#داستان_شب
🔻نماز بیوضو🔻
✍️فردی #تعریف می کرد که در وضو خانه مسجد شاهد بودم #امام جماعت از دستشویی بیرون آمد و یکراست به #محراب مسجد رفت و #بدون وضو نماز خواند!! از آن #مسجد بیرون رفتم و جای دیگری نماز خواندم! از آن به بعد به همه #دوستان و آشنایان گفتم که در فلان مسجد نماز نخوانید چون امام جماعت آن #آلزایمر گرفته!! و نماز بی وضو می خواند!!
این #رویداد گذشت تا یک زمان به علت بیماری؛ #آمپولی تزریق کردم و هنگام نماز با خود گفتم یکبار #دیگر محل تزریق را در دستشویی ببینم تا از #طهارت لباس و بدن اطمینان داشته باشم. وقتی از دستشویی بیرون آمدم و آماده #نماز شدم؛ گویی به من الهام شد:
شاید آن روز هم #امام جماعت مسجد؛ مشابه من به #قصد دیگری وارد دستشویی شده است. از خودش این را پرسیدم. #حرفم را تایید کرد.
💥اما چه #فایده من آبروی او را پیش افراد زیادی #برده بودم!
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
#داستان_شب
#ثواب_زیارت_امام_حسین_علیه_السلام
سید بحرالعلوم به قصد #تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در #بین راه راجع به این مسأله که گریه ی بر #امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد فکر می کرد. #همان وقت متوجه شد که شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد ، بعد پرسید:«#جناب سید درباره ی چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه #اندیشه ای؟ اگر #مساله علمی است بفرمائید شاید من هم اهل باشم؟»
سید بحرالعلوم عرض کرد:«در این باره فکر می کنم که چطور می شود #خدای تعالی این همه ثواب به #زائرین و گریه کنندگان حضرت سیدالشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی که در #راه زیارت بر می دارند ثواب #یک حج و یک عمره در نامه ی عمل شان می نویسند و برای یک #قطره ی اشک، تمام گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟»
آن سوار عرب فرمود:«#تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. #سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت در #شکارگاه از لشکریان دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و #بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید، وارد آن خیمه شد در آن سیاه چادر، #پیرزنی را با پسرش دید آنها در گوشه ی خیمه# بز شیردهی داشتند و از راه مصرف این بز #زندگی خود را می گذراندند.
وقتی سلطان وارد شد او را #نشناختند ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریدند و #کباب کردند چون چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را #همانجا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و هرطوری بود خودش را به #درباریان رساند و جریان را برای اطرافیان نقل کرد، در نهایت از ایشان سوال کرد ، اگر من بخواهم #پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم #چه عملی باید انجام بدهم؟
یکی از #حضار گفت:به او صد گوسفند بدهید.
دیگری که از #وزراء بود گفت:صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
یکی دیگر گفت:#فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت:هرچه #بدهم کم است؛ زیرا اگر سلطنت و# تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام ، چون آنها #هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هرچه دارم به ایشان بدهم تا #سر به سر شود.»
بعد سوار عرب به سیّد فرمود:«حالا جناب بحرالعلوم ،حضرت سیدالشهداء علیه السلام هر#چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و #سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن #حضرت این همه اجر و ثواب بدهد نباید# تعجب کرد، چون خدا که خدایی اش را نمی تواند به #سیدالشهداء علیه السلام بدهد پس هرکاری که می تواند آن را انجام می دهد ؛ یعنی با #صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین علیه السلام ، به زوّار و #گریه کنندگان آن حضرت هم #درجاتی عنایت می کند، در عین حال اینها را #جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند.»
وقتی شخص عرب این مطالب را فرمود از #نظر سید بحرالعلوم غیب شد.
📚منبع:ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا ص 126 و 127
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری. #تلنگر
#امام جواد علیه السلام (در ضمن ۵ توصیه) فرمود: ...و #یقین بدان هرگز از چشم خدا مخفی نخواهی ماند؛ #پس بنگر چگونه هستی (و اعمالت چگونه است).
