eitaa logo
کانال محتوای تبلیغی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی جامعه الزهرا سلام الله علیها
2.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
3.1هزار فایل
*این کانال محتوای تبلیغ عمومی می باشد که توسط اساتید و مبلغان تولید شده و با توجه به مناسبت های تبلیغی بارگذاری می شود.* «کپی مطالب به همراه لینک» @mohtavayetablighJameaAlZahra «.« ارتباط با ادمین».» @admin_mobaleghan
مشاهده در ایتا
دانلود
_مامان، بابا کجاست؟ _رفته با آدم بدا بجنگه. _من بابام رو میخوام، نمیخوام بجنگه! _بابات قهرمانه و قهرمانا تو خونه نمیمونن! _نمیخوام قهرمان باشه، میخوام مثل باباهای دیگه مثل بابای سارا پیشم باشه! گوله گوله اشک هایش می آمد و مثل موج مرا به ساحل ناامیدی میکوباند. یک بار زنگ زدی، روز تولد دختر عمه اش بود:((بابا خوش به حال سارا که باباش براش تولد گرفته!)) _مگه مامان برات تولد نگرفت؟ _اینکه بابای آدم بگیره خوبه! من که گوشی را گرفتم، گفتی:((چقدر دخترمون زبون درازه!)) _دختر توه دیگه! _نه اینکه مامانش بی زبونه! راست میگفتی، زبان من دراز بود ولی فقط برای تو. یک روز گفتی:((تو دو خصوصیت داری که باعث شده علاقه‌م بهت بیشتر بشه.)) _چیه اونا؟ _بگم خودتو میگیری! اصرار کردم:((یکی اونکه زبون تیزی نداری که دل کسی رو بشکنی، دوم اینکه غرغرت فقط با منه نه هیچکس دیگه!)) _ناراحتی؟ _نه اتفاقا! وقتی میبینم از کسی ناراحتی و صدات در نمیاد دلم میگیره. وقتی غُرت رو به من میزنی خوشحال میشم من با خاطره بازی یک جور خودم را مشغول میکردم، اما فاطمه بهانه میگرفت. _اون وقتا بابام با من بازی میکرد، حالا کجاس؟ ‌