چای میچسبد به سرما ، با تو حتی بیشتر !
زندگی زیباست اما ، با تو حتی بیشتر . .
هدایت شده از منِ بیاو (:
خیلی وقت بود منتظرِ این فرصت بودم
که حرف های در گلو بغض شده ام را بزنم ، و او نگاهم کند و چیزی را بگوید که میخواهم .
اما . .
اما چیزی نگفت :)
و حرف هایی را که به سختی ، با سردیِ دستانم و دردی که در قفسه سینه ام پیچیده بود به زبان آوردم ، شد آخرین حرف ها .
منِ بی او به وقوع پیوست : )
وقت رفتن کاش در چشمم نمیغلتید اشک
آخرین تصویرِ او در چشمهایم تاربود ..