✨باید جایے بروم ڪہ
مسیرم به #شهــادت نزدیڪتر باشد ...✨
«#آقامحسن درس خوانـده بود و فـوق دیپلم داشت ، سربازے هم رفت . وقتے میخواست سربازی برود ، گفت : « میخواهـم #ـسختتریـن جـا بروم .» رفت دم مرز ... هر چقدر هم گفتیـم : «تو تڪمیلی داری ، تو #بسیج داری ، بیا پیش خودمان» ، گفت : «نه حاجی ، من میخواهم جایی بروم ڪه خیلی سخت باشد .»
سربازیاش را رفت و ازدواج ڪرد . ڪار هم داشت .
در ڪار برق ساختمان بود و در حوزه ڪتاب هم ڪار میڪرد ، در پروژه ڪتاب شهری ڪہ داشتیم و به مدارس میرفت و تبلیغ ڪتاب میڪرد . کارهای این تیپی میڪرد و در پروژههای ساختمانے هم کار برق را انجام میداد.
یڪ روز آمد پیـش من و گفت :
« فکر میکنم مسیرے ڪہ #حاج_احمد(ڪاظمی) براے من مشخـص ڪرده ، در ڪار برق و اینها محقـق نمیشود. من بایـد جـایے بروم ڪہ مسیـرم بہ #شهــادت نزدیـکتر باشـد .»
بہ اصرار زیاد میخواست برود #سپاه و با پیگیری شدید شبانهروزیاش، خدا را شڪر رفت و بعد گفت : «میخواهم بروم #سخت_ترین یگان های سپاه» کہ بالاخره بہ یگان زرهے رفت . در عین حال ڪه در سپاه بود، عصرها هم میآمد و در ڪار ڪتاب ، فعالیت می ڪرد . به ڪتاب خیـلی علاقه داشت . هم زمان اردو #جهادی هم ڪہ بود، میرفت.»
✍ #راوی : جناب حمید خلیلی
( مدیر انتشارات شهید ڪاظمی )
#شهید_محسن_حججی
#سر_فدای_یاره_راه_ادامه_داره
#شهید_بی_سر
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
شـادی روح شهدا #صلوات
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
#ثواب_نشر_مطالب_هدیه_به_امام_زمان_عج
چه آرزوهای قشنگی می کردند
و چقدر زیبا اجابت می شد...🙂💔
🌱
#حاج_احمد آرزو کرده بود:
"بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی #اسرائیل_ها کشته بشم"
و حالا دست اونهاست...
🌱
.#حاج_همت از خدا خواسته بود:
"مثل مولایم بدون سر وارد #بهشت بشم"
ترکش خمپاره سرش رو برد...
🌱
.#شهید_برونسی همیشه می گفت:
"دوست دارم مثل حضرت زهرا گمنام باشم"
سالها پیکرش #مفقود بود...
🌱
#آقا_مهدی_باکری می گفت از خدا خواستم:
"بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه"
آب دجله او رو برای همیشه با خودش برد...
حاج حسین یکتا:
میخواستن؛ میشد...
میخوایم! نمیشه..
چه کار کردیم با این دل ها..
#شب_آرزوها...
#رزقمعنوی ...
🌹🕊🌷🌴🌷🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
اولین برخورد با آن #حاج_احمد
در منطقه عملیاتی فاو در گردان مهندسی رزمی بودم که ایشان سرزده وارد سنگر ما شد .
ما در سنگر حدود چهارده نفر بودیم ، نماز ظهر و عصرپشت سر ایشان اقامه کردیم و سفره ناهار را بنده انداختم .
قبل از غذا خوردن یکی یکی خود را معرفی کردیم که بنده سید یونس کاظمی بودم ، نمی دانم کاظمی بودن یا سید بودن نظر ایشان را جلب کرد ، گفتن شما سید هستین ؟
غذا را خوردیم و بعد از غذا دعای سفره خواندیم ، چون من آنروز شهردار سنگر بودم طبق معمول ظرف ها را جمع کرده و رفتم که بشویم م، شغول شستن بودم ، حاجی خدا بیامرز سر رسید و بنده را از شستن ظرف ها منع کرد و فرمودن من راضی نیستم سید اولاد پیغمبر ظرف غذای بنده رابشوید و با اجبار بنده را کنار کشیدن و خودشان مشغول شستن ظروف شدن .
بچه های سنگر جمع شدن و نگذاشتن حاجی ظروف را بشوید و فرمودن ما در سنگرهای دیگر سادات رو از شهردار شدن منع کردیم .
راوی : سید یونس کاظمی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴
#اخلاص_شهدا
#سردار_جاویدالاثر
#حاج_احمد_متوسلیان
پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده و مجروح #حاج_احمد نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش و گفت :
#برادر اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می کشید .
#حاجی هم ناله ای کرد و گفت :
نه ، بی هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند .
#یادش_گرامی
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
" دیدار – شهید احمد کاظمی "
ارادت عجیبی به #حضرت_زهرا ( ص ) داشت . در هر پست و مقامی بود مجلس عزای فاطمیه را بر پا می کرد .
اما علت این همه عشق و علاقه :
🌸🍃اوایل سال 1361 در عملیات بیت المقدس در خدمت #حاج_احمد بودیم . در حین عملیات به سختی مجروح شد و ترکش به سرش خورد . او را به بیمارستان صحرایی بردیم ، اصرار داشت کسی نفهمد زخمی شده که روحیه نیروها خراب نشود .
🌸🍃از شدت خونریزی مدتی بی هوش بود . یک دفعه از جا پرید! گفت بلند شو ، باید برویم خط ! هرچی اصرار کردیم بی فایده بود
🌸🍃در طی راه از ایشان پرسیدم : " شما بیهوش بودی ، چه شد که یک دفعه از جا بلند شدی و ...
🌸🍃خیلی آرام گفت : وقتی توی اتاق خوابده بودم ، یک باره دیدم #خانم_فاطمه_زهرا ( ص ) آمدند داخل اتاق !"
🌸🍃به من فرمودند چرا خوابیدی !؟ گفتم : سرم مجروح شده ، نمی توانم ادامه دهم !
#حضرت_زهرا ( ص ) دستی به سر من کشیدند و فرمودند : بلند شو ، بلند شو ، چیزی نیست ، برو به کارهایت برس ...
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
خدا رو دیدی؟ .mp3
5.92M
#حاج_احمد
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
یه خدایی هست 2.mp3
7.29M
#حاج_احمد
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
تو مال منی.mp3
4.84M
🌹
#حاج_احمد
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
نامه خدا 💕.mp3
5.45M
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#حاج_احمد
نامه ای برای خدا ...❤️
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹
#قسمت_آخر
#قضیه_عکسها
بعد از آزادی #خرمشهر یکی از بچه های تیپ 25 کربلا در یکی از #سنگرهای عراقی ، یک حلقه فیلم #عکاسی رو پیدا میکنه و با خودش به #اصفهان می بره .
پس از ظهور #عکسها ، اونها رو به فرماندهشان آقاي مرتضی قربانی که از قبل #شهید_حجتی رو می شناخت نشان میده و به این ترتیب #معمای ناپدید شدن این #مردان_بزرگ برای همه فاش میشه .
#خانواده
یادمه یک جایی برادر بزرگ #شهید_حجتی تعریف می کرد که بعد از #شهادت برادر #چهارممون « #محمد_کاظم » ، هیچکس جرأت نداشت خبر رو به گوش #پدرمون برسونه .
همه جمع شدیم و رفتیم پیش حاج آقا مُطلبی که امام جمعه ی رضوان شهر بود و در ضمن از دوستان #پدرمون هم بود .
قرار گذاشته بودیم موضوع رو با حاج آقا در میون بگذاریم تا ایشون به هر نحوی که صلاح می دونند خودشون خبر #شهادت_کاظم رو بدهند .
حاج آقا چون آدم شوخی بود رو به #پدرمون گفت #حاج_مرتضی چه قدر دیگه می خوای عمر کنی ؟ ایشون جواب دادند هر وقت خدا بخواهد ما رو میبره . حاج آقا پرسید #حاج_مرتضی از #کاظم چه خبر ؟
#پدرمون جواب دادند بیخبر نیستم . هفته ی قبل اینجا بود و بعد حاج آقا رفته رفته موضوع #شهادت_کاظم رو به #پدرمون گفت .
ایشون کمی #گریه کرد و سجده ی #شکر به جا آورد . بعد #دستهاشو به طرف #آسمون بلند کرد و گفت خدایا #راضی هستم به #رضای خودت .
حتّی #مادر_شهید_حجتی هم کنار جنازه #چهارمین_پسر_شهیدش قرآن خواند و سجده ی #شکر به جا آورد .
لازم به ذکر است که #سه_برادر بزرگوار #حاج_احمد به نام های #ابوالقاسم ، #کاظم و #محمدعلی و شوهر خواهرش #حیدرعلی_امامی و برادرزاده عزیزش #محمد_حجتی نيز در طول هشت سال دفاع مقدس #آسمانی شده اند .
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهـشان_پر_رهرو
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹
#فرمانده در #تیرماه سال 1361 رفت و هنوز برنگشته است...
فرمانده ای که آرامش این روزها را از تلاش ها و رشادت های او و امثال او داریم.
چشم های زیادی منتظر حاج احمد متوسلیان هستند و دلهای زیادی از بی خبری اش پیر شدند...
او هم چون اربابش زیر بار ظلم نرفت. نمی دانم سرنوشتش چون اربابش شد یا چون کاروان اسرا اما او نمونه بارز #هیهات_من_الذله است.حال چه اسیر باشد چه #شهید....
منتظران این قصه بلا تکلیفی 39 ساله هنوز هم منتظرند.
#حاج_احمد، برگرد و پایان بده به این غم بی خبری. بیا، این انقلاب و این روزها نیاز دارد به تو....
حاج_احمد، دعا کن. #شرمنده نشویم. شرمنده تلاش های تو، دلتنگی ها و بی قراری های خانواده ات.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🔹به مناسبت سالروز #ربوده_شدن
#حاج_احمد_متوسلیان.
📅تاریخ تولد: 15 فروردین 1332.تهران
📅تاریخ ربوده شدن: 14 تیر 1361.لبنان
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━