eitaa logo
محتوای تبلیغی
2.3هزار دنبال‌کننده
931 عکس
616 ویدیو
2.5هزار فایل
اداره کل تبلیغات اسلامی استان مازندران 🔸نشر و ترویج محتواهای موجود 🔹تولیدمحتوای‌تبلیغی 🔸منبرمکتوب،فیش‌منبر،صوت منبر اساتید 🔹مقتل،فیش روضه،شعرروضه 🔸سوژه سخن 🔹سوژه روایتگری،خاطرات شهدا 🔸مهمات تبلیغ مجازی،کلیپ،عکس‌نوشته مدیر کانال: @Omur_farhangi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹فرارسیدن سالروز باسعادت صل الله علیه و آله و سلم و علیه‌السلام بر تمامی مسلمانان تبریک و تهنیت باد . ❤️ 🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی 🇮🇷 @mohtavayetabligh
💠 شاعر مازنی : وقت باران و وقت رحمت شد رُخ او تا همینکه رؤیت شد به صحیحُ‌السَّند روایت شد دوزخ از یُمن او چو جنت شد حا و سین ، یا و نون ، رسید از راه عرش حق را ستون رسید از راه سیبِ کالِ جنان رسیده شده فاطمه دست بُرد و چیده شده بینِ آغوشِ او ‏که دیده شده روحِ عشقی بر آن دمیده شده عطر سیب آمد از گریبانش جان عالم همه به قربانش حلقه ی عشق را نگین آمد چار تن نور و... پنجمین آمد مَلَکی پَر زنان زمین آمد نزد گهواره همنشین آمد فطرسش بال و پر درآورده پیش ارباب سر درآورده کار و بارت نگو بهم خورده سر نوشتت به او رقم خورده هرکسی که بر او قسم خورده جرم هایش همه قلم خورده چشم پوشیده و بها داده جایِ تأدیب، کربلا داده کارمان دست دولت عشق است بُرد کرد آنکه رعیتِ عشق است رزق ما دست حضرت عشق است رعیت، ارباب، نسبت عشق است ما رکاب و نگین شده ارباب با گدا همنشین شده ارباب مشق مان نام حضرت مولاست هر کجاییم صحبت مولاست در دل ما محبت مولاست کام مان مستِ تربت مولاست دردمندیم و او دوا داده بار ها تربتش شِفا داده سجده بر تربتش اگر داریم سربلندی جز این مگر داریم؟ ذکر او تا خودِ سحر داریم سفره پهن است و توشه برداریم معنیِ توشه چیست؟ شش گوشه لذّتِ زندگیست شش گوشه او که ما را قدم قدم بخرد بار مان مانده، از کرم بخرد در مرامش که نیست کم بخرد کاش ما را چو محتشم بخرد شاعرش می‌شوم به دربارش شکر.. افتاده ام پیِ کارش نوکریم و تویی امام‌ْحسین ذکر هر صبح ما سلام‌حسین گفت زهرا به ما غلام‌حسین حرف ما چیست؟ یک کلام: حسین... یا حسین است بر لبم امشب متفاوت شده شبم امشب سرمان هست روی دیوارت واجب العینی است دیدارت خاکِ عالَم... که من شدم یارت عشق یعنی رَوَم سرِ دارت میثم‌ات نیستم ولی بپذیر جانِ بابایمان علی بپذیر . . . شب میلادِ اشک و لبخند است آه قلبم برایش آکنده است زینب از او چگونه دل کنده است تار حلقوم او به مو بند است ما به این روضه مبتلا هستیم همه دل‌خون کربلا هستیم 💠 : (مجمع‌شاعران اهل‌بیت علیهم‌السلام مازندران) 🔗 https://eitaa.com/masham14 •┈┈••••✾•🌿⭕🌿•✾•••┈┈• 🎼 💡 📚 📝 🇮🇷 🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی 🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
💠 شاعر مازنی : طنین عشق به مافوق کهکشان می رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می رفت خبر به دست ملائک به آسمان می رفت تمام عرش ز شوق شنیدنش پا شد خبر رسید به بالا..،حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان،مسیحا داد خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه با یک ‌گُلَش بهار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین در بغل خویش لای‌لایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم زاده ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می بُردند هزار جُون سر سفره اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف،ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکه ی ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگره ی شهر تا اذان می گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..،جان می گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر،شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کرکسی نمی ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی ترسد رشید اهل حرم،رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می کرده حسین وقت تماشاش عشق می کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای باز شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی‌اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همه ی آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کفر می بارد علی علیِ علی‌اکبر آفرین دارد چه می شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد... قد بزرگ عشیره دم حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجه ی شب شد ورق ورق همه ی دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او 💠 : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14 🔗 •┈┈••••✾•🌿⭕🌿•✾•••┈┈• 🎼 💡 📚 📝 🇮🇷 🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی 🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
💠 شاعر مازنی : عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است مثل پرونده ی فقریم که مختومه شدیم از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود رود نوری است که درگیر تلاطم نشود باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود... "السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما" السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد سند فخر عجم تا به ابد امضا شد تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد آن زمینی که شده لانه ی جبریل"قُم" است شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل"قُم" است گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان دومین شافعه ی محشر ما هستی تو مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا بانیِ دردِدل وادی طور بابا به خداوند تویی سنگ صبور بابا "به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر می اُفتاد هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد انبیا شیفته ی مبحث خاصَ‌ ات..،بانو جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو! مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست "چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست" بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد "یا رضاااا "داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن کاش در بین قنوت سحرت یاد شوم من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم چون برادر..،به تو هم آمده خوش‌خو باشی به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی! خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد روی دیده قدم آل نبی جا دارد شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی معجر دخترکی را نکشیده است کسی لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام 💠 : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏ 🔗 https://eitaa.com/masham14 •┈┈••••✾•🔹📚🔸•✾•••┈┈• 🌙 📚 📝 🇮🇷 🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی 🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
💠 شاعر مازنی : بیدها را حظِّ رقصیدن هدایت می کند نورها را کِیف تابیدن هدایت می کند ابرها را شوق باریدن هدایت می کند چشم ها را لذت دیدن هدایت می کند لذتی شیرین تر از شیرینی دیدار نیست کور باد آن چشم هایی که پی دلدار نیست آفتاب روی بام ساعت هَشتَم تویی اشتیاق ناتمام ساعت هشتم تویی لحظه ی پُراحترام ساعت هشتم تویی از طفولیت سلام ساعت هَشتَم تویی السلام ای هشتمین خورشید آل مرتضی السلام ای حضرت سلطان علی موسی الرضا دشت با آهنگ نیشابور هم آواز شد ناگهان بادی وزید و موسم پرواز شد از کران تا بیکرانه بال و پر ها باز شد یا رضا گفتیم و کوچ عاشقی آغاز شد بی قرار شب‌نشینی های رویِ گُنبدیم ما کبوترهای جلد آستان مشهدیم جلوه ی خورشیدها از گنبدت رونق گرفت جزر و مد ماه ها از مرقدت رونق گرفت مهربانی ها ز لطف بی حدت رونق گرفت کسب و کار ما به لطف مشهدت رونق گرفت دَخل دُکّان هاست تا محشر بدهکار رضا قبله ی بازار ایران است،"بازار رضا" کاش بالم را گرفتار هوای خود کنی ربّنایم را بدهکار دعای خود کنی نسل اندر نسل ایلم را گدای خود کنی دست من را ظرف سقاخانه های خود کنی من فرات التماسم..،مشک را بیرون بکش از خُم چشمم شراب اشک را بیرون بکش ابر بودم بی محابا گریه کردم بارها رود بودم سیل‌آسا گریه کردم بارها قطره بودم قدر دریا گریه کردم بارها جای جای صحنتان را گریه کردم بارها هیچ اشکی مثل اشکِ صُبح میلادت نشد هیچ جایی گوشه ی دنج گوهرشادت نشد حوض های صحن هایت انعکاس کوثرند شاخه های چلچراغت شاخه شاخه اخترند کفترانِ روی بامت با ملائک می پرند خادمانت هم یکی از دیگری آقا ترند خنده هاشان انعکاس نور در قندیل هاست چوب‌پرهاشان به نرمی پرِ جبریل هاست ذکر تسبیحات ماهی های دریاها؛ رضا با خدا بوده است هرکس بوده باشد با رضا صدهزاران بار می گوئیم با زهرا: رضا یا رضا و یا رضا و یا رضا و یا رضا عالم و آدم گدایان سرایت یا رئوف جان ما قربان نام دلربایت یا رئوف خاک بالا روی بال یا کریمت ریخته عطر جنت روی دستان نسیمت ریخته شیره ی خرمای طوبا در حلیمت ریخته خاطرات کهنه ی من در حریمت ریخته دست پر مُهرت سرم را نازنازی می کند کودکی هایم میان صحن بازی می کند مادرم وقتی پرم می داد..،بالش جمع شد در دلش پای ضریحت بغض سالش جمع شد آینه در آینه اشک زلالش جمع شد تا مرا دستت سُپرد آقا..،خیالش جمع شد مِهر تو در سینه ام افتاد..،گریه‌کُن شدم مادرم با گریه شیرم داد گریه‌کُن شدم کاش در تاریکی شب جِلوه ی ماهَ‌م شوی مثل فانوسی برای ظلمت راهم شوی التیام زخم های سخت و جانکاهم شوی به خدا عیبی ندارد ضامن ما هم شوی سگ از آهوهای صحرایی چه کم دارد مگر هر که اربابش شما باشی چه غم دارد دگر آسمانِ مرقدت ما را هوایی می کند رقص پرچم روی گنبد دلربایی می کند پنجره فولاد تو کارِ خدایی می کند دست آهن‌گونه اش مشکل‌گشایی می کند نَقل اعجاز حریمت نُقل مجلس ها شده کفشدار تو همان کوری است که بینا شده هر زمان روحم در این آئینه ها گُم می شود مثل دریاها دلم غرق تلاطم می شود سینه ی من وادی طورِ تکلم می شود زائرت دلتنگ زهرا خانمِ قُم می شود بارگاه قم حریم حضرت زهرای ماست ریل قم_مشهد مسیر جنت الاعلای ماست قطره می خواهیم این ها فِیض دریا می دهند خوشه می خواهیم گندمزار اعلی می دهند آب می خواهیم مِی های طهورا می دهند سالیانی می شود که رزق ما را می دهند از ازل روزی خورِ خواهر_برادر بوده ایم ما نمک‌پرورده ی موسی بن جعفر بوده ایم ای بزرگی که سلیمان‌‌وار ذرّه‌پروری از تمام انبیا و اولیا هم برتری گوشه‌چشمی می کنی..،دل از دل ما می بری جای یک دفعه سه دفعه جانِ ما را می خری جورِ مجنونی کشیدم تا که لیلایت کنم جان خود را می دهم شاید تماشایت کنم بوسه‌گاهم رَدِّ نعلِین قدم های شماست خنده ی امروزم از لبخند فردای شماست روح این مُرده به دنبال مسیحای شماست کربلای اربعینم لنگ امضای شماست نامه ی پرواز من را مُهر کردی..،تا زدی تا قسم جانِ جوادت دادمت..،امضا زدی 💠 : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏ 🔗 https://eitaa.com/masham14 •┈┈••••✾•🔹📚🔸•✾•••┈┈• 🌙 📚 📝 🇮🇷 🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی 🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
💠 شاعر مازنی : وقت باران و وقت رحمت شد رُخ او تا همینکه رؤیت شد به صحیحُ‌السَّند روایت شد دوزخ از یُمن او چو جنت شد حا و سین ، یا و نون ، رسید از راه عرش حق را ستون رسید از راه سیبِ کالِ جنان رسیده شده فاطمه دست بُرد و چیده شده بینِ آغوشِ او ‏که دیده شده روحِ عشقی بر آن دمیده شده عطر سیب آمد از گریبانش جان عالم همه به قربانش حلقه ی عشق را نگین آمد چار تن نور و... پنجمین آمد مَلَکی پَر زنان زمین آمد نزد گهواره همنشین آمد فطرسش بال و پر درآورده پیش ارباب سر درآورده کار و بارت نگو بهم خورده سر نوشتت به او رقم خورده هرکسی که بر او قسم خورده جرم هایش همه قلم خورده چشم پوشیده و بها داده جایِ تأدیب، کربلا داده کارمان دست دولت عشق است بُرد کرد آنکه رعیتِ عشق است رزق ما دست حضرت عشق است رعیت، ارباب، نسبت عشق است ما رکاب و نگین شده ارباب با گدا همنشین شده ارباب مشق مان نام حضرت مولاست هر کجاییم صحبت مولاست در دل ما محبت مولاست کام مان مستِ تربت مولاست دردمندیم و او دوا داده بار ها تربتش شِفا داده سجده بر تربتش اگر داریم سربلندی جز این مگر داریم؟ ذکر او تا خودِ سحر داریم سفره پهن است و توشه برداریم معنیِ توشه چیست؟ شش گوشه لذّتِ زندگیست شش گوشه او که ما را قدم قدم بخرد بار مان مانده، از کرم بخرد در مرامش که نیست کم بخرد کاش ما را چو محتشم بخرد شاعرش می‌شوم به دربارش شکر.. افتاده ام پیِ کارش نوکریم و تویی امام‌ْحسین ذکر هر صبح ما سلام‌حسین گفت زهرا به ما غلام‌حسین حرف ما چیست؟ یک کلام: حسین... یا حسین است بر لبم امشب متفاوت شده شبم امشب سرمان هست روی دیوارت واجب العینی است دیدارت خاکِ عالَم... که من شدم یارت عشق یعنی رَوَم سرِ دارت میثم‌ات نیستم ولی بپذیر جانِ بابایمان علی بپذیر . . . شب میلادِ اشک و لبخند است آه قلبم برایش آکنده است زینب از او چگونه دل کنده است تار حلقوم او به مو بند است ما به این روضه مبتلا هستیم همه دل‌خون کربلا هستیم 💠 : (مجمع‌شاعران اهل‌بیت علیهم‌السلام مازندران) 🔗 https://eitaa.com/masham14 •┈┈••••✾•🔹🕌🔹✾•••┈┈• ♥️ ولادت 🌙 📚 📝 🇮🇷 🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی 🇮🇷 @mohtavayetabligh