eitaa logo
متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه
556 دنبال‌کننده
1 عکس
2 ویدیو
7 فایل
در این کانال متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه قرار میگرد. اینستاگرام: http://instagram.com/mohse.mohammadipanah.1 صفحه ویراستی: https://virasty.com/Moheb110 ایتا: @Mmohamadipanah متن اشعار: @mohsenmohammadipanah1 کانال عکس: @pic_mohammadipanah
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳 متن بسته صوتی مراسم دهه اول ۱۴۴۷ه.ق 🔘 شب هشتم ▪️ مداح: 🎙 کربلایی محسن محمدی‌پناه 🗓 پنجشنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۴ 🕌 مدینةالعلم کاظمیه 🏴 هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد 🆔 @mmohamadipanah 🆔 @mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه4)roze-moharam1404-shab8-14040412.mp3
زمان: حجم: 48.08M
🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب هشتم دهه اول محرم 🗓 پنجشنبه ۱۲ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
آوار غمت روی سرم ریخت یک خیمه رو داغ تو به هم ریخت چه ریخت و پاشی شد شبیه شدی به برگای پاییز ... چه ریخت و پاشی شد به خیمه اومدی ولی ریز ریز اربا اربا تنتو ، رو خاک صحرا دیدم ... خدا می دونه که تا بزرگ بشی خمیدم از خیمه تا بدنت با زانوهام رسیدم لطف نیزه ست تن بسیاره تسبیحی که شد صد  پاره ... کاری کردن  بابای تو هرجای دشت اکبر داره ................ اینقد کسی کشتش هم عزیز نیست قربونی هم اینقد آخه ریز نیست منای تو اینجاست بابای پیر تو شده ماتت منای تو اینجاست قبول باشه الهی خیراتت ... گفتم دارم یه علی ، کنارمه همیشه عصای پیری من، شکستی مثل شیشه هر جوری می چینمت تن تو تن نمیشه چشم خورد انگار قد و بالات خندیدن به اشک بابات ... قطعه قطعه پیکر برگشت اکبر رفت و اصغر برگشت شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه6)zamine-moharam1404-shab8-14040412.mp3
زمان: حجم: 12.1M
🔘 فقطعوه بالسیوف، بردن این تن کار من نیست 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب هشتم دهه اول محرم 🗓 پنجشنبه ۱۲ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
فقطعوه‌بسیوف‌؛بردن‌این‌تن‌کار‌من‌نیست بچینمت‌روی‌عبا؛بازم‌کمی‌این‌که‌بدن‌نیست رو‌خاک‌داغ‌کربلا‌؛افتادم‌ازمرکب‌با‌صورت هرجارومی‌بینم‌علی‌؛افتاده‌زیرپا‌یه‌تیکه‌ت درهم‌شدی چه‌نامنظم‌شدی انگاری‌که‌کم‌شدی آخ‌بمیرم پیدانشدی خوش‌قدوبالانشدی تویه‌عباجانشدی آخ‌بمیرم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تابوتت‌عمری‌بودسر؛‌دوشم‌خوشی‌روزگارم تواربا‌ًاربایی‌ولی؛من‌یه‌عبابیشترندارم به‌کی‌بگم‌این‌حرف‌وکه‌پاشیدن‌‌از‌هم‌زندگی‌مو؟ پَستای‌روزگارآخه؛ازمن‌گرفتن‌این‌علی‌مو چشمت‌زدن حسودن‌وبددهن ببین‌می‌خندن‌به‌من پاشوبابا ای‌اکبرم چه‌جوری‌خیمه‌برم ببین‌اومد‌خواهرم پاشو‌بابا ‌شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
صلیٰ علی مظلوم من آبت ندادن رفتی از حال پیراهنت رو دستمه دستم گرفته بوی گودال شمر تنت رو پا که زد دیدم چه دردی روبه رومه آستینشو بالا که زد گفتم حسین کارش تمومه فریاد کشید سر منم داد کشید تیغشو جَلّٰاد کشید روبه روم ایستاد کشید آخ بمیرم دیر بُرید آخ یه دل سیر بُرید تا من بشم پیر بُرید با دوازده تکبیر بُرید آخ بمیرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلی ٰ علی العطشان من زخم لبت یادم میمونه نفس نمونده جان من زینب بخواد روضه بخونه از دور با زخم تنت گفتم دیگه بی سر نمیشی هرچی بِهَم میچینمت از این مرتب تر نمیشی بی سر شدی هر لحظه کمتر شدی اندازه ی اصغر شدی صد تکّه پیکر شدی آخ بمیرم غارت شدی آخ هتک حُرمت شدی خیلی اذیت شدی تو سخت راحت شدی آخ بمیرم .. شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
نزدیک سه ساعت ، می‌دادن عذابت دست نحس قاتل با خون کرد خضابت نزدیک سه ساعت ، سختی می‌کشیدی طعم نیزه ها رو ، توو گودال چشیدی ای مظلوم حسینم از دنیای بی تو ، سیر شد دیگه زینب توی این سه ساعت ، پیر شد دیگه زینب ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، خون ریخت از سراپات تو درد می‌کشیدی ، می‌خندید به دردات با سنگ می‌زدن هی ، از نزدیک و از دور وای از سنگی که خورد ، توو پیشونی بدجور ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، نیزه بود و نیزه زیر تیغ و خنجر ، بودی لحظه لحظه نیزه پشت نیزه ، خنجر پشت خنجر پیش چشم زینب ، می‌کوبید به حنجر ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، زجرت دادن آقا شد بیچاره زینب ، از این اِتِفاقا جون داشتی هنوزم ، که خنجر کشیدن لب تشنه سرت رو ، نامردا بُریدن ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، وحشیانه کُشتن آقاجانِ مارو ، بی رحمانه کُشتن با یک کهنه خنجر ، گردن شد پر از خون وقتی می‌بُریدن ، زنده بود آقامون شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه7)vahed sangin-moharam1404-shab8-14040412.mp3
زمان: حجم: 17.61M
🔘 باید هم حرمله شادی کنه خولی بخنده، تو رو پیش چشم من مثله کردن زنده زنده 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب هشتم دهه اول محرم 🗓 پنجشنبه ۱۲ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
باید هم حرمله شادی کنه خولی بخنده تو رو پیش چیشوی من مثله کِردن زنده زنده شکسَم تا که رفتی شدم تنها که رفتی دیگه خاک دو عالم تو سر دنیا که رفتی برگ به برگ گلت رو / چیدن از ساقه اکبر آسونه کار شمر چون / مُردم از داغ اکبر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی هیشکی داغ شاخ شمشادش نبینه سر نعش جوون خوش قد و بالاش نشینه هزار الله اکبر چه قدی داشتی اکبر ولی حالو دیگه قدت با اصغر شد برابر خیر نبینن حسودا / قد و بالات نظر خورد ای گل ارغوونوم / شاخ و برگت تبر خورد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من از وقتی که یادُم هس نصیبوم داغه بابا تو دست روزگار واسه بابات شلاقه بابا منو داغ مدینه خون پهلو و سینه ولی من راضیم چون که خدا داره می‌بینه پهلوهاتو که دیدم / تازه شد داغ مادر لحظه‌ای که می‌سُخت و / ناله می‌زد پس در شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه8)vahed-moharam1404-shab8-14040412.mp3
زمان: حجم: 7.03M
🔘 از کودکی جاروکش پشت درت هستیم، یعنی که از بدو تولدت نوکرت هستیم 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب هشتم دهه اول محرم 🗓 پنجشنبه ۱۲ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
از کودکی جاروکش پشت درت هستیم یعنی که از بدو تولد نوکرت هستیم بعد از اذان اسم تو را در گوش ما گفتند حالا مسلمان‌های نام دلبرت هستیم تو کُشته‌ی اشکی و ما هم تشنه‌ ی اشکیم در جبهه‌های روضه ها ، همسنگرت هستیم از پادوییِ مجلست مُزدی نمی خواهیم تنها پِیِ تائید شخصِ مادرت هستیم روزی که بی تو بگذرد ، روز وفات ماست هر لحظه و هر ثانیه دور و برت هستیم هر روسیاهی دوست دارد جُون تو باشد چشم‌انتظار آن قرارِ آخرت هستیم ای کاش ما را می خرید‌ی مثل حُر ، آقا ! دیدی خودت ، سرباز بی شور و شرت هستیم عُشّاق را معشوق از خاطر نخواهد بُرد بی‌هیچ شَکّی تا ابد در باورت هستیم هستی تو را پس زد ، ولی تو هستیِ مایی ! ای شاه بی لشکر! ببین ، ما لشکرت هستیم چشمی که اشکش می چکد ، مشک فرات توست نذرِ یلِ دریادلِ آب‌آورت هستیم تیر سه‌شعبه از نفس انداخت سقّا را دلواپس حلق نحیف اصغرت هستیم ▪️ آنقَدر محکم زد ، دهان کودکت وا ماند در حیرت از این صبر حیرت‌آورت هستیم دارد صدای مادری از خیمه می آید... شرمنده‌ی ، شرمندگی آخرت هستیم از پشت خیمه بی‌حیایی دست پُر برگشت... بالای نیزه محو سیبِ نوبرت هستیم شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه9)shor-moharam1404-shab8-14040412.mp3
زمان: حجم: 13.37M
🔘 یه روزی حتی اسمم از خاطره‌ها پاک میشه، دغدغه‌هام هرچی که هست با بدنم خاک میشه 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب هشتم دهه اول محرم 🗓 پنجشنبه ۱۲ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد