eitaa logo
مجردان انقلابی
14.3هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
مجردان انقلابی
#داستان_شب بهشتِ عمران 🌾 ⚜قسمت چهارم⚜ با حس اینکه یکی داره قفل در و باز میکنه چشمام و باز کردم. ت
بهشتِ عمران 🌾 ⚜قسمت پنجم⚜ دستپاچه از جامون بلند شدیم. عمران سریع از انبار بیرون زد و به سمت آقا و پدرش رفت. از پشت پنجره کوچیک خیره شدم به قدم های محکم آقا و زیر لب تند تند ذکر میگفتم که حداقل امشب رو کمتر اذیتم کنه. عمران پشت سر آقا با کت و کیف آقا تند تند راه می‌رفت و نگاهش بین من و پنجره انبار تاب می‌خورد. هر لحظه منتظر بودم که به سمت انبار بیاد و کتک خورش بشم که بر خلاف تصورم آقا به عمارت رفت و نفس عمیقی کشیدم. اما هنوز همه چیز تموم نشده بود. شاید یاسر چغولی می‌کرد و دوباره آقا سراغم میومد برای همین چند ساعتی رو با استرس توی اتاق طی کردم که صدای قفل در اومد و قامت اباجی رو دیدم +پاشو بیا بیرون _اباجی؟ آقا؟ +اقات گفت بیارمت بیرون امشب بخت یارت بود و حوصله کتک زدن تو رو هم نداشت خاک دامنو تکون دادم و به سمتش رفتم که مچ دستمو گرفت و پیچوند و گفت +کمتر شر درس کن بهشته، نمیخوای ک آخر عمری اسیر کوه و بیابون باشیم؟ _آخ آخ دستم آبا، تو رو خدا ول کن چشم چشم غلط کردم ابا دستمو ول کرد و سریع از دستش فرار کردم و خودمو به عمارت رسوندم. از پله ها بالا رفتم و خودمو توی اتاق کوچیکم حبس کردم. تنها پناه همیشگی من این اتاق نمور و کوچیک بود. خسته بودم که نفهمیدم چطور خوابم برد و چشمام بی رمق بسته شدند ... ه_ف🍃 @mojaradan
بهشتِ عمران 🌾 ⚜قسمت ششم⚜ امروز نوبت باغ ما بود برای چیدن آلبالو ها آلبالوهای سرخ روی شاخه های درخت بدجوری دل آدمو می‌بردند و آدمو وسوسه می‌کردند تا بچینمشون. برای همین بود که بیشتر از چیزی که جمع کرده باشم آلبالوها رو خورده بودم. هوای صاف روستای صفا آباد عیش و نوش کارگرهای باغ و کامل کرده بود و ذوق و شوق ما بابت این قضیه دو برابر شده بود. از روی نردبام تندتند آلبالو ها رو توی سطل مینداختم که چهره عمران و از لای شاخه ها دیدم. با خنده بهم خیره شده بود و چشم هاشو کورچ میکرد. از خنده روده بر شده بودم اما باید پرهیز میکردم که کسی نه صدامو بشنوه و نه ما رو ببینه! اما کارهای عمران بدجوری بامزه بودند. آلبالو های سرخ و توی دهنش می‌کرد و دونه هاشو محکم پرت می‌کرد روی سر کارگرا. از کارش خوشم اومده بود و منم مردم آزاریم گل کرده بود و به تقلید از اون دونه ها را با شتاب پرت میکردم روی سر بچه ها. مشغول این سرگرمی جدید بودیم که نردبام تکون محکمی خورد. دو دستی خودمو به درخت چسبوندم و جیغ بلندی زدم صدای یاسر از پایین اومد که گفت :بازی دوس داری نه؟ +داداش تو رو خدا نکن الان میوفتم پام میشکنه ها _به من نگو داداش افریطه، این پا رو باید خودم بشکنم که نری روی درخت و با اون پسریه عنتر موش و گربه بازی کنی و با صدای بلند عمران رو صدا زد عمران سریع اومد پیش ما و گفت :بله اقا؟ _بله و بلا. و کشیده ای آبدار حواله ی صورت عمران کرد. هین بلندی کشیدم و دو تا دستامو گذاشتم روی دهنم. _اینو زدم تا بفهمی به ناموس اربابت نباس چشم داشته باشی، درسته ازش خوشم نمیاد اما به اجبار مجبورم تحملش کنم، یه بار دیگه ازت خطا ببینم تو و اون بابای ریقوتو پرت میکنم بیرون چهره عمران برزخی شد اما باید خودشو کنترل می‌کرد. سرشو انداخت پایین و چیزی نگفت. یاسر چشم غره ایی به من کرد و گفت :تکلیف تو رو هم شب روشن میکنم. و رفت. شرمنده به چهره عمران نگاه کردم که متوجه ام شد و با خنده آرومی گفت :فک کنم الان واقعی شبیه آلبالو ها شدم نه؟ با خنده غمناکی بهش خیره شدم و گفتم :آره، خیلی! ... ه_ف🍃 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا درد و مرا درمان حسین(ع) است مـرا اول مـرا پایان حسین(ع) است دل هر کـس به ایمــــانی سرشتـــــه مرا هم دین و هم ایمان حسین(ع) است @mojaradan