📒 تحفُ العقول، ص455
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🍃🌸 @mojaradan
✨﷽✨
#داستان_شب
✅به یاد امام زمان باش...
✍شخصی از #امام کاظم درباره آیه ۲۰ سوره لقمان که میفرماید: #نعمتهای آشکار و پنهانش را بر شما تمام کرد" پرسید. امام فرمودند: #نعمت آشکار امامی است که میان مردم نمایان است. نعمت #پنهان، امام غایب از دیده هاست. آن شخص پرسید: در میان #امامان کسی پنهان میشود؟ فرمودند: بله، وجودش از #چشم مردم پنهان میشود ولی یادش از دلهای مومنان #مخفی نمیشود.
امام باقر فرموده اند: همانا یاد و ذکر ما (اهل بیت)، یاد و# ذکر خداست.
📚بحارلانوار ج۵۱ ص۱۵۰؛ کافی ج۲ ص۴۹۶
🔺 توجه: بعضی از #تکالیف زمان غیبت به زبانِ فرمان و دستور واجب صادر نشده، بلکه #بصورت خبر دادن از حالات مومنان آن زمان بیان شده است. در این #وظیفه هم زبان روایت، توجه دادن به این است که شخص با ایمان در این# برهه از زمان، باید دلش متوجه و به یاد #محبوبش باشد چرا که اگر غیر از این باشد، نشانه #بی ایمانی اوست
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
_____
🆔
@mojaradan
✨﷽✨
#داستان_شب
💬 سفری پرسود و استخاره بد!
✍مردی در #مدینه به خدمت حضرت صادق(ص) آمد و عرض کرد: یابن رسول الله! می خواهم به #مسافرتی بروم و به نظرم رسید از شما تقاضا کنم تا برایم #استخاره کنید؛ امام استخاره کردند و به او فرمودند: خوب نیست.
مرد #خداحافظی کرد و رفت؛ به استخارهٔ #امام ششم گوش نداد و به مسافرت رفت، سه یا چهار ماه بعد #برگشت، خدمت حضرت آمد و عرض کرد: یابن رسول الله! چند ماه پیش برای من یک استخاره کردید و بد آمد. فرمودند: بله، #الآن هم می گویم آن استخاره بد است. گفت: یابن رسول الله! استخاره کردم که یک #سفر تجارتی بروم و شما فرمودید بد است، ولی من به این استخارهٔ شما #گوش ندادم و به این سفر رفتم، در این سفر با #دادوستدی که انجام دادم، نزدیک ده هزار درهم سود کردم، #چرا استخاره تان بد آمد؟
امام(ع) فرمودند: در این سفر چندماهه که رفتی، #یادت می آید که یکبار نماز صبحت قضا شد و بلند نشدی در #وقتش نماز بخوانی؟ عرض کرد: بله! فرمودند: #سود تجارتت در این سفر حدود ده هزار درهم بود؟ عرض کرد: بله! فرمودند:
💥هرچه در #کرهٔ زمین است، در راه خدا صدقه بدهی، جبران آن #دو رکعت نماز قضا شده را نمی کند
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🌺🌿🌺🌿🌺🌿
#داستان_شب
✅ داستان واقعی پدربزرگ آیتالله سیستانی رحمه الله علیه
👈 حکایت شنیدنی #خانمی که امام زمان عج در تشییع جنازه ش حاضر شدند
💠 اسمش #سید علی بود، سید علی سیستانی، پدر بزرگ همین آیتالله سیستانی خودمان، #ساکن مشهدالرّضا،با تقوا و پرهیزکار، نیت کرده بود چهل بار در #چهل مسجد بصورت سیار زیارت عاشورا بخواند تا #مولایش را ببیند،ختم زیارت را شروع کرد، گذشت و گذشت، هفته ی #سی و نهم رسید، او اما به مرادِ دلش نه...
🔰#آخرهای زیارتِ هفته ی سی و نهم یا چهلم بود، حین زیارت متوجه نوری شد در یکی از #خانه های اطراف مسجد، نوری نه از جنسِ این نورهایی که ما می شناسیم،بلند شد و از مسجد بیرون آمد، ردِّ نور را گرفت، رسید به #خانه ای که درب آن باز بود،يا الله یا الله گفت و داخل شد، #جنازه ای وسط اطاق روبه قبله خوابانده بودند،همین که وارد اطاق شد #امام زمانش را دید، در بین آنهایی که اطراف میت ایستاده بودند، چشم در چشم شدند با #حضرت، آقا با اشاره ی دست حالی اش کردند که صدایش را در نیاورد،که #امام زمانش را دیده است...
💚 رفت سمت مولا، ایستاد کنارشان ،#شانه به شانه، سلام و احوال پرسی کردند، آقا آرام در گوشش گفتند: «لازم نیست #برای دیدن ما خودتان را به زحمت بیاندازید، #مثل این خانم باشید، ما خودمان به دیدارتان می آییم، این خانم (اشاره کردند به جنازه ای که وسط اطاق بود) #هفت سال در دوران کشف حجاب رضا خان از خانه بیرون نیامد تا #یادگار مادرم فاطمه ی زهرا سلام الله علیها روی سَرش بماند...»
نگاهم کرد و #لرزیدم خجالت می کشم از او بگوئید عاشقت گفته: #نگاهِ محشری داری...
📚روایتی داستان گونه از تشرف آیت الله سید علی سیستانی
.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
#داستان_شب
🌺خواندن دعای فرج برای امام زمان(ع) بعداز نماز
🌸آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
یک روز در #ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان #شدیداً دارند گریه میکنند و شانههایشان از شدت گریه تکان میخورد..
رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، #اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتادهاید؟ ایشان فرمودند: یک لحظه، #امام زمان(عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند: «آقای مدنی! #نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، #سریع میروند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای #فرج من دعا نمیکنند؛ انگار نه انگار که امام زمانشان #غایب است!» و من از #گلایه امام زمان(عج) به گریه افتادم..😔
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
🌺علت بودن کبوتران در کعبه
❇️روزی #امام سجاد علیه السلام به اصحاب خود فرمودند: آیا می دانید سبب بودن #کبوتران 🕊در کعبه چیست؟
گفتند: نه یابن رسول الله شما بفرمائید. حضرت علت را فرمود: در #زمان قدیم مردی بود که خانه ای داشت و در میان آن خانه #درخت نخلی بود و کبوتری در شکاف آن آشیانه کرده، پس هر وقت #جوجه می گذارد آن #مرد بالای نخل می رفت و #جوجه های آن را می گرفت و #می کشت.
مدتی بر این #منوال گذشت، پس آن کبوتر از دست آن مرد به #خدا شکایت کرد، به آن کبوتر گفته شد این مرتبه که می آید جوجه های تو را بردارد از درخت می افتد و می میرد.
بار دیگر که کبوتر جوجه گذارده بود یک روز دید آن مرد بالای درخت رفت کبوتر #ایستاد ببیند چه می شود، وقتی آن مرد بالای درخت رفت #صدای سائل و محتاجی از در خانه بلند شد پائین آمد و به او چیزی داد و برگشت بالای درخت و جوجه های کبوتر را برداشت و کشت و به او #آسیبی نرسید.
کبوتر به خدا نالید و گفت: خدایا پس #وعده ای که به من داده بودی چه شد؟ به او گفته شد، که این مرد جان خود را به #واسطه آن صدقه ای که داد خرید و بلا از او دفع شد؛ اما ما به همین زودی #نسل تو را زیاد می کنیم و جائی تو را مسکن می دهیم که #هیچ کس نتواند تا روز قیامت آزاری برساند.
خداوند آنها را در #خانه کعبه منزل داد و در امن و امان قرار داد و کسی نتوانست آنها را #صید و شکار کند.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی.
@mojaradan
#داستان_شب
داستان مرتاض هندی و امام زمان عج!
. استاد ما #حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر #سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان رو زبان خود ایشون شنیدیم
آیت الله کشمیری میفرمود در #هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر #اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که #طرف زندهس یا مرده و کجا دفنه. #ازش چند نفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد. مثلا #آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم. منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم #زندهس یا مرده، گفت مرده. آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و #زبان هندی رو بلد بود
این مرتاض این توانایی رو داشت که #بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو #کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم #مادرش هم مثلا فاطمه. ولی این شخص میفهمید #معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که #شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا #روی خاک هست یا زیر خاک
آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش #درباره امام زمان(عج) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. #گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت #چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این #اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان #محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید #نرجس بگیم نه حضرت زهرا(س)
به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس. دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه #مکث، رنگ و روش عوض شد و یکم جا خورد و کمی عقب رفت #چندبار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟
اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری #شروع کرد به گریه کردن
به مرتاض گفتیم این #امام زمان ماست. گفت هرجای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، #همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه
اللهم عجل لولیک الفرج
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
#مقامات_زیارت_عاشورا❤️
✅زیارت عاشوراى بانویى ، عذاب را از اهل قبرستان دور كرد🍃
علامه نورى نوشته : #حاج ملا حسن مجاور نجف كه حق مجاورت را ادا كرد و عمرش را در عبادت سپرى كرد، از قول #حاج محمد على یزدى به من گفت :
مردى فاضل و صالح به خود پرداخته بود و #همیشه در اندیشه آخرت شبها در مقبره بیرون شهر معروف به ((مزار)) كه جمعى از #صلحا در آن دفن شده بودند، به سر مى برد.
#همسایه اى داشت كه دوران خردسالى را نزد معلم و... با هم گذرانده بودند و در #بزرگى گمركچى شده بود، پس از مرگ ، او را در آن گورستان كه نزدیك منزل آن #مرد صالح بود به خاك سپردند.
بیش از یك ماه از مرگ گمركچى نگذشته بود كه #مرد صالح او را در خواب مى بیند كه او حال خوشى دارد و از #نعمتهاى الهى بر خوردار است !
نزد او مى رود و مى گوید: من از آغاز و انجام و #درون و بیرون تو باخبرم ، تو كسى نبودى كه درونت خوب باشد و كار #زشتت حمل بر صحت شود، نه تقیه و نه ضرورتى ایجاب مى كرد كه بدان شغل اشتغال ورزى و نه #ستمدیده اى را یارى رساندى ، كارت عذاب آور بود و بس ، پس از كجا به این مقام رسیدى ؟
گفت : آرى ! چنان است كه گفتى ، من از #لحظه مرگ تا دیروز در سخت ترین عذاب بودم ، اما #روز قبل همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفته و در اینجا به خاكش سپردند، اشاره به جایى كرده كه #پنجاه قدم از گورش دورتر بوده ، دیشب سه مرتبه امام حسین به دیدنش آمدند.
بار سوم فرمودند: #عذاب را از این گورستان بر دارند، لذا من در نعمت و آسایش قرار گرفتم .
مرد صالح از #خواب بیدار شده و در بازار آهنگران به جستجوى #استاد اشرف مى رود، او را یافته و از حال همسرش مى پرسد، استاد اشرف مى گوید: #دیروز از دنیا رفته و در فلان مكان یعنى ((مزار)) به خاكش سپردیم .
مرد صالح مى پرسد: به #زیارت امام حسین رفته بود؟ مى گوید: نه . مى پرسد: #ذكر مصیبت او مى كرد؟ جواب مى دهد: نه . سؤ ال مى كند #روضه خوانى داشت ؟ مى گوید: نه .
مى گوید: از این# سؤ الات چه مقصودى دارى ؟ مرد صالح خوابش را نقل مى كند و مى گوید: مى خواهم بدانم میان او و #امام حسین چه رابطه اى بوده ؟ استاد اشرف پاسخ مى دهد: #زیارت عاشورا مى خواند.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan