فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک پیشنهاد بسیار ساده - کاربردی _ بدون هزینه
مجموعهای از خواهران جهادی در راستای لبیک به بیانات مقام معظم رهبری برای تولید محتوا ویژه پیامرسانها و تبیین در فضای مجازی به صورت روزانه در موضوعات مرتبط با مبحث جمعیت در حال تولید محتوا هستند و محتوای خود را بدون هیچ چشمداشتی در اختیار دغدغهمندان و فعالان قرار میدهند تا جایی که حتی انتظار ندارند اسم کانال و مجموعه آنها در ذیل محتواهای تولید شده درج شود.
لذا پیشنهاد میشود شما فرهیخته ارجمند محتواهای تولید شده را با هر اسم و عنوانی که صلاح میدانید (با اسم کانالی که در آن منتشر میکنید) در کانالها و گروههایی که امکان ارسال محتوا دارید منتشر فرمایید.
نام مجموعه: #قلب_خانواده
عرصه فعالیت: تولید محتوا ویژه فضای مجازی
مخاطبین کانال: فعالان و کنشگران فرهنگی
مخاطبین محتوا: بدنهی عمومی جامعه
محل انتشار محتوا:
https://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴
و از کنار نخستین عمود راه افتاد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد
قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب
عدم به سمت تمام وجود راه افتاد
دهان قافله یکباره پر شد از صلوات
بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد
به لطف زمزمهی شعر دستجمعی ما
میان جاده گروه سرود راه افتاد
نشست قافله قدری کنار موکب چای
همین که خستگیاش رفت زود راه افتاد
صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا
چه هقهقی که میان سجود راه افتاد
پس از نهار که یک روضه بود چاشنیاش
بساط خنده و گفت و شنود راه افتاد
و من کنار همین خاطرات خوابم برد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد...
و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب
و چشمهام پر از اشک بود، راه افتاد
#علی_سلیمیان
#اربعین
#جامانده
#حدیث
🏴امام صادق(علیه السلام)
«یا زُرارَة! إِنَّ السَّماءَ بَکَتْ عَلی الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أرْبَعینَ صَباحاً بِالسَّواءِ وَ إِنًّ الشَّمْسَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالْکُسُوفِ وَ الْحَمْرَةَ... وَ إِنَّ الْمَلائکَةَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً عَلَی الْحُسَینِ(ع)؛
🏴 ای زراره، آسمان چهل روز بر حسین(علیه السلام) خون گریه کرد و زمین چهل روز برای عزای آن حضرت گریست به تیره و تار شدن و خورشید با کسوف و سرخی خود چهل روز گریست... و ملائکه الهی برای آن حضرت چهل روز گریستند».
📚مستدرک الوسائل/ج10/ص314
┄┅═══✼🍃💐🍃✼═══┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 روایت تکان_دهنده نوجوانان از اسارت در زندان های عراق
#کلاکت
#دفاع_مقدس
#فیلم_23_نفر
با تشکر از مبلغ فعال رسانه سرکارخانم احمدی
🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️قسمت دهم
#أولاد_البغایا
▫️ گویند در پیراهن حضرت صد و اندی اثر تیر و نیزه و شمشیر بود. حضرت شیخ الائمه صادق آل محمد (علیهم السلام) می فرماید: در پیکر حسین (علیه السلام) اثر سی و سه نیزه و سی و چهار ضربت شمشیر یافتند.
▫️ شلوار آن حضرت را بحر بن کعب (لعنة الله علیه) برد. گویند زمینگیر و فلج شد. عمامهایشان را اخنس بن مرثد (لعنة الله علیه یا جابر بن یزید اودی (لعنة الله علیهما) برد و آن را بر سر گذاشت و دچار سفاهت گشت. کفش حضرت را اسود بن خالد (لعنة الله علیه) برداشت.
▫️ انگشتر وی را بجدل بن سلیم کلبی (لعنة الله علیه) درآورد؛ انگشت او را با انگشتر برید. هم او بود که مختار دستگیرش کرد و دست ها و پاهایش را برید و همان طور رهایش کرد تا در خون خویش غلتید و مرد.
▫️ قطیفه ای از خز داشت که قیس بن اشعث (لعنة الله علیه) غارت کرد. زره حضرت را که کوتاه و بیدامن بود، عمر سعد (لعنة الله علیه) برداشت. چون عمر سعد (لعنة الله علیه) کشته شد، مختار آن زره را به کشندهی عمر سعد (لعنة الله علیه) یعنی ابیعمره بخشید.
▫️ شمشیر آن حضرت را جُمیع بن خلق اودی یا اسود بن حنظله (لعنة الله علیهما) برداشت. در روایت ابن سعد (لعنة الله علیه) است که فلافس نهشلی (لعنة الله علیه) شمشیر ایشان را برداشت. محمّد بن زکریا افزوده است که پس از آن به دختر حبیب بن بدیل رسید.
▫️ این شمشیر غارت شده غیر از ذو الفقار است، چرا که آن شمشیر، محفوظ و ذخیره شده است، همراه اشیای دیگری از ذخایر نبوّت و امامت، روایت هم حکایت از درستی آنچه گفتیم دارد.
ا┅═✧❁ منابع ❁✧═┅ا
اللهوف: ۱۷۷، مثیر الحزان: ۷۶، ترجمه الامام الحسین (علیه السلام) من الطّبقات: ۷۸، انساب الاشراف ۳: ۲۰۴ ح ۴۴، اعلام الوری ۲: ۴۶۹، مقتل الخوارزمی ۲: ۳۷، الکامل لابن الاثیر ۲: ۵۷۲، تذکره الخواص: ۲۲۸، تسلیه المجالس ۲: ۳۲۳، البحار ۴۵: ۵۷.
✍️ ادامه دارد ...
🏴▪️۱٠
🏴▪️🏴▪️🏴
بهناماو
#اربعین ۷
روز عاشورا بود و من منتظر که صف تفتيش زودتر به پایان برسد. خانمی تنومند با روبنده و چادری گلی، محل خروجی در ایستادهبود. شلوغی مانع دید من میشد. تا کمی نزدیک شدم. دیدم این خانم ظرفی بزرگ گِل درست کرده و گِل را بدون پرسش بر روی سر زنان عرب میکشد. برای برخی که خودشان میگویند سرشانه ها را هم گلی میکند. اما با هیچ یک از خانمهای ایرانی این کار را نمیکند.
متوجه دقت او در تفاوت فرهنگها شدهبودم. شاید کسی دوست نداشته باشد.
وقتی تفتيش من تمام شد. از او خواستم کمی هم سر مرا گلی کند و برای اینکه منظورم را بفهمانم به نوک انگشتانم اشاره کردم و گفتم:
_ قلیل
خیلی خوشحال شد و گفت:
_عینی
دستش را پر کرد از گِل و حسابی مهماننوازی کرد.
مات و مبهوت بودم که احتمالا حرفم را درست نفهمیده. حالا من با بیآبی چهطور چادرم رابشویم؟!
در همین فکرها بودم که به همسرم برخورد کردم. کلی خندید که چرا اینقدر خود را گلی کردی. آنروز با این حال زیارت وداع را خواندم به امید اینکه امام در لحظات قبر و قیامت تنهایم نگذارد.
دو سال بعد در روز عاشورا، سفری به بروجرد استان لرستان داشتم. متوجه شدم این گلمالی در این استان سنت دیرینهای بوده و گلمالی در روز عاشورا مختص عربها نبوده است.
-----------❀❀✿❀❀--------
یا رب ...
آن آرامِ جانِ ...
بی قرارِ ما ...
کجاست؟؟؟
سلام حضرت دلبـ❤️ـر ....
#سلام
🍃حدیث روزانه
امام صادق عليه السلام:
خانه اى كه در آن، كتاب خداوند متعال خوانده شود، چنان نورى از آن بر آسمان مى تابد كه در ميان خانه ها ، شناخته مى شود
الدّارُ إذا تُلِيَ فيها كِتابُ اللَّهِ تَعالى كانَ لَها نورٌ ساطِعٌ فِي السَّماءِ تُعرَفُ مِن بَينِ الدّورِ
بحارالأنوار ج ۹۲ ص ۲۰۳
#حدیث
جابجایی ارزشها1.m4a
362.3K
🌷جابجایی ارزشها(۱)
🎤استاد درویشی
#دهه_آخر_صفر
جابجایی ارزشها2.m4a
2.06M
🌷جابجایی ارزشها(۲)
🎤استاد درویشی
#دهه_آخر_صفر
جابجایی ارزشها3.m4a
3.48M
🌷جابجایی ارزشها(۳)
🎤استاد درویشی
#دهه_آخر_صفر
جابجایی ارزشها4.m4a
2.41M
🌷جابجایی ارزشها(۴)
🎤استاد درویشی
#دهه_آخر_صفر
جابجایی ارزشها5.m4a
5.68M
🌷جابجایی ارزشها(۵)
🎤استاد درویشی
#دهه_آخر_صفر
جابجایی ارزشها6.m4a
1.56M
🌷جابجایی ارزشها(۶)
🎤استاد درویشی
#دهه_آخر_صفر
خواص تربت امام حسین علیه السلام_440.mp3
2.71M
◾ خواص تربت حضرت سیدالشهدا علیه السلام◾
🎙 #استاد_فرحزاد
⏱️ زمان: دو دقیقه و چهل و نه ثانیه
بهناماو
#اربعین ۸
با دلی غمبار داشتیم از خانهپدری خداحافظی میکردیم. حس دور شدن از نجف برایمان سخت بود و سختتر اینکه نمیدانستیم کی دوباره از پس خیابان شارعالرسول چشممان به گنبد نورانی اميرالمومنین روشن میشود.
منتظر بودیم تا سوار ماشینی شویم و ما را به فرودگاه برساند.
یک جوان با ماشین پژو زرد جلوی ما ایستاد.
ماشین ایرانی بود و حس آشنایی داشت برایمان.
همسرم جلو نشست و من و پسرم در عقب.
روکش صندلیها شبیه قلاب دوزیهای مادربزرگها بود، کرم و قهوهای. اگر این مدل روکش صندلی را در چند جای دیگر ندیدهبودم؛ مطمئن میشدم کار زنان خانه است. اما ظاهرا این مدل روکش صندلی در عراق پرطرفدار بودهاست.
احوال پرسی همسرم به زبان عربی، با راننده _که جوانی بیستوپنج ساله میخورد_ سر صحبت را باز کرد.
راننده هم شروع به احوالپرسی کرد.
چند تا کلمه فارسی هم قاطی کلماتش استفاده میکرد و سعی میکرد بدون لهجه عراقی حرف بزند تا ما بفهمیم:
_من با دوستانم دوبار به ایران آمدهام.
اصفهان، مشهد، قم را دیدهام. ایران زیباست.
سیوسهپل، پل خواجو...
اما زیبایی ایران در دیدنیهایش خلاصه نمیشود...
_همسرم پرسید: خب مگر چه چیزی بوده که شما را جذب کرده؟
_ بیشتر از هرچیز، مردم و فرهنگ مردم برایم جذاب بود. احساس غربت نمیکردم در ایران.
من گوشم را تیز کرده بودم تا متوجه تمام کلماتش شوم.
_ ایران سرور کشورهای منطقه است. روی پای خود ایستاده. با وجود اینهمه قلدری، آمریکا را هیچ به حساب نمیآورد.
ما کشورهای عربی باید یاد بگیریم به بیگانه اتکا نکنیم. وقتی کالای ایرانی میخرم با افتخار پول به آن کالا میدهم. ایران فخر شیعه است.
راننده در قامت جوانان امروزی خودمان بود. او با تمام وجود خباثت آمریکا را درباره کشورش درک کردهبود و آرزو داشت که اتحاد بین تمام کشورهای اسلامی شکل بگیرد.
به فرودگاه رسیدیم. اجازه ماشينش را به سختی گرفت تا ما را به نزدیکترین درب سالن خروجی فرودگاه ببرد.
برای ما آرزوی سفری سلامت کرد و رفت.
با شنیدن حرفهایش حال عجیبی داشتم. در اوج خوشحالی به فکر وظیفهای بودم که حالا بیشتر روی دوشم احساس میکردم.
-----------❀❀✿❀❀--------
🌸🌿مداومت بر خواندن دعای شریف
صحیفه_سجادیه دعای هفتم🌸🌿
يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
.🌿.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️
#أولاد_البغایا
قسمت یازدهم
🔳 اولین نفر از ملاعین بنو النعل:
1️⃣ اسحاق بن حَیوَه حَضرَمی
▪️اسحاق بن حَیوَه (حویه) حَضرَمی (لعنة الله علیه) از سپاهیان عمر بن سعد (لعنة الله علیه) در واقعه کربلا که در عصر عاشورا به دستور آن ملعون، بر بدن امام حسین (علیه السلام) اسب تاخت و پیراهن آن حضرت را ربود. وی سرانجام به دستور مختار ثقفی کشته شد.
▪️نام وی اسحاق بن حیوه (۱) در منابع با نامهای حوبة، اسحاق بن حویة (۲)، اسحاق بن حوی (۳) و اسحاق بن حیاة (۴) نیز یاد شده است.
▪️اسحاق بن حیوه در واقعه کربلا در لشکر عمر بن سعد قرار داشت. او از جمله ده نفری است که در عصر عاشورا داوطلبانه به دستور عمر بن سعد، بر بدن حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) اسب تاختند (۵) و استخوانهای سینه و پشت آن حضرت را در هم شکستند. (۶) او همچنین پیراهن امام را ربود. (۷)
▪️او پس از واقعه عاشورا به پیسی مبتلا (۸) و چهرهاش دگرگون شد (۹) و موهایش ریخت. (۱٠) مختار ثقفی، دست و پای ده نفری که بر بدن امام حسین (علیه السلام) اسب تاخته بودند را با میخ آهنین بست و بر پشت ایشان اسب تاخت تا کشته شدند. (۱۱)
▪️همچنین برخی منابع ، همین مطالب را به جَعوَنه حضرمی، جعفر بن وَبْر حضرمی و جَعوَبة بن حَویه حضرمی، نسبت داده اند که احتمال تصحیف در آنها فراوان است. (۱۲)
ا┅═✧❁ منابع ❁✧═┅ا
(۱) مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۱، ۱۱۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۶، مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۴، ص۱۹۸.
(۲) مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۵، ص۵۷؛ ۵۹؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۳۸ش، ص۲۴۹؛ سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۲۷؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۷۶-۷۸.
(۳) ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۱۱.
(۴) بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۷م، ج۳، ص۲۰۴.
(۵) مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۲؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۷۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۵، ص۵۹.
(۶) مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۳.
(۷) مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۳۸ش، ص۲۴۹؛ سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۲۷؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۷۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۵، ص۵۷.
(۸) طبری، تاریخ، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۵۴-۴۵۵؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۸۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۷م، ج۳، ص۲۰۴؛ سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۲۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۵، ص۵۷.
(۹) ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۵۷.
(۱٠) ابن اعثم، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۱۱۹؛ سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۲۷.
(۱۱) سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۳۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۵، ص۵۹؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۷۶، معالی السبطین ش،ص۷۲۳، کامل ابن اثیر ، ج ۲، ص ۵۵۸ ، بحار الا نوار ، ج 45 ، ص ۵۹، اسرار الشهادۀ، ج۲، ص ۱۴۴۹.
(۱۲) ر. ك: ج۷ ص۲۹۵ ( بخش نهم / فصل يكم / تاراج كردن وسايل امام عليه السلام ) و ص۳۰۵ (اسب دواندن بر پيكر امام عليه السلام).
🏴▪️۱۱
🏴▪️🏴▪️🏴ادامه دارد...
#شهید_باقری
در یکی از این دیدارها بود که تا امام آمد توی اتاق و روی صندلی نشست، شهید حسن باقری اجازه خواست با دوربینی که خودش آورده بود، دو سه عکس یادگاری بگیرد. امام گفت: «چه ایرادی داره پسرم؟!» یکی از محافظها که اشاره کرد فلش دوربین برای چشم امام خوب نیست، حسن لامپ اتاق را روشن کرد تا عکسها خراب نشود. زود سه چهار عکس پشت سر هم گرفت و نشست روی زمین. سکوت بر اتاق حاکم شد. آقای رضایی آمادهی ارائهی گزارش بود که امام از روی صندلی بلند شد. همه همراه او بلند شدند و با تعجب به هم نگاه کردند. امام از کنار فرماندهان رد شد و رفت طرف کلید برق و چراغ را خاموش کرد. در آن وقت روز نیازی به لامپ نبود، اما برای همهمان جالب بود که چرا هیچکس به این قضیه توجه نداشتو جالبتر آنکه چرا امام به کسی دستور نداد چراغها را خاموش کند و خودش شخصا بلند شد و کلید را زد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : عابس، از شجاع ترین اصحاب سیدالشهداء
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی