﷽
🔷آدم فهمیده با یک وسیله زودتر، هم تندتر و هم راحت تر می رود!!!
◾️رُوِیَ عَن عَلِیٍ اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلَیهِ السّلامُ قالَ:
« مَنْ عَقَلَ تَيَقَّظَ مِنْ غَفْلَتِهِ وَ تَأَهَّبَ لِرِحْلَتِهِ وَ عَمَرَ دَارَ إِقَامَتِهِ»
ترجمه: کسی که عاقل باشد و خوب و درست فکر کند، از خواب غفلت بیدار می شود؛ و خودش را برای سفر آخرت آماده میکند و خانۀ اقامت جاودانۀ خویش را آباد میکند.
📌شرح: «مَنْ عَقَلَ تَيَقَّظَ مِنْ غَفْلَتِهِ» اوبیدار می شود از خواب غفلتش«وَ تَأَهَّبَ لِرِحْلَتِهِ» آماده می شود برای کوچ کردنش و سفرش.
« وَ عَمَرَ دَارَ إِقَامَتِهِ» آباد میکند خانه ای را که در آن میخواهد، جایگزین شود.
🔻اشاره به این معناست: که انسان در این، دار دنیا اگر آدم فهمیده باشد و آن روندی را که می بیند، نسبت به همۀ انسانها که این ها، وجدانی است و قابل انکار هم نیست، یک همچنین شخصی هیچگاه، کاری نمیکند که خواب غفلتش سنگین شود، عکس عمل میکند .
🔻یک جوری عمل میکند که از خواب غفلت بیدار شود. آدم فهمیده، به تعبیر دیگر، آدم فهمیده دنبال هوشیاری و بیداری است، نه دنبال غفلت و نعوذبالله، از آن طرف، سکر و مستی. چکار میکند؟ یعنی در دنیا، کاری نمیکند که تعلّقاتش به دنیا زیاد بشود؛ بهجوری که مرگ را فراموش کند و نشئۀ بعد از مرگ، آن هم به فراموشی سپرده شود. غفلت از آنهاست دیگر.
🔻آدم فهمیده، یک همچنین کاری نمیکند، عکس عمل میکند. خودش را بیدار میکند، هوشیار میکند و او این که، تو باید بروی.
« وَ تَأَهَّبَ لِرِحْلَتِهِ» خودش را آمادۀ این سفر و این کوچ کردن از این نشئۀ دنیا به نشئۀ دیگر میکند. هر سفری توشهای دارد.
🔻 هرسفری! این دنبال تهیّۀ آذوقه و توشۀ این سفر باشد، او را مهیّا میکند. نه بار سفر را گران میکند، نه دست خالی از توشۀ سفر، هیچ کدام، چون دو تا چیز است. چون وقتی یکی میخواهد، جایی برود، هیچ وقت نمی آید سنگ و کلوخ بیابان را بردارد، بریزد مثلاً فرض کنید، در یک کیسهای که بیندازد روی پشتش، خب بابا! نمیتوانی بروی بیچاره! شد؟! چهجوری میخواهی اینها، همه را با خودت ببری؟ شد؟!
🔻 بار گران معصیت را به دوش نمیکشد و این سفر را بر خودش سخت نمیکند؛ از آن طرف، آن چیزهایی را که مفید است در این سفر که می گوییم توشه راه است، آنها را با خودش می برد؛ که آن ها سفر را آسان میکند. فهمیدی که چه میخواهم بگویم؟!
🔻 آدم یک سفر میخواهد برود، یک وسیله میگیرد که هر جور باشد هم زودتر، هم تندتر و هم راحت تر چی؟! حرکت بکند، از آن طرف هم چیه؟ سنگین هم نکند که بماند وسطش. این«وَ تَأَهَّبَ لِرِحْلَتِهِ» هر دو تایش را میگیرد.
🔻« وَ عَمَرَ دَارَ إِقَامَتِهِ» کسی که معتقد به مبدأ و معاد است، او آباد میکند خانۀ جاودانهاش را که میخواهد برود، همیشه آن جا باشد. فهمیدی؟! آن را آباد میکند، نه این که آن را ویران کند، مال آن خانهای را که چی؟ میگذارد و می رود، آباد بکند. که به دردش بعداً نمیخورد.
🔰«مَنْ عَقَلَ» آدم عاقل، فهمیده، شد؟! از خواب، خودش را بیدار میکند، خواب غفلت، آماده میشود برای کوچ کردن و سفر از این نشئه، به نشئۀ دیگر و آن خانۀ جاودانۀ خودش را آباد میکند. که میخواهد برود آن جا و همیشه جایگزین بشود و بماند.
1️⃣غرر الحکم و درر الکلم، صفحۀ 647
مَنْ عَقَلَ تَيَقَّظَ مِنْ غَفْلَتِهِ وَ تَأَهَّبَ لِرِحْلَتِهِ وَ عَمَرَ دَارَ إِقَامَتِهِ
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍 پناه بردن از شرّ حکومتی❗️
📌«مَلِكِ النَّاسِ» كه مسأله مَلكيّت باشد يعني حكومت باشد. انسان در زندگي مادّياش اينطور نيست كه همه آلام او خلاصه بشود در مسأله رنجهاي پرورشي مادّياش. گاهي رنج ميبرد از قدرتهاي حكومتي. چون رنج ميبرد از آن قدرتها که شُروري هستند آنها.
