کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت آقای محمّدرضا مهدی زاده
🔹صفحه ۹۳_۹۴
#قسمت_سی_و_نهم🦋
...یقین داشتم که حتماً سرّی در این امر نهفته است.
به محمّدحسین گفتم:«مسائلی که امشب اتفاق افتاد، ذهن مرا خیلی مشغول کرده است.🤔 این همه حوادث نمی تواند اتفّاقی باشد. من هنوز هم باور نمی کنم که این قدر راحت توانسته باشیم کاری به این مهمّی را انجام دهیم؛
همان کاری که امیری به خاطرش #شهید شد. خواهش می کنم بگو قضیه از چه قرار است»
محمّدحسین سرش را پایین انداخته بود و از پاسخ طفره می رفت.من با حالت تضرّع و اصرار زیاد سؤالم را تکرار کردم.
سرش را بلند کرد و به صورت من نگاه کرد. وقتی چشم هایش را پر از اشک دیدم دیگر نتوانستم حرفی بزنم.🤭
او.مثل همیشه جای دنجی را پیدا کرد و به #نمار ایستاد و مشغول #راز_و_نیاز شد.
((تکلیف من))
آن روز هواپیما های عراقی مقرّ #اطلاعات_عملیات را بمباران کردند.
تعداد زیادی از بچّه ها زخمی شدند.
محمّدحسین با همان متانت همیشگی بچّه ها را به #صبر دعوت می کرد و سعی داشت تا آن ها را آرام کند.
وقتی هواپیماها رفتند و اوضاع کمی بهتر شد، تصمیم گرفتیم مجروحان را به عقب منتقل کنیم.
محمّدحسین هم می خواست همراه
بچّه ها برود و کمک کند، امّا من اصرار
داشتم که در منطقه بماند؛
گفتم:«آقا جان!...شما دیگر برای چی میخواهید بیایید؟ بهتر است همین جا باشید.»
او با ناراحتی گفت:«تو چرا اینقدر اصرار داری که من نیایم؟»
گفتم:«خب بالاخره هرچه باشد شما به
#منطقه آشنا تر هستید، این جا هم کسی نیست. بیشتر بچّه ها زخمی شدند، آن ها هم که سالم هستند به اندازه کافی منطقه را نمی شناسند.»
در جوابم گفت:«بنا نیست ما تکلیفمان را فقط در یک جا انجام دهیم.
#تکلیف برای من نه زمان می شناسد، نه مکان و الان از همه چیز واجب تر انتقال این مجروحان به عقب است.»
این را گفت و همراه زخمی ها به عقب رفت.
💠 ناز پرورد تنعّم نبرد راه به دوست
#عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
قلم های بسیاری خوبی هایش را بر صفحه کاغذ #شهادت داده و کتاب ها دقایق زندگی اش را روایت گر بوده اند. #قلب های زیادی به امید شفاعتِ او می تپند و شلوغی همیشگی مزارش نشان از بی قراری دلهایی است که با فاتحه ای ، آرام می شوند❤️
🍃فرمانده ...
حال روزهایمان خوب نیست.نبض ایمانمان کند می زند و توکلمان از نفس افتاده .روزگار #تکلیف بلاتکلیفی را برایمان دیکته می کند و از سنگینی بارِ گناه، کمر خم کرده ایم😔
.
🍃نمازهایمان حسرت ِ اول وقت بر دل داشتند و حال به وقت بی خیالی، #قضا می شوند. ناله ی وجدانمان را نمی شنویم.
گاهی #صُمٌّ_بُكْمٌ_عُمْيٌ می شویم و یادمان می رود برای چه آمده ایم😞
.
🍃از باقیمانده محبت #حسین در دل گاهی #زیارت_عاشورا می خوانیم با فراز #إِنِّي_سِلْمٌ_لِمَنْ_سَالَمَكُمْ بغض می کنیم و با #حَرْبٌ_لِمَنْ_حَارَبَكُمْ دل می شکند. شرمنده حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش می زنیم.از او دور شده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به #گناهان.
گناهانی که #حیا را بلعیده و وجدانمان را به مهمانی بی خیالی دعوت کرده اند.
ظاهرمان آهِ حسرت بر دل دیگران می نشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بر دل💔
.
🍃ای شهید این روزها کسی دلش برای دیگری نمی سوزد .#الجار_ثمالدار را فراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان .#دروغ و #تهمت اعمال روزانه زندگی شده و قلب های شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم.
اینجا تکلیف را خیلی ها از یاد برده اند و بی خیالِ #قیامت ،به فکر #دنیا هستند😓
.
🍃گناهان بسیارند و #بغض ها گلوگیر ، راه فراری نداریم.نفسمان به تنگ آمده، زمین گیر شده ایم و #شهادت آرزوییست دست نیافتنی.
فرمانده برگرد.اینجا زمین و زمان تو را کم دارد.بیا و با خودت #همت و #باکری را بیاور. #نجات بده غرق شدگان در محاصره دنیا را😭
.
💔بهمناسبت سالروزشهادت #شهید_مهدی_زینالدین
.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائیمنتظر
.
🌹تاریخ تولد: ۱۸مهر ۱۳۳۸
🕊تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت
🥀محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
.
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌺💐🌸🌼🌸💐🌺
#خاطرات_دفاع_مقدس
تکلیف منو روشن کنید
یادم می آید یک #مجروحی داشتیم که از ناحیه شکم #آسیب دیده بود، بنده خدا را تازه عمل کرده بودند و برای جلوگیری از #عفونت از طریق #آنژیوکت به وی هر شش ساعت آنتی بیوتیک #تزریق می کردیم
یک روز اول صبح یکبار برای #تزریق دارو رفتم #دارو را داخل آنژیوکت تزریق کردم کمی درد داشت یک #مسکن هم بهش دادم و دیدم پایه سرم پایین است
آن را بالا کشیدم و رفتم دو ساعت بعد اومدم بهش سر زدم،
یه نگاه به #سرمش کردم دیدم سرم به سختی #پمپ می شود و باز سرم را در قسمت بالای پایه سرم آویزان کردم .
خلاصه آن روز تا پایان #شیفت بیش از ۱۲ بار سرم را به بالاترین قسمت پایه نصب کردم دفعه آخر که مراجعه کردم خواستم جابه جا کنم که برادر #مجروح بی حوصله و یک کم عصبانی به من نگاه کرد وگفت :
خواهر تو را به #خدا این پایه سرم را طوری تنظیم کنید که #همکارتان که قدشان کوتاه است نیز بتوانند کارشان را انجام دهند و دچار مشکل نشوند ، از #صبح تا حالا شما می آیید و سرم را بالا نصب می کنید و آن بنده خدا با زحمت زیاد پایه سرم را پایین می آورد #تکلیف منو روشن کنید .
#روز_پرستار
سلامتی همه
#سفید_پوشان_بی_ادعا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺💐🌸🌼🌸💐🌺
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلام_شهید
🌹#شهید_مهدی_زینالدین
#شهدا
#تکلیف
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━