مجردان انقلابی
💍💞💍 💞💍 💍 #رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی💑 ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌 #رمان_اینک_شوکران 📚 #قسمت_بیس
💍💞💍
💞💍
💍
#رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی💑
ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌
#رمان_اینک_شوکران 📚
#قسمت_بیست_سوم🎬
با آقاي اسفندیاری شوش خونه گرفته بودن.
خونمون توي شوش دو تا اتاق داشت. اتاق جلویی بزرگتر و روشن تر بود. منوچهر وسایلمون رو گذاشته بود توي اتاق کوچک تر...
گفت: " اینا تازه ازدواج کردن. تا حالا خانمش نیامده جنوب، گفتم دلش میگیره. حالا تو هر چی بگی، همون کار رو میکنیم ..."
من موافق بودم...
منوچهر چهارتا جعبه ي مهمات آورده بود که به جاي کمد استفاده کنیم. دو تا براي خودمون، دو تا براي
اونا. توي جعبه ها کاغذ آلومینیومی کشیده بود که براده هاي چوب نریزه...
روز بعد آقاي اسفندیاری با خانمش اومد و منوچهر رفت...
تا خیالش راحت می شد که تنها نیستیم، می رفت. آقاي اسفندیاری دو سه روز بعد رفت و ما سه تا موندیم...
سر خودمون رو گرم میکردیم. یا مسجد بودیم یا بسیج یا حرم دانیال نبی. توي خونه هم تلویزیون تماشا میکردیم...
تلویزیون اونجا بغداد رو راحت تر از تهران میگرفت. میرفتم بالاي پشت بوم، آنتن رو تنظیم میکردم. به پشت بوم راه نداشتیم. یه نردبون بود که چند پله بیشتر نداشت. از همون میرفتم بالا...
یکی از برنامه ها اسرا رو نشون می داد، براي تبلیغات اسم بعضی اسرا و آدرسشون رو میگفتن و شماره تلفن می دادن. اسم و شماره تلفن رو مینوشتیم و زنگ می زدیم به خونواده هاشون. دو تایی ستاد اسرا راه انداخته بودیم...
تلفن نداشتیم، می رفتیم مخابرات زنگ میزدیم..
بعضی وقتا به مادرم می گفتم این کار رو بکنه...
اسم و شماره ها رو می دادیم و اون خبر می داد به خونواده هاشون. وقتی شوهرامون نبودن این کارا رو می کردیم...
وقت میومدن، تا نصفه شب می رفتیم حرم، هرچی بلد بودیم می خوندیم. می دونستیم فردا برن، تا هفته ي بعد نمیبینیمشون...
چند روز هم مادرم با خواهرها و برادرها میومدن شوش...
خبر اومدنشون رو آقاي اسفندیاری بهم داد...
یک آن به دلم افتاد نکنه میخوان بیان منو برگردونن...
هول شدم...
حالم به هم خورد...
آقاي اسفندیاری زود دکتر آورد بالاي سرم...
دکتر گفته بود بار دارم...
به منوچهر خبر داده بود و منوچهر خودش رو رسوند...
سر راهش از دوکوهه یه دسته شقایق وحشی چیده بود آورده بود....!
اون شب منوچهر موند، نمیذاشت از جا بلند شم...
لیوان آب رو هم میداد دستم. نیم ساعت به نیم ساعت می رفت یه چیزی میخرید میومد. یه
لباس لیمویی دخترونه هم خرید!
منوچهر سر هر دو تا بچه میدونست خدا بهمون چی میده..!
خیلی با اطمینان می گفت....
#ادامه_دارد...
📖به روایت همسر شهید منوچهر مدق
✍نویسنده:مریم برادران
🌼✨همانا برترین کارها،
کار برای امام زمان است✨🌼
@mojaradan
💍
💞💍
💍💞💍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
༄🤍༄
#خدایِمهربون😍
هیچوقت دیر نمیکنه ، هرچیزی که به صلاحت باشه در زمانِ مناسب بهت میده ، #صبور و #امیدوار باش 😇
اشبتون خوش و سرشار از
عشـق به خــ♡ـــدا😍
#پایان_فعالیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎✿•••
🍁¦#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
𝓶𝔂 𝓬𝓱𝓷𝓵 ↷
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_سوم
آیا #ازدواج «اسارت» است⁉️
❤️با این حساب می بینید که در ازدواج آن چیزی که به اسارت تعبیر می شود در واقع رد شدن از دوران وابستگی و انفرادی زندگی کردن به دنیای مسئولیت و بلوغ است.
ازدواج خوشی ها را از شما نمی گیرد؛ فقط شکل آن را تغییر می دهد.
شما همچنان می توانید روابط دوستانه خود را داشته باشید اما این بار باید چهارچوب های بیشتری برای آن قائل شوید. چهارچوب هایی که احتمالا دوستان مجرد شما آن ها را درک نمی کنند اما هر فرد متاهلی به آنها پایبند است.
❤️به جز این، ازدواج برای عده ای ترس از دست دادن حریم شخصی و رازهای پنهان را به همراه دارد. عده ای نگرانند که با ازدواج مجبور شوند همه چیزشان را کف دست همسرشان بگذارند. چیزی که هیچ کس به آن علاقه ای ندارد. واقعیت این است که شما همچنان می توانید خلوت خود را داشته باشید، فعالیت های مورد علاقه تان را حفظ کنید و حریم فردی تان را از اشتراک محفوظ بدارید اما باید بپذیرید که بخش هایی از این حریم فردی در ازدواج از بین می رود.
💟در ازدواج، پنهان کاری معنایی ندارد و این یعنی اگر در زندگی تان مواردی دارید که از دیگران مخفی می کنید، هنوز برای ازدواج آماده نیستید.
اگر بخشی از روابط، فعالیت های فردی یا لذت هایتان جزو موارد ممنوعه است که برملا شدن آنها باعث شرمندگی تان می شود، برای ازدواج آماده نیستید.
💟بنابراین، ازدواج یک تغییر بزرگ در عادات و رفتارهای شما است اما این تغییر نمی تواند منفی باشد. مگر آنکه شما اساسا تمایلی به تغییر نداشته باشید و بخواهید همچنان قواعد زندگی مجردی تان را در زندگی مشترک پیاده کنید که در این صورت، دیر یا زود باید با شکست رو در رو شوید!
_
#نکات_آموزنده
#قبل_از_ازدواج
#پایان
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
❥︎𝕵𝖔𝖎𝖓༅❦︎
❀࿐༅🍃❤️🍃༅࿐❀
@mojaradan
❀࿐༅🍃❤️🍃༅࿐❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_خود_را_با_قران_شروع_کنید
#یک_فنجان_ارامش
اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ ۖ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ - رعد 8
خدا میداند که هر زنی (در شکم خود) چه چیز حمل میکند (و بار او پسر یا دختر است)، و میداند که رحمها از چه چیز میکاهند و بر چه چیز میافزایند، و هر چیز در نزد او به مقدار و میزان است (و از اندازهی معیّن و حساب مشخّص برخوردار است).
📺 تلاوت بسیار زیبا و ماندگار آیات 8 و 9 سوره مبارکه رعد با صدای استاد سعید مسلم
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرار_عاشقی
🤚سلام اربابم
♥️باتوبهتر مےشودنطق وڪلامم یاحسین
ڪن قبول از راه دورعرض سلامم یاحسین
صبح وظهر وعصر وشامم هردقیقہ دم بہ دم
نام توباشد فقط ذڪرمدامم یاحسین
♥️صلیاللهعلیڪیااباعبدالله
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
❏اَلسَـلامُعَلیکَیـٰابقیه الله•••|♥️
✦قـَلبمَـندَرطَـلبِمَردظُهـوراَستڪِہچُـون
چِــهـرِهنَمـآیـَد. .
هَـمــہعـآلَـمشَـوَداَزدیـدَناوخیـردمـآدم...!›
❍یاایهاالعزیز•••ღ
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
@mojaradan
📲 #𝑾𝒂𝒍𝒍𝒑𝒂𝒑𝒆𝒓
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_سوم
آیا #ازدواج «اسارت» است⁉️
❤️با این حساب می بینید که در ازدواج آن چیزی که به اسارت تعبیر می شود در واقع رد شدن از دوران وابستگی و انفرادی زندگی کردن به دنیای مسئولیت و بلوغ است.
ازدواج خوشی ها را از شما نمی گیرد؛ فقط شکل آن را تغییر می دهد.
شما همچنان می توانید روابط دوستانه خود را داشته باشید اما این بار باید چهارچوب های بیشتری برای آن قائل شوید. چهارچوب هایی که احتمالا دوستان مجرد شما آن ها را درک نمی کنند اما هر فرد متاهلی به آنها پایبند است.
❤️به جز این، ازدواج برای عده ای ترس از دست دادن حریم شخصی و رازهای پنهان را به همراه دارد. عده ای نگرانند که با ازدواج مجبور شوند همه چیزشان را کف دست همسرشان بگذارند. چیزی که هیچ کس به آن علاقه ای ندارد. واقعیت این است که شما همچنان می توانید خلوت خود را داشته باشید، فعالیت های مورد علاقه تان را حفظ کنید و حریم فردی تان را از اشتراک محفوظ بدارید اما باید بپذیرید که بخش هایی از این حریم فردی در ازدواج از بین می رود.
💟در ازدواج، پنهان کاری معنایی ندارد و این یعنی اگر در زندگی تان مواردی دارید که از دیگران مخفی می کنید، هنوز برای ازدواج آماده نیستید.
اگر بخشی از روابط، فعالیت های فردی یا لذت هایتان جزو موارد ممنوعه است که برملا شدن آنها باعث شرمندگی تان می شود، برای ازدواج آماده نیستید.
💟بنابراین، ازدواج یک تغییر بزرگ در عادات و رفتارهای شما است اما این تغییر نمی تواند منفی باشد. مگر آنکه شما اساسا تمایلی به تغییر نداشته باشید و بخواهید همچنان قواعد زندگی مجردی تان را در زندگی مشترک پیاده کنید که در این صورت، دیر یا زود باید با شکست رو در رو شوید!
_
#نکات_آموزنده
#قبل_از_ازدواج
#پایان
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
❥︎𝕵𝖔𝖎𝖓༅❦︎
❀࿐༅🍃❤️🍃༅࿐❀
@mojaradan
❀࿐༅🍃❤️🍃༅࿐❀
4_5810004103287277919.mp3
2.87M
🎙 #فایل_صوتی
👤 استاد #دوست_محمدی
📝 تاثیر ازدواج به موقع در شخصیت فرزندان
#قبل_از_ازدواج
💖 @mojaradan
#یک_نکته_مهم
یه نکته که کاملا طبیعیه : 🌼🌸
انسان (پسر یا دختر ) وقتی مجرد هست ، زمینه بیشتری برای ازدواج داره 🌞
🌸ولی وقتی سابقه ازدواج داره ، یه کم افراد با احتیاط بهش نگاه میکنن 🌱🍃
🍄پس این دید کاملا طبیعیه و نگرانی خاصی نداره و از اون جهت هم ازدواج حق هر انسانیه
☘🌷🍀
🌴نباید بخاطر اینکه من یک بار ازدواج کردم و .. 🎄🎍
دیگه نمیخام ازدواج کنم که این تصور کاملا اشتباه هست 🥀🥀
💖 @mojaradan
آقای پناهیان
دعایعنی: .....
دعا یعنی تکرار حرف های خوب وبیان آرزو های بلند در محضر خدا .حیف است در خانه ی خدای با عظمت حرف های کوچک بزنیم ،دعاهای بزرگ ما را همنشین خدا میکند.
💠✨ @mojaradan
مجردان انقلابی
💍💞💍 💞💍 💍 #رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی💑 ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌 #رمان_اینک_شوکران 📚 #قسمت_بیس
💍💞💍
💞💍
💍
#رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی💑
ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌
#رمان_اینک_شوکران 📚
#قسمت_بیست_وچهازم 🎬
ظهر فردا دیگه نمی تونست بشینه...😔
گفت: "میرم حرم"😢
خلوت می خواست که خودش رو خالی کنه. 😭
مادرم با فهیمه و محسن و فریبرز اومدن.
وقتی میخواستن برگردن، منوچهر منو همراهشون فرستاد تهران....🚕
قرار بود لشگر بره غرب...🚎
نمیتونست دو ماه به ما سر بزنه، 🙁اما دیگه نمی تونستم بمونم...😣
بعد از اون دو ماه، برگشتم جنوب. رفتیم🚙 دزفول.
اما زیاد نموندیم....
حالم بد بود....🤕 دکتر گفته بود باید برگردم تهران. همه چیز رو جمع کردیم و اومدیم ...💼👜
《هوس هندوانه🍉 کرد... وانت جلویی بار هندوانه داشت. سرش را برد دم گوش منوچهر که رانندگی میکرد و هوسش😋 را گفت. منوچهر سرعتش را زیاد کرد و کنار وانت رسید و از راننده خواست نگه دارد. راننده نگه داشت، اما هندوانه نمیفروخت...😮
بار را براي جایی میبرد. آن قدر منوچهر اصرار کرد تا یک هندوانه اش را خرید...☺️
فرشته گفت"اوه،تا خانه صبر کنم؟! همین حالا بخوریم."😋
ولی چاقو نداشتند...!🤔
منوچهر دوتا پیچ گوشتی را از صندوق عقب برداشت، با آب شست و هندوانه را قاچ کرد.😌 سرش را تکان داد و گفت (چه دختر ناز پرورده اي بشود😘... ! هنوز نیامده چه خواهش ها که ندارد!!)》
اما هدی دختری نیست که زیاد خواهش و تمنا داشته باشد.☺️ به صبوري و توداري منوچهره. هرچه قدر از نظر ظاهر شبیهشه اخلاقش هم به اون رفته...
هدي فروردین به دنیا اومد.👶 منوچهر روي پا بند نبود. تو بیمارستان🚑 همه فکر میکردن ما ده پونزده ساله ازدواج💑 کردیم و بچه دار نشدیم. دوتا سینی بزرگ قنادي شیرینی🍞🍰 گرفت و همه ی بیمارستان رو شیرینی داد....
یه سبد گل💐 میخک قرمز🌹 آورد...
انقدر بزرگ بود که از در اتاق تو نمیومد...!😯
هدي تپل بود و سبزه..!😍
سفت میبوسیدش.😘 وقتی خونه بود، باعلی کشتی می گرفت،👬 با هدي آب بازی🛀 میکرد. براشون اسباب
بازی⚽️🏸 میخرید...
هدي یه کمد عروسک👧 داشت..
میگفت (دلم طاقت نمیاره شاید بعد، خودم سختی بکشم😔، ولی دلم خنک می شه که قشنگ بچه ها رو بوسیدم، بغل گرفتم، باهاشون بازي کردم.😍)
#ادامه_دارد...
📖به روایت همسر شهید منوچهر مدق
✍نویسنده:مریم برادران
🌼✨همانا برترین کارها،
کار برای امام زمان است✨🌼
@mojaradan
💍
💞💍
💍💞💍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_خود_را_با_قران_شروع_کنید
#یک_فنجان_ارامش
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ - نحل 90
خداوند به دادگری، و نیکوکاری، و نیز بخشش به نزدیکان دستور میدهد، و از ارتکاب گناهان بزرگ (چون شرک و زنا)، و انجام کارهای ناشایست (ناسازگار با فطرت و عقل سلیم)، و دستدرازی و ستمگری نهی میکند. خداوند شما را اندرز میدهد تا این که پند گیرید.
📺 تلاوت بسیار زیبا و آرامش بخش آیه 90 سوره مبارکه نحل با صدای عبدالرحمن مسعد
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#قرار_عاشقی
#سلام_ارباب_دلم
#حسین_جانم
دِلتَنگی
دَردِسَختیست!
دَردیکه
نِمیتوانیآن را
برایِهیچکَس
تعریفکُنی...
اللهمالرزقناحـرم...🌱
.
.#صلی_علیک_یا_ابا_عبدالله
@mojaradan
#السلام_ایها_غریب
#سلام_مولا_جان💐
سلام عزیزترین یوسف ، مهدی جان 🌹
💐 به همین زودی ، در معطرترین روز خدا ، در بهترین لحظه از تاریخ ، در سبزترین روز بهار ... ناگهان باز می آیی و زمین غرق شکوفه می شود و هزار طاق رنگین کمان بر سینه آسمان می نشیند و ... 🌹
... و روزه ی انتظار من با ربنای نابِ دیده ات باز می شود و عطشناکیِ این سالهای دراز با زلال نگاهت سیراب می شود ...
به همین زودی ...
... شاید همین امروز 💐
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
🌺🌷🌹
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_اول
💢 راهکارهای بعد از شنیدن جواب رد در خواستگاری:
اصولاً وقتی آدم حالش بد است، انگار یک جورهایی خودآزارگر هم می شود. شما هم که فکر می کنید شکستی را متحمل شده اید، دلتان می خواهد حالا حالاها در این حال بد بمانید. به این امید که چرخ و فلک با دیدن حال شما، دلش بسوزد و گشایشی در کارتان ایجاد کند. اما همان طور که گفتم کلید این گشایش فقط دست خودتان است، نه دست روزگار و نه هیچ کس دیگر. پس برای اینکه در این شرایط بتوانید به خودتان کمک کنید کاری بکنید. من چند راهکار زیر را پیشنهاد می کنم:
1⃣ احساساتتان را احساس کنید.
این که شما احساس ناراحتی بکنید نه تنها چیز بدی نیست بلکه به شما کمک هم می کند که سریعتر بتوانید خودتان را از آن موقعیت خارج کنید. پس از احساساتتان فرار نکنید. سعی کنید احساساتتان را بشناسید برای این کار آنها را به اسم برای خودتان مشخص کنید برای مثال «من ناراحتم»، «عصبانی ام»، «نا امید شده ام» و غیره. سپس آنها را ابراز کنید اگر کسی را سراغ دارید که قابل اعتماد و دلسوز و آگاه باشد احساساتتان را با او در میان بگذارید و اگر کسی نیست آنها را روی کاغذ بنویسید و چند بار با صدای بلند برای خودتان بخوانید.
#ادامه_دلرد
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
❥︎𝕵𝖔𝖎𝖓༅❦︎
❀࿐༅🍃❤️🍃༅࿐❀
@mojaradan
❀࿐༅🍃❤️🍃༅࿐❀
⚜
#تلنگر
🔸چرا وقتی ماشینت جوش می آره، حرکت نمی کنی؟
کنار میزنی و می ایستی؟
چون ممکنه آتش بگیره و به خودت و دیگران صدمه بزنه!
🔸خودت هم همینطوری...
وقتی جوش می آری عصبی و عصبانی می شی،
🔹در این حال تخته گاز نرو!
بزن کنار ، ساکت باش و هیچی نگو...!
وگرنه هم به خودت آسیب میزنی هم به اطرافیان...
امام صادق علیه السلام:
🔺هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اين كه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.
📚كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص 110، ح5
💠✨ @mojaradan
مجردان انقلابی
💍💞💍 💞💍 💍 #رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی💑 ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌 #رمان_اینک_شوکران 📚 #قسمت_بیس
💍💞💍
💞💍
💍
#رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی💑
ما ثابت میکنیم مذهبیا عاشقترن👌
#رمان_اینک_شوکران 📚
#قسمت_بیست_وپنجم🎬
دست روی بچه ها بلند نمی کرد.
به من می گفت: ( اگه یه تلنگر بزنی شاید خودت یادت بره ولی بچه ها توی ذهنشون میمونه برای همیشه...)
باهاشون مثل آدم بزرگ حرف میزد. وقتی میخواست غذاشونو بده، میپرسید میخوان بخورن؟سر صبر پا به پاشون راه میرفت و غذا رو قاشق قاشق🍴 میذاشت دهنشون...
از وقتی هدی به دنیا اومد دیگه نرفتیم منطقه.
علی همون سال رفت مدرسه...
