eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
55 دنبال‌کننده
529 عکس
166 ویدیو
80 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
وقتش شده بیایی و درمانمان کنی فکری به جسم زخمی ایمانمان کنی ما را فراق روی تو، تا کفر برده است برگرد تا دوباره مسلمانمان کنی ما آبروبریم به دردت نمی‌خوریم حق می‌دهیم از همه پنهانمان کنی ابری شدیم و راه به گریه نبرده‌ایم داریم امید تا که تو بارانمان کنی ما را کنون که تا حرم شاه راه نیست ای کاش تا که زائر سلطانمان کنی * * حالا که کاظمین نرفتیم کاش که ما را غبار راه خراسانمان کنی حالا که پای سفرهٔ موسی بن جعفریم در این عزا تو کاش که مهمانمان کنی امشب خودت گریز به کرب و بلا بزن تا که فدای سید عطشانمان کنی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
اگرچه عاشق تو در بدی زبانزد بود ولی همیشه به من خوبی تو بی حد بود من آن کبوتر هر جایی‌ام که بر بامت به شوق دام، دلم گرمِ رفت و آمد بود من آن سلام پس از هر نماز هر روزم که در تلاش رسیدن به تو مقید بود چگونه می‌شود آقا که با وجود تو باز درون برزخ عاشق شدن مردد بود همیشه حرف زدن با تو مهربان آقا برای عاشقی‌ام فرصتی مجدد بود مرا همیشه به جدت شناختی گفتی همانکه بین حسینیه سینه می‌زد بود * * نبود قسمتم امشب به کاظمین روم کبوتر دلم ای کاش بین مشهد بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بابا رضا به گوشه زندان خوش آمدی بر دیدن پدر تو پسر جان خوش آمدی زندان کجا مدینه کجا و تو در کجا مهمان من به گوشه زندان خوش آمدی زنجیر و بند کین سرو سامان من بود امشب مرا بر این سرو سامان خوش آمدی بر لب رسیده جانم واز دیده رفته نور نورم به چشم و بر لبم ای جان خوش امدی امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
هدایت شده از دکتر محمدرضا جباری
امام کاظم و سازمان وکالت، دکتر جباری.pdf
375.6K
✅ امام کاظم علیه السلام و سازمان وکالت ✍️ نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر محمدرضا جباری؛ عضو هیئت علمی و مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی امام خمینی(ره) 🔷 سازمان وکالت، مجموعه‌اى متشکل از امامان معصوم (علیهم السلام) و عده‌اى از پیروان نزدیک و وفادار آنان بود که با همکارى یکدیگر، تشکیلات هماهنگ و منسجمی را پدید آوردند تا با اتکاء بر آن پیشبرد اهداف دینی خود را محقق سازند. وظایف این سازمان به امور مالی منحصر نبود و وظایف سیاسی، دینی و ارشادی را نیز شامل می­شد. 🔷 این تشکیلات از نیمه دوم عصر امامت، یعنى از زمان امام صادق علیه السلام به بعد آغاز به کار نمود و رفته‌رفته داراى نظم و گستردگی و هماهنگی بیشترى شد و تا پایان عصر غیبت صغرا استمرار داشت. 🔷 در عصر امام کاظم علیه السلام، این سازمان با مشکلاتی همچون دستگیرى و شکنجه حضرت و برخی از وکلا مواجه شد، ولی نواحی زیر پوشش وکلا و محدوده اقتدار آنان با تشدید فعالیت‌ها گسترش می‌یافت. 🔷 وکلاى آن حضرت در نقاطی مثل کوفه، بغداد، مدینه، مصر و برخی نقاط دیگر به فعالیت مشغول بودند. آن حضرت با وجود حبس و فشارهای موجود، توانستند تشکیلاتی را که پدرِ بزرگوارشان تأسیس کرده بودند، نه­تنها حفظ کنند بلکه آن را گسترش دهند. 🔷 در پژوهش حاضر، جایگاه و وضعیت این سازمان در عصر امام کاظم علیه السلام و نیز نقش آن حضرت در حفظ و گسترش آن بررسی خواهد شد. 🔷 کانال رسمی حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدرضا جباری 🆔 @mjabbari_ir
هدایت شده از روضه خانگی
روضه خانگی - عبدالله بن حسن(ع) - 890.mp3
9.16M
🎙با درد همنشینم و با غصه همدمَم... 🔻مناجات با (عج) 🔻روضه (ع) ⏱ | 08:20 👤استاد 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
هدایت شده از حامد کاشانی
26.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ نعمتی ویژه برای امام کاظم علیه السلام تلگرام | ایتا | بله | روبیکا | آپارات | سایت
آمدم در کوی سلطان از گلستان رجب مست مستم در حرم از بوی غفران رجب در همین یک هفته که مانده به پایان رجب باده می ریزد رضا در جان مهمان رجب عقل اگر داری برو مستی کن و دیوانه باش ساغری دستت بگیر و دور سقاخانه باش زائری در می زند، دنبال جا در میکده است یک نفر گریان شده، چشمش به نور گنبد است حال هرکس که به پابوسش نمی آید بد است چون شفا در زعفران و در نبات مشهد است در زیارت منّت خدّام را هم می کشم خاک جاروی حرم را روی چشمم می کشم بی سر و پا روبروی او موءدب می شود سائل آلوده اینجا بنده ی رَب می شود هرکسی محتاج تر باشد مقرّب می شود میهمان سختش که شد آقا معذّب می شود این چه اربابی است شخصاً میزبانی می کند با غلامان بدش هم مهربانی می کند باز برگشتم به دامانش چنان روز معاد دید از لطفش دوباره ذره ی کم را زیاد گفت اسمت چیست؟ من گفتم غلام خانه زاد گفت رفتی تا کجا؟ گفتم فقط باب الجواد قبل اینکه زائرش باشم برایم جا گرفت او خودش آمد غبارِ چهره ی من را گرفت شب نشینی دور این سفره فقط رزق خداست با لباس پاره هم سلطان به دنبال گداست دورم از شش گوشه ی آقا! همینجا کربلاست برگ دیدار ضریح مرتضی دست رضاست خواب دیدم درّ نایاب صدف آورده ام خوشه ی انگوری از باغ نجف آورده ام خوشه ی انگور سلطان نجف را ریختند گرگ های کربلا در دشت و صحرا ریختند خون اکبر را زمین پهلوی زهرا ریختند پیکرش را در کنار چشم بابا ریختند یکطرف ارباب بود و صد طرف پیغمبرش یک عبا نه صد عبا میخواست جسم اکبرش @hadithashk
کم کم مسافران سحر را خبر کنید با ذکر یا حسین به مشهد سفر کنید خود را میان صحن رضا دربه در کنید شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم آماده زیارت مخصوصه میشویم باید تمام همت خود را به کار بست حالا که بار عام شده کوله بار بست با جبر عشق در بروی اختیار بست دل را به حلقه های ضریح نگار بست در طوس برگزار شده اعتکاف ما صد حج واجب است ثواب طواف ما شکرخدا که از فقراییم تا ابد از حاجیان کوی رضاییم تا ابد پیش رضا کنار خداییم تاابد ماراهیان کرببلاییم تا ابد در صحن کهنه بود که تایید ما رسید آقا نگاه کردو روادید ما رسید ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن دل را بیا به جاده مشهد روانه کن یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن پیش کریم نوکری عاشقانه کن آنجا برات کرببلا زود میرسد هی خون دل نخور بخدا زود میرسد آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست آزرده از مزاحمت نانجیب هاست یک عمه بود و لشکر اوباش بی حیا عالم فدای شیرزن دشت کربلا @hadithashk
عطر ضریح پاکت خوشبوتر از گلاب است هر عشق دیگری جز عشق شما سراب است ناقابلی چو من هم با تو بها گرفته شأن کبوتر اینجا بالاتر از عقاب است گفتی سه جا می آیی یکبار اگر بیایم جزتو کدام شاهی اینگونه خوش حساب است یک عکس یادگاری با مادرم گرفتم من خاطرات خوبم در صحن انقلاب است با جمله رئوفان رسم تو فرق دارد پیش از طلب دعاها نزد تو مستجاب است ما دل به تو سپردیم پس رو به راهمان کن آن دل که بی تو باشد دل نیست یک خرابه ست این خاک غرق نور است از لطف مشهد و قم آن سو که ماه باشد این سو هم آفتاب است @hadithashk
یا نبی الله در غار حرا سینجلی می‌گویند از نور نبی و از ولی می‌گویند تثلیث مسیحیان شکست و زین بعد الله محمد و علی می‌گویند انوار شگفت ایزدی می‌آید با جاه و جلال احمدی می‌آید آنروز خدیجه دید از غار حرا یک دسته گل محمدی می‌آید فرمود خدا که دین حق غالب هست تا هست نبی برای حق طالب هست پیروزی از آنِ دینِ احمد باشد وقتی که علی ابن ابی طالب هست در آرزوی آل علی می‌گردند هی آمده دنبال علی می‌گردند جبریل رسید و گفت در عرش فقط دورِ سر تمثال علی می‌گردند لطف ازلیِ بی نهایت این است توحید و نبوت و امامت این است باید که به بعثت حقیقی برسیم معنی ادامه دار بعثت این است عمریست که دلواپس مهدی هستیم دلسوخته‌ی بی کَسِ مهدی هستیم جبریل دوباره بعثتی می خواهیم ما منتظر مبعث مهدی هستیم حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حاصل عمر فقیران خرج سلطان می شود دسترنج مور تقدیم سلیمان می شود گریه در آغوش او توحیدِ تکوینی ماست قطره‌قطره اشکِ ما دریای ایمان میشود مشقِ هر روز و شب ما نام شیرین رضاست خضر ، پای درس او طفل دبستان می شود ظرفِ من ظرفیّتش در حدِّ آهوها نبود خواب دیده کهف را..،روزی نگهبان می شود! مثل کفشِ پاره ای تحویل می گیرد مرا درد های کهنه ام اینجاست..،درمان می شود مهربانیِ پدر _ مادر کجا وُ مِهر او! آدم از لطفِ رئوفِ طوس حیران می شود ریشه های معرفت در صحن جامع ، جمع شد کاه عقلم در حریمش کوه عرفان می شود پادشاهان جهان در مُلک مشهد ، نوکرند هر شهنشاهی مگر شاه خراسان می شود! رو به ایوان رضا ، هو می کشم یا مرتضی بس که تصویر نجف اینجا نمایان می شود یا رضا گفتیم ، یا معصومه‌جان تعبیر شد زعفران داریم..،تبدیلِ به سوهان می شود صحن این خواهر_برادر ، اعتبار خاک ماست مشهد و قم آبروی کل ایران می شود خِطّه ی مشرق غروبی را به خود هرگز ندید نیمه‌شب‌ها گنبدش خورشید تابان می شود چاره‌ی بیچارگی باب‌ُالجواد کویِ اوست هرکه هرچه شد به دست این پسرجان می شود ناله‌ی یَابْنَ الشَّبیش قاتل جان من است چشم حیوانات با این آه ، گریان می شود داد می زد : جدِّ ما با کام عطشان ، ذبح شد آن تن بی سر که رفته‌رفته عریان می شود استخوان سینه ای در زیر سُم ها نرم شد... پیکر پاشیده ای با خاک یکسان می شود @hadithashk
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گمان مکن که گدایت ز گریه سیر شده خوشا کسی که درِ خانه ی تو، پیر شده خوشا کسی که در این روزگارِ بی انصاف، به آن نگاهِ خداییِ تو، اسیر شده عزیز؛ بی نظرِ لطفِ تو، ذلیل شده اسیر؛ آمده پشتِ درت، امیر شده سلام می دهم از دور و سینه ام تنگ است براتِ کرب وبلا را بده، که دیر شده کسی که شاهِ دو دنیا و محورِ حق است چه غربتی کفنش، تکه ای حصیر شده شاعر: عادل حسین قربان امام حسین (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar