محتوای تبلیغی نورالزهرا
#حضرت_ام_البنین_س_مدح #حضرت_ام_البنین_س_مصائب روزي که پا به عرش معلا گذاشتي! بر هر چه داشت نقش تو ر
"مولا صدا بزن، نه برادر، حسين را..."
اين جمله را تو بر لب سقا گذاشتي
هدایت شده از معارف و مقاتل آلُ الله
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلواتاللّهعلیه» با امّالبنین «علیهاالسلام»...
در نقلها آمده است:
🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیهالسلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! میخواهم حدیثی برایت نقل کنم!
🥀 ای اباالفضل، بدان! قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه با مادرت امّالبنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت.
🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!میخواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین علیهالسلام را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید.
🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن.
📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیهالسلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ
▪️در این هنگام حضرت عبّاس علیهالسلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد.
🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مىخواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونهاى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی!!!
📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴
📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸
📚کبریت احمر، ص۳۸۶
✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله
بنویسید به ایوان اباعبدالله
سردر روضه رضوان اباعبدالله
که بود سروری از آن اباعبدالله
و اباالفضل بود جان اباعبدالله
من کیم همسر محبوبه شاه عربم
مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم
فاطمه نام، ولی امّبنین شد لقبم
همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم
ز کنیزان و غلامان اباعبدالله
پسری شیر صفت بهر علی آوردم
از همان کودکیش نذر حسینش کردم
گفتمش ای که تماشات دوای دردم
به فدای تو و آن دست رشیدت گردم
نکشی دست ز دامان اباعبدالله
اشک میریزم و چشمان ترم میسوزد
همچنان شمع ز پا تا به سرم میسوزد
هر زمان آب بنوشم جگرم میسوزد
هم دلم از غم سقای حرم می.سوزد
هم به یاد لب عطشان اباعبدالله
گریهام بر غم بیدستی آبآور نیست
گریهام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست
خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست
غم بیمادری از بیکفنی کمتر نیست
دل من هست پریشان اباعبدالله
گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر
داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر
سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر
چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر
جانشان باد به قربان اباعبدالله
@Maghaatel
هدایت شده از پایگاه جامع امامت
27.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 تحریف و دستکاری در منابع عامه
🎙حجت الاسلام والمسلمین سیدصادق میرشفیعی
🔰 برگرفته از مباحث استاد در دوره تربیت مبلغ فاطمی
—————————
🏴 @Emamat_net
🏴 @mobaleghaneemamat
هدایت شده از اعزام سخنران و مداح نورالزهرا «س»
ام البنین س حرم حضرت معصومه ۱۴۰۳.۹.۲۵ قربانی.mp3
15.63M
صبح شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها
حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
تاریخ ۱۴۰۳.۹.۲۵
حجه الاسلام محمد قربانی
هدایت شده از علی سروش
روضه حضرت ام البنین س ۱۴۰۳.۹.۲۵ مسجد المهدی.mp3
12.37M
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها
روضه حضرت ابا الفضل عباس علیه السلام
🕌مسجد المهدی علیه السلام
📆تاریخ ۱۴۰۳.۹.۲۵
امّ البنین شدم که شوم یاور حسین
تا گل بیاورم بشود پرپر حسین
کانال علی سروش:
https://eitaa.com/ASorosh1421
هدایت شده از شعر هیأت
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹مادر🔹
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید
حق هرچه آفرید از این دختر آفرید...
جوشید چشمه در دل قرآن به نام او
اعجاز، تشنه بود و خدا کوثر آفرید
یک ذره نور فاطمه را ریخت روی خاک
لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید...
از عرش تا به فرش کسی لایقش نبود
از جلوۀ جلال خودش حیدر آفرید
میخواست تا خلاصه شود عشق در کلام
از بین واژههای جهان مادر آفرید
📝 #مهدی_مردانی
🌐 shereheyat.ir/node/2053
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از کتابخانه فضائل
• من بیوضو موی تو را شانه نکردم! •
-
-
روزی رسولخدا داخل خانه فاطمهٔ زهرا
-علیهما السلام- شدند، دیدند که فاطمه
حسين -علیهما السلام- را در پیش خود
نشانیده و سر مبارکش را شانه میکنـد
و گریـه میکنـد، حضـرت رسـول پرسیـد:
ای فاطمـه! چـرا گریـه میکنـی؟ فاطمـه
-علیها السلام- عرض کرد: ای پدر گریه
میکنـم بـه این سبـب که میترسـم کـه
این شانه به سر حسین میکشم مبادا
يـک تـار مو از سـر حسینم جـدا شـود!
@ketabkhaneh_fazael
هدایت شده از حوزه توییت (توییتر طلاب)🇵🇸
11.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 خاطرات جالب آیتالله طبسی از بحثهای علمی با سیدحسن نصرالله: بعد از ۴ساعت بحث علمی میگفتم خسته نشدی؟! میگفت نه من منتظر این شبها بودم!
🔹 بسیار اهل مطالعه بود.
🔹 بخاطر مسائل امنیتی گاهی مدتها نور خورشید را نمیدید اما مطالعاتش ترک نمیشد!
💎 کتابی از درسهایم چاپ کردیم قبل از چاپ به ایشان رساندم! گفتم مطالعه کردی؟! گفت خیر چون ۴سال قبل ۱۴۰۰تا صوت درس شما را گوش دادم!
خاطرات آیتالله نجمالدین طبسی از سیره طلبگی شهید سیدحسن نصرالله
۲۷ آذر ۱۴۰۳
فیلم از کانال👇
@rozaneebefarda
@HozeTwit
هدایت شده از شعر هیأت
او جان پیمبر است و جانش مولاست
نور حسن و حسین در او پیداست
هر پنج تن از دیدۀ دل چون نگری
زهرا زهرا زهرا زهرا زهراست
📝 #محمدحسین_ملکیان
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹مقام زن🔹
امشب از آسمان به سوی زمین
دختری قصد آمدن دارد
مادری از سحرگه دیشب
دامنش بوی یاسمن دارد
تا که از راه میرسد، احمد
رکعتی عاشقانه میخواند
عطر یاس سپید میپیچد
غنچهای میلِ گُل شدن دارد
بوسهای میزند به پیشانی
بوسهای میزند به دستانش
ای خدیجه! بیا ببین زهرا
چشمهایی شبیه من دارد
دخترم کوثر است، کوثر پاک
چشمهای از بهشت در دل خاک
دخترم گرچه آمده به زمین
رختی از آسمان به تن دارد..
گفت با همسرش به آرامی:
دخترت مادر همه هستیست
دخترت نسبت شگفتی با
عطر گلهای نسترن دارد
دخترت را حسین فرزند است
که جهانی به جان او بند است
دو ستاره که زینت پدرند
و یکی ماه چون حسن دارد
هیچکس در جهان نخواهد بود
همردیف و رقیب با زهرا
قلّهای مرتفعتر از افلاک
فاطمه در مقام زن دارد
📝 #وحیده_افضلی
✅ @ShereHeyat