eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
294 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
#خاطرات_همسنگر محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم #مكه... خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم #فكه ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه... آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن... پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار... #شهيد_سعيد_شاهدی #جستجوگر_نور
دقایقی دارد دویدن(!) و نرسیدن که دویدن ما زدن است... . به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه باشند... . شهادت را نخواستیم و به خیال خودمان شهادتیم... بسنده کردیم فقط به عکس چسبانده شده ی دیوار ! عکس و که فقط پست شد! کانال که پر شد از صوت و روایت شهدا! و تصویر زمینه ی گوشی هایمان که سنگینی نگاه را درک نکردیم... . . تنها برای است... که و این عالم شهادت می دهند به شهیدان... . . شهادت را؛ اگر هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت... . . به یاد صحبت های حاج حسین یکتا در ظهر عاشورا ی فکه: اگر شهادت را می خواستیم! . در شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری... در شمال تهران هم باشی،شهید صیاد شیرازی میری... . در وسط هم باشی،شهید لاجوردی میری... وسط این رمل های بعد از جنگ هم باشی،سید شهیدان اهل قلم میری... . مصطفی احمدی روشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری... . . . شهادت را بخواهیم... اگر خادم الشهدا باشیم... شبیه شان می شویم... نه به حرف ، در ... زندگی کنیم که می شویم... . . و حالا باید گفت: زیر چرخ اتوبوس زائران شهدا در پارکینگ ، هم باشی! حجت الله رحیمی میری... . خادمه الشهدا در فضای مجازی،در حله عراق هم باشی؛ بعد زیارت اربعین... ... التماس دعای شهادت
دقایقی دارد دویدن(!) و نرسیدن که دویدن ما زدن است... . به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه باشند... . شهادت را نخواستیم و به خیال خودمان شهادتیم... بسنده کردیم فقط به عکس چسبانده شده ی دیوار ! عکس و که فقط پست شد! کانال که پر شد از صوت و روایت شهدا! و تصویر زمینه ی گوشی هایمان که سنگینی نگاه را درک نکردیم... . . تنها برای است... که و این عالم شهادت می دهند به شهیدان... . . شهادت را؛ اگر هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت... . . به یاد صحبت های حاج حسین یکتا در ظهر عاشورا ی فکه: اگر شهادت را می خواستیم! . در شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری... در شمال تهران هم باشی،شهید صیاد شیرازی میری... . در وسط هم باشی،شهید لاجوردی میری... وسط این رمل های بعد از جنگ هم باشی،سید شهیدان اهل قلم میری... . مصطفی احمدی روشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری... . . . شهادت را بخواهیم... اگر خادم الشهدا باشیم... شبیه شان می شویم... نه به حرف ، در ... زندگی کنیم که می شویم... . . و حالا باید گفت: زیر چرخ اتوبوس زائران شهدا در پارکینگ ، هم باشی! حجت الله رحیمی میری... . خادمه الشهدا در فضای مجازی،در حله عراق هم باشی؛ بعد زیارت اربعین... ... التماس دعای شهادت
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
🌹#به‌وقت‌رمان🌹
🦋 💠شهید غلامرضا صانعی💠 افسوس به حال جامعه که آن چشمان نافذ در حال رفتن؛ به قرآئت قرآن بسته شد. آن شب ها را در سنگرمان یادم می آید. آن شب سخت که رفتی و دیگر از میدان مین برنگشتی. آن گاه که با تو شوخی می کردم. با تو گلاویز می شدم، با آرامش خود مرا آن چنان شرمگین می کردی که من عرق می کردم و بلافاصله می گفتی:«چرا اذیّت می کنی؟» می گفتم:«تو را دوست دارم.» تو در مقابل صادقانه جواب می دادی: «به خدا من تو را خیلی دوست دارم.» از آن یاران چند نفر رفتند؟ اول تو بودی. دوم رحیم آبادی... سوم امیری... چهارم یزدانی...... بله!...شماها رفتید. تنها مانده ام من با بار گناه. خداوند درجاتتان را متعالی گرداند. صحبت آن روز با آن کیفیت را پس از شهادت طالبی و اصالت یادت هست؟! درست یک روز پیش از شهادتت بود، ولی خوشحالم که از تو، همان موقع قوا شفاعت گرفتم....الحمداللّه! 💠💠💠💠💠💠 شهید غلامرضا صانعی پانزدهم ‌دی ۱۳۴۲، در شهرستان‌ چشم به جهان گشود. پدرش سهراب، ارتشی ‌بود و مادرش‌ سلطنت نام‌ داشت. تا سال چهارم متوسطه ‌تحصيل كرد، به ‌عنوان در حضور يافت. ایشان نوجوانی بود که به روایت دوستانش در نماز حالات عجیبی پیدا می کرد و رکوع و سجود طولانی داشت. ایشان از محل خود خبر داشتند ، و محل آن را به شهید یوسف الهی نشان داده بودند. ششم‌ فروردين ۱۳۶۲، در بر اثر اصابت ‌تركش در همان محل در حال تلاوت قرآن به درجه رفیع نائل گردید. پيكر وي در به خاک سپرده شد. ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#پارت_صد_و_چهل_و_یکم 🦋 💠شهید غلامرضا صانعی💠 افسوس به حال جامعه که آن چشمان نافذ در حال رفتن؛ به قر
🦋 💠شهید علی رحیم آبادی تو چگونه رفتی رحیم آبادی؟ غریب وار در آن میدان آتش!😔 کاش به تو دسترسی داشتیم تا تو را به خانواده ات برسانیم. نکته های جالب و حساب شده ات را به یاد آور. گریه های تو با صانعی، کنار هم و در کنار من، یادت هست؟! افسوس که آن قطره های مذاب شده از تنگی محیط زندگی تان که پر از درد بود و از چشمانتان جاری می شد؛ در پیکر سخت و سرد من بی اثر بود در ، حالت نزار خود و صانعی و امیری و اشک ریختن خودتان را به یاد آور که چگونه در نزد معبود ستایش می کردید؛ نمازی را که در شب های سرد و خاموش آن سنگر، با امیری و صانعی می خواندید یادت هست که از صدای گریه های شما، بچّه های سنگر بیدار می شدند؟ خدا درجاتتان را متعالی گرداند که شما شافعان مایید، اگر خدا بخواهد.🤲 💠💠💠💠💠 مفقود الاثر علی رحیم آبادی، فرزند حسین در سوم فروردین ۱۳۴۳ در روستای کاظم آباد(شهر کاظم آباد فعلی) از توابع چترود چشم به جهان گشود ایشان در تاریخ بیست و دوم فروردین۱۳۶۲ ، در در منطقه به درجه رفیع نائل گردید. همرزم شهید علی رحیم‌آبادی گفته: «علی می‌گفت "شهدا حق شفاعت دارند" ، من تمام کسانی را که غیرعمد مرتکب جرمی‌ شوند شفاعت می‌کنم؛ اما سر پل صراط جلوی کسانی که عملکردشان به ضربه بزند را می‌گیرم.» ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
2.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰یادمان_فکه 🔻 از نزدیک ترین نقطه به سلامی به نام به رنگ رمل و به یاد شهدای کانال کمیل و شهید ابراهیم هادی 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 هر اندازه گرمای فزونی می یافت، فضای تیره که بر مرزهای سایه افکنده بود، بیشتر رو به می رفت. تا اینکه معدوم در روز #۲۶_شهریور_۱۳۵۹ طی نطقی در مجلس ، قرارداد ۱۹۷۵_الجزایر بین دو کشور را به طور یک جانبه لغو کرد. او متن را در برابر دوربین تلویزیون و داد که ایران حق در را ندارد و حاکمیت نظامی خود را بر این اعمال خواهد کرد. در پی سخنان ، ارتش در مناطق و و همچنین پاسگاه های ، ، ، ، ، و عملیات 'تجاوز کارانه انجام داد که با واکنش سریع و به موقع جان برکف مواجه شد. هواپیماهای و بمب افکن ارتش با حمله به مواضع نیروهای تا اندازه ای مانع پیشروی آنها شدند. درهمان روز به فرماندهی پایگاه اعلام آمادگی کرد تا در علیه بعثی وارد عمل شود. آنگاه حسین صبح برای آخرین بار از با هسمرش تماس گرفت تا حال را جویا شود و با او کند. هنگام این گفت و گوی تلفنی، سراسر وجود را فراگرفت، و دست چهار ماهه را در درست گرفت و او را داد. و نسبت به سرنوشت او را به شدت نگران کرده بود. هرچه از او خواهش کرد تا با آمدن او به موافقت کند، اما او نپذیرفت که به دزفول برود. آن شب بود و داشت و به همین دلیل چشمان او به خواب نمی رفتند. 🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
آشنا شدنش با علی محمودوند و مجید پازوکی، او را عاشق بچه های گروه کرد... آخرین تفحص اش، شب بعد از شب های قدر بود قبل از شهادت، به عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد و آخر در جستجوی شهدا، به همراه علیرضا شهبازی، در پر کشید... شهید محمد زمانی زمزمه اش این بود: عشق است در آسمان پریدن عشق است در خاک و خون غلطیدن 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
مستند | عملیات والفجر 🌷 به یاد شهدای گردان حنظله و کمیل - عملیات والفجر مقدماتی 🎞 آنچه در گذشت . . . مقدماتی در ساعت ۲۱:۳۰ روز ۱۷ بهمن ۱۳٦۱ ، با رمز «یا الله، یاالله ،یاالله » به همت سپاه پاسداران و ارتش و به فرماندهی سپاه در شمال چزابه ، با هدف تصرف پل غزيله و پیشروی بسوی العماره عراق و تهدید آن به اجرا درآمد و تا ۲۱ بهمن‌ نیز ادامه داشت. علی‌رغم ضربات مهلک به نیروها و تجهیزات دشمن این عملیات به علت مهندسی موانع در منطقه توسط عراقی‌هـا و وضعیت خاص جغرافیایی منطقه با عدم الفتح روبرو شد و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده میسر نگردید. یاد همه رزمندگان اسلام جاودان ʝօɨռ↯ @mohebin_velayt_shohada
، منطقه‌ای بیابانی در شمال غربی  و جنوب شرقی استان ایلام است. منطقهٔ ، سرزمین شن‌های روان است که در بخش جنوبی آن، شن‌های روان بیشتر است به گونه‌ای که حرکت کردن بر روی آن بسیار سخت و طاقت‌فرساست. فکه یکی از محورهای اصلی حملهٔ ارتش بعثی به محور شمال بود. پس از عملیات  ـکه به آزادسازی بخش اعظمی از منطقهٔ غرب شوش انجامیدـ منطقهٔ هم‌چنان در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند. در ۶۱/۱۱/۱۷  در جنوب فکه انجام شد و رزمندگان ایرانی توانستند با شکستن خطوط پی‌درپی ارتش عراق به عمق آن نفوذ کنند، اما بر اثر مقاومت شدید عراقی‌ها، رزمندگان ایرانی به مواضع قبلی بازگشتند. این سرزمین علاوه‌بر آن‌که محل شهید شدن تعداد قابل توجهی از ایرانی است، شاهد شهید شدن سه فرماندهٔ بزرگ جنگ «ابراهیم هادی، حسن‌باقری و » نیز بود. فکه تا آخر جنگ در دست نیروهای عراقی باقی ماند و برخی هم‌چنان در میدان‌های مین باقی ماندند.
🔰معرفی_یادمان 🔹فکه منطقه ای است با تپه ماهورهای فراوان، که یکی از محورهای اصلی تجاوز و حمله ارتش بعث عراق به شمال خوزستان بوده است. دشمن پس از اشغال فکه میادین مین و موانع فراوانی در این منطقه ایجاد کرد.عملیات والفجر مقدماتی در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۱۸ آغاز شد و به علت لو رفتن عملیات و تجهیزات فراوان دشمن و مسلح بودن زمین منجر به پیروزی و پیشروی نگردید. 🔸شهیدان حسن باقری و مجید بقایی که از فرماندهان بزرگ سپاه بودند قبل از عملیات والفجر مقدماتی در حین شناسایی منطقه فکه شمالی به شهادت رسیدند. محل فعلی زیارتگاه فکه، در عملیات والفجر مقدماتی محل نگه داشتن شهدا و مجروحین لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص) و لشگر ۳۱ عاشورا بوده که در سال۱۳۷۱ پیکر مطهر ۱۲۰ تن از ایشان توسط گروهی از همرزمان شهدا کشف گردید. 🔹در سال ۷۲ هنگامی که شهید سید مرتضی آوینی به قصد روایت مظلومیت شهدای قتلگاه فکه عازم این محل بود، بر اثر برخورد با مین به شهادت رسید.سردار شهید علی محمودوند فرمانده گروه تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) نیز در روز عید قربان سال ۷۹ در این منطقه هنگام جستجوی پیکرهای شهدا به شهادت رسید.
آشنا شدنش با علی محمودوند و مجید پازوکی، او را عاشق بچه های گروه کرد... آخرین تفحص اش، شب بعد از شب های قدر بود محمد قبل از شهادت، به عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد و آخر در جستجوی شهدا، به همراه علیرضا شهبازی، در پر کشید... شهید محمد زمانی زمزمه اش این بود: عشق است در آسمان پریدن عشق است در خاک و خون غلطیدن 🕊🌷