eitaa logo
مجردان انقلابی
14.3هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 (برای تصمیم هایمان،ملاک ثابت و صحیحی داشته باشیم) 🔰یکی از زندگی مشترک، نداشتن معیار ثابت و مشخّص برای قضاوت و تصمیم‌گیری است. ❌مهم‌ترین متغیّر، خواستِ مردم است. ❗️متأسّفانه بسیاری از زندگی‌ها، و انجامشان بر اساس خواست مردم است. 🔹در این که: چه همسری را انتخاب کنیم؟ چگونه عقد و عروسی را برگزار کنیم؟ مراسم جشن تولّدمان چگونه باشد؟ مراسم دفن و کفن و فاتحه‌خوانی را با چه کیفیتی برگزار کنیم؟در اینها، همه و همه، خواستِ مردم، حرف اوّل و آخر را می‌زند. ⛔️زندگی‌ای که خواستِ مردم، تعیین کنندۀ مسیرش باشد، هیچ گاه به نقطۀ و آرامش نخواهد رسید. 📛از آن جا که مردم با یکدیگر تفاوت دارد، زندگی مشترکی که بر اساس خواستِ مردم پیش می‌رود، همیشه است. ⚠️گاهی به قدری در تن دادن به خواست مردم پیش می‌رویم که حتّی حاضریم بر خلاف خود، عمل کنیم، امّا نظر مردم را جلب کنیم؛ یعنی دینمان را برای دنیای دیگران بدهیم. در معارف دینی، چنین کسی از مردم، معرّفی شده است. ⬅️ ادامه دارد... 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ۱۰۷ @mojaradan
🔸🔹🔹🔸داستان واره 🔸🔹🔸🔹 🔰می‌خواستم به دنیا بیایم؛ در زایشگاه دولتی. 🔸پدربزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! 🔹مادرم گفت: چرا؟ ❗️پدربزرگم گفت: مردم، چه می‌گویند؟ 🔰می‌خواستم به مدرسه بروم؛ مدرسۀ سر کوچه‌مان. 🔸پدرم گفت: فقط مدرسۀ غیرانتفاعی! 🔹مادرم گفت: چرا؟ ❗️پدرم گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰به رشتۀ انسانی علاقه داشتم. 🔸مادرم گفت: فقط ریاضی. 🔹گفتم: چرا؟ ❗️گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰می‌خواستم با دختری روستایی ازدواج کنم. 🔸خواهرم گفت: مگر من بمیرم! 🔹گفتم: چرا؟ ❗️گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰می‌خواستم پول مراسم عروسی‌ام را سرمایۀ زندگی‌ام کنم. 🔸پدر و مادرم گفتند: از روی نعش ما بگذر؛ ولی این کار را نکن. 🔹گفتم: چرا؟ ❗️گفتند: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰می‌خواستم به اندازۀ جیبم، خانه‌ای در پایینِ شهر اجاره کنم. 🔸مادرم گفت: وای بر من! 🔹گفتم: چرا؟ ❗️گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰اوّلین مهمانی پس از ازدواجم بود. می‌خواستم ساده باشد و صمیمی. 🔸زنم گفت: شکست؟ به همین زودی؟! 🔹گفتم: چرا؟ ❗️گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰می‌خواستم ماشینی مدل پایین بخرم تا عصای دستم باشد. 🔸زنم بر صورتش زد و گفت: خدا مرگم بدهد! 🔹گفتم: چرا؟ ❗️گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰بچّه‌ام می‌خواست به دنیا بیاید؛ در زایشگاه عمومی. 🔸پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. 🔹گفتم: چرا؟ ❗️گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰فرزندم می‌خواست به مدرسه برود؛ رشتۀ تحصیلی‌اش را برگزیند، ازدواج کند و... . 🔰می‌خواستم بمیرم. بر سرِ قبرم بحث شد. 🔸 پسرم گفت: پایینِ قبرستان. زنم جیغ کشید. 🔹دخترم گفت: چه شده؟ ❗️زنم گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰مُردم. برادرم برای مجلس ترحیم، مسجد ساده‌ای را در نظر گرفت. ❗️️️خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم، چه می‌گویند؟ 🔰سنگ قبر ساده‌ای بر روی مزارم گذاشتند. ❗️️️امّا برادرم گفت: مردم، چه می‌گویند ؟ 🔰خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کرده بودند. 📛حالا من در این جا در حفرۀ تنگی، خانه کرده‌‌ام و تمام سرمایه‌ام برای ادامۀ زندگی تا ابد، یک جمله بیش نیست: «مردم، چه می‌گویند؟». ❌مردمی هم که عمری نگران حرف‌هاشان بودم، لحظه‌ای نگران من نیستند! 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۱۱۲ - ۱۰۹ @mojaradan
🔸 ✅برای این که کسی فکر نکند نظر مردم را به هیچ وجه در زندگی نباید در نظر گرفت، این نکته را تذکّر می‌دهیم که منظور از این حرف‌ها، آن نیست که زندگی خود را بدون ذره‌ای اعتنا به نظر مردم، پیش ببریم؛ بلکه مقصود آن است که توجّه کردن به نظر مردم، باید حدّ و اندازه‌ای داشته باشد. 🔰ما نباید آفتاب پرستی بشویم که در هر کجا رنگ همان جا را می‌گیرد. هرچه هست، باید در زندگی ثابتی وجود داشته باشد، باید در زندگی، قرمزهایی کشید و به هیچ وجه به کسی اجازه نداد که ما را به آن سوی خط قرمزها بکشانَد. 📛اگر ما بخواهیم طبق مردم زندگی کنیم، اصلاً نمی‌توانیم زندگی کنیم. زیرا یک نظر و دو نظر که نیست. به انسان باید بر بخورد که از خود، اراده‌ای نداشته باشد و افسار زندگی خود را به دستِ این و آن بدهد. ‼️تا کِی می‌توان مردم را راضی نگه‌ داشت؟ برخی از این مردم، خودشان و رأی ثابتی در زندگی ندارند. هر روز، یک سازی می‌زنند که با آهنگ دیروزشان، متفاوت است. من چگونه می‌توانم زندگی‌ام را با خواست آنها تطبیق دهم و نام «زندگی» را هم بر آن بگذارم؟ 🔆باید باور کرد کسی که خود با خدا را اصلاح کند، ، رابطۀ او و مردم را اصلاح خواهد کرد. خداوند، محبّت کسی را که در زندگی به وظیفۀ خویش در قبال عمل می‌کند، در دلِ مردم قرار می‌دهد. ❌گاهی هم زندگی دیگران، زندگی ما می‌شود؛ یعنی خودمان را با دیگران کرده، تلاش می‌کنیم که زندگی‌مان را به سطح زندگی آنان برسانیم. این کار، همان و هم‌چشمی است که زندگی بسیاری از مردم را مختل کرده و دین هم از آن، نهی نموده است. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ۱۱۳ - ۱۱۲ @mojaradan
‼️برخی حتّی در ازدواج هم با توجّه به نگاه مردم، تصمیم می‌گیرند؛ یعنی با ازدواج می‌کنند که مردم، او را بپسندند. در این گونه ازدواج‌ها، نباید عاقبت خوشی بود. ❌کسی که به دنبال نظر مردم، حتّی به قیمت زیر پا گذاشتن وظایف دینی است، در توجّه مردم هم ناموفّق خواهد بود. ⚠️نگاه مردم به وجه نمی‌تواند معیار قابل اعتمادی برای زندگی باشد؛ چرا که به نظر مردم تحت تأثیر شرایط تغییر می‌کند که ستایشگر دیروز من، کنندۀ امروز من خواهد بود. 📛چنین کسی، نه تنها دلِ مردم رابه دست نخواهد آورد، بلکه را هم از دست خواهد داد و به قول قدیمی‌ها، از این رانده و از آن جا مانده خواهد شد. ✅رضایت مردم، به دست آوردنی نیست و هم قابل کنترل نیست. پس زحمت بیهوده، چرا؟ 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ۱۰۸ -۱۰۷ @mojaradan