدا پیداش کنید!»
بیقراریهایم #صبرش را تمام کرده و تماسهایش به جایی نمیرسید که به سمت در رفت و من دنبالش دویدم :«کجا میرید؟»
💠 دستش به طرف دستگیره رفت و با لحنی گرفته حال خرابش را نشانم داد :«اینجا موندنم فایده نداره.» #مادرش مات رفتنش مانده و من دو بار قامت غرق خونش را دیده بودم و دیگر نمیخواستم پیکر پَرپَرش را ببینم که قلبم به تپش افتاد.
دل مادرش بزرگتر از آن بود که مانع رفتنش شود، اشکش را با چند بار پلک زدن مهار کرد و دل کوچک من بال بال میزد :«اگه رسیدن اینجا ما چیکار کنیم؟»
💠 از صدایم تنهایی میبارید و خبر #زینبیه رگ غیرتش را بریده بود که از من هم دل برید :«من #سُنیام، اما یه عمر همسایه سیده زینب بودم، نمیتونم اینجا بشینم تا #حرم بیفته دست اون کافرا!»
در را گشود و دلش پیش اشکهایم جا مانده بود که دوباره به سمتم چرخید و نشد حرف دلش را بزند. نگاهش از کنار صورتم تا چشمان صبور مادرش رفت و با همان نگاه نگران سفارش این دختر #شیعه را کرد :«مامان هر اتفاقی افتاد نذارید کسی بفهمه شیعهاس یا #ایرانیه!» و میترسید این اشکها پای رفتنش را بلرزاند که دیگر نگاهم نکرد و از خانه خارج شد.
💠 او رفت و دل مادرش متلاشی شده بود که پشت سرش به گریه افتاد و من میترسیدم دیگر نه ابوالفضل نه او را ببینم که از همین فاصله دخیل ضریح #حضرت_زینب (علیهاالسلام) شدم.
تلوزیون #سوریه فقط از نبرد حمص و حلب میگفت، ولی از #دمشق و زینبیه حرفی نمیزد و از همین سکوت مطلق حس میکردم پایتخت سوریه از آتش ارتش آزاد گُر گرفته که از ترس سقوط داریا تب کردم.
💠 اگر پای #تروریستها به داریا میرسید، من با این زن سالخورده در این تنهایی چه میکردم و انگار قسمت نبود این ترس تمام شود که صدای تیراندازی هم به تنهاییمان اضافه شد.
باورمان نمیشد به این سرعت به #داریا رسیده باشند و مادرش میدانست این خانه با تمام خانههای شهر تفاوت دارد که در و پنجرهها را از داخل قفل کرد.
💠 در این خانه دختری شیعه پنهان شده و امانت پسرش بودم که مرتب دور سرم #آیت_الکرسی میخواند و یک نفس نجوا میکرد :«فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِين.» و من هنوز نمیدانستم از ترس چه تهدیدی ابوالفضل حاضر نشد تنها راهی ایرانم کند که دوباره در این خانه پنهانم کرد.
حالا نه ابوالفضل بود و نه مصطفی که از ترس اسارت به دست تروریستهای #ارتش_آزاد جانم به لبم رسیده و با اشکم به دامن همه ائمه (علیهمالسلام) چنگ میزدم تا معجزهای شود که درِ خانه به رویمان گشوده شد.
💠 مصطفی برگشته بود، با صورتی که دیگر آرامشی برایش نمانده و چشمانی که از غصه به خون نشسته بود.
خیره به من و مادرش از دری که به روی خودمان قفل کرده بودیم، حس کرد تا چه اندازه #وحشت کردیم که نگاهش در هم شکست و من نفهمیدم خبری ندارد که با پرسش بیپاسخم آتشش زدم :«پیداش کردید؟»
همچنان صدای تیراندازی شنیده میشد و او جوابی برای اینهمه چشم انتظاریام نداشت که با شرمندگی همین تیرها را بهانه کرد :«خروجی شهر درگیری شده بود، برا همین برگشتم.»
💠 این بیخبری دیگر داشت جانم را میگرفت و #امانت ابوالفضل پای رفتنش را سُست کرده بود که لحنش هم مثل نگاهش به زیر افتاد :«اگه براتون اتفاقی میافتاد نمیتونستم جواب برادرتون رو بدم!»
مادرش با دلواپسی پرسید :«وارد داریا شدن؟» پایش پیش نمیرفت جلوتر بیاید و دلش پیش #زینبیه مانده بود که همانجا روی زمین نشست و یک کلمه پاسخ داد :«نه هنوز!»
💠 و حکایت به همینجا ختم نمیشد که با ناامیدی به قفل در نگاه کرد و صدایش را به سختی شنیدم :«خونه #شیعههای اطراف دمشق رو آتیش میزنن تا مجبور شن فرار کنن!»
سپس سرش به سمتم چرخید و دیدم قلب نگاهش برایم به تپش افتاده که خودم دست دلش را گرفتم :«نمیذارم کسی بفهمه من شیعهام!» و او حرف دیگری روی دلش سنگینی میکرد و همین حرف حالش را زیر و رو کرده بود که کلماتش به هم پیچید :«شما ژنرال #سلیمانی رو میشناسید؟»
💠 نام او را چند بار از ابوالفضل شنیده و میدانستم برای آموزش نیروهای سوری به دمشق آمده که تنها نگاهش کردم و او خبر تلخش را خلاصه کرد :«میگن تو انفجار دمشق #شهید شده!»
قلبم طوری به قفسه سینه کوبیده شد که دلم از حال رفت. میدانستم از فرماندهان #سپاه است و میترسیدم شهادتش کار نیروهای ایرانی را یکسره کند که به نفسنفس افتادم :«بقیه ایرانیها چی؟» و خبر مصطفی فقط همین بود که با ناامیدی سری تکان داد و ساکت شد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
به رنگ #بارانی، به رنگ آبی #آسمان وقتی که از رنگین کمان عبور می کند و می شوید تمام سیاهی ها را .
در قرن پایانی کوچه ها ، دلم را روانه ی کوچه پس کوچه های #یادت می کنم .
باز جَلد آخرین مکان زمینی ات می شوم ، همانجا که روزی معبری شد رو به #آسمان و تو را برای همیشه همنشین #افلاکیان کرد .
هوایی ات شده ام و #قلبم برایت تنگ شده ، آنقدر تنگ که حدی ندارد . شاید نگاهت به منِ شبزده افتاده که بی تابم و از نفس افتاده .
امشب را با یاد تو به سر می کنم و برایت بهترین #هدیه دنیا را می فرستم ، می دانم که دوست داری هدیه ام را ، شاخه #گلهایی با رایحه ی #محمدی
تو نیز نگاهت را از درمانده ای چون من دریغ نکن .
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمود_شریفی
🌗 #شبتون_شهدایی🌹
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛅ *دعـــــــای فــــــــرج* ⛅
✺ *بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم*✺
*اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اُولِی الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانی فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُرانی فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛ يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْنی اَدْرِكْنی اَدْرِكْنی، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ*
🌼🍃 *اگر همگی یڪدل و یڪصدا برای ظهور دعا ڪنیم، قطعاً، امر شریف ظهور به زودی محقق خواهد شد.* 🍃🌼
___________________
___________________
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️
خدایا 🤲🏻
فراوانی و برکت
آرامش و سعادت
را به مردم میهنم ارزانی دار
بارالها🤲🏻
دل همه ی دوستانم را شاد
لبهاشون را خندون
روزی هاشون را فراوون
رویاهاشون را محقق
شبشون را آروم بگردان🤲🏻
آمیـــن یا رَبَّ
✨شب را بدون
افسوس امروز رفته
بدون آهِ گذشته تمام کن
به فردا فکر کن که
روزِ دیگری است✨
دنیاتون بدون غم
فرداتون مملو ازخبرهای خوش
شبتون سرشار از آرامش😇
فرداتون پر از امید✨
#تافردایاعلی✋🏻
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
■ #شبی_آرام💭
__________________
وعده خدا این است
دستانت را به من بده
تا دنیا را فتح کنی
و ناممکن ها را ممکن کنی
دست نیافتنی ها را بدست بیاوری
پس رویاهایت را به خدا بسپار
__________________
پست های امروز هدیه به بزرگوار (:"
#شهید_آوینی
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
💥💫بسم تعالی 💫💥
✨کانال محبین ولایت و شهدا ✨
برنامه ها 👇🕊
🦋دعاهای صبحگاهی
🕊چالش
🦋معرفی شهید
🕊سیره شهدا
🦋تلنگر
🕊رمان
🦋مداحی ، روضه
🕊تلاوت صفحه ای قران
🦋رهبرانه
🕊مهدویت
💥✨خلاصه یه عالمه جذاب 💥✨
💥تا دیر نشده جوین بشین👇 💥
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
✵🌸﷽🌸✵
🌸گروه مذهبی🌸
༺محبین ولایت وشهدا༻
¹-چت ← هدفمند #آزاد💯
۲-ارسال پست ← مذهبی #آزاد💯 شرط↓
☜⭕️بدون آیدی و لینگ باشد ⭕️☞
³-بی احترامی ☜❌اکیدا ممنوع❌
⭕️قسمتی از برنامه ها☜ڪنفرانس؛گفتگو؛بحث هدفمند؛چالش و سرگرمی؛ختم ها (دعای فرج ؛صلوات ؛ قران) مصاحبه ؛ معرفی شهیدو....⭕️☞
✍🏻جهت اشنایی با محتویات گروه جویین شین عاالیه
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
https://eitaa.com/joinchat/2105344011C84c3b7093e
سلام وادب وقتتون بخیر
برای اطلاع بیشتر به کنفرانس های ارائه شده در گروه
به کانال آرشیو گروه جوین بشوید سپاس از همراهی شما بزرگواران
لینک کانال آرشیو گروه 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2093678628C0cf83ada9c
به رسم هر روز صبح🌤
💢السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن💢
💢السلام علیڪ یابقیة الله یا
اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریڪ القرآن ایهاالامام
الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان💢
🌺أللَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🌺
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🌸﷽🌸﷽
🌸﷽🌸﷽
﷽🌸﷽
🌸﷽
﷽
الهی
امروز به برکت صلوات بر محمد و آل مطهرش (ع)
به من و همه ی عزیزانم خیر و برکت
و رزق و روزی فراوان و حلال عطا فرما
ان شاء الله
(🌸)اللّهُمَّ
💞(🌸)صَلِّ
💞💞(🌸)عَلَی
💞💞💞(🌸)مُحَمَّدٍ
💞💞💞💞(🌸)وَ آلِ
💞💞💞💞💞(🌸) مُحَمَّدٍ
💞💞💞💞(🌸)وَ عَجِّلْ
💞💞💞(🌸)فَرَجَهُمْ
💞💞(🌸)وَ اَهْلِکْ
💞(🌸)اَعْدَائَهُمْ
(🌸)اَجْمَعِین
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌹صفحه(۱۲۲)قرآن🌹
🌷سوره مبارکه آل عمران🌷
🌺جزء۷🌺
🌸به نیت تمام شهداازصدراسلام تاکنون🌸
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
♦️♥️♦️♥️♦️♥️♦️
♦️اے ڪه گفتے "عشـ♡ـق" را
درمان بہ هجران میڪند ..
♦️ڪاش میگفتے ڪه "هجران" را
چہ درمان میڪند؟💔
اللهم عجل لولیک الفرج
یا صاحب الزمان ادرکنی
یا صاحب الزمان اغثنی
سلام برشهیدان
سلام برشمارهروان راه شهیدان
صبح شما بخیروسلامتی
ان شاءالله در پرتو عنایت شهیدان عاقبت بخیرشوید
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ
لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ
وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً
همانا براى شما رسول خدا
الگو و سرمشقى نيكوست،
براى كسانى كه
به خدا و روز قيامت اميد دارند
و خدا را بسيار ياد مىكنند.
📚احزاب_آیه٢١
#یک_حبه_نور
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