📆 ۲۹ مهرماه سالگرد ارتحال عالم مجاهد و پارسا ، حضرت آیت الله مهدوی کنی رضوان الله تعالی علیه ؛
📝 برشی از پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت مرحوم آیت الله مهدوی کنی در تاریخ ۱۳۹۳/۰۷/۲۹ :
« ... این عالم بزرگوار از جملهی نخستین مبارزان راه دشوار انقلاب و از چهرههای اثرگذار و یاران صمیمی نظام جمهوری اسلامی و از وفاداران غیور و صادق امام بزرگوار بود و در همهی عرصههای مهم کشور در دوران انقلاب شجاعانه و با صراحت تمام نقشآفرینی کرد.
از عضویت در شورای انقلاب و سپس تشکیل کمیتههای انقلاب در آغاز تأسیس نظام اسلامی تا تصدی وزارت کشور و سپس قبول نخست وزیری در یکی از سختترین دورانهای جمهوری اسلامی، و تا ورود در عرصهی تولید علم و تربیت جوانان صالح و تأسیس دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) و تا امامت جمعه تهران و سرانجام ریاست مجلس خبرگان، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزههای جناحی و قبیلهئی را به حیطهی فعالیتهای گسترده و اثرگذار خود راه نداد.
این انسان بزرگ و پرهیزگار، همهی وزن وزین خود را در همهی حوادث این دهها سال در کفهی حق و حقیقت نهاد و در دفاع از راه و سیرهی انقلاب و نظام، کوتاهی نورزید.»
#آیت_الله_مهدوی_کنی
#عالم_دینی
#سیاستمدار_صادق
#انقلابی_صریح
📮مُجاب ، جریان شناسی انقلاب ؛
📲 ایتا | تلگرام
🔸گلایه خانواده شهید باهنر از آیت الله مهدوی کنی
بازخوانی خاطرات مرحوم مهدوی کنی:
📝 ... {بعد از انفجار نخست وزیری} گفتند باهنر و رجایی را به بیمارستان بردند، آقای خسروتهرانی هم در بیمارستان است. ایشان هم یک مقداری مجروح شده بود. آقای بهزادنبوی هم در جلسه شرکت نکرده بود.
بمبی که در این جنایت به کار رفت آتش زا بود. در حقیقت میخواستند با آتش این عزیران ما را بسوزانند میز و دستگاههایی که آنجا بود همه سوخته بود. بدن این دو بزرگوار رجایی و باهنر را هم که به بیمارستان برده بودند سوخته شده بود و مثل زغال شده بود شناسایی شان تنها به وسیله ی بعضی از علایمی که داشتند مثل دندان و امثال اینها امکان پذیر بود.
من جنازه های آنها را دیدم ضمناً آنجا می گفتند که از کشمیری خبری نیست. سرهنگ وحید دستجردی هم که رئیس شهربانی بود در بیمارستان شهید شد. البته بلافاصله شهید نشده بود بلکه از بالا خودش را به پایین پرتاب کرده بود که شاید همین پرتاب بیشتر در شهادت ایشان اثر گذاشته بود.
بقیه هم عده ای مجروح شده بودند که آنها را سرپایی معالجه کرده بودند. خود آقای خسرو تهرانی از این جمله افراد بود ولی کشمیری پیدا نبود با حسن ظنی که به این آقا داشتند می گفتند او هم سوخته است و این قدر سوخته که جنازه اش خاکستر شده است.
برخلاف آن دو نفر که جنازه شان بود این یکی جنازه اش نیست و خاکستر شده است. آنجایی که کشمیری نشسته بود یک قدری خاکستر جمع کردند. در نایلون و گفتند این هم آقای کشمیری است لذا در روز بعد، هنگام تشیع جنازه همین نایلون را روی ماشین گذاشتند و آقای مرتضاییفر هم از پشت تریبون صدا میزد کشمیری خداحافظ این را هم من آنجا خودم دیدم و شنیدم. از مسموعاتم نبود. از مشاهداتم بود که ایشان گفتند: کشمیری! خداحافظ.
در همان روز یا فردای آن روز، آقای بهزاد نبوی گفتند این جنازه کشمیری نبود. ایشان گفتند ما برای اینکه ببینیم کشمیری هست یا نیست، افرادی را فرستادیم خانه اش ببینیم آیا هست، نیست؟ میخواستیم از خانواده اش مطلع شویم. ایشان گفتند وقتی رفتند دیدند که هیچ کس در خانهشان نیست.
پدر و مادرش نیز غایب شدند. از همانجا این شک پیدا شد که آیا کشمیری شهید شده یا نه؟ بالاخره اگر خودش شهید شده پدر و مادرش کجا هستند؟ آیا گم شدند؟ شک از همان جا پیدا شده منتها چون نمیدانستند که شهید شده هیچ کاری نکردند.
بعد با توجه به اینکه آقای تهرانی و بهزاد نبوی در انتخاب این آقا مؤثر بودند سؤالات و شبهاتی مطرح شد و با توجه به اینکه بهزاد نبوی گفته بود که خاکسترهای او را جمع کنیم و بعد هم در خانه او افرادی را میفرستند که ببینند آیا پدر و مادرش اطلاع دارند؟! هستند یا نیستند؟ اینها منشأ این شک شد که خودشان در این جریان دست داشتند و اینها وی را انتخاب کرده اند و احتمال دارد خودشان هم در این جریان دست داشته باشند، بالاخره اتهام ها پیدا شد.
من تا حدی به یاد دارم که آقای بهزاد نبوی را برای بازجویی بردند، آقای تهرانی را هم بازجویی کردند و مدتی هم زندان و منفصل بود؛ ولی من در آن زمان با توجه به اعتمادی که به اینها داشتم اینها را هیچ کدام دلیل بر آن نمی گرفتم که اینها این کاره باشند. از این اشتباهات در گزینش افراد در اوایل انقلاب زیاد رخ داد و لذا بنده همیشه از اینها دفاع می کردم، به خصوص از خسرو که اتهام بیشتری داشت.
من میگفتم من اینها را میشناسم، زیرا در کمیته - به خصوص خسرو - با ما همکاری داشتند بعد هم در نخست وزیری ایشان در قسمت امور محرمانه و اطلاعات بود؛ لذا هر وقت از من در مورد این آقایان سؤال می کردند من آنها را تبرئه میکردم و میگفتم من نمیتوانم به اینها اتهام بزنم.
البته خانواده شهید باهنر از من گله داشتند که تأیید و تبرئه مهدوی سبب شد که متهمین واقعی از مجازات نجات پیدا کنند.
📚 کتاب خاطرات آیت الله مهدوی کنی ؛ تدوین دکتر غلامرضا خواجه سروی ، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
#آیت_الله_مهدوی_کنی
#بازخوانی_خاطرات
📮مُجاب ، جریان شناسی انقلاب ؛
📲 ایتا | تلگرام