eitaa logo
موج نور
164 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.7هزار ویدیو
21 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋تفسیر قرآن کریم با داستان🦋 ✳️ رعایت حق الناس وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ (هود: ۸۵) و (از) اشيا (واجناس وحقوقِ) مردم (چيزى) را نكاهيد ✅ حق الناس یعنی... با شخصی درباره صحبت کرده بود.آن شخص به او گفت که تا آن لحظه هیچ حق الناسی نکرده❌ مصطفی به او گفت: مطمئنی که تا حالا حق الناس نکردی⁉️ او اطمینان خاطر داشت... دوباره از او پرسید: حق الناس فقط این است که مردم را نخوری و مردم رو نکنی و... آن شخص همچنان داشت که هیچ حق الناسی بر گردنش نیست. مصطفی ادامه داد: 💥اما یک حق الناس به گردن توست. نه تنها تو بلکه به هم هست!! آن شخص تعجب کرد و پرسید که چه حق الناسی است که به او و خودش مرتبط است؟! مصطفی در جوابش گفت: حق الناس یعنی بخاطر من و تو، یک نفر دیگر نتواند را ببیند! حق الناس یعنی با هر گناه من و تو چندین روز امام زمان به تعویق می افتد و ما حق کسانی که گناه نمیکنند تا امامشان زودتر ظهور کند را میگذاریم. پ.ن: اینا حرفای یه جوان 19 - 20 ساله است... شما کجا... ما کجا... 🌷 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @masirkhoshbakhti
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی و پنجم : حلال مشکلات ✔️ راوی : یکی از دوستان شهید 🔸از پيامبر سؤال شد: «کدام يک از مؤمنين ايمانی کامل‌تر دارند؟ فرمودند: آن که در راه خدا با و خود جهاد کند». سردار محمد کوثری( فرمانده اسبق لشكر حضرت رسول) ضمن بيان خاطراتی از ابراهيم تعريف می‌کرد: 🔸در روزهای اول جنگ در سرپل‌ذهاب به ابراهيم گفتم؛ برادر هادی، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح می‌دانید بيا و بگير. در جواب خيلی آهسته گفت: شما کی می‌ری تهران؟ گفتم: آخر هفته. بعد گفت: سه تا آدرس رو می‌نویسم، تهران رفتی حقوقم رو در اين خونه‌ها بده! من هم اين کار را انجام دادم. بعدها فهميدم هر سه، از خانواده‌های و آبرودار بودند. 🔸از برمی‌گشتیم. وقتی رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولی همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه‌هایم از من پول می‌خواهند. تازه اجاره‌خانه را چه كنم!؟ سراغ کی بروم؟ به چه کسی رو بیندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبی نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلاً نمی‌دانم چه كنم! 🔸در همين فكر بودم که يك دفعه ديدم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلی خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقیقه‌ای صحبت كرديم. وقتی می‌خواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتی؟! گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولی مهم نيست. دست کرد توی جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نمی‌گیرم، خودت احتياج داری. گفت: اين قرض‌الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتی پس می‌دی. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت. 🔸آن پول خيلی داشت. خيلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم. خيلی دعايش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه مشكلات شده بود. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم شهید🕊🌹 شادی روح پاکش صلوات 🌹 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