عملیات کربلای پنج، حاج عبادیان هم شهید شد. منوچهر و حاجی خیلی به هم نزدیک بودن، مثل مرید و مراد. وقتی میخواست قربون صدقه ی حاجی بره میگفت (قربون بابات برم.)!
منوچهر بعد از اون شکسته شد...
تا آخرین روزم که ميپرسیدی: (سخت ترین روز دوران جنگ برات چه روزی بود؟)
میگفت: روز شهادت حاج عبادیان...
راه می رفت و اشک میریخت و آه میکشید..
دلش نمی خواست بره منطقه و جای خالی حاجی رو ببینه...
منوچهر توي عملیات کربلاي پنج بدجور شیمیایی شد. تنش تاول میزد و از چشم هاش آب میومد، اما چون با گرهایی که میکرد همراه شده بود نمیفهمیدم...
شهادت های پشت سر هم و چشم انتظاری این که کی نوبت ما میرسه و موشک بارون تهران افسرده ام کرده بود...
مینشستم یه گوشه، نه اشتها داشتم، نه دست و دلم به کار میرفت... منوچهر نبود....
تلفنی📞 بهش گفتم میترسم..
گفت: اینم یه مبارزست. فکر کردی من نمیترسم؟
منوچهر و ترس؟ توی ذهنم یه قهرمان🏅 بود.
گفت: آدم هر چه قدر طالب شهادت باشه؛ زندگی رو هم دوست داره. همین باعث ترس میشه. فقط چیزی که هست؛ ما دلمون رو میسپاریم به خدا...
حرف هاش انقدر آرامشم داد که بعد از مدت ها جرات کردم از پیش پدر و مادرم برم خونه ی خودمون...
دو سه روز بعد دوباره زنگ☎️ زد..
گفت: فرشته، با بچه ها برید جاهایی که موشک زدن رو ببینید .
چرا باید این کار رو میکردم؟!
گفت:برای اینکه ببینید چقدر آدم خود خواهه...
دلم نمیخواست باهاش حرف بزنم...
نه اینکه ناراحت شده باشم، خجالت میکشیدم از خودم...
با علی و هدی رفتیم جایی رو که تازه موشک زده بودن. یه عده نشسته بودن روي خاكا...سلام
یه بچه مادرش رو صدا می زد که زیر آوار مونده بود، اما کمی اونطرفتر، مردم سبزه می خریدن و تنگ ماهی دستشون بود...
انگار هیچ غمی نبود... من دیدم که دوست ندارم جزو هیچ کدوم از این آدما باشم. نه غرق در شادي خودم و نه حتی غم خودم. هر دو خود خواهیه. منوچهر میخواست اینو به من بگه...
همیشه سر بزنگاه تلنگرهایی می زد که من رو به خودم می آورد..
#ادامه_دارد...
📖به روایت همسر شهید منوچهر مدق
✍نویسنده:مریم برادران
🌼✨همانا برترین کارها،
کار برای امام زمان است✨🌼
@mojaradan
💍
💞💍
💍💞💍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
༄🤍༄
#العجلمولای🌻
گفتی!
کهـ رفتهـ رفتهـ چو عُمر
آیمت بهـ سر✨
عُــمرم زِ دیـر آمــدنت
رفتهـ رفتهـ رفــت✨
•.
🤍¦⇢ #پایان_فعالیت
ـــــــــــــــــــــــــــ❥︎✿•••
🍁¦#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
𝓶𝔂 𝓬𝓱𝓷𝓵 ↷
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_خود_را_با_قران_شروع_کنید ✨💚
#یک_فنجان_ارامش
✍ابوربیع شامی گوید:
از امام صادق (علیه السلام) دربارهی کلام خداوند عزّوجلّ: {قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ...} پرسیدم.
🔸فرمودند: «یعنی در قرآن بنگرید [و بهوسیلهی آن در زمین سیر معنوی کنید] تا بدانید سرانجام کسانی که قبل از شما بودند چگونه بود و [قرآن] دربارهی آنها به شما چه خبر داده است».
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۳۳۸
الکافی، ج۸، ص۲۴۸
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan