eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
727 دنبال‌کننده
200 عکس
773 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🔹در فراموشی و غفلت ذکر خدا نگو رُوِیَ عَن عَلِیٍّ اَمیرِ المُؤمِنینَ (ع) قالَ: «لَا تَذْكُرِ اللَّهَ سُبْحَانَهُ سَاهِياً وَ لَا تَنْسَهُ لَاهِياً وَ اذْكُرْهُ ذِكْراً كَامِلًا يُوَافِقُ فِيهِ قَلْبُكَ لِسَانَكَ وَ يُطَابِقُ‌ إِضْمَارُكَ‌ اِعْلَانَک وَ لَنْ تَذْكُرَهُ حَقِيقَةَ الذِّكْرِ حَتَّى تَنْسَى نَفْسَكَ فِي ذِكْرِكَ وَ تَفْقُدَهَا فِي أَمْرِكَ‌» ترجمه: در حالی که در فراموشی و غفلت هستی، ذکر خداوند سبحان را نگو و در آن هنگام که سرگرم به غیر خدا هستی، خدا را در آن حال فراموش مکن و یاد خداوند کن و ذکر او را بگو در حالی که ذکر تو کامل باشد و دل و زبان تو یکی باشد و بیرون و درون تو هماهنگ باشد و تو هیچ گاه و ابداً نمی‌توانی حقیقت ذکر را بگویی، مگر این که خودت را نادیده بگیری و اصلاً خودت را نبینی. شرح: روایت از امیرالمؤمنین (ع)، منقول است، من به ذهنم این است که در گذشته روایتی را از امیر المؤمنین (ع)، نقل کردم، در باب اثر ذکر بر روی قلب. خب، عرض کردم آثاری دارد ذکرالله که من جمله‌اش در رابطه با قلب بود که، حالا چه ذکری به قول ما، بگذارید این را دنبالش کنم. از خود علی (ع)، چگونه ذکری به قول ما؟ تو این روایت دارد : «لَا تَذْكُرِ اللَّهَ سُبْحَانَهُ سَاهِياً» ذکر خدا، نگو در حال فراموشی. مقابل به مثل کرده است. 📌آن موقعی که غافلی، خدا را فراموش کردی، ذکر خدا را نگو. به قول ما چه جوری سر وته‌اش را جمع کنیم؟ «لَا تَذْكُرِ اللَّهَ سُبْحَانَهُ سَاهِياً» از این طرف می‌گوید: «وَ لَا تَنْسَهُ لَاهِياً» از آن طرف هم خدا یادت نرود، فراموشش نکن در حالی که، به اصطلاح ما، سرگرم غیر خدا باشی. «وَ اذْكُرْهُ ذِكْراً كَامِلًا» ذکر خدا بگو؛ اما ذکری کامل باشد. حالا ذکر کامل چیست؟ برایت تعریف می‌کند علی (ع)، چه ذکری «يُوَافِقُ فِيهِ قَلْبُكَ لِسَانَكَ»فهمیدی؟! ذکری این جوری، که دلت با زبانت همسو باشد. فهمیدی؟! به قول ما لقلقه لسان نباشد. 📌«يُوَافِقُ فِيهِ قَلْبُكَ لِسَانَكَ وَ يُطَابِقُ‌ إِضْمَارُكَ‌ إِعْلَانَكَ» هماهنگ باشد درون و بیرون تو. آنجا دارد قلب و زبان، این جا اضمار و اعلان می‌فرماید. آدمی یکسره ذکر می‌گوید؛ اما کارهایی که می‌کند با این ذکر جور در نمی‌آید. فهمیدی؟! درونش خبری نیست معلوم است که تو خالی است، دیگر هان؟! 📌«وَ لَنْ تَذْكُرَهُ حَقِيقَةَ الذِّكْرِ» حالا این جا آثار را می‌خواهم بگویم. آن جا با قلب بود؛ حالا این یک نوع اثر است. «وَ لَنْ تَذْكُرَهُ حَقِيقَةَ الذِّكْرِ» این را بدان محال است به اینکه تو، حقیقت ذکر الهی را بگوی؛ ولی این برای تو پیش نیاید«حَتَّى تَنْسَى نَفْسَكَ فِي ذِكْرِكَ» اگر ذکر حقیقی باشد، کامل باشد، آن موقعی که داری ذکر خدا می‌گویی، خودت را یاد ‌می‌رود، در آن ذکر که داری می‌گویی، دیگر از خودت چیزی یادت نمی‌آید. 🔹 همه‌اش یاد اوست، خودت را فراموش می‌کنی«وَ لَنْ تَذْكُرَهُ حَقِيقَةَ الذِّكْرِ حَتَّى تَنْسَى نَفْسَكَ فِي ذِكْرِكَ وَ تَفْقُدَهَا فِي أَمْرِكَ‌» شد، نه تنها در ذکرت، در تمام کارهایت، می‌فهمی؟! در تمام کارهایت، این جوری است که دیگر خودت را کاره نمی‌بینی. فقدان، ندیدن است. فهمیدی« فِي أَمْرِكَ» آن وقت این جا دارد، ذکر دیگر ندارد. در کارهایت؛ یعنی با چشم خودت می‌بینی، خدا دارد کارهایت را انجام می‌دهد. دیگر بهتر از این نتوانستم بگویم. می‌بینی که خدا دارد، کارهایت را جلو می‌برد، تو دیگر اصلاً نیستی، فهمیدی؟!. اگر واقعا به یاد خدا این جوری باشی و با زبان جاری کنی. یک دانه یا الله. 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 ادب تنها نیز فایده ندارد️❗️ 📌استادم امام خمینی(ره) جملاتی در این زمینه دارند که در اینجا عین جملات ایشان را می‎خوانم. ایشان در باب هم علم و هم در باب ادب مطرح می کنند. تعبیر ایشان این است «علم تنها فایده ندارد. علم با معنویّات علم است». این تعبیر در رابطه با علم بود که نمی‎خواهم راجع به آن بحث کنم. زیرا مورد بحث ما نیست. جملۀ بعدی ایشان این است. «ادب تنها نیز فایده ندارد». شنیده بودید این ‎را. 📌 آقا می‎فرماید: که ادب تنها فایده ندارد. پس برویم نعوذبالله بی‌ادب بشویم. بلکه منظور ایشان این است که ادب همراه با معنویّات؛ ادب است. یعنی ادب باید جنبۀ الهی داشته باشد. معنویّات است که تمام سعادت بشر را بیمه می‎کند. این‎ها همه عین جملات امام خمینی (ره) است. 📌 صِرف اینکه اعمال انسان از دیدگاه بشری مورد پسند باشد؛ و یا از نظر دیدگاه بشری نباشد؛ ملاک نیست. نه انجام آن و نه ترک آن، هیچ‌کدام فرقی ندارد؛ بلکه باید اعمال انسان مورد پسند خداوند متعال قرار بگیرد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه شانزدهم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 بهترین روش تربیت، روش عملی️❗️ 📌از کجا کشف پسند خدا را بکنیم. راهش این است. آن‎هایی را که به آداب الهی مؤدّب شده‎اند، آن‎ها را ببینیم که چه کرده‎اند. از آن‎ها روش بگیریم. هیچ احتیاج به زبان و امثال آن ندارد. در روایات بسیاری حتّی از اولیا الهی(ع) و بزرگان نقل شده است که به آن‌ها گفته شد: چه کسی شما را ادب کرده است؟ آن‌ها گفتند: هیچ کس ما را ادب نکرد؛ بلکه ما خودمان، خود را ادب کرده‌ایم. پرسیدند: چطور می‌شود که خودتان، خود را ادب کرده باشید؟ 📌 گفتند: نگاه کردیم و دیدیم که دستورالعمل‌‌هایی از روش‌های انبیا(ع) در دستمان است؛ بنابراین روش‌هایی را که آن‌ها عمل کردند، آن‌ها را گرفته و از روش‌هایی که دوری کردند، ما نیز دوری کردیم؛ ما خودمان، خود را با روش عملی تربیت کردیم؛ بنابراین باب اثر گذاری بهترین روش تربیت، روش عملی است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه هجدهم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 حسن ادب❗️ 📌خب ممکن است به قول ما سؤالی مطرح شود: چرا تشخیص مصادیق فعل حّسن را به ما وگروه‌ها واگذار نکردند؟ به این معنا که هر چی را خوب می‎دانیم انجام بدهیم. در اسلام واگذار نکرده که هر چه را تو خوب و زیبا و مؤدّبانه می‎دانی انجام بدهی. اصلاً و ابداً چنین حرفی نیست. جهت این است که در اسلام و مکتب الهی مقصد اعلی باید توحید باشد. این هم سرایت کند در جمیع اعمال انسان یعنی به این معنا که سایه بیفکند روی تمام کارهای او. عمل صورت تمثّل توحیدیِ الهی پیدا کند. مانند آیینه‎ای بشود که حاکی از توحید شخص باشد. اعتقاد توحیدی باید تبدیل به عمل بشود. لذا می‌گوییم اعتقاد موحّد بر روی جمیع اعمالش باید سایه داشته باشد. لذا بالاتر هر عملی که خواستی انجام بدهی نه تنها شکل عمل بلکه قبل از عمل، خدا باشد. یک وقت می‌گویی کار را اینطور انجام بدهید. ولی یک وقت می‌گویی نه، قبل از عمل بگو بسم الله؟ «كُلُ‏ أَمْرٍ ذِي‏ بَالٍ‏ لَمْ يُبْدَأ بِبِسْمِ‏ اللَّهِ فَهُوَ اَبْتَرُ». دستور داریم. به اینکه هر کاری را که می‎خواهی شروع کنی به نام خدا توجّه کنید. در اینجا اثر وضعی دارد: «فَهُوَ أَبْتَرُ». عمل خدا پسندانه و مورد رضای الهی باشد. به این می‌گویند حُسن ادب؛ و از نظر مکتب ما حُسن ادب این است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه سیزدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 تکیه‌گاه انسان به‌چیست؟❗️ 📌قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ - مَلِكِ النَّاسِ- إِلَهِ النَّاسِ «رب، ملك، اله» اين سه چرا؟ چون معمولاً اين‌چنين است كه انسان بخواهد از شرّي، از حادثه‌اي پناه ببرد به يك تكيه‌گاهي، تكيه‌گاه‌ها اوّل آن تكيه‌گاهي است كه انسان تحت تكفّل آن است. 📌بچه را بزنيد تو گوشش، نعوذ بالله البته. يا فرض كنيم تو كوچه برخورد كند به يك حادثه‌اي، اوّل داد چه مي‌زند؟ به پرورش دهنده خودش؛ يا پدر است يا مادر است. 📌 انسان اگر در همان منطقه ديد چيزي كارساز نيست، يا نه در منطقه‌اي قرار گرفت كه غير منطقه پرورشي‌اش بود، در آنجا اگر بخواهد پناه ببرد، پناه مي‌برد به يك نفوذ حكومتي. چون ديگر جنبه پرورشي نيست در كار، نمي‌تواند بگويد بابا فرض كنيد. 📌 اين روش است، روش فكري بشر. پناه مي‌برد به يك نفوذ حكومتي. اگر نه مسأله پرورشي بود در كار يعني منطقه قدرت تكفّلي نبود، منطقه قدرت حكومتي نبود اينجا است كه بشر ديگر مي‌رود سراغ يك مسأله پرستشي كه جنبه معنوي محض دارد. به هر جايي‌ كه دلبستگي داشته باشد از نظر روحي، مي‌رود سراغ او. بُت پرست است بُتش را داد مي‌زند. جنبه‌هاي پرستشي پيش مي‌آيد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 1 🏷 سوره ناس رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 توسّل انسان در گرفتاری و حوادث به کیست؟❗️ 📌قرآن مي‌خواهد ترسيم كند صحنه‌اي را براي بشر، مي‌خواهد انساني را كه گرفتار است، دچار حوادث است بگويد اين انساني كه دچار حادثه‌ها شده‌است، اين از نظر روش انديشه و فكرش چه روشي است بيش از سه چيز به ذهنش نمي‌آيد، و نيست قدرت تكلّفي در محيط پرورشي، قدرت نفوذ و سلطه حكم‌راني نسبت به منطقه زيست، بعد يك قدرت معنوي كه اين نامرئي است. بشر اين‌چنين است. 🔹لذا ما مي‌بينيم كه اين سه چيز را رديف مي‌كند، صفتِ رُبوبيّت، بعد صفت مَلكيّت بعد هم اُلوهيّت يعني معبود بودن خدا. حالا چرا اين‌ها را اوّل «رَبّ» را گفته بعد آمده «مَلِك» را گفته بعد آمده «اِله» را گفته است؟ 🔹با اينكه قاعده‌اش اين بود كه مثلاً فرض كنيد تجليل بشود اوّل عبوديّت را پيش بكشد معبود را، مثلاً فرض كنيد، در اينجا دو اشاره است؛ اشاره اوّل و آن اينكه اين انسان از نظر ديدش اين‌چنين است، اوّل متوسّل مي‌شود به نزديك‌ترين قدرت‌ها براي خلاصي خودش. در يك حادثه‌اي كه گير كرده است، نزديك‌ترين قدرتي را كه مي‌تواند به آن متوسّل شود پناه به او مي‌برد و متوسّل به او مي‌شود براي نجات خودش. 🔹 لذا در اينجا آمده مسأله آثار رُبوبيّتي را پيش كشيده‌است؛ رَبّ را پيش كشيده است. بعد همين‌طور جلو مي‌رود. اگر ديد از اين قدرتِ نزديك كارسازي نشد، يك كمي فشار مي‌آورد مي‌آيد جلوتر، يك قدرت برتر كه منطقه نفوذش وسيع‌تر است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 1 🏷 سوره ناس رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 🔰هان! قباحت هم خوب چیزی است. فهمیدی؟ 📌رُوِیَ عَنِ رَسُولِ الله ِ(ص) قالَ: «إِنَّ حُقُوقَ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَقُومَ بِهَا الْعِبَادُ وَ إِنَّ نِعَمَ اللَّهِ تعالی أَكْثَرُ مِنْ‌ أَنْ‌ يُحْصِيَهَا الْعِبَادُ وَ لَكِنْ أَمْسُوا وَ أَصْبِحُوا تَائِبِينَ» 1️⃣ ترجمه: حقوق خداوند که حمد و ثنای بر او باد، بزرگ تر و بالاتر از آن است که بندگان خداوند آن را به جای آورند؛ و نعمت‌های خداوند بیشتر از آن است که بندگان خداوند بتوانند آنها شمارش کنند. ولکن، شبانه روز توبه کنید. 📌شرح : روایت از پیغمبر اکرم(ص) منقول است که حضرت فرمودند: حقوق الهی نسبت به بندگانش بالاتر از آن است که بندگان بتوانند، قیام کنند به اداء حقوق خداوند. حقّ خدا را هان؟! ادا کنند. می‌گویند فلانی حق به گردن ما دارد. چرا این جور باهاش رفتار می‌کنی؟ 📌📌می‌گوید: بلاخره حق به گردن ما دارد، نباید حقّش را ادا کنیم؟ این تعبیر ساده کردم«إِنَّ حُقُوقَ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَقُومَ بِهَا الْعِبَادُ» این اول. دوّم: «وَ إِنَّ نِعَمَ اللَّهِ تعالی أَكْثَرُ مِنْ‌ أَنْ‌ يُحْصِيَهَا الْعِبَادُ» نعمت‌های خداوند که به بندگانش عنایت فرموده است، بیشتر از آن است که بتوانند بندگانش، آن را شمارش کنند. اشاره به آیه شریفه است «وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا» نمی‌توانی بشماریش، آن حقوقش بالاتر است، این هم چی؟ بیشتر، از نظر عدد است، قابل شمارش نیست. 📌 بسیار خب، حالا چکار کنیم؟ آن قدر حق به گردنم دارد که نمی‌توانم حقّش را ادا کنم. آن قدر نعمت به من داده که اصلا نمی‌توانم بشمارم آن‌ها را، درست است یا نه؟پس بگو چی هستم؟ عاجز، ناتوان از ادای حق الهی و شکر نعمت‌های بی‌شمارش. خب؛ حالا چکار کنیم؟ مواجه شدیم با یک همچنین وضعی. پیغمبر اکرم(ص)به تو می‌گوید، چکار کنیم، به تو می‌گوید. 🔻«وَ لَكِنْ أَمْسُوا وَ أَصْبِحُوا تَائِبِينَ» این یعنی چی؟ می‌فهمی؟ ولی شماها روز و شبتان، اشاره به این است «أَمْسُوا وَ أَصْبِحُوا» توجه کنید، روز را به شب می‌آورم، شب را به صبح می‌آورم. 📌یعنی چی؟ یعنی همه اش، شب و روز. شب و روز در این حالت باشید؛ چی؟ حالا بهتان می‌گویم. در حال عذرخواهی، انسان در ارتباط با خدا، گوش کنید. دو تا حالت دارد: یک حالت بسیار زشت، و او حال طلب کاری است. 📌هان! چشمم را ببندم و بگویم، تقریباً و کم و بیش، حالا ان شاءالله، وسط ما اولیا خدا نباشد. یک همچنین حالتی داریم؛ حال چی؟ طلب‌کاری، می‌گوید تو که نمی‌توانی حقّش را ادا کنی، تو که نمی‌توانی نعمت‌هایش را شمارش کنی که به تو داده است. درست است یا نه؟ دیگر حالت طلب کاریت برای چیست؟ 📌هان! قباحت هم خوب چیزی است. فهمیدی؟! شب و روزت در حال عذرخواهی از خدا باشد. خدا معذرت می‌خواهم از تو، فهمیدی ؟! که نتوانستم حقّت را ادا کنم و نمی‌توانم. نمی‌توانم نعمت‌هایت را بشمارم. فهمیدی؟! تو این حال تو باش. «وَ لَكِنْ أَمْسُوا وَ أَصْبِحُوا تَائِبِينَ» شما در این حال باشید. این حال پسندیده است، در رابطه بین عبد و ربّش. 1️⃣ بحار جلد 74، صفحه 76 وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ. سورۀ مبارکۀ نحل، آیۀ 18 واگر بخواهيد نعمت هاي خدا را بشماريد، نمي توانيد شماره كنيد. همانا خداوند آمرزنده ي مهربان است 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 سلیقۀ ای عمل نکردن❗️ 📌حالا فرض کنید کسی نسبت‏به گذشتۀ خرابش از نظر بُعد اخلاقی، متنبّه شد که چه زیان‏هایی کرده است و می‏خواهد خودش را تطهیر بکند و ترفیع داشته باشد. او نباید سلیقه‏ای عمل کند؛ یعنی وقتی می‏خواهد در بُعد اخلاقی پیش برود و خود را در بُعد معنوی‏اش «پیراسته» و «آراسته» بکند، نباید سلیقه‏ای عمل کند. 🔹این، خیلی مطلب مهمّی است؛ چون این شخص، مانند کسی است که مدّت‏ها تشنگی کشیده و تازه به آب رسیده است؛ لذا باید در چهارچوبۀ شرع عمل کند. البتّه این مطلب را هم باید بگویم که طبیب ما و دستورات او، «شرع» است؛ لذا اگر انسان بخواهد سلیقه‏ای عمل کند و هرآنچه را می‏طلبد عمل نماید، خودش نمی‏فهمد که همین رفتار باعث می‏شود ببُرَّد و از این حرکت بازبماند. مثلِ همان کسی که هر مقداری آب می‏طلبد بخورد و تلف شود، او هم تلف خواهد شد. 🔹 لذا یک سنخ از مطالبی که بزرگان اولیا و انبیا(ع) فرمودند که حتّی خیلی هم برای انسان فشار دارد، به‏خاطر همین مجاهدۀ با نفس است. آدم گرسنه است و غذا هم هست، ولی می‏گویند: نخور! بالاترین مجاهده همین است؛ یعنی گرسنه هستم و غذا هم هست. توجّه می‏کنید چه می‏خواهم بگویم؟ با گرسنگی به غذا رسیدم امّا می‏گویند: نخور! فقط به این دلیل که همین کار، بالاترین مجاهدۀ با نفس است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 کفو حضرت زهرا (س)❗️ 📌امام‌علی(ع) تنها کفو فاطمه زهرا(س) حالا می‏خواهیم برسیم به مسأله‏ای که دربارۀ زهرا نقل شده که اگر علی(ع) خلق نشده بود، کفوی برای فاطمه (س) نبود. ما این مطلب را در روایات متعدد داریم. روایتی را که می خوانم، در اصول کافی آمده است. امام صادق(ع)می‏فرماید: «لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) لِفَاطِمَةَ (س)مَا كَانَ لَهَا كُفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ‏ مِنْ‏ آدَمَ‏ وَ مَنْ‏ دُونَهُ»1️⃣‏؛ یعنی اگر خداوند تعالی علی(ع) را برای فاطمه خلق نمی کرد، هم‌ترازی با او، روی زمین وجود نداشت؛ از آدم گرفته تا آخرین انسان. شما از این روایت چه می‏فهمید؟ معنایش این است که حتّی انبیای مرسَل هم به پای فضائل او نمی‏رسند و هم‌تراز او نیستند. 1️⃣الکافی، ج1 ص461 〰️〰️〰️〰️〰️ رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍تبعیّت کن که دلت را می‏سوزاند❗️ 📌امام‏باقر(س) در روایتی روشن و صریح می‏ فرماید: «اتَّبِعْ مَنْ یُبْكِیكَ وَ هُوَ لَكَ نَاصِح»1️⃣؛ 🔹 از آن‏کسی تبعیّت کن که دلت را می‏سوزاند. ببینید! اگر منظور از روایت، امور دنیایی باشد، که دل انسان نمی‏سوزد. اینکه بگویند: آقا این کار را بکن تا پولدار شوی، دل انسان را نمی‏سوزاند. معلوم است دست روی نقطۀ ضعف می‏گذارد که دلش می‏سوزد. 🔹 وقتی می‏گوید: خواهی مُرد؛ برزخ پیش رو است؛ قیامت در پیش داری؛ این چه کاری است که انجام می‏دهی؟! این‏ها نصیحت کردن است که دل انسان را می‏سوزاند؛ 🔹 لذا می‏فرماید: «یُبْكِیكَ وَ هُوَ لَكَ نَاصِح»؛ امّا کسی که تو را می‏خنداند، «وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِكُكَ وَ هُوَ لَكَ غَاش»، از او پیروی نکن؛ او حقّه‏باز است. «غَش» یعنی حقّه‏بازی. 🔹🔹 لذا ما روایات بسیاری داریم که این معانی را بیان می‏کند و من به‏ عنوان نمونه بعضی را بیان کردم؛ لذا بالاترین «خیرخواهی» همین است. بالاترین دلسوزی همین است که انسان همان‏گونه که وظیفه دارد خودش را تطهیر و پیرایش کند، نسبت‏ به دیگران هم این‏گونه باشد. 1️⃣الکافی، ج2، ص 638 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه دوم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 جبرائیل فقط به حضرت زهرا (س) نازل شد❗️ 📌در اصول کافی است و روایت صحیحه است از امام‎ صادق(ع):«إِنَّ فَاطِمَةَ (س) مَكَثَتْ‏ بَعْدَ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ (ص) خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْما»1️⃣. حضرت زهرا(س) بعد از پیغمبر، هفتاد و پنج روز زنده بود. «وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلَى أَبِيهَا»؛ بعد از وفات پدر، اندوه شدیدی متوجّه فاطمۀ زهرا(س)شد. 📌 «وَ كَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ (ع)‏»؛ و جبرائیل(ع) مدام خدمت او نازل می‏شد. قبل از ادامۀ روایت به یک بحث مهم دربارۀ انبیا بپردازم که آیا جبراییل(ع) بر هر پیغمبری‏ نازل می‏شد؟ اصلاً و ابداً؛ جبراییل(ع) بر هیچ پیغمبری نازل نمی‏شد؛ فرشتگان دیگر نازل می شدند، امّا جبراییل(ع) نه. چه‌بسا فقط بر پیامبران اولواالعزم نازل شده است. مطلب دوّم اینکه، بعد از پیغمبر اکرم(ص) وحی منقطع شد و جبراییل(ع) دیگر بر کسی نازل نمی‏شود. 📌 ما در هیچ روایتی نداریم که جبراییل بر یکی از ائمۀ ما نازل شده باشد.بله؛ فرشتگان بر امام‌علی(ع)نازل می‏شدند و بر ائمۀ طاهرین(ع) فرود می‌آمدند، امّا جبراییل نه! با این توصیفات ما می‌بینیم که امام صادق در این روایت می‌فرماید که جبرییل (ع)بعد از پیغمبر اکرم(ص)، بر حضرت زهرا(س) نازل می‏شد؛ فقط بر ایشان نازل می شد. 1️⃣الکافی، ج1 ص458 〰️〰️〰️〰️〰️ رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 صحیفۀ حضرت زهرا (س) به دست امام زمان(عج)❗️ 📌بعد امام صادق(ع) در ادامۀ روایت می‌فرماید: «فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا»1️⃣؛ 📌جبرئیل می‏آمد و به حضرت زهرا(س) تسلیت می‌گفت و او را در عزای پدرش دلداری می‏داد. «وَیُخبِرُها عَن أبیها وَ مَکانها»؛ و او را از پدرش و جایگاه او در قیامت با خبر می‌کرد؛ یعنی به حضرت گزارش می‏داد که آنجا چه خبر است. «وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا‏»؛ و به او خبر می‏داد از آنچه که بعد از او واقع می‌شود، «فِي ذُرِّيَّتِهَا» در فرزندانش واقع می‏شود. «وَ كَانَ عَلِيٌّ (ع)، يَكْتُبُ ذَلِك‏»؛ 📌و علی بن ابیطالب(ع) را می نوشت. اینجا دیگرامام‌علی(ع)، کاتب حضرت زهرا (س) است. جبراییل(ع) آمده به حضرت زهرا (س) مطالب آینده را خبر می‌دهد و ایشان مطالب را به امام علی(ع) می‌گوید و امام‌علی(ع) هم کاتب ایشان است و آن‌ها را می‏نویسد. 📌این اخباری که جبرئیل(ع) برای حضرت زهرا (س) بیان کرده و امام‌علی(ع) نوشته است، مسائل زیادی بوده که بعد از امام‌علی(ع) به سایر ائمه(ع) رسید و به نام صحیفۀ زهرا(س) نزد آن حضرات باقی مانده است. ما در این باب، روایت بسیاری داریم که من نمی‏خواهم وارد آنها شوم. ائمۀ(ع) ما از صحیفۀ زهرا(س) نقل مطلب، زیاد می‌کردند. 📌ما روایات بسیاری داریم که ائمه(ع) می‌گفتند: در صحیفۀ مادرمان زهرا (س) چنین آمده است. اکنون هم صحیفه به دست امام زمان(عج) رسیده است. چه‌بسا آن حضرت هم از روی همان صحیفه، بخواهند به مسائلی عمل کنند که از مادر به ایشان رسیده است. 1️⃣ الکافی، ج1 ص461 〰️〰️〰️〰️〰️ رحمت الله علیه # @agamojtabatehrani
﷽ 📍 تعبیر حضرت زهرا (س) در رابطۀ پیامبر اکرم(ص)❗️ 📌حالا به همین مناسبت، چند جمله از جملات حضرت ‏زهرا(س) را برایتان می‏خوانم. وقتی حضرت بعد از جریان وفات پیامبراکرم(ص) با آن جلالت و عظمتشان وارد مسجد می‏شوند و شروع می‏کنند به صحبت کردن؛ 🔻بعد از شهادت به وحدانیّت خدا، این جملات را می‏فرماید: «وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه، إِختَارَهُ وَ انتَجَبَهُ قَبلُ أَن أَرسَلَهُ»1️⃣؛ 🔻 در این عبارت خوب دقّت کنید! یعنی خدا پدر من را «برگزید». معمولاً علما «انتَجَبَهُ» را تعبیر دیگری از همان «إِختَارَهُ» می‏گیرند؛ درحالی‏که درست نیست و این عبارت یک معنای ظریفی دارد؛ حضرت ‏زهرا(س) خیلی زیبا می‏فرمایند. «إِنْتِخٰاب» به‏ معنای انتخاب کردن است؛ امّا «إِجْتِبٰاء» به ‏معنای جداسازی است. 📌حالا یک مثال ساده‏ای بزنم: فرض کنید شما بروید به یک مغازه‏ای و بخواهید خرید کنید! نگاه می‏کنید و یک‏دفعه جنسی نظر شما را جلب می‏کند؛ این «انتخاب» است، امّا وقتی آن را برداشتی و بیرون آوردی، «إِجْتِبٰاء» می‏شود. 🔻تا آنجایی که من دیدم، این عبارت را تعبیر دیگر همان «إِختَارَهُ» گرفته‏اند؛ درحالی‏که این درست نیست. خیلی زیبا فرموده است: «إِختَارَهُ وَ انتَجَبَهُ»؛ یعنی اوّل انتخابش کرد و سپس جدایش نمود. 1️⃣بحارالأنوار، ج 29، ص 240 〰️〰️〰️〰️〰️ زهرا سلام الله علیها 📚 📕 🏷 جلسه پنجم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 🔻دارالتربیۀ الهی 📍 تعبیر حضرت زهرا (س) در رابطۀ پیامبر اکرم(ص) ❗️ 📌بعد در ادامه حضرت‏ زهرا(س) می‏فرماید: «وَ اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَه»؛ یعنی قبل از آنکه او را مبعوث کند، او را برگزید؛ یعنی قبل از اینکه بخواهد به او رسالت بدهد، او را ساخت و تربیت کرد. 🔻بعد هم می‏فرماید: «وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اسْتَنْجَبَه»؛ یعنی قبل از آنکه جدایش بکند، او را نام‏گذاری کرد که عبارت دیگر همین معنایی بود که عرض کردم. 🔻بعد می‏فرماید: «ابْتَعَثَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِتْمَاماً لِأَمْرِه»1️⃣؛ یعنی اصلاً او را مبعوث کرد که امر خودش را تمام کند. امر خدا چه بود که می‏خواست آن را تمام کند؟ خدا در این نظام آفرینش، از همان ازل به این معنا توجّه داشت که اینجا، «دارالتربیۀ الهی» باشد و به‏ واسطۀ مبعوث کردن پیامبراکرم(ص) می‏خواهد به این نتیجه برسد. باید اینجا، معلّمی داشته باشد و این معلّم هم، خداساخته باشد. باید دست ‏پروردۀ خودش را بفرستد تا انسان‏ها را به پرواز برساند. 1️⃣بحارالأنوار، ج 29، ص 240 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه پنجم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 خداوند ابلیس را هم امتحان کرد❗️ 📌«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَكُوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ» مردم خیال کردند. به اینکه صرفاً و زبانی گفتند که ما به خدا، مبدأ و معاد ایمان آوردیم، خدا رهایشان می‏کند؟ اگر بچه آمد و گفت: آقا! من فلان درس را بلدم، معلّم می‏گوید: احسنت! از این کلاس به آن کلاس تشریف ببرید! نخیر، این خبرها نیست. «وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ». بحث این است که خداوند ابلیس را امتحان کرد؛ چرا؟ برای اینکه مدّعی ایمان بود. در باطن کافر بود، ولی مدّعی ایمان شد. آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند؟! سورۀ مبارکۀ عنکبوت، آیۀ 2 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📘 🏷 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 مؤمن امتحان می شود و ممتحن هم خداست❗️ 📌 روایت از امام‏ علی(ع) است: «قَدْ لَعَمْرِي»؛ به تحقیق! به جان علی(ع)! به جان خودم! « يَهْلِكُ فِي لَهَبِ الْفِتْنَةِ الْمُؤْمِنُ »؛ مؤمن است که در زبانۀ آتش امتحان قرار می‏گیرد. اوست که می‏سوزد. «وَ یَسْلَمُ فِیهَا غَیرُ الْمُسْلِمِ»؛ غیر مسلمان، سلامت است. کسی که درس نخوانده، دلواپسی ندارد؛ چرا دلش پرپر بزند؟ او که مدّعی نیست. 📌آن کس که مدّعی پیوند و دوستی با خداست مدّ نظر است. اینجا عمده این است که سر و کار انسان با کیست؟ با خود ممتحن است. فضیلت هم از ناحیۀ اوست. استاد، خودش ممتحن است. 🔻 نسبت‏به او می‏گوییم تو را دوست دارم و هر چه دارم از تو یاد گرفتم. حالا راست می‏گویی یا نه؟ لذا در باب امتحان مسئلۀ مؤمن است. غررالحکم و دررالکلام، ص493 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📘 🏷 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 اسوۀ والای حیا❗️ 📌 همۀ شما این تعبیر پیغمبر اکرم(ص) راجع به حضرت فاطمه زهرا(س) را شنیده اید که حضرت فرمودند: «فاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنّی»؛ 📌فاطمه پارۀ تن من است. این حدیث بین عام و خاصّ1️⃣ متواتر است و کسی نسبت به آن شبهه ندارد. امّا آیا می دانید که پیامبر(ص) این جمله را در چه موقعیّتی و به چه علّتی بیان کرده است؟ 📌 اوّلین مورد مربوط به جریان پرسش پیامبر(ص) از اصحاب خود، در باب بهترینِ زنان بود. روزی پیغمبر اکرم(ص) از اصحاب خود پرسیدند: «مَا خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ؟»2️⃣؛ بهترین زن ها کیست؟ 📌 اصحاب عرض کردند: «فَلَمْ نَدْرِ مَا نَقُولُ»؛ نمی دانیم! «فَسَارَّ عَلِیٌّ(ع) إِلَى فَاطِمَةَ(س) فَأَخْبَرَهَا بِذَلِکَ»؛ 📌 در این هنگام امام علی(ع) از جا برخاستند و به منزل رفته و سؤال پیامبر(ص) را با حضرت زهرا(س) در میان گذاشتند. 📌حضرت زهرا(س)فرمودند: «بهترینِ زنان آن زنی است که به مرد نامحرم نگاه نکند و مرد نامحرم نیز او را نبیند.» 📌امام علی(ع) برگشتند و این جواب را به پیامبر(ص) ارائه نمودند. حضرت رو به سوی امام علی(ع) کرده و فرمودند: «مَنْ عَلَّمَکَ هَذَا؟»؛ چه کسی این را به تو یاد داده است؟ 📌امام علی(ع) عرض کرد: فاطمه(س) این مطلب را به من گفته است. در اینجا بود که پیغمبراکرم(ص) فرمودند: «إِنَّهَا بَضْعَةٌ مِنِّی»؛ فاطمه(س) پارۀ تن من است. 1️⃣ شیعیان و اهل تسنّن 2️⃣ حلیة الأولیاء، ج 2، ص 41 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📖 زهرا سلام الله علیها 🏷 جلسه هشتم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani