eitaa logo
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
964 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
825 ویدیو
62 فایل
-یااللّٰھ تا وقتی نشسته باشیم همه‌ی راه‌ها بن‌بست است. - برای‌صحبت‌با‌ما : https://daigo.ir/secret/72937746
مشاهده در ایتا
دانلود
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
#ازطرف‌شما سلام خوبی دختر حاجی جان خانوادتون مخالف شهدا نیستن؟ من عکسای شهدا رو یواشکی چاپ کردم بع
به نظرم خیلی ریز خیلی نرم با توکلت علی الله و توسلت علی‌الشهدا سوقشون بده سمت شهدا شهدا ادم معمولی بودن نمیش گفت کتاباشون تخیلیه بالاخره زندگی‌نامشونه و به نظرم دلیل نمیشه چون پدرت با ی جانباز صحبت کرده و فقط ی چیزایی شنیده ، دیدش نسبت به همه شهدا اونجوری باشه ولی خب اطاعت از والدین و احترام بهشون از واجباته کاری که شهدا خیلی انجام میدادن و خیلی سر این موضوع حساس بودن و تعصب داشتن
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
بعد نگیم فلان درس نیمره تو مخم بدم میاد ازشو این حرفا چون خدا به انسان اراده داده میتونه هرکاری کنه
ببینید بچه ها خلاصه کلام اینه ما هیچ بن هیچیم علممونم مال خودمون نیست! علممون نشات گرفته از یه قدرت مطلقه... پس هیچ کدوم از ما کم هوش نیستیم. فقط کافیه بخوایم از اون منبع علم بیشتر بهره ببریم کـــه باید تلاش کنیم !
~🕊📿|•• |•نام‌ونام‌‌خانوادگی:محمدابراهیم‌همت🧔🏻 |•تاریخ‌تول۱۲فروردین۱۳۳۴👶🏻 |•تاریخ‌شھادت:۱۷اسفند۱۳۶۲🌱 |•مدت‌عمر:۲۸سال⏳ |•محل‌تولد:شهرضا🌝 |•محل‌شھادٺ:جزیره‌مجنون🦋 |•محل‌دفن:امام‌زاده‌شاه‌رضا🕌 |•وضعیت‌تأهل:متاهل💍 |•تعدادفرزندان:۲👨‍👦‍👦
🌿 پاییز سال 1333 به همراه جمعی از همشهری‌ها برای زیارت حرم امام حسین علیه السلام راهی کربلا شدیم. آن روزها سفر به کربلا خیلی سخت و طاقت‌فرسا بود. مخصوصاً برای همسر من که باردار هم بود. بعد از آنکه مأموران مرزی عراق اجازه دادند، به سمت خانقین حرکت کردیم. راه پر از دست‌انداز باعث شد تا حال همسرم بد شود. پرسان پرسان بردیمش پیش یک دکتر عراقی. معاینه‌اش کرد و گفت: بچه صددرصد سقط شده!  برگشتنی با درشکه آمدیم، رفتیم منزل‌مان که مقابل حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام بود. تا چشم مادرش افتاد به حرم طاقت نیاورد. گریه کرد و گفت: من هزار کیلومتر، 2 هزار کیلومتر راه آمده‌ام، بیایم خدمت امام برسم، نه اینکه بروم یک گوشه بنشینم. هرچه اصرار کردم که حالش خوب نیست و باید مدارا کند افاقه نکرد. مجبور شدم ببرمش حرم. تا نیمه شب آنجا بود و وقتی برگشت از او پرسیدم: حالت؟ گفت: بهترم. رفتیم منزل. با پتو برده بودیمش و حالا داشت با پای خودش برمی‌گشت. خوابیدیم. نیمه شب ناگهان دیدم که صدای گریه می‌آید. بلند شدم دیدم نشسته سرجایش دارد گریه می‌کند. گفتم: چی شده؟ درد باز آمده سراغت؟ سر تکان داد. حرف نمی‌زد. گریه هم امانش نمی‌داد. فقط توانست بگوید: نه.  گفت: خواب دیدم. خواب دیده بود که یکی از زن‌های عرب حرم، سیاه‌پوش و قد بلند، آمده بچه‌ای را داده به او و گفته: این بچه را بگیر. بچه را که از دست زن می‌گیرد از خواب می‌پرد. می‌نشیند به گریه کردن. مادرم کنارش بود دلداری‌اش می‌داد. می‌گفت: خیالتان تخت. بچه سالم است. گفتم: دکتر که شنیدی چی گفت؟ گفت: دکتر را ولش کنید. از این حرف‌ها زیاد می‌زنند. این خواب نشانه‌ است.  شب گذشت. صبح بلند شدیم رفتیم پیش همان دکتری که گفتم. معاینه‌اش که تمام شد، ماتش برد. همین‌طور نگاهمان می‌کرد. حرف نمی‌زد. گفتم: چی شده؟ نمی‌فهمید چی می‌گویم. یک عرب همراهمان برده بودیم، مش علی پور (کفشدار حرم) که برایمان بگوید او چی می‌گوید یا ما چی می‌گوییم. به دکتر گفت چی می‌گویم. دکتر نمی‌توانست باور کند بچه سالم است. می‌گفت: قابل باور نیست. شما دیشب رفتید پیش کی؟ منظورش دکتر بود. گفتیم: دکتر دیگری نرفتیم. مستقیم رفتیم خانه خوابیدیم. دکتر گفت: یعنی هیچ دوا و درمانی نکردی؟ بیمارستان و جایی نرفتید؟ گفتم: نه. دکتر گفت: غیرممکن است. مادر و بچه هر دو باید ... به مش علی‌پور گفت: کار کیه؟ مش علی‌پور گفت: همان اصل کاری. به من گفت: مگر نرفتید حرم؟ گفتم: چرا. خندید و گفت: کار ارباب خودمان است پس. دکتر تا شنید چی شده و کجا رفته‌ایم هر چی پول ویزیت و نسخه داده بودیم را به ما برگرداند. یک مشت دارو هم نوشت و گفت: خیلی مواظب‌شان باشید. هردویشان از خطر جستند، بچه بیشتر.  4 ماه کربلا ماندیم و برگشتیم. نیمه بهمن رسیدیم شهرضا. بچه صبح روز سیزدهم فروردین 1334 به دنیا آمد. اسمش را به خاطر آن خواب و آن عزیزی که حدس می‌زدیم حضرت زهرا علیه السلام باشد، گذاشتیم محمد ابراهیم.
215.3K
چہ‌بلایۍ‌سرمون‌اومد؟
دختر حاجی جان شما از همون بچه کی مذهبی بودید کی به امام زمانتون علاقه پیدا کردید منظورم رو فهمیدی؟ من الان نمیدونم چیکار کنم که با امام زمانم و با خدای خودم راحت باشم من الان چند روزه نماز نمی‌خونم و علاقه ندارم میشه بگید که من چیکار کنم که بیشتر برم سمت نماز و با خدای خودم بیشتر خلوت کنم میشه جواب بدید لطفاً ممنون🙏🙏🙏❤️ . نه من از بچگی مذهبی نبودم☺️ ما هنوز کلی جای کار داریم که بخواییم معرفت پیدا کنیم به امام‌زمانمون خودمم اینطور شده بودم بی‌انگیزه شده بودم نسبت ب نماز و فقط تن تن میخوندم که تموم شه و رفع تکلیف شه اگه بدونی واس چی میخونی چرا میخونی دربرابر کی تعظیم و سجده میکنی و گناهاتو ترک کنی اونوقت با سر میری واس نماز گناه خیلی تاثیر داره دیدم که میگم
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
#ازطرف‌شما دختر حاجی جان شما از همون بچه کی مذهبی بودید کی به امام زمانتون علاقه پیدا کردید منظورم
و همچنین اگه بدونیم امام‌زمان کیه چرا غایبه اگه بیاد چه ها میشه سر و دس میشکوندیم واس شناختن امام روحی‌فداه
هدایت شده از ˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
'بسـم‌ِالـلٖھ‌الـرِّضـــــــــا🌸'