هدایت شده از تاملی در تاریخ اسلام
2⃣1⃣برخی یاران و اصحاب #امام_علی_علیه_السلام به عیادت مولا می روند!👇
#روز_شمار_شهادت_امیرالمومنین
#وقایع_ماه_رمضان_المبارک
@TarikhEslam
هدایت شده از اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
🔵 بسته #ابنملجم_شناسی
🔰 برای دانلود منابع، کلیک کنید
1⃣ زیستنامه و شخصیت:
مدخل "ابن ملجم" در دایره المعارف بزرگ اسلامی (جلد : 4 ، ص 1810)؛
▫️اینجا و اینجا▫️
2⃣ خاستگاه قبیلهای:
مقاله: بررسی نقش قبیله مراد در تاریخ اسلام و تشیع تا سقوط امویان (132 ق)؛ فصلنامه شیعه شناسی | به قلم اصغر محمودآبادی و مریم سعیدیان جزی
3⃣ فرجام شناسی:
مقاله: بازخوانی روایات فرجام ابنملجم؛ مندرج در: فصلنامه پژوهشهای علوم تاریخی | اثر مصطفی صادقی کاشانی
4⃣ بررسی زمینهها، انگیزهها و نقش عبدالرحمن بن ملجم مرادی در شهادت حضرت امیر (ع) | مریم سعیدیان جزی ؛ فصلنامه شیعهشناسی
5⃣ عناصر پشتیبان:
الف. مقاله: نقش اشعث بن قیس در ماجرای شهادت امام علی (ع) و همدستی با ابن ملجم؛ دوفصلنامه سیره پژوهی اهل بیت (ع) | علی ناظمیان فرد و اکرم جهاندیده
ب. قطام و نقش او در شهادت امام علی (علیهم السلام) | اثر جرجی زیدان؛ مترجم: ابراهیم خانه زرین
6⃣ کتاب انساب الاشراف بلاذری در موضوع نقش ابن ملجم در شهادت امیرالمومنین (ع) -نقادانه بخوانید-
7⃣ بررسی نظر متفاوت "وهابیت و اهل تسنن" درباره ماهیت ابن ملجم مرادی | شبکه ولایت
8⃣ روایتی تاریخی از چگونگی به شهادت رسیدن امیرالمؤمنین (ع) و نقش ابن ملجم
روزنامه خراسان | جواد نوائیان رودسری
#سیر_مطالعاتی #سیر_مطالعات_تاریخی
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐http://eitaa.com/monzer_ir
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع خطاب به #حضرت_عباس_ع
ازین اتاق نرو، یار زینب من باش
قمر، میان شب تار زینب من باش
بیا جلو پسر نازنینم ای عباس
بیا قرار دل زار زینب من باش
میان این همه محرم، دلش به تو قرص است
فقط کفیل و علمدار زینب من باش
بیا و قول بده هر چه هم که پیش آمد
تمام عمر، هوادار زینب من باش
بمان کنار حسینم، فدای راهش شو
امیر لشگرِ سردار زینب من باش
رشید اُم بنین، در شریعه چون رفتی
به یاد تشنگی یار زینب من باش
قسم به این تب زهری که آتشم زده است
به دور قافله، تبدار زینب من باش
پس از تو وای به حالش میان کوفه و شام
در آن مسیر، عزادار زینب من باش
اگر به نیزه سرت شد بلند، در آن حال
بیا و سایه به بازار زینب من باش
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله
یا امیر المومنین علیه السلام
باید این نفس سرکش ما را ، با کمند تو در حصار کشید
بعد با حلقه های گیسویت ، باید این صید را به دار کشید
دل ما را به زور آدم کن! ، جنبه ی اختیار در ما نیست
کافی است اینهمه بلایی که ، دلم از دست اختیار کشید
صحبت از عشق تو اگر باشد ، کاری از اختیار ساخته نیست
جذبه ی چشم تو دلم را در ، دام لایمکن الفرار کشید
تو همانی که حضرت خالق ، از همان روز اول خلقت
تا سحرگاه روز سیزدهم سر راه تو انتظار کشید
حضرت آدم و خلیل و ذبیح، و ابابیل و آسمان و زمین ...!
میهمانی عزیز می آید، خالق از کلّ خلق کار کشید
درب کعبه برای مولا نیست نفس مشرکان به آن خورده
شأن مولا أجلِّ از اینهاست، جور آن درب مستجار کشید
کار خلقت فقط ازآن خداست من نگفتم تو خالقی اما
تو یداللهی و خدا با دست، جلوه ی لیل و النّهار کشید
دست تو نقش زد خلایق را هر کسی را برای کاری ساخت
سهم ما شد که نوکری بکنیم، ایل ما منّت نگار کشید
دست تو، تیغ تو به جای خودش، اسم تو سست می کند پا را
تا شنیدند حیدر آمده است، دشمن از وحشتش هوار کشید
هیبت حیدرانه ی مولا ترس در قلب لشکر اندازد
تهِ لشکر فرار کردند از نعره ای که طلایه دار کشید!
عبدود که بزرگ این قوم است عددی نیست در مصاف علی
زرد شد رنگ چهره اش و قتی اسد الله ذوالفقار کشید
شب تشخیص مرد از نامرد، شیر خفته میان بستر بود
ترس از مرگ پای ترسو را با پیمبر به سوی غار کشید
آن شرابی که بامداد الست، دست حیدر به کاسه ی ما ریخت
تا خودِ لحظه ی یَموت یَرَنی ، حال و روز مرا خمار کشید
چاره ای نیست دست ما بسته است که خدا گفته خودکشی ممنوع!
ورنه با اینهمه جلال و جمال، کار ما هم به انتحار کشید...
شاعر : داود رحیمی"
https://b2n.ir/m00428
صلی الله علیک یا امیرالمومنین .mp3
6.59M
🔻#قطعه_صوتی #ماه_مبارک #شب_قدر
🎤 حجت الاسلام #استادمیرزامحمدی
🔊 صَلّی اللّٰهُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ
🔹موسسه علمی فرهنگی حداث
الحسین علیهالسلام_قم
{ @huddath_al_hussain_ir }
هدایت شده از شعر هیأت
#امام_حسین علیهالسلام
#مناجات
#غزل
🔹آه از آن ساعت...🔹
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
لحظه لحظه پشت هم شیطان فریبم میدهد
میگذارد بر سر هر راه چاه دیگری
گریه باید کرد تنها در عزای تو حسین
توبه غیر از این ندارد هیچ راه دیگری
مثل حر من نیز برگشتم که غیر از خیمهات
نیست ما را در همه عالم پناه دیگری
از سیاهی نیست بالاتر ولی رنگ غمت
هست بالاتر ز هر رنگ سیاه دیگری
ای زمان در طول تاریخ اینچنین داری سراغ؟
بیکفن، لبتشنه، بیسر پادشاه دیگری؟
آه از آن ساعت از آن گودال و از آن قتلگاه
آه از آن تل که خودش شد قتلگاه دیگری
میکشیدند آه، هم شمشیرها هم نیزهها
از دل هر تیر برمیخاست آه دیگری
کاش در آن لحظهها یا خواهرش آنجا نبود
یا نمیانداخت بر جسمش نگاه دیگری
نقطۀ پایان دنیا نیست هرگز کربلا
نه! جهان میایستد در ایستگاه دیگری
انتقام خون او را یک نفر خواهد گرفت
از پس این ابرها پیداست ماه دیگری...
