🔹آخرین سخن معاویه با جریر بن عبدالله معاویه با فراهم کردن مشاور حیله گری چون عمرو بن عاص و شخصیت با نفوذی چون شرحبیل به حکومت شام طمع کرد. از طرفی می‌دانست تقابل نظامی با علی علیه السلام بسیار سخت و مذاکره با او نیز بی فایده است. چون حضرت علی پس از رسیدن به خلافت فرموده بود: به خدا سوگند حتی دو روز به معاویه مهلت نمیدهم که بر سر کار باشد. او‌محطاتانه رفتار کرد و به فرستادن حضرت گفت: به مولایت بگو شام را به من بسپارد و مالیات مصر را هم در اختیار من قرار دهد و وقتی هم از دنیا رفت، بیعت کسی را بر گردن من نیندازد. من نیز با تو بیعت میکنم و امور مسلمین را به‌ او واگذار میکنم و خلافت کلی او را میپذیرم. وقعة صفین، ص ۵۲، معاویه و جریر جریر از معاویه خواست حرفهای خود را مکتوب کند و به حضرت نامه ای بنویسد. نکته: - معاویه به دنبال حکومت خودمختار بود - خونخواهی عثمان بازی سیاسی برای فریب افکار عمومی بود. 🔹نامه امیرالمومنین علیه السلام به جریر حضرت در پاسخ نامه جریر نوشتند: ای جریر! نامه تو و معاویه را مطالعه کردم و دانستم معاویه قصد دارد از بیعت من تعلل نماید تا از موافقت یا مخالفت مردم شام آگاه شود و بداند که مردم شام با او موافقت هستند یا مخالفت؟ مغیرة بن شعبه نیز در مدینه خواستار واگذاری شام به معاویه بود ولی اجابت نکردم و گفتم: خداوند از من نمی‌پسندد که کمک و یاری گمراهان را قبول کنم. ای جریر اگر معاویه بیعت کرد که هیچ و الا هرچه زودتر برگرد. وقعة صفین، ص ۵۲ امیرالمومنین علیه السلام می‌دانستند، هدف معاویه جز خریدن وقت برای تجهیز سپاه و لشکر کشی علیه عراق ندارد. 🔹 تحریک مردم توسط شرحبیل معاویه که متوجه شد غیر از اغفال مردم و راه نظامی راهی وجود ندارد شرحبیل را فراخواند و گفت: خداوند تو را جزای خیر بدهد و به مراد دلت برساند که حق را اجابت کردی و شریعت را تقویت نمودی، لگن روشن است که طلب خون عثمان از علی، کار آسانی نیست و مردم باید در طلب این کار متحد شوند، تو باید اکنون به شهرها و روستاهای شام بروی و همه جا تبلیغات به راه انداخته و مردم را از حقایق آگاه سازی و به کردم بگویی که علی خلیفه مظلوم ، عثمان را کشته است و امروز بر جمیع مسلمین واجب است که خون او را از علی طلب کنند. شرحبیل سفرهای خود را شروع کرد و ابتدا به حمص رفت و سخنرانی آتشینی کرد: ای مردم! علی عثمان را کشته است و بر جامعه اسلامی مسلط گردیده و اینک پس از فتح شهرها، با شمشیر برهنه عازم شام است و به غیر از معاویه شخص دیگری توان مقابله با او را ندارد؛ لذا از شما می‌خواهم که از پای ننشسته و همبستگی خود با معاویه را نشان داده و جنگ با علی را بر ذمه خود واجب بدانید. او دل مردم حمص و بقیه شهرها را متوجه معاویه و برای جنگ، بسیج نمود. 🔹 گزارش جریر از وضعیت شام در این شرایط جریر در شام به کودکی برخورد که اشعاری در مظلومیت عثمان و حمله به قاتلین او بالاخص حضرت علی علیه السلام میخواند: حکیم و عمار الشجا و محمد/ و أشتر و المکشوح جروا الدهواهیا و قد متن للزبیر عجاجة / و صاحبه الادنی أشتب النواصیا او این اشعار را برای حضرت ارسال کرد. در همین ایام نعمان بن بشیر پیراهن خونین عثمان به همراه انگشتان قطع شده همسرش نائله را به شام‌ آورد و‌ معاویه آنها را در مسجد شام بر روی منبر و در معرض دید همه قرار داد و مردم گریه و‌ زاری کردند و قسم خوردند تا زمانی که از قاتل عثمان انتقام نگرفته اند بر بسترهای خود آرام نگیرند. - سبط بن جوزی: معاویه پیراهن عثمان را یکسال بر روی منبر مسجد دمشق قرار داد و مردم از مناطق مختلف برای بازدید از آن خود را به مسجد دمشق می رساندند. #جنگ_صفین #بازگشت_جریر_بن_عبدالله #فصل_اول - ۸۷

🔹 علت تاخیر جریر در بازگشت از شام معاویه او را پس از ورود به شام حبس نمود و‌ اجازه برگشت نداد و این تاخیر باعث مشکوک شدن یاران علی علیه‌السلام به او شد. - ابن عبد البر: زمانی که جریر از طرف حضرت علی علیه السلام نزد معاویه آمد، معاویه چندماه او را حبس کرده و اجازه برگشت نداد. الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۲۵۶ حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: من برای حضور جریر در شام مهلتی را تعیین کردم که تجاوز از آن یا بدلیل خیانت و گناهکاری او با به دلیل فریب خوردن از معاویه است. وقعة صفین، ص ۵۵ این بیان امام و فرار جریر به قرقیسیا و اینکه در پاسخ مالک اشتر چیزی درباره حبس نگفته نشان می‌دهد که جریر نه تنها به نفع جبهه حق کاری نکرده بلکه فرصت سوزی کرده و برای معاویه وقت خریده است. 🔹 علت انتخاب جریر به عنوان سفیر حضرت او را به خوبی می‌شناخت که طرفدار بنی امیه، عثمانی مذهب و دارای سابقه بدی است که او را از حکومت همدان عزل نمود اما می‌خواستند فردی مورد اعتماد شامیان و از جنس آنها را بفرستد تا حجت بر آنها تمام شود. زیرا اعتراف جریر به عدم اتهام حضرت علی علیه السلام در قتل عثمان جای بهانه جویی را از طرف مقابل بگیرد. و اقدامات اولیه او در شام نشان دهنده تأمین اولیه این هدف است. حضرت چون از گمراهی مردم شام مطلع بود، همه راهها برای بیدار کردن آنها از خواب غفلت و اتمام حجت را امتحان کردند. به همین دلیل بارها برای معاویه نامه نوشتند، سفرای متعدد به شام فرستادند و حتی در میدان نبرد شروع کننده جنگ نبودند تا افراد بیشتری هدایت شوند. 🔹 نامه حضرت به جریر حضرت پس از اقامت زیاد او در شام به او نامه نوشتند که نظر صریح معاویه درباره بیعت یا جنگ را جویا شده و به ایشان ابلاغ نماید: زمانی که نامه من به تو رسید نظر صریح معاویه را بین جنگ و صلح بگیر، اگر جنگ را اختیار کرد او را نسبت به پیمان شکنی هشدار بده و اگر صلاح را اختیار کرد از او بیعت بگیر. معاویه وقتی از نامه آگاه شد جریر را مرخص نمود و گفت: به مولایت ملحق شو. و نامه ای به حضرت نوشت و ایشان را دعوت به جنگ نمود و اشعار تهدید آمیزی برای ایشان ارسال کرد: أری الشام تکره ملک العراق / و أهل العراق لها کارهونا 🔹 نامه ای دیگر از معاویه پس از خروج جریر از شام، معاویه مجددا نامه تهدید به جنگ به حضرت نوشت: از معاویه به علی! به جانم سوگند اگر در قتل عثمان مشارکت نمی‌کردی و مردم با تو بیعت کرده بودند در ردیف خلفای ثلاثه قرار می‌گرفتی ؛ ولی بدان که تو مهاجرین را علیه عثمان تحریک کردی و انصار را نیز از یاری نمودن او محروم کردی و پدر نتیجه جاهلان تو را اطاعت کرده و ضعفا از تو نیرو گرفتند . اهل شام راهی جز جنگ با تو ندارند مگر اینکه قاتلین عثمان را تحویل دهی و بعد از تحویل دادن قاتلین عثمان خلافت و رهبری به شورا واگذار خواهد شد. قسم به جانم تو بر طلحه و زبیر و اهلی بصره حجت داشتی اما بر من و اهالی شام حجت نداری، زیرا آنان با تو بیعت کرده بودند و ما بیعت نکردیم اما فضیلت تو در اسلام و قرابتت با پیامبر را منکر نمی‌شوم. معاویه وانمود کرد مردم شام را خونخواه عثمان دانسته و خودش را تابع نظر آنان معرفی کرد. عبد الله بن عباس قبلا این‌ را پیش بینی کرده بود و به حضرت گفته بود؛ اگر تو را بر حکومت شام ابقا کنی هیچ مخالفتی با تو نخواهد کرد و با هرکسی که برای خلافت تعیین شود کنار می‌آید ولی اگر او را از کار برکنار کنی فوراً به مخالفت پرداخته و حکومت تو را قانونی و شورایی ندانسته و خواستار واگذاری خلافت به شورا میشود. الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۰۶ #جنگ_صفین #جریر_بن_عبدالله #فصل_اول - ۹۱

🔹 پاسخ امیرالمومنین علیه السلام به معاویه نامه کسی به دستم رسید که از اندیشه و نظر بی‌بهره است و هدایت کننده و راهنمایی ندارد هوای نفس او را خوانده و او هم اجابت نموده و از هوای نفس تبعیت کرده است. تو می‌پنداری که من درباره عثمان و کشته شدن او مقصر هستم و به همین دلیل با من بیعت نمی‌کنی به خدا سوگند من در روز قتل عثمان مانند سایر مردم بودم یچگاه خداوند مردم را بر گمراهی جمع نمی‌کند. من هرگز امر کننده به قتل او نبودم تا گناه دستور دهنده را داشته باشد و خودم نیز اقدام به قتل او نکردم تا تقاص بر گردنم باشد ... و اما درباره قاتلان باید بگویم تو را به عثمان چه کار؟ تو ولی دم او نیستی و فرزندان او در این امر اولویت دارند. و اما راجع به تفاوت بین بصره و شام بدان که هیچ فرقی بین این دو شهر نبوده زیرا که بیعت عمومیست و قابل استثنا نبوده و آنچه را که راجع به عثمان به من نسبت دادی از روی واقعیت و تحقیق نگفته‌ای. و اما درباره فضائل و سوابق من به جانم سوگند اگر آن را هم می‌توانستی انکار می‌کردی.وقعة صفین، ص۵۷ 🔹بازگشت جریر بن عبد الله از شام پس از اقامت چندماه جریر در شام که فرصت کافی در اختیار معاویه قرار داد، بازگشت . مالک به حضرت گفت: یا امیرالمومنین اگر مرا به شام می‌فرستادی برای تو بهتر از این فرد بودم آنقدر در شام ماند که معاویه هر دری که امید راحتی و آسایش از آن داشت را باز نمود و هر دری را که از گشایش آن نگران بود بست. جریر در پاسخ گفت: اگر تو به شام می‌رفتی به اتهام مشارکت در قتل عثمان کشته می‌شدی. مالک: اگر من نزد او رفته بودم از پاسخش درمانده نمی‌شدم و مجاب کردن او برایم دشوار نبود و او را به سویی می‌کشاندم که فرصت فکر کردن نداشته باشد. جریر: پس‌ترین صورت نزد ایشان برو. مالک: الان به سمت ایشان بروم که تو کار را خراب کرده و شر به وجود آوردی؟ مالک رو به امیرالمومنین کرد و گفت: آیا شما را از فرستادن جریر به سوی معاویه نهی نکردم و به شما از عداوت و فریب او خبر ندادم! سپس جریر را به باد ناسزا گرفت و گفت: عثمان دین تو را به قیمت حکومت همدان خرید به خدا قسم تو لیاقت راه رفتن بر روی زمین را نداری تو به سمت ایشان رفتی تا شرایط حضورت در شام را فراهم نمایی. سپس به سمت ما بازگشتی تا ما را از سوی آنها تهدید نمایی به خدا قسم تو هوادار آن‌هایی و تمام تلاشت را برای آنها صرف نمودی. اگر امیرالمومنین سخن مرا قبول کند تو را حبس می‌نمایم تا اینکه حقایق روشن گردد. 🔹 فرار جریر به قرقیسیا جریر با توجه به وخامت اوضاع ه قرقیسیا فرار کرد و عده‌ای از مردم به او ملحق شدند. او پس از فرار ماهیت خود را نشان داد و مشخص کرد که از ابتدا هوادار بنی امیه بوده در مورد علت فرارش می‌گوید من در شهری که از عثمان بدگویی می‌کنند نخواهم ماند. در ادامه با معاویه نامه نگاری نمود و معاویه نیز از او خواسته بود که به شام بیاید. 🔹 علت تخریب منزل جریر بن عبدالله جریر بن عبدالله رئیس قبیله «بجیله» بوده است و در خصوص تخریب منزل او توسط امیرالمومنین چند وجه بیان شده است: الف: زعیم و رئیس قبیله در زمان قدیم محور قم و عشیره و ملجع و پناه قوم و قبیله خود بوده و مردم برای رفع نیازها و حاجاتشان به منزل او رجوع می‌کردند. به طور طبیعی افراد قبیله وقتی دیدند خلیفه مسلمین بر زعیمشان به حدی غضبناک شده که خانه او را تخریب نمود از آن فرد روی گردان شده با توان بیشتری به کمک خلیفه می‌آمدند و او را برای مقابله با دشمن یاری می‌کردند. ب: با سوزاندن خانه جریر از تزلزل مردم جلوگیری نموده نشان داد که برگشت از حق و حرکت به سوی باطل هزینه دارد و افراد نمی‌توانند به راحتی جبهه حق را تضعیف کنند. 🔹ارزیابی رفتارهای جریر بن عبدالله بدگمانی مالک اشتر در ابتدای سفر او به شام، فرصت سوزی در شام، سخنان رد و بدل شده بین او و مالک پس از بازگشت او از شام، تحمل نکردن ذکر معایب عثمان فرار به قرقیسیا تخریب منزل او توسط امیرالمومنین بغض و دشمنی او با امیرالمومنین نشان دهنده شخصیت خائن او و تاثیر بسزایی است که در تجهیز سپاه شام برای مقابله با امیرالمومنین داشت. #جنگ_صفین #نامه_امیرالمومنین_معاویه #فصل_اول - ۹۶

قصه های شب برای مدیران (تحلیل) ۲۱ 🔹ماهیتی نرم، زیر پوسته داده های سخت #قصه_شب_برای_مدیران #تحول_سازمان #تحلیل - ۸۸

🔹 عزیمت سومین سفیر صلح به شام عدی بن حاتم به امیر المومنین علیه السلام پیشنهاد داد یکی از نزدیکان خود به نام خلاف بن عبدالله را که به شما میرفت را برای میانجیگری نزد معاویه بفرستد و حضرت قبول کردند. او پس از ورود به شام بر حابس که از بزرگان طیٓ بود وارد سد و همه جریانات مدینه را گفت و هردو برمعاویه وارد شدند. خفاف در پاسخ سوال معاویه در مورد قتل عثمان گفت: فردی به نام مکشوح او را محاصره کرد و حکیم بن جبلة درباره قتل او رای داد. محمد بن ابی بکر و عمار بن یاسر حکم را اجرا کردند. و عدی بن حاتم، مالک اشتر و عمر بن حمق نیز آنها را یاری دادند. طلحه و زبیر نیز در ماجرای قتل عثمان نقش زیادی داشتند. بی‌گناه‌ترین فرد در قتل عثمان علی است. معاویه پرسید: پس از قتل عثمان چه شد؟ خفاف گفت: مردم از هر سو مانند پروانه اطراف علی به پرواز درآمده و چنان اجتماعی شد که کفش‌ها گم شد و عباها از دوش افتاد و پیران زیر دست و پا ماندند عثمان فراموش شد و همگان با علی بیعت کردند علی عازم کوفه شد همه مهاجرین و انصار او را همراهی کردند فقط سعد بن ابی وقاص عبدالله بن عمر و محمد بن مسلم استنکاف نمودند حضرت احدی را مجبور به حرکت و همراهی با خویش نکرد در بین راه خبر تحرکات طلحه زبیر و عایشه به امیرالمومنین رسید ایشان اهل کوفه را برای جنگ دعوت و درخواست کمک کرد آنها نیز اجابت کرده و قائله بصره را خاموش کردند سپس وارد کوفه شد و مورد استقبال تمام طبقات اصناف قرار گرفت. من در حالی از پیش علی به سوی تو آمدم که او فقط در فکر شام بود. معاویه از این سخنان عصبانی شد ... و به هابس گفت به گمانم خفاف جاسوس علی است هرچه زودتر و قبل از اینکه شام را به فساد بکشاند او را از خودت و شام دور کن. وقعة صفین، ص ۶۴ #جنگ_صفین #سومین_سفیر_صلح #فصل_اول - ۱۰۱

✅ با کلیک بر روی لینک زیر به جمع ما بپیوندید: eitaa.com/mohsensadeqhzadeh

✅ با کلیک بر روی لینک زیر به جمع ما بپیوندید: eitaa.com/mohsensadeqhzadeh

هوش مصنوعی هم فهمیده اسرائیل داره نابود میشه #محسن_صادق_زاده | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/mohsensadeqhzadeh

🔴 سوریه - السقیلبیه ستونی از ماشین‌ها با لباس نظامی که بیشتر آنها خارجی‌هایی از «ملیت‌های غیرسوری» بودند که به زبان عربی فصیح صحبت می‌کردند، برخی از شاخه‌های درخت کریسمس در سوقیلبیه را با تبر شکستند، سپس آن‌ها را آتش زدند و اسلحه‌ها را به سمت غیرنظامیانی نشانه رفتند که می‌خواستند آتش را خاموش کنند. ✍ این گوشه‌ای از چهره واقعی تحریرالشام و تروریست‌های سوری است که به مرور به تسویه حساب‌های داخلی و مذهبی روی خواهند آورد. #محسن_صادق_زاده | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/mohsensadeqhzadeh

امروز صبح دلار 76 تومن بود همتی وزیر اقتصاد امروز صبح گفت : ما موفق بودیم دلار باید الان ۷۳ تومن باشد .... یعنی خیلی هم دلار بالاتر از قیمت واقعیش نیست. هیچی دیگه بعد این صحبت دلار رفت بالا رفت بالا، الان شده 78 و خورده‌ای بابا حرف نزنید تورو بخدا #محسن_صادق_زاده | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/mohsensadeqhzadeh