مجردان انقلابی
🍁🍁🍁🍁🍁 #پسر_بسیجی_دختر_قرتی✨ #پارت101 اگه این عملیات تموم بشه من چه خاکی تو سرم بریزم اینقدر به بود
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#پسر_بسیجی_دختر_قرتی✨
#پارت102
غلط کرده میفهمی غلط کرده
با تعجب دستم رو گرفت و گفت :
-آروم باش امیر مگه چی شده ؟
-تازه میگی چی شده تو مگه من رو نمی شناسی؟
-چرا می شناسم
-پس باید بدونی منی که با هیچ دختری حرف نمیزنم ،
منی که به هیچ دختری نگاه نمی کنم وقتی یه دختر رو میارم تو خونم وقتی میارمش جلوی چشمم یعنی اون دختر برام مهمه
برام خاصه
برام عزیزه اینقد برات سخت بود بفهمی
-با خونسردی گفت نه سخت نبود می دونم همون روزای اول فهمیدم،
از هول کردنات ، از غیرتی شدن و علی رو دس به سر کردنات
-ده لا مصب پس چرا گذاشتی داداشت بره خواستگاریش ؟
مگه منم داداشت نبودم لعنتی؟
-آروم باش امیر ،
بخدا من تمام تلاشم رو کردم ولی حریف علی نشدم ،
من نمی تونستم راز رفیقم رو نقل دهن زنا کنم تقریبا مطمعن بودم که ردش می کنه برا همین کوتاه اومدم
-از کجا مطمعنی علم غیب داری؟
نویسنده : آذر_دالوند
@mojaradan
🍁🍁🍁🍁🍁🍁