📝 #فاطمهمعصومه_شریف
🌐 shereheyat.ir/node/1664
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
اینقَدَر این دستِ خالی را پُر از گوهر مکن
خاک این در کیمیای ماست، آن را زر مکن
برکتت را از زمینِ اهل آبادی مگیر
نهر دنیا را پُر از آبی بجز کوثر مکن
تا سحر در وا مکن، من هم به در، سر میزنم
حال این دیوانهی آشفته را بهتر مکن
دربهدر بودم که دیدم بیخبر دعوت شدم
پس دگر من را اسیر این در و آن در مکن
آبرودار! آبروریزیِ عبدت را بخر
صحبت پروندهام را پیشِ پیغمبر مکن
من به زهرا قول دادم زود آدم میشوم
طفل بازیگوش را شرمندهی مادر مکن
با همین آلودگی بیتوته کردم در حرم
عبد بازار نجف را دور، از حیدر مکن
سهم انگور مرا هم از ضریح او بده
سیرمانی مرا بشنو ولی باور مکن
چشمِ خیسم را برای تو فقط رو میکنم
چشم من را نزد شخصی جز حسینت، تَر مکن
ای نسیمی که سحرگاهان در عالم میوزی!
جز نسیم کربلا را قسمت نوکر مکن
من فقط زانو زدم پائینِ پاهای حسین
پس مرا محتاج، جز شهزادهاش اکبر مکن
**
با سر زانو حسین آمد در آغوش علی
گفت ناله هرچه کردی پیش من، دیگر مکن
در عبا میچینمت، میریزی از اطراف آن
اینقَدَر من را اسیر قوم غارتگر مکن
عمهات گیسو پریشان میکند پاشو علی
فکر او کن، فکر من را بین این لشکر مکن
✍ #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
دل من غرقِ گناه است، الهی به حسین
در دلم حسرت و آه است، الهی به حسین
هی گنه کردم و هی توبه شکستم افسوس
رُخم از شرم سیاه است، الهی به حسین
#شب_جمعه شده و ابر خطاپوش رسید
بنده محتاج نگاه است، الهی به حسین
#شب_قدر است و دل سرکش و عُصیانگر من
در پی پشت و پناه است، الهی به حسین
من پشیمان شدهام، دست مرا باز بگیر
اشک این دیده گواه است، الهی به حسین
آن حسینی که ز تن پیرهنش را بُردند
بر سرِ نیزه سرِ بی بدنش را بُردند
✍ #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
📌حتما باید از کسی بترسیم تا خوبی کنیم؟
روزی امیرمومنان #علی(ع) کنیزی را در کوچه های #کوفه در حال #گریه دید؛ وقتی علّت را پرسید، کنیز گفت:
اربابم پولی داده تا گوشتی بخرم؛ وقتی بازگشتم، گفت: مرغوب نیست. حالا نه #قصّاب گوشت را می پذیرد و نه ارباب! امام همراه کنیز نزد قصّاب رفت و از او خواست گوشت را عوض یا #پول را برگرداند؛ قصّاب امام را نشناخت. وی #عصبانی شد و مشتی بر سینه امام زد و گفت:
از مغازه ام خارج شو. همسایگان قصّاب وقتی به او گفتند: می دانی بر سینه چه کسی کوبیدی؟ او، امیرمؤمنان(ع) است. مرد قصّاب نزد امام آمد و از او عذرخواهی کرد.
📚ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج2، ص112.
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب_س_اسارت
بیچارهام، دل خستهام، زارم، نزارم
باز آمدم چون ابر بارانی ببارم
قلب سیاه و چشم خشک آوردهام من
اشکم نمیآید، گره خورده به کارم
غیر از گناه و معصیت انگار اصلاً_
کاری نمیآید از این چشمان تارم
حرف جدایی را نزن، دق میکنم من
من که به جز این خانه جایی را ندارم
چیزی به جز بار گنه بر شانهام نیست
بار مرا بردار که افتاده بارم
هی قول توبه میدهم اما چه سودی
دیگر به قول خویش اطمینان ندارم
من را بسوزان اعتراضی که ندارم
نا اهلم و میدانم اصلاً اهل نارم
بد جور دلتنگ غروب کربلایم
ای کاش میشد سر بر آن تربت گذارم
این روزهها، روضه بهپا کردند در من
این روزها یاد لب خشک نگارم
**
قربان آن خواهر که پای نیزه میگفت:
حالا ببین بر ناقهی عریان سوارم
یک روز عباسِ علی دور و برم بود
حالا به شمر و حرمله افتاده کارم
✍ #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e