🔻ميگويد به اينكه اگر شَرّي تو از ناحيه قدرت حكومتي به سمت تو آمد تو پناه ببر به «مَلِكِ النَّاسِ» يعني آن قدرت برتر حكومتي نسبت به جميع انسانها «الله».
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره ناس
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 پناه بردن انسان از جنبهای مختلف❗️
📌ممكن است يك انساني در چنگال ماديّت گرفتار باشد از نظر پرورشي مادّياش، او بايد به «رَبِّ النَّاسِ» پناه ببرد. ممكن است يك انساني از نظر مادّي و پرورشي زندگي دنيايي و مادّياش در رفاه باشد، ناراحتي از آن ناحيه نداشته باشد ولي از ناحيه حكومتي در رنج باشد، او بايد پناه ببرد به «ملك الناس».
🔰ممكن است يك انساني هيچ كدام اين ناراحتيها را نداشته باشد ولي از نظر پرستشي كه جنبه دروني اوست ناراحتي داشته باشد، او بايد پناه ببرد و پيوند بزند به «إِلَهِ النَّاسِ»، لذا اينها را جدا جدا ذكر كرده است « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلَهِ النَّاسِ».
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره ناس
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 گناه چیست؟❗️
📌نکتۀ اوّل اینکه، گناه همیشه در باب تکالیف مطرح است؛ یعنی در اصطلاح متشرّعه، به تخلّفِ از تکلیف، گناه میگویند که بعد، این را توضیح خواهم داد. شما در آیات و روایات لغتهای مختلفی را میبینید که در باب گناه استعمال میشود.
🔻 لغاتی از قبیل اثم، ذنب، سیّئه، خطیئه، عصیان، معصیت و امثال اینها . بحث ما در اینجا راجع به تکالیفی است که در دار دنیا متوجّه انسان میشود؛ به تعبیر دیگر، اینکه گفته میشود «دار تکلیف»، منظور دار دنیاست. ما نسبت به قبل از دار دنیا بحثی نداریم. من این را مطرحمیکنم برای اینکه از یک سنخ مطالبی که ممکن است در ذهن بیاید، پیشگیری کرده باشیم.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📘#گناه_شناسی
🏷 جلسه دوم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 تکالیف چیست؟❗️
📌نکتۀ دوّم اینکه، مراد ما از تکلیف، تکالیف منتسب به خداوند است؛ تکالیفی که از ناحیۀ خداست. حال دیگر فرقی نمیکند که بهوسیلۀ وحی مدوّن بهدست ما رسیده باشد یا وحی غیر مدوّن. احکامی که در قرآن بیان شده، حکم الله است.
📌به این سنخ از وحی، وحی مدوّن گفته میشود؛ یعنی کلامی که الفاظش از ناحیۀ حق تعالی صادر شده است. سنخ دیگری از وحی نیز وجود دارد که وحی است، امّا نه با الفاظی که از ناحیۀ حقّ صادر شده باشد.
📌 وحی غیر مدوّن، احکامی است که به قلب مقدّس پیغمبراکرم(ص) الهام شده و حضرت هم آن را بیان فرموده است، امّا نه با الفاظی که از حق صادر شده باشد.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📘#گناه_شناسی
🏷 جلسه دوم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 گناه تخلف از قانون و حکم الهی در دنیاست❗️
📌مطلب سوّم اینکه، در باب گناه و معصیت گاهی ممکن است به ذهن بیاید که مراد از آن تخلّف از نواهی است و حال اینکه اینطور نیست. خداوند از فعل و عملی نهی فرموده و شخص مرتکب آن عمل میشود.
📌 محور بحث ما این نیست؛ بلکه گسترده تر از این است. بحث ما در مورد تخلّف از قانون و حکم الهی در دنیاست؛ میخواهد جنبۀ اثباتی داشته باشد یا نفی. تخلّف از امر الهی باشد یا نهی؛ به این معنا که اگر خداوند به عملی فرمان داد و شخص از انجام آن عمل تخلّف کرد، این تخلّف هم معصیت و گناه شمرده میشود؛ لذا در بحث گناهان باید گفت که تنها مسئلۀ نواهی مطرح نیست؛ بلکه مسئلۀ اوامر هم مطرح است.
🔻گناه هم به معنای تخلّف از امر است و هم تخلّف از نهی؛ چون هم امر قانون الهی بهحساب میآید و هم نهی. بنابراین محلّ بحث ما اینجاست: ترک کردن واجب و مرتکب شدن حرام. به این میگوییم: معصیت.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📘#گناه_شناسی
🏷 جلسه دوم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📌رسیدید شما به عرض من؟!
🔰رُوِیَ اَنَّ اللهَ تبارک وَ تَعالی قالَ لِرَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَسَلَّمَ في لَیلَةِ المِعراج ِ:
« يَا أَحْمَدُ عَلَيْكَ بِالْوَرَعِ فَإِنَ الْوَرَعَ رَأْسُ الدِّينِ وَ وَسَطُ الدِّينِ وَ آخِرُ الدِّينِ إِنَّ الْوَرَعَ يُقَرِّبُ الْعَبْدَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى»1️⃣
ترجمه: ای احمد صلّی الله علیه و اله و سلّم! ورع، سر دین و وسط دین و آخر دین است؛ به درستی که صفت ورع باعث نزدیکی و تقرّب بنده به خداوند متعال می شود.
شرح: ما روایتی داریم خیلی هم این روایت مفصّل است،که در این روایت دارد پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و اله و سلّم که به معراج رفتند، خداوند خطاب فرمودند به پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و اله و سلّم ، مطالبی را که خیلی مفصّل است. که آن مطالبی را که خداوند به پیغمبراکرم صلّی الله علیه و اله و سلّم در شب معراج فرموده که بخشیش این بود، که خطاب فرمود: خداوند به پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و اله و سلّم که ورع، رأس دین است. که خطاب کرد :« يَا أَحْمَدُ عَلَيْكَ بِالْوَرَعِ فَإِنَ الْوَرَعَ رَأْسُ الدِّينِ وَ وَسَطُ الدِّينِ وَ آخِرُ الدِّينِ » نگاه کنید.
📌 ورع، سر دین، وسط دین، آخر دین است. این تأکید است. اینجا ورع را من بهتان عرض می کنم. معنای ورع اینجا عبارت از این است: آن به اصطلاح ما آن ملکۀ قدسیّهای را که در انسان پیدا می شود. نسبت به ترک محرماتی؛ یعنی انسان درش، از جهت صفت روحیش، یک صفتی در نفسش پیدا می شود که به آسانی ترک میکند گناهان را و در او ملکهای پیدا می شود، صفتی پیدا می شود، خُو پیدا می شود، هر تعبیری که میکنید، که به آسانی انجام میدهد واجبات را. این اوّلین مرتبۀ ورع و تقواست که در روایات گاهی تعبیر به تقوا میکنیم، تقوا هم داریم، ورع هم داریم.
در این روایت دارد: سر دین، وسط، آخرش، همه اش این است! اوّلش و وسطش و آخرش، دیگر چیزی تَهش نماند. نتیجهاش این است: آن هایی را که به آسانی گناه می کنند، آن کسانی را که به آسانی واجباتشان را ترک می کنند، یک خُرده، تأمل کنند در اینکه دین دارند یا ندارند. چون من روایت دارم می گویم؛ از خودم که نمی گویم. سر و وسط و تهش، می فهمی چه می خواهم بگویم؟ یعنی نمی شود که کسی را بگوییم متدیّن است؛ ولی به آسانی گناه می کند. متدیّن است، به آسانی واجب را ترک می کند. فهمیدی؟ این را نمیشود گفت، متدیّن بر طبق روایت.
بعد می فرماید: «إِنَّ الْوَرَعَ يُقَرِّبُ الْعَبْدَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى» همین ملکه، همین صفت، همین خویی که در آن هست که به آسانی گناه را ترک میکند و به آسانی انجام میدهد واجبتش را؛ همین، موجب این می شود که این، نزدیک خدا بشود. همین.حالا، روایتش هم خیلی مفصّل است که بعدش هم، باز خطاب میکند به پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و اله و سلّم ، راجع به همین ورع.
این را بدان! ورع موجب می شود که بنده، توفیق عبادت پیدا میکند. بعضیها خیال میکنند که وقتی عبادت میکنند، عبادات موجب می شود که اینها دیگر گناه نکنند و واجباتشان را عمل کنند.شد؟! عکس است. درست عکس است. تو گناه نکن، واجبت را انجام بده، شد؟! آن موجب می شود که تو بتوانی چکار کنی؟ توفیق عبادت پید ا کنی. حالا در آثارش نمی توانی... گفتم این روایت، روایت مفصّلی است.
📌همان موجب می شود که تو عزّت در بین مردم پیدا کنی. حالا نمیخواهم بگویم. یعنی هم از نظر دنیایی برای تو اثر دارد، هم از نظر آخرتی اثر دارد. توجّه کردی چه عرض کردم؟! گناه نکردن و اطاعت کردن، توجّه کردی چه عرض کردم؟! این تشکیل می دهد دین را اصلا. متدیّن یعنی این، شد؟!
📌اگر بخواهیم بگوییم، دین عبارت است از همین، بیش از این هم نیست. گفتم عین روایت را خواندم دیگر. «رَأْسُ الدِّينِ وَ وَسَطُ الدِّينِ وَ آخِرُ الدِّينِ» توجّه میکنید چه میخواهم بگویم؟ این است، بیش از این نیست، دین، این است. حالا، این را آدم برمیدارد، یک معیار است دیگر؛ می گذارد روی خودش؛ اگر دین دارای مراتب است، میفهمی؟! میفهمد آدم چقدر دین دارد، هان؟! چقدر کم دارد.
🔻رسیدید شما به عرض من؟! یا اصلا دین دارد یا دین ندارد. به قول ما هم وجود و عدمش را می فهمد، هم مراتبش را می فهمد، که در چه مرتبه ای از دین داری است. توجه کردید چه عرض کردم، برطبق روایت
1️⃣ بحار جلد 74 ، صفحۀ 26 – مستدرک الوسائل، جلد11، صفحۀ 273
يَا أَحْمَدُ عَلَيْكَ بِالْوَرَعِ فَإِنَ الْوَرَعَ رَأْسُ الدِّينِ وَ وَسَطُ الدِّينِ وَ آخِرُ الدِّينِ إِنَّ الْوَرَعَ يُقَرِّبُ الْعَبْدَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
🔻اقامه نماز بر پیکر آیتالله آقا مجتبی تهرانی توسط رهبر معظم انقلاب.
🔻عالمی که باوجود نزدیکی به امام و رهبری هیچگاه مسئولیتی نپذیرفت
🔰آیتالله آقا مجتبی تهرانی به واسطه شایستگیها و همچنین اعتماد امام خمینی (ره) به وی پیشنهادهای زیادی برای مسئولیت در جمهوری اسلامی داشت که هیچگاه این پیشنهادها را نپذیرفت و به دنبال تعلیم علوم دینی و تربیت شاگردان و افزایش معنویت در جامعه بود. ریاست دیوان عالی کشور، عضویت در شورای نگهبان و حضور در انتخابات خبرگان قانون اساسی از جمله پستهایی بود که به وی پیشنهاد شد اما آقا مجتبی نپذیرفت.
🔰نهمین سالگرد ارتحال
@agamojtabatehrani
﷽
📍جلالت و عظمت شأن حضرت زهرا(س)❗️
📌مثلث نورانی پیغمبر ، علی و زهرا (سلامالله علیهم اجمعین)
🔻ما در باب موجودات عالم میگوییم که خداوند که هستی مطلق است، وقتی موجودات را آفرید، واسطهای داشت که ممکنات را ایجاد کند.
📌 این حلقۀ واسطۀ میان واجب و بقیۀ ممکنات -که به یک معنا نمیشود گفت واجب است و به یک معنا نمیشود گفت ممکن است، بلکه رابط بین واجب و ممکن است- یک نور واحد است این نور، همان نور مقدّس محمّدیه است که از آن تعبیرات مختلفی شده است. مثلاً در فلسفۀ الهی به این واسطه، میگویند: «وجود منبسط» یا «حقیقت حقّۀ محمدیه» در مباحث دیگر ممکن است تعابیر مختلفی از این مسأله وجود داشته باشد. این نور وقتی تنزّل پیدا میکند و در این عالم بروز و ظهور مییابد، یک مثلث نورانی تشکیل میدهد به نام پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلم، علی علیه السلام و زهرا سلام الله علیها .
📌این همان رابط بین واجب و ممکن است که برتر از همۀ ممکنات است ولی واجب نیست. از طرفی اگر هر یک از اضلاع مثلث، منتفی شود، بروز و ظهور عالم هم منتفی است؛ و از طرف دیگر هیچ کدام این اضلاع بدون یکدیگر هم نمیتوانند ظهور داشته باشند.
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍جلالت و عظمت شأن حضرت زهرا(س)❗️
📌 اگر زهرا (سلامالله علیها) نبود
من نمیخواهم وارد این موضوع شوم، چون بحث بسیار گسترده است.
📌 فقط میخواهم اشاره کنم.
در این حدیث آمده است که خداوند خطاب به پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ»؛ اگر تو نبودی عالم را خلق نمیکردم.دلیلش کاملاً واضح است که اگر واسطۀ خلقت نبود، عالم ظهور و بروز پیدا نمیکرد. چون همۀ ممکنات طفیل وجود تو هستند.
📌امّا در برخی نقلها روایت ادامه دارد و این عبارت آمده است که خدا فرمود: «وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ»؛اگر علی(ع) نبود تو را خلق نمیکردم.
📌 ذیل دیگری هم برای روایت نقل شده است که فرمود: «وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما»؛ اگر زهرا(س) نبود شما دو نفر را هم خلق نمیکردم.
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
#فاطمیه
@agamojtabatehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🎞 #كليپ_تصويرى #فاطمیه
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍جلالت و عظمت شأن حضرت زهرا(س)❗️
📌 فضیلت علمی حضرت زهرا (س)
حالا من روایت را میخوانم و توضیح میدهم؛ «فُطِمَت بِالعِلم»؛ یعنی اینکه زهرا(س) به سبب علم از جهل که حقیقتش شرّ است، جدا شد.
◾️خوب دقّت کنید! در اینجا علم آمده که در مقابل جهل است. این یعنی حضرت فاطمۀ زهرا(س)با علم خلق شد و خلقتش از جهل جدا است و هیچگاه جهل در او راه نیافته است. این حرف را نسبت به چه موجودی از مخلوقات خدا میتوان گفت؟ تنها نسبت به موجودی که وقتی هستی میگیرد، هستیاش همراه با علم باشد .من مجبورم که این نکته را بگویم تا مطلب برایتان باز شود. ما در باب علم میگوییم: علم سهگونه است؛ ذاتی، موهبتی و اکتسابی. علم ذاتی، مختصّ ذات خداوند است.
◾️خدای متعال علمش، عین ذات او است و بر آن اضافه نشده است. علم موهبتی این است که علم به کسی موهبت و عنایت شود. به قول ما علم موهبتی نیز دو تصویر دارد: یکی اینکه انسانی پا به عرصۀ هستی بگذارد، سپس بعد از آنکه هستی به او عنایت شد، به او علم بدهند؛ این علم اعطایی است و جزو ذات او نیست. یعنی با آنکه او درس نخوانده است، امّا علم بهوی عنایت شده است. نوع دوّم علم موهبتی، این است که همراه با هستی بخشیدن، علم نیز به او بخشده شود. در اینجا هم با آنکه علم، ذاتی نیست ولی با هستی فرد همراه شده و موهبتی است.
◾️علم اکتسابی هم معلوم است که نیاز به تحصیل و ممارست دارد. ما از روایات اینطور میفهمیم که وقتی میفرمایند: حضرت فاطمه، هیچگاه آلودۀ به جهل نبوده است؛ معنایش این است که خداوند همراه با هستی بخشیدن به او، علم را نیز به او بخشیده است و علم را با وجود او آمیخته است.