مرا درد و مرا درمان حسین(ع) است مـرا اول مـرا پایان حسین(ع) است دل هر کـس به ایمــــانی سرشتـــــه مرا هم دین و هم ایمان حسین(ع) است @mojaradan
: سلام عليكم . پنجاه ساله هستم . حدود ده سال است كه تك دخترم را عروس كرده و به مذهبى داده ام ؛ اما دامادم گرچه مذهبى است ؛ اما دخترم را آزار مى دهد و كارى كرده است كه دائما براى زندگى دخترم اشك مى ريزم . از آقاى دهنوى خواهش مى كنم با گرمشان ، چيزى بگويند تا كمى دلم آرام شود . از الطاف شما بسيار تشکر می کنم . : با سلام و خدمت شما پدر عزیز و دلسوز . بنده اگر قابل باشم ، از قلب برای رفع مشکلات دختر عزیزم دعا می کنم . قبل از هرگونه ای به جنابعالی ، لطفا هماهنگی بفرمایید تا دختر بزرگوارتان با بنده مشاوره ای داشته باشند تا را برای جذب همسرشان عرض کنم ؛ شاید ایشان با همسرشان درست و مناسب نبوده و همین مسأله بد رفتاری شوهرشان شده است . جنابعالی هم سعی کنید با رفتار درست و با دامادتان ، ایشان را شرمنده کنید ؛ آقا امام سجاد - علیه السلام - هر وقت دامادشان را می دیدند ، مبارک را زیر او پهن و برایش دعا می کردند . جمله ای هم به داماد شما عرض می کنم تا باشند خدای نخواسته به همسرشان نکنند . در روایات دینی ما آمده است که فرموده اند : دخترتان را به فرد متدین بدهید تا اگر همسرش را هم نداشت ، در حق او ستم نکند . یک مرد متدین و مذهبی به همسرش ظلم نمی کند . داماد شما باید بدانند که دار مکافات است ؛ یعنی هر ستمی که به دیگران می کنیم ، روزی به خودمان باز خواهد گشت . بر اساس قانون کارما - که مورد قرآن کریم هم هست - رفتار ما انسان ها به خودمان باز می گردد . داماد شما اگر از ستم هایی که به دخترتان می کنند ، برندارند ، مطمئن باشند که در آینده ، نصیبشان خواهد شد که تمام این ها را با ایشان خواهد کرد . در پناه حق باشید . 🌸 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرسش : پسری در سال آخر تحصیلم هستم . خانواده خیلی پولداری ندارم ؛ ولی نیاز به ازدواج دارم ؛ آیا اقدام به ازدواج درست است؟ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😊 😁 مادر بزرگم یک هفته‌س بیمارستان بستریه، نصف دکتر پرستارا رو به هم رسونده امروز به یه دکتره میگفت فلانی تو اورژانس بهت میاد. چرا نمیگیریش؟😂😅😂 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ به ❣️ 🔥 💠 :👇👇 اگر فردی کلماتی از قبیل "عزیزم" و از این قسم کلمات به جنس بزند، در صورتی که از به کار بردن این کلمات هیچ گونه احساسی نداشته باشد،❌ حکمش چیست؟🙄 ♨️ :👇👇 ✍️ آیت الله خامنه ای:🔰 به‌طور كلى ارتباط مذکور با نامحرم كه مستلزم بوده و يا خوف ارتكاب گناه در ميان باشد، جايز نيست.❌ ✍️ آیت الله سیستانی:‌🔰 جایز نیست.❌ ✍️ آیت الله مکارم:🔰 در فرض سوال، از بکار بردن این گونه الفاظ در ارتباط با نامحرم باید به صورت جدی اجتناب نمود.👌 ✍️ آیت الله شبیری:🔰 هر نوع رفتار و گفتار با نامحرم، که انسان را در معرض قرار می دهد یا نوعا محرک دیگری است جایز نیست.❌ ✍️ آیت الله فاضل لنکرانی:🔰 گفتن کلماتی تحریک آمیز مانند عزیزم و امثال آن با نامحرم جایز نیست❌ چون مفسده دارد، هر چند خود قصد خاصی نداشته باشد 👌 برای طرف مقابل ممکن است ایجاد مفسده نماید. در مورد خطاب کلمه شما یا تو با نامحرم اشکال ندارد ❌ و گفتن شما نیز به عنوان احترام ایجاد مفسده نمی کند.👌 هم چنین صحبت کردن غیر ضروری با نامحرم ایجاد مفسده می کند و باید از صحبت های غیر ضروری نیز خودداری شود.✅ 📚 استفتاء از سایت مراجع،سایت تبیان. ┅═┄⊰༻💜༺⊱┄═┅ ✍ @mojaradan
❌ صحبت درمورد اختلافات قديمی ممنوع 🔸مدام در مورد اختلافات قدیمی و از یاد رفته صحبت نکنید! یادآوری آنها سبب تلخی و ناراحتی می‌شود. 🔸هدف از گفت‌وگو کردن، نزدیک شدن روحی و عاطفی همسران به یکدیگر است، در حالی که بیان این موضوعات معمولاً بر مشکلات افزوده و سردی عاطفی به بار می‌آورد. 🔸اگر همسرتان وارد اختلافات گذشته شد با عوض کردن موضوع و دعوت همسرتان به صبوری و گذشت، فضای گفتگو را به سرعت تغییر دهید. و پایان گفتگویتان حتما بدون دلخوری باشد‌. 🔴 @mojaradan
26.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍بدون تعارف با استاد قرائتی خاطره جالب قرائتی در مورد ورودش به صداوسیما ✅‌‌ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mojaradan 🍃🌸
چه شد در من نمیدانم فقط دیدم پریشانم... 🍃 فقط یڪ لحظھ فهمیدم ڪھ خیلی دوستت دارم:) ‌‎‌‌‌‎‌‌‌ ┄┅🌵••═••❣┅┄     •• @mojaradan •• ┄┅❣••═••🌵┅┄ 🍁 ✨🍁 🍁✨🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجردان انقلابی
#داستان_شب بهشتِ عمران 🌾 ⚜قسمت ششم⚜ امروز نوبت باغ ما بود برای چیدن آلبالو ها آلبالوهای سرخ روی
بهشتِ عمران 🌾 ⚜قسمت هفتم⚜ +به خدا اباجی من اصلا نمیدونم از چی حرف میزنی؟ _گیس بریده کارت به جایی رسیده که دست درازی به مال آقات میکنی؟ +آبا باور کن من نمیدونم چی میگین؟ آخه پول چی؟ _فعلا حرفاتو نگه دار باس آقات بیاد جلو اون حرف بزنی بعد پشتش و به من کرد و مشغول همزدن ظرف شیر شد. پوست لبم و جویدم و گفتم :تقصیر شما است که جلوی اون عماد واینمیستی، که هر چی میخاد بار من می‌کنه تا این حرف منو شنید سریع برگشت طرفم و گوشم و کشید و گفت :راست میگه عماد که زبونت دراز شده، تو عقل نداری نه؟ اگه آخر سرمون و بابت این بی فکری های تو به باد ندادیم، اگع آخر حیرون کوچه و خیابون نشدیم بابت این سرتق بازی های تو +آخ تو رو خدا ولم کن آبا، تقصیر من چیه؟ اونا بهم تهمت دزدی زدن حتی اگه از خونه بیرونم کنند باز هم حق خودمو ازشون میگیرم آباجی گوشم و ول کرد و محکم زد روی گونه اش _ای خدا مرگ منو بده از دست این دختر راحت شم، تو میفهمی چی میگی؟ آقات این زبون درازی هاتو که بشنوه تیکه بزرگمون بغل گوشمونه درحالیکه گوشمو ماساژ میدادم جسارت به خرج دادم و گفتم :تصقیر تویه آبا، کم برای اینا کار کردی؟ هرچی میگن میگی چشم، اما من اینطوری نیستم من زیر بار زور نمیرم، آبا نِ می رَمممم و از مطبخ زدم بیرون و به درخت بِه ته حیاط نزدیک شدم ... @mojaradan
بهشتِ عمران 🌾 ⚜قسمت هشتم⚜ زیر سایه ی درخت به نشستم و کلافه نفس عمیقی کشیدم. عطر شکوفه های به کل وجودم رو پر کرده بود و واسه چند دقیقه یادم رفت اصلا چه دردی دارم. چشامو بستم و سرمو تکیه دادم به تنه درخت. داشتم توی عالم خودم سر میکردم که با احساس اینکه چیزی داره روی صورتم وول میخوره چشمامو و با ترس باز کردم و بلافاصله با چهره ی خندون عمران روبه رو شدم. اونقدر هول کرده بودم که دو دستی هلش دادم به عقب و خودمم چسبیدم به درخت به! این یک واکنش طبیعی بابت ترسم بود. عمران افتاده بود توی بوته گل رز جلوی درخت و همونطور بین خار وخاشاک گیر کرده بود. شرمنده و مضطرب درحالیکه نفس نفس میزدم رفتم روی سرش و کنارش نشستم و گفتم :وای خاک تو سرم عمران، خوبی؟ باور کن از قصد ننداختمت ترسیدم یه لحظه به چشم های آرومش خیره شدم که با لبخند جوابمو داد _مثه اینکه تاوان شوخی کردن با تو همچین بلایی سر آدم اومدن هست، دختر تو که اینقدر ترسو نبودی؟ و خیره شد به چشام و با لبخند منتظر جوابم موند +خوب توی فکر بودم توهم اون کار و کردی ترسیدم هلت دادم، حالا ولش کن اینا رو بزار کمکت کنم بیای بیرون از گوشه ی پیراهنش گرفتم و خواستم بکشمش بیرون که با صدای فرورفته از خنده گفت :تو کاری نکنی بهتره بیهیشته، اینطوری بیشتر میرم توی خار عقب وایستا خودم میام بیرون دیدم حرف حق میزنه برای همین کنار وایستادم که دیدم اومد بیرون و کنار درخت زانو زد. دست و پاهاش پر زخم و خار بود. کنار پاش نشستم و گفتم +حداقل بزار خار ها رو که دریارم چشماش و محکم بست و به علامت اجازه دادن دستشو آورد روبه روم! ... ه_ف🍃 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هماهنگی عاقدو روحانی ومجری مذهبی و مداح هماهنگی دفتر اسناد رسمی ویژه مراسمات عقد در و ویژه تمامی جوانان❤ @adm_tablighat @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-از +به ❤️ 🔹دلــــــم 😥 است... 🔸شدیدا به هواے محٺاجـــمـ🌺 ما را بطلبــ ❤️ 💚صلے الله علیڪ یا اباعبدالله💚 @mojaradan
❤️ امام برای من نه یک اسم است،نه یک حس امام برای من اصالت زندگیست اول وآخر واصل وفرع بود ونبود همه زندگیم است آقاجان ... :) من براشما که هستم ؟ یک فدایی؟ میپذیری مرا؟🌱 ♥️🌙 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @mojaradan
❌در خواستگاری بیماری حاد یا ازدواج قبلی خود را حتما باید بگویید چون این موارد در زندگی مشترک تاثیر مستقیم دارد. 💞هم طرف مقابل باید بداند و هم خانواده ها باید در جریان قرار بگیرند (البته بهتر است این موارد را در جلسه اول خواستگاری مطرح نکنید) بگذارید طرف مقابل شناخت اولیه ای از شما پیدا کند سپس این مطالب را مطرح کنید. متاسفانه دیده شده بعضا خانم ها از آقا پسر تعهد می گیرند که این مطالب را به خانواده ات نگو... این یک اشتباه وحشتناک است... چون در امر ازدواج، خانواده، جمعی به نتیجه می رسند به همین دلیل در اینگونه موارد به جمع بندی درستی نمی توانند برسند. و البته که بعدا این مطالب نیز فاش می شود. 💞دلیل جوان ها هم این است که اگر این مطالب را به خانواده ها بگوییم نظر آنها نیز قطعا منفی می باشد در صورتی که این طور نیست. خیلی از خانواده ها هستند که تمام شرایط را می سنجند و با احتساب تمام این مسائل نظر خود را بیان می کنند و از روی احساسات تصمیم نمی گیرند. 💝 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای اوج نوشتند بال وا شده را نزول نیست به معراج آشنا شده را تو هَمزه  اَحَد و حمزه اُحد هستی چگونه شرح دهم جلوه ی دوتا شده را  ▪️سالروز شهادت حضرت حمزه علیه السلام عموی گرانقدر حضرت محمد ص تسلیت باد🖤 @mojaradan
مداحی آنلاین - ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی.mp3
742.8K
🏴 ♨️ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🌹@mojaradan
🌱🌈 ツ ||دختـــرونـــهــ📿|| ــــــــــــــــــــــــــــ✨ @mojaradan