〰️〰️〰️〰️〰️
#فاطمیه
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
#روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
#فاطمیه
@agamojtabatehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
#فاطمیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍جلالت و عظمت شأن حضرت زهرا(س)❗️
📌 دو دریای از علم
📌باز به سراغ آیات برویم. در سورۀ الرحمن آمده است: «مَرَجَ البَحرَینِ یَلتَقِیان»؛ یعنی خداوند روان کرد دو دریا را که به هم میرسند.
📌«بَینَهُما بَرزَخٌ لایَبغِیان»؛ بین این دو دریا یک مانعی قرار داد که یکی بر دیگری افزونی پیدا نکند. «یَخرُجُ مِنهُمَا اللؤلؤُ وَ المَرجان »؛ از این دریا مروارید و مرجان هم به دست میآید. ظاهر آیه این است.
📌 امّا در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که در خصال صدوق نقل شده: « قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ قَالَ عَلِيٌّ (ع)وَ فَاطِمَةُ (س)بَحْرَانِ مِنَ الْعِلْمِ عَمِيقَانَ»؛ حضرت فرمودند منظور از این دو دریا علی(ع) و زهرا(س) است. ما هم اگر بخواهیم یک چیز را به بینهایت تشبیه کنیم، میگوییم: دریا است؛ چارهای هم جز این نداریم. این دو بزرگوار، دو دریای عمیق از علم هستند. « بَحْرَانِ مِنَ الْعِلْمِ » دو دریای از علم، امّا « عَمِيقَانَ»، که باز این قید وسعت معنا را بیشتر میکند.
📌چرا منظور این دو نفر هستند؟ جهتش این است که اینها رابط بین واجب و ممکن هستند؛ یعنی مادون واجبند و مافوق ممکن. از نظر فضیلتی هم مسأله این است «لَا يَبْغِي أَحَدُهُمَا عَلَى صَاحِبِهِ»یعنی یکی بر دیگری بزرگی پیدا نمیکند و همواره هر دو در بالاترین ترازند. «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ(ع)»، هم حسن و حسین(ع)هستند. از این دریا، حسن و حسین(ع) بیرون میآیند.
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍جلالت و عظمت شأن حضرت زهرا(س)❗️
📌 نتیجۀ بهره گیری از علم حضرت زهرا(س)
بهرۀ ما چیست؟ بهره های ما مسلّم است که ما هرچه داریم از امورمعنویه، همهاش از ایشان است. در این شبههای نیست؛ ما این را خودمان ادراک میکنیم که دینمان از او و فرزندان و ذراری او است.
در روایت آمده بود که هر کس از این حوض کوثر، آب بیاشامد دیگر تشنه نمیشود. این یک وجه روایت از نظر قیامتی است؛ امّا وجه دنیوی آن این است که اگر کسی از این علم بهرهگیری کند، جهلش برطرف میشود؛ تشنگی و کمبود ندانستن پیدا نمیکند. وظیفۀ ما هم این است که باید از آنچه به دستمان رسیده است، حفاظت کنیم. باید هرچه که میخواهیم بهدست آوریم از این مسیر باشد. باید هم قدردان این حضرت و خاندان و ذراری معصوم او بود و هم دانست که اگر از مخزن علمی او بهره ببریم، هرگز تشنه نمیشویم و جهلمان نیز برطرف میشود. لذا باید تلاش کنیم که هر چه بهدست میآوریم، از این مسیر باشد. علم ما باید از این ناحیه باشد.
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
#فاطمیه
@agamojtabatehrani
﷽
🔻خیر واقعی چیست؟
📌رُوِیَ عَن عَلِیٍ عَلَیهِ السَّلامُ:
« سُئِلَ {علیه السّلام} عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ؟ فَقَال (علیه السّلام) لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ (تعالی) وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّه (تعالی)»
ترجمه: حضرت فرمودند: خیر، این نیست که مال و فرزند تو بیشتر شود. ولیکن، خیر آن است که علم تو بیشتر شود و صبر و تحمّل و بردباریت افزون شود. واین که در میان مردم مباهات و افتخار کنی تو پرورگار خویش را عبادت و پرستش میکنی. پس هرگاه کار نیکو انجام دادی، حمد و سپاس و شکر خداوند را به جا آور؛ و اگر کار بدی انجام دادی از خداوند طلب عفو بخشش کن.
📌شرح: در روایت دارد که از علی علیه الّسلام، پرسیدند: خیر چیست؟ « سُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ؟» نیکویی ما میگویم، خیر. میگویند: حالت چطور است؟ می گوید: خوب است، نیک است. این را میگویند، خیر.
📌« سُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ؟» در جواب «فَقالَ عَلَیهِ السّلامُ: لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ »وضعت چطوراست؟ وضعم خوب است، این عبارت از این نیست که پولهایم زیاد شده است، پول زیاد شده، حالا دیگر وضعمان توپ است. نعوذبالله، توپ تو کلّهات بخورد. چی میگویی تو؟«لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ» در اعراب این بود، دو تا چیز معیار ارزش در جامعه بود،
📌. یک: زیادتی ثروت. دو؛ فرزند. فهمیدی؟ در همان محیط آن موقع. پولت زیاد شده و بچّههایت زیاد شدن و دورو برت را گرفتند. میفهمی؟! خیر این نیست، خیال نکن حالت خوب است، در خیر هستی شما. نه خیر، این نیست، بگذارش کنار. پس چی هست؟
📌سه تا چیز حضرت بعدش میفرماید:«وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ» اوّل: خوبی حال تو در این است که شعور و فهم دینیات بالا برود. معرفت دینی ات، علم به مسائل و احکام شرعیات، می فهمی چه میگویم؟ به معارفت، هر چه سطح دانایی ات نسبت به چی؟ به دینت بالا برود در ابعاد گوناگون، چه اعتقادیش، چه احکام شرعیش، شد، بیشتر، این جا حالت خوبتر است.
📌«وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ» بزرگ بشود بردباریت، تحمّلت، هرچه حلمت و بردباریت که بتوانی تحمّل بکنی، می فهمی؟ چون دنیا، انسان در معرض چیست؟ ترکش های چی؟ حوادث است. درست است؟ قشنگ. «وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ» دوّم هم این.
📌 سه: «وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ» این که سرافرازیت را در بین جامعه در این ببینی که تو مطیع پروردگارت هستی. هر چه خدا گفته، به آن عمل می کند. یک وقت اشتباه نکنید، این جا بعضی ها اشتباه کردند این را معنا کردند، نازیدن. نه آن نازیدن می شود عجب؛ نه! نه! نه بنازی تو مردم، اصلاً و ابداً نازیدن خبری نیست. فهمیدی؟ سرافرازیت را در این ببینی، سرافرازیت را در پول نبین، ریاست نبین. این ها سرافرازی برای تو نمی آورد. سرافرازیت را در این ببین که پرستش پروردگارت را میکنی. فهمیدی؟
📌«فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ تَعالی» پس اگر کار نیک انجام دادی، خدا را سپاس گزار باش. می فهمی یعنی چی که؟ توفیق به تو داد که توانستی کار خوب را انجام بدهی. به خودت نسبت ندهی، او بود که چکار کرد؟ من را موفّقم کرد که کار خیر انجام بدهم.
🔻«فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ (تعالی) وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّه (تعالی)» اگر نعوذ بالله، آمدی خطایی کردی، گناهی کردی، پوزش بطلب و استغفار کن و طلب عفو کن از خداوند. شد؟!
🔻بنابراین، علی علیه السّلام، می گوید: آقا! وضع و حالت چطور است؟ اگر این ها بود، بله،جنابعالی اهل خیر هستی. والّا چی؟ مقابلش را نفرمود، اهل شرّی؛ چون تقابل بین چیه؟ بین خیر و شرّ است. خودت نمیدانی که در شر، غوطه وری. پولها زیاد شده، نمی دانم هکذا فلان شده است، می فهمی چه میخواهم بگویم؟ وسایل چیز،گناهها همین جور زیاد شده است، توجّه کنید.
🔻کار خیری هم از تو صادر نمی شود. بدان که در شر، می پیچی. لذا علی علیه السّلام، معیار در خیر را این می داند که کسی اگر حالش خوب است؛ یک همچین خصوصیاتی دارد.
نهج البلاغه حکمت 94
سُئِلَ علیه السّلام عَنِ الْخَيْرُ مَا هُوَ فَقَال لَيْسَ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّه
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 پناه بردن انسان❗️
📌«مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» گفتیم در انسان این نیرو نهاده شده است که هرگاه شرّی متوجّه او بشود، حادثهای متوجّه او بشود، پناه میبرد به یک قدرت برتری.
🔻شرور چون مختلف است، شر از نظر محیط پرورش باشد لذا به قدرت تکفّلی خود پناه میبرد، اگر شر به جنبههای حکومتی باشد این پناه میبرد به یک قدرت حکومتی و اگر شر از نظر معنوی باشد یعنی روحی، آنجا پناه میبرد به یک قدرت معنوی. در اینجا وسواس به معنای همان آهنگ دلربا و فریبندۀ صیاد است
«مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» خناس صفت از برای وسواس است و در آن هم مبالغه است.
🔻اینجا دست گذاشته روی خود آهنگ، میگوید «مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ» یعنی از شرّ این آهنگ، این آهنگ چه نوع آهنگی است؟ نوع آن اینطور است مثل آن آهنگی است که صیاد برای اینکه صید کند موجودی را، یک چنین آهنگی است. آهنگی است که به دام میاندازد بشر را.
«الْخَنَّاسِ » گفتیم به اینکه از نظر لغوی یعنی پنهان میشود و آشکار، یک مقدار صدا میکند میبیند نمیآید یک دفعه ساکت میشود که نکند این فرار کند، توقف میکند باز دوباره شروع میکند. هدفگیریاش کرده میخواهد به دامش بیندازد.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره ناس
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 ◾️این آهنگساز شیطان است❗️
📌«مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ. الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ » اینجا «الَّذِي» توصیف است اما برای چی؟ همانطور که مرحوم طبرسی در مجمعالبیان تفسیرش میفرماید که این توصیفِ ذیالوسواس است.
📌یعنی این آهنگساز چه میکند؟ آهنگساز موجودی است که این امواج را در صفحۀ دلها پخش میکند «الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ»
◾️این آهنگساز که شیطان است طنین انداز میکند این آهنگِ دلفریب و دلربایش را در سینههای مردم». اینجا «صدور» دارد صدر سینه که کنایه است، مراد روح است، جان است. این امواج صداییاش را و این آهنگ مرکز پخشش سینههای مردم است یعنی روح و جان انسانها است. از اینجا به دست میآید که چرا ناس را دائم پیش میکشد.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره ناس
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانیرحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 آهنگ پُر اضطراب شیطان❗️
📌«الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ » این آهنگ دلفریب و ملایم و نرمی که آهنگساز قهّار یعنی شیطان میسازد و او را در روح و جان من پخش میکند، همین نوسانِ روحی برای من میآورد، همین اضطراب میآورد، همین اندیشههای بد میآورد، همین است. آقا خیلی قرآن دقیق است، لطیف است، عالی است. گاهی ما میبینیم بعضیها یک بُعدش را میگیرند و بعد همان را طی میکنند، ابعاد دیگرش را رسیدگی نمیکنند.
📌 ببینید چقدر لطیف تعبیر میکند! میخواهد بگوید: ای بشر بدان موجودی است که این آهنگهایی، موجهایی پخش میکند مرکز پخش او هم روح تو است و روش او هم این چنین است، به قدری این موجها لطیف است، به قدری حسابرسیده شده است، زیر و بم دارد این برای جلب روح تو است به طرف خودش. تو را میخواهد صید کند.
📌 میخواهد اندیشۀ تو را درهم بریزد، اصالت فکری را از تو بگیرد، تو را از خود بی خود کند و این هیچگاه از تو دست بردار نیست. تا جان در بدن داری تو دست به گریبان همین امواج و آهنگها هستی.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره ناس
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 بالاترین دلسوزی ️❗️
📌لذا بالاترین دلسوزی و نصیحت آن است که سازندۀ بُعد معنوی انسان باشد. روایتی است از امام علی(ع) که میفرماید: «أَشْفَقُ النَّاسِ عَلَیْكَ أَعْوَنُهُمْ لَكَ عَلَى صَلَاحِ نَفْسِكَ»؛
📌دلسوزترین مردم، مهربانترین مردم یا هر تعبیری دیگری نسبتبه تو آنکسی است که به تو بیشتر کمک میکند تا نفس خودت را اصلاح کنی. «وَ أَنْصَحُهُمْ لَكَ فِی دِینِك»1️⃣؛ آنکسی که بیش از همه برای تو در بُعد معنویات دلسوزی میکند.
📌 لذا بالاترین درجۀ دلسوزی و نصیحت، خیرخواهی در بُعد معنوی و دینی است؛ نه اینکه نسبتبه امور مادّی خیرخواهی و نصیحت نکند، نه؛ بلکه در امور مادّی هم مؤمن باید خیرخواه و هدایتگر باشد؛ امّا این را بدانید که امور مادّی زودگذر است و آن چیزی که شاکلۀ انسان را میسازد و برای او میماند، این است که برای او در بُعد معنوی و روحیاش دلسوزی کنی و او را بسازی. بنابراین، مطلب اوّل این است که انسان همانگونه که موظّف است خود را بسازد، موظّف است که دیگران را هم بسازد و گفتیم که بحث ما در بُعد معنوی، نفسانی و الهی او است.
1️⃣غررالحکم و درر الکلم، ص 218
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_ادب_الهی
📕 #کتاب_مبانی_تربیت
🏷 جلسه سوم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه
@agamojtabatehrani
﷽
📍 دلسوزی نسبت به دیگران️❗️
📌روایتی است که جابرجُعفی از امام باقر(ع) نقل میکند که حضرت هم این روایت را از پیغمبراکرم(ص) نقل میفرماید. در روایت آمده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): لِیَنْصَحِ الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَخَاهُ كَنَصِیحَتِهِ لِنَفْسِهِ»1️⃣؛ امر هم هست؛ یعنی انسان همانطور که برای خودش خیرخواه است، باید برای برادر مؤمنش همانگونه خیرخواه باشد. اینهم چگونگی اش؛ یعنی کم نگذارد.
از بس ما در بستر مادّیت قرار داریم، مجبوریم بُعد مادّی آن را هم بگوییم؛ در مسائل مادّی هم همینطور است و مسائل زیادی مطرح شده است؛ لذا به همان مقداری که نسبتبه خودت دلسوزی میکنی که به جهنّم نروی، به همان مقدار برای کسی که با او «رابطه» داری، باید بخواهی که او هم به جهنّم نرود.
1️⃣الکافی، ج 2، ص 208
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_ادب_الهی
📕 #کتاب_مبانی_تربیت
🏷 جلسه سوم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
﷽
رُوِیَ عَن رَسُولِ الله صلی الله علیه و اله و سلم قالَ:
«عَنْ أَبِي قِلَابَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّه؟صل؟ مَنْ أَسَرَّ مَا يُرْضِي اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَظْهَرَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ مَا يُسِرُّهُ وَ مَنْ أَسَرَّ مَا يُسْخِطُ اللَّهَ تَعَالَى أَظْهَرَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ مَا يَحْزُنُهُ وَ مَنْ كَسَبَ مَالًا مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ أَفْقَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ - وَ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ»
ترجمه: اگر کسی در درون خود و یا پنهانی کاری بکند و در آن کار رضایت و خشنودی خداوند عزّوجل را در نظر داشته باشد، خداوند هم برای او چیزی را آشکار می سازد که آن شخص را خوشحال و مسرور می سازد. اگر کسی در پنهانی کاری بکند و یا این که در درون خود تصمّیم به انجام کاری بگیرد که آن کار موجب خشم و غضب الهی می شود، خداوند برای او چیزی پیش می آورد که او محزون و ناراحت و اندوهگین می سازد.
شرح: روایت از پیغمبر اکرم منقول است که حضرت فرمودند: هرکس در نهان و درونش، پنهان کند چیزی را که موجب رضای الهی است، حالا من قبل از این که عبارات را معنا کنم، مطلبی را بگویم که بعد، روشن تر بشود. در باب اطاعت و عصیان، گوش میکنید؟ یک اعمال بیرونی داریم ما، کارهایی است که انجام میدهد آدم که مورد رضای خداست، به آن می گوییم اطاعت. درست است یا نه؟ یک کارهایی نعوذبالله، آدم انجام می دهد که این را بهش میگویند گناه، عصیان، سرپیچی از فرمان خدا. درست؟ این مال بیرون است. گوش کنید که چه میخواهم بگویم. فرض کنید، نماز میخواند، فرض کنید که خیلی دیگر گُل سرسبد اطاعات است، مثلاً عبادات است، بسیارخب، البته برای خدا، همه جهاتش دارد، بیرونش را که آدم نگاه میکند، اطاعت است دیگر، عملی است و این عمل مورد رضای خداست، درست؟ اطاعت است. نعوذبالله، دروغ میگوید، درست؟ غیبت می کند، مثلاً این ها را سادهاش میکنم تا برسد به چیزهای دیگر. خب، این عمل خارجی است، این عصیان است، درست است؟ موجب سخط و خشم خداست. درست؟! این مال کارهای بیرون ماست. از نظر درونی، خب اینها هم، اثر دارد؛ هر کدام آثار خاص خودش را دارد، فرض کنید. توجّه کنید. فرض کنید هر اطاعتی اثر نیک، هان! خودش را دارد. حتّی در دنیا، چه برسد به آخرت. ما بحث آخرت نمیکنیم، آخرت را بوسیدم گذاشتیم کنار. می رویم سراغ دنیا، درست است؟ یک سنخ از اطاعات است، اثر خاصّ خودش را دارد، در همین دنیا، توجه کنید، حالا نمیخواهم من وارد آثار اعمال در دنیا بشوم. یک سنخ معصیتها هم هست که اینها هم، اثر دارد، توجّه کنید. گره می اندازد به کار آدم، امثال اینها، مثل حرام خوری و اینها. حالا آنها که میگویند: معتقد به مبدأ و معادیم، ما بحثمان راجع به آنهاست که میگویند مؤمنیم. این مال بیرون است. شد! این روایت به بیرون هیچ کاری ندارد. خوب دقّت کنید. مربوط به توست، تو دلیست؛ روایت تو دلی، حالا من می گویم، بعد روایت را می خوانم.
اگر کسی قصد اطاعت خدا را بکند. قصد اطاعت خدا، میفهمی هنور کاری نکرده است. قصد کردم، بروم نماز بخوانم. میفهمی چه میگویم؟ این اثر میگذارد. اثرش را پیغمبراکرم در این روایت می فرماید. مطلق اطاعات، ها! نعوذبالله، قصد کرده معصیت بکند. درسته یا نه؟ در این روایت، پیغمبراکرم میگوید اثرش را. قصد معصیت؛ حالا من را نگاه کنید. معصیت، کار خاصّی نکرده است. قصد اطاعت، قصد معصیت میگوید، این دو تا اثر دارد. نه فعلها، فعل که جای خودش، برود دنبال کارش، آن یک چیز دیگر است. خودِ قصد،«مَن اَسَرَّ» کسی پنهان کند، که چی؟ در درونش، « مَا يُرْضِي اللَّهَ ُ تَعالی» یک کاری را که مورد رضایت خداست، می خواهد انجام دهد، همین قصدش را کرد، فهمیدی؟! به عمل بیرون هم کاری ندارد،«اَظهَرَاللهُ تعالی ما يُسِرُّهُ»خدا هم برای او پیش می آورد، یک چیزی را که او مسرور و شاد شود؛ یعنی همان جور که تو مرا شادم کردی، من تو را شاد می کنم. قصد شادمانی خدا موجب می شود که چی؟ برای تو چیزی پیش بیاورد که تو شاد شوی. این خیلی است،ها! دقّت کنید در این روایت، من خوب بازش کنم، چه میگوید.
از آن طرف، «وَمَن اَسَرَّ مَا يُسْخِطُ اللهُ تَعَالَی» کسی اگر قصد عصیان بکند، چیزی که خدا را به خشم می آورد که گناه است. شد؟!
«اَظْهَرَاللهُ لَهُ مَا یَحْزُنُهُ» جوری برایش پیش می آورد که این چی بشود؟ اندوهناک بشود و محزون بشود. میفهمی؟ غصّه و ناراحت بشود. ناراحتی برایت پیش می آورد. خدا را قصد کردی، نعوذبالله، او را خشمگین بکنی، خدا هم این کار را میکند با تو. قصدِ اطاعت، قصد عصیان، خوب دقّت کنید، این ها قصدهایش چه اثری دارد.
🔰
بعد می فرماید:«وَمَن کَسَبَ مالاً مِنْ غَیرِحِلِّهِ اَفْتَقَرَهُ اللهُ تَعَالَی» آنی که اعتقاد به حرام و حلال دارد،ها! آن را می گوید؛ و الّا آن را که ندارد که خدا کاری باهاش ندارد، شد. حیوان، خدا زیاد دارد، همه هم میچرند. خدا دنیا